وبلاگ

توضیح وبلاگ من

فایل های مقالات و پروژه ها – فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه پژوهش – 1

عامل:عمده ترین عناصر درون داد،فرایند و برون داد واحد مورد ارزیابی به عنوان یک نظام می‌باشد که در واقع همان بخش­های عمده و کلی تشکیل دهنده نظام مورد ارزیابی ‌می‌باشد (خاواس[۱۳]،ترجه زین آبادی۱۳۸۴).

 

ملاک:عمده ترین جنبه یا ویژگی هر عامل که می توان به بهترین نحو ممکن وضعیت آن عامل را نمایان سازد(بازرگان،۱۳۸۰).

 

شاخص ها:عمده ترین ویژگی یا جنبه هر ملاکی که به مناسب ترین شکل ممکن کیفیت آن ملاک را تصویر می‌کند شاخص می‌باشد(میرزامحمدی ،۱۳۸۵).

 

ب:تعاریف عملیاتی:

 

عامل: در پژوهش حاضر منظور از عامل چهار بخش عمده و کلی، معلم،مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس،دانش آموزان و فضا و تجهیزات نظام آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد.

 

ملاک:در پژوهش حاضر منظور از ملاک ویژگی هایی از هر یک از عامل های معلم،مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس،دانش آموزان و فضا و تجهیزات نظام آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد که که قضاوت در باره وضعیت آن ها، مطلوبیت و کیفیت آموزش متوسطه استان کهگیلویه و بویراحمد را آشکار می‌کند.

 

شاخص: مشخصه هایی هستند که خصوصیات کیفی را در قالب کمیت ها بیان نموده و آن ها را به صورت ارزش های عددی قابل فهم (میانگین، نسبت و یا نرخ) جهت قضاوت درباره ملاک های مورد نظر چهار عامل معلم،مدیریت و تشکیلات سازمانی مدارس،دانش آموزان و فضا و تجهیزات نظام آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد به کار می رود.

 

تضمین کیفیت: در پژوهش حاضر منظور از تضمین کیفیت، تدوین عامل ها،ملاک ها و شاخص های (اعتبارسنجی) ارزیابی درونی برای ارزشیابی کیفیت آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد.

 

کارشناسان: در پژوهش حاضر منظور از کارشناسان، معلمین، مدیران مدارس و کارکنان ستادی آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویراحمد می‌باشد.

 

متخصصین: در پژوهش حاضر منظور از متخصصین اعضای هیات علمی دانشگاه های شاهد،تهران،اصفهان،کردستان،علامه طباطبایی،مازندران و زاهدان، که در حوزه ارزیابی کیفیت، صاحب نظرند و همچنین تیم ارزیابی دفتر نظارت ارزشیابی دانشگاه شاهد می‌باشد.

 

 

 

فصل دوم:مبانی نظری و پیشینه پژوهش

 

بخش اول:آموزش نیروی انسانی

 

مقدمه:

 

بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می‌دهد که همه ی این کشور ها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است(بازرگان،۱۳۷۴). در دنیای امروز که علم و تکنولوژی با رشد و گسترش وسیع و جهان شمول به عنوان عامل مهم و اساسی در فرایند رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع بشری به حساب می‌آیند، نهادها و نظام های آموزش و پرورش نقش بس عظیم و پراهمیتی را به دست آورده­اند (بولا[۱۴]؛ترجمه بازرگان،۱۳۶۲). عنایت و توجه روز افزون به نوع و گسترش آموزش ضرورتی انکار ناپذیر است که ناشی از آهنگ سریع تغییرات در عرصه ­های مختلف فعالیت­های اقتصادی، اجتماعی جوامع ‌می‌باشد(بازرگان،۱۳۸۰).

ترقی و پیشرفت های علمی و تکنولوژی در دنیای امروز و سرعت تغییرات و دگرگونی در اسلوب و روش­های علمی و تکنولوژی بسیار سریع و حیرت انگیز است و غفلت و عدم توجه کافی به آموزش های لازم و مناسب و غفلت از هماهنگی و تطابق سطح کیفی و کمی و نیروی انسانی با سطح رشد علمی و فنی از هر جامعه ای نهایتاًً تنگناها و مشکلات عدیده ای را فرا راه رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی جامعه ایجاد خواهد نمود(مشایخ،۱۳۷۰).

 

حال که روز به روز به سوی جهانی­تر شدن پیش می رویم، انسان در آستانه­ قرن بیست و یکم با شتاب تکنولوژی آن چنان می­رود که از خود نیز می­ماند. بیسوادی و فقر آگاهی، انزوای جهانی در پی ‌می‌آورد و انزوا یعنی پیمودن مسیر نابودی و نیستی که اگر ندانیم و بر آن نتازیم، آنان که می دانند می­آیند و بر ما می­تازند و باقی داستان را رقم می­زنند(بازرگان،۱۳۸۰).

 

برای رسیدن به آگاهی و سواد، امروزه دیگر بینش و ضرورت آموزش و پرورش در بسیاری از کشورها کاملاً شناخته شده و تلاش آن ها در جهت بهبود این رکن اساسی و انسان ساز جوامع است و مستلزم رسیدن ‌به این باور است که امروز دانایی، و توانایی است (نیکنامی ،۱۳۷۷).

 

نظام­های آموزشی در سراسر جهان برای نیل به اهداف مشخصی به وجود آمده و به حیات خود ادامه می­ دهند . وزارت آموزش و پرورش در کشور ما نیز دارای اهداف تعریف شده­ای است که به صورت جامع و مفصل در شورای عالی آموزش و پرورش تدوین و تصویب شده و به عنوان سندی معتبر، مبنای فعالیت تمامی بخش­های این وزارت قرار گرفته است. برای اطلاع از میزان تحقق اهداف آموزشی باید به تدوین و استقرار سازوکار منظم «نظام ارزیابی آموزشی»اقدام کرده و بر این اساس ابتدا باید عناصر نظام آموزشی را به صورت نظام مند در نظر آورد آنگاه با بهره گرفتن از الگوی مطلوب ارزیابی آموزشی، نسبت به مشخص کردن چگونگی­های این عناصر اقدام کرد . (کافمن و هرمن، ترجمه مشایخ و بازرگان، ۱۳۷۴ ).

 

تعریف آموزش از منظر متخصصین

 

آموزش به انگلیسی: «education» دارای مفهوم و کاربردی گسترده و پیچیده، و در نتیجه مبهم است(شعبانی،۱۳۷۱). آموزش به مفهوم تغییر دانش،نگرش وتعامل باهمکاران است آموزش کوشش در جهت تغییر آگاهی­ های افراد است که فرد را برای کسب آگاهی­ های تازه؛برانگیخته و در جهت تغییر عادات و رفتارهاپرورانده و جهت فکری و سرنوشت انسان­ها را عوض می­ کند(سیف،۱۳۷۸). در تعریف این مفهوم، نه تنها میان مردم عادی، بلکه میان صاحب‌نظران تعلیم و تربیت هم اختلاف‌نظر وجود دارد.

 

    • هوشیار: آموزش مجموعه منظمی از اعمال و رفتار است؛ به بیان دیگر آموزش و پرورش فعل و انفعالی است میان دو قطب سیال (آموزگار و فراگیر) که مسبوق به اصلی و متوجه هدفی و مستلزم برنامه‌ای است(شکوهی،۱۳۶۸)

 

    • رابینز :آموزش ،مجموعه روش­هایی است که به وسیله آن مهارت­ های لازم برای انجام دادن کارها به مستخدمان متناسب با نیازشان یاد داده می­ شود(رابینز[۱۵]۱۹۸۸)

 

    • مطهری: آموزش، پرورش دادن و به فعلیت رساندن استعدادها و ایجاد تعادل و هماهنگی میان آن ها است تا از این راه متربی (فراگیر) به حد اعلای کمال خود برسد(شریعتمداری،۱۳۶۴).

 

  • نقیب‌زاده: آموزش، سپردن دانستنی‌ها به دیگران است(نقیب زاده،۱۳۷۴).

 

نقش آموزش در تربیت نیروی انسانی:

 

امروزه آموزش و پرورش منشأ تغییرات و نوآوری های اجتماعی در جامعه محسوب می­ شود(کومبز [۱۶]،۱۹۸۵؛ترجمه آل آقا،۱۳۷۳). تغییر در آموزش و پرورش یعنی انجام دادن کارها و برنامه­ ها و روندها به گونه­ متفاوت و با توجه به گستردگی و تنوعی که در ساختار اجتماعی جامعه وجود دارد(بازرگان،۱۳۷۴). برنامه­ ریزی و فناوری و نوآوری راه ­ها، روش­ها و عناصر جدیدی هستند که در تغییرات و بهبود کارها و مطلوبیت آن ها مؤثر واقع می­ شود. آموزش و پرورش باید در میان تغییرات و نوآوری ها اثبات و ایستایی ابزار تعادلی باشد.(صدری،۱۳۸۰،ص۱۴).‌بنابرین انسان مبنا و اساس توسعه می‌باشد و توسعه قبل از هر چیز تعهدی است به وسیله انسان، با انسان و برای انسان تحقق می‌یابد. (آل ابراهیم، ۱۳۸۰).


فرم در حال بارگذاری ...

دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – آزمون تحلیل سبک‌شناختی رایدینگ – 9

میانگین تأخیر زمان محرک ایست (SSD): فاصله­ زمانی از آغاز محرک­های اولیه (که آزمودنی باید به آن‌ ها پاسخ دهد) تا آغاز محرک ایست، تأخیر یا درنگ در محرک ایست بوده که به میانگین آن، درنگ یا تأخیر زمان محرک ایست می­گویند. هرچه این فاصله طولانی­تر باشد توقف پاسخ مخصوصاً برای افراد تکانشی دشوارتر است. لوگان، اسکاچر و تانوک (۱۹۹۷) بیان کردند که کوتاه بودن SSD و طولانی بودن SSRT نشان‌دهنده اختلال در بازداری پاسخ ‌می‌باشد (به نقل از پلچ، ۲۰۱۲). برای تخمین SSRT لازم است SSD از میانگین زمان واکنش تکلیف کسر شود (وبراگن، لوگان و استیونز، ۲۰۰۸).

 

    • میانگین زمان واکنش به محرک ایست (SSRT): دومین شاخص کنترل بازداری ‌می‌باشد که فرایندهای تأخیر و درنگ را پوشش می­دهد. یک رابطه­ منفی بین این دو شاخص وجود دارد (پلچ، ۲۰۱۲). میانگین زمان واکنش به محرک ایست بر اساس تک‌تک میانگین­های تأخیر زمان محرک ایست محاسبه می­ شود و برابراست با زمان واکنش منهای زمان تأخیر محرک ایست (وبراگن و لوگان، ۲۰۰۸). این شاخص به ظرفیت و توانایی فرد برای بازداری پاسخ رفتاری از پیش قوی شده، اشاره دارد و به بیان ساده به میزان زمانی که بعد از ارائه علامت، فرد لازم دارد تا از پاسخ از پیش برانگیخته‌شده بازداری کند، گفته می­ شود (هینز، ویت، لیلج، کاسل[۳۵۱]، ۲۰۱۳).

 

    • میانگین زمان واکنش به محرک‌های دارای علامت (sr-rt): هنگامی که علامت ارائه می­ شود آزمودنی باید از پاسخ قبلاً صادرشده ممانعت کند. اگر آزمودنی نتوانست ز پاسخ دادن بازداری کند و پاسخی را ثبت کرد، ‌می‌توان از میانگین زمان واکنش آن‌ ها شاخص sr-rt را محاسبه کرد (هینز، لیلج، کاسل و ویت، ۲۰۱۲). ازآنجاکه هنگام ارائه علامت قرار است که فرد از دادن پاسخ از پیش فعال‌شده ممانعت کند، زمان واکنش­های سریع در این شاخص بیان­کننده­ میزان تردید کمتر در عدم موفقیت به بازداری پاسخ است (هینز، ویت، لیلج، کاسل، ۲۰۱۳).

 

    • میانگین زمان واکنش به محرک‌های بدون علامت (ns-rt): یعنی میانگین زمان واکنش به محرک­هایی که آزمودنی باید به آن‌ ها پاسخ دهد وجود دارند و هیچ محرک بازدارنده­ای بعدازآن ارائه نمی­ شود. میانگین زمان واکنش به محرک­های بدون علامت باید از میانگین زمان واکنش محرک دارای علامت بیشتر باشد. میانگین زمان واکنش برای محرک­های دارای علامت فقط آن پاسخ­هایی که قبل از ظاهر شدن علامت ایست ثبت می­ کند در حالی که میانگین زمان واکنش برای محرک­های بدون علامت، تمامی پاسخ­های محرک­های بدون علامت را ثبت می­ کند (وبراگن و لوگان، ۲۰۱۵).

 

    • میانگین درصد پاسخ‌های صحیح به محرک‌های بدون علامت (ns-hit): در آزمون ایست-علامت ۷۵% محرک­های اولیه بدون علامت ایست ارائه می­شوند که آزمودنی باید به آن‌ ها با سرعت هرچه‌تمام‌تر و به­درستی پاسخ دهد. محرک­های اولیه قبل از ارائه­ علامت ایست در این تکلیف شامل دو محرک بوده و هر یک پاسخ مخصوص به خود را دارد و آزمودنی موظف است پاسخ از پیش تعیین‌شده را برای هریک از محرک­های اولیه ارائه دهد.

 

  • میانگین درصد پاسخ­های از دست‌رفته به محرک-های بدون علامت (miss): در هنگامی که علامت ایست ارائه نمی­ شود، آزمودنی موظف است به محرک­های اولیه پاسخ دهد. گاهی آزمودنی ‌به این دلیل که احتمال می­دهد علامت ایست ظاهر شود، پاسخ به برخی از محرک­های اولیه را از دست می­دهد.

همه نمرات فوق از طریق نرم­افزار تحلیل[۳۵۲] که در بسته مربوط به آزمون ایست-علامت وجود دارد، صورت گرفته است (وبراگن، لوگان و استیونز، ۲۰۰۸).

 

از آزمون­های برو-نرو و ایست-علامت برای مطالعه­ اختلالات بازداری در موارد بالینی مانند کودکان و بزرگ‌سالانی با اختلال بیش­فعالی و نقص توجه (مانند بکر و همکاران[۳۵۳]، ۲۰۰۵؛ لابونی، دوگاس و باکر[۳۵۴]، ۱۹۹۵؛ مک­لین و همکاران[۳۵۵]، ۲۰۰۴؛ اسکاچر و لوگان، ۱۹۹۰)، بیماران اسکیزوفرنی (مانند بادکوک، مایچی، جانسون و کامبرینک[۳۵۶]، ۲۰۰۲؛ کایهل، اسمیت، هیر و لیدل[۳۵۷]، ۲۰۰۰) بیماری پارکینسون (مانند گایوگل، ریگر و فقوف[۳۵۸]، ۲۰۰۴؛ هرشی و همکاران[۳۵۹]، ۲۰۰۴)، در خود فروماندگی (مانند اوزونوف و استرایر[۳۶۰]، ۱۹۹۷؛ اسکمیتز و همکاران[۳۶۱]، ۲۰۰۶)، تغییرات سنی (مانند کرامر، هومفری، لاریش، لوگان و استرایر[۳۶۲]، ۱۹۹۴؛ ویلیامز، پونس، اسکاچر، لوگان و تاننوک[۳۶۳]، ۱۹۹۹) و همچنین برای بررسی میزان تکانشگری افراد (مانند لوگان، اسکاچر و تاننوک[۳۶۴]، ۱۹۹۷) استفاده شده است.

 

آزمون تحلیل سبک‌شناختی رایدینگ

 

دلیل استفاده از این سبک از میان سبک‌های مختلف موجود این است که در بین رویکردهای مختلف که تلاش دارند تا سبک‌شناختی افراد را اندازه ­گیری کنند، دو گروه نظریه سبک‌های شناختی در مقایسه با سایرین در علم روانشناسی بیشترین سهم تحقیقات را به خود اختصاص داده ­اند: سبک‌های شناختی وابسته به زمینه- مستقل از زمینه ویتکین و سبک‌های شناختی تحلیلی-کل­گرای رایدینگ. رایدینگ و چیما (۱۹۹۱) با بررسی نظریه­ های مختلف سبک‌های شناختی و با یکپارچه­سازی این نظریه ­ها همه سبک‌های شناختی پیشنهادی را در قالب دو بعد شناختی اصلی «تحلیلی-کل­گرا» و بعد «کلامی-تصویری» دسته­بندی کردند. در این‌بین، بعد اول یعنی تحلیلی-کل­گرا به‌ خصوص مرتبط با فرایندهای تصمیم ­گیری و حل ­مسئله هستند، چراکه آن‌ ها نشان­دهنده این نکته هستند که افراد چگونه اطلاعات را سازمان­دهی و پردازش ‌می‌کنند. بعد دوم یعنی کلامی-نصویری اشاره به ترجیحات افراد در بازنمایی اطلاعات در قالب بصری یا واژگانی دارد. از مزایای دیگر به‌کارگیری این سبک از میان سبک‌های موجود این است که در این نظریه تلاش شده است تا سبک­هایی ارائه شود که با دیگر سازه ­ها ازجمله هوش و شخصیت کمترین همپوشانی را داشته باشد. آنچه رایدینگ به عنوان تحلیلی-کل­گرا نام گذاشته است معادل بعد شناخته‌شده­ و معروف وابسته به زمینه-مستقل از زمینه ویتکین است (میرزابیگی، ۱۳۹۱).


فرم در حال بارگذاری ...

مقاله-پروژه و پایان نامه | قسمت 4 – 8

 

 

فرایند تصمیم گیری

 

تجارب و آموخته ها

 

عوامل مؤثر درونی: ادراک و یادگیری

 

حافظه

 

انگیزه ها و شخصیت

 

احساسات

 

نگرش‌ها و باورها

 

نیازها و تمایلات

 

تجارب و آموخته ها

 

عوامل مؤثر بیرونی: فرهنگ

 

خرده فرهنگ

 

عوامل جمعیت شناختی

 

موقعیت اجتماعی

 

‌گروه‌های مرجع

 

خانواده

 

فعالیت های بازاریابی

 

برداشت از خود و سبک زندگی

 

مدل جامع رفتار مصرف کننده (هاوکینز و دیگران ۲۰۰۴)

 

هدف ما در این مطالعه این است که ببینیم چگونه نگرش مصرف کننده، خود با تأثیر گرفتن از عوامل درونی مانند باورها، احساسات و شخصیت مصرف کننده و همچنین عوامل بیرونی که به طور مشخص بر روی کشور محل ساخت (COO) محصول تمرکز دارد بر روی تصمیم گیری خرید مصرف کننده تأثیر می‌گذارد. ‌بنابرین‏ در قسمتهای بعدی، به طور مشخص به مطالعه و بررسی دو مبحث نگرش و کشور محل ساخت محصول می پردازیم و ادبیات موضوع را در این دو زمینه مرور می‌کنیم. در این راستا ابتدا به شرح و توصیف مفهوم نگرش پرداخته و اجزاء، ابعاد و کارکردهای آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم. سپس چگونگی شکل گیری و تغییر نگرش را در نظریات مختلف مورد بحث قرار داده و در نهایت نقش COO را در این زمینه به میان می آوریم. پس چنان که از نگاه اجمالی ‌به این فصل بر می‌آید، یک قسمت شامل بررسی ادبیات مربوطه در حوزه ی نگرش بوده و قسمت دیگر آن، که بخش عمده ی این فصل را تشکیل می‌دهد، به مرور ادبیات COO می پردازد.

 

نگرش

 

عوامل بسیاری بر روی رفتار فرد تأثیر می‌گذارند که یکی از آن ها نگرش است (Hini et al 1995). اکثر مدل‌های رفتاری، نگرش را به عنوان یکی از اجزای تأثیر گذار خود به حساب آورده اند (Thurstone 1928، Katz 1960، Lutz 1978، Ajzen and Fishbein 1980). نگرش یک مفهوم روانشناختی است و مطالعات زیادی در این حوزه از علوم رفتاری انجام گرفته است. در این زمینه دانیل کتز[۲۱] (۱۹۶۰) پایه گذار رویکرد جدید نسبت به مفهوم نگرش بوده است. وی در مقاله ی خود با عنوان « رویکرد کارکردی به مطالعه ی نگرش‌ها» ابتدا با معرفی دو دیدگاه که تا آن زمان نسبت به نگرش‌ها وجود داشته اند، آن ها را مورد نقد قرار داده و سپس رویکرد تکمیلی خود را ارائه می‌دهد. کتز (۱۹۶۰) در این زمینه چنین بیان می‌کند :

 

« دو جریان فکری عمده درباره ی تعیین نگرشهای افراد وجود دارد: اولی به طور سنتی یک مدل غیر منطقی از انسان ارائه می‌دهد. یعنی به طور مشخص فرض می‌کند که توان انسان‌ها برای تعقل و تأمل بسیار محدود بوده، ظرفیت آن ها برای تمایز قائل شدن ضعیف، ابتدایی ترین درکِ از خود را دارند و حافظه آن ها بسیار کوتاه مدت است. ‌بنابرین‏ هر آنچه که مردم ظرفیت روانی دارند، به راحتی توسط نیروهای عاطفی و رفتن به سمت منافع شخصی و خودبینی، تحت الشعاع قرار می‌گیرد. مطالعات ابتدایی در زمینه ی روانشناسی تبلیغات و تأکید بر قدرت هیپنوتیزم و آموزه های تلقین از این نمونه اند.

 

اما رویکرد دوم معتقد به یک مدل منطقی از انسان است. این رویکرد چنین فرض می‌کند که انسان دارای یک قشر مغزی است که به دنبال فهمیدن است و به طور مداوم برای معنا دادن به جهان اطراف خودش تلاش می‌کند. همچنین دارای قدرت تمایز و استدلال بوده و توان انتقاد از خود و بصیرت نسبت به خود را دارا می‌باشد.»

 

در ادامه، کتز (۱۹۶۰) به برطرف کردن تعارض بین این دو رویکرد پرداخته و رویکرد تکمیلی خود را ارائه می‌دهد. یافته های تحقیق کتز (۱۹۶۰) حقایقی از هر دو رویکرد را مد نظر قرار داده و شرایطی را نشان می‌دهد که تحت هر یک از این شرایط، یکی از این مدل‌ها می‌تواند به خوبی پیش‌بینی مناسب را انجام دهد. به عبارت دیگر وی مدل غیر منطقی را زمانی مناسب می‌داند که محدودیت ها زیاد بوده و گزینه ها بسیار کم است و فرد باید بدون داشتن فرصت کافی برای بررسی بیشتر ماهیت مسأله، به سرعت به آن جواب دهد. در مقابل وقتی فرد می‌تواند با در اختیار داشتن زمان کافی برای کسب بازخورد و گزینه های واقع بینانه با مسأله روبرو شود، رفتار وی بیانگر استفاده از قوای منطقی خواهد بود.

 

تعریف نگرش

 

به منظور ارزیابی عبارت نگرش (Attitude) در چارچوب رفتار مصرف کننده، تعریف نگرش و شناسایی اهمیت آن در فرایند شکل گیری و تغییر رفتار ضروری است. محققان رفتار مصرف کننده ‌در مورد تفسیر دقیق و قاطع از مفهوم نگرش به اجماع نرسیده اند (Banyt et al 2007). با این حال بیشتر پژوهشگران در زمینه ی روانشناختی روی این موضوع توافق نظر دارند که نگرش، یک ارزیابی خلاصه را از یک موضوع روانشناختی ارائه می‌دهد که در قالب برخی صفات مانند خوب/ بد، مضر/ مفید، خوشایند/ ناخوشایند و دوست داشتنی/ دوست نداشتنی منتقل می شود (Ajzen 2001، Ajzen and Fishbein 2000 ، Eagly and Chaiken 1993، Petty et al 1997، Tesser and Martin 1996،Brendl and Higgins 1996 ).

 

در زمینه ی رفتار مصرف کننده، لادن و دلابیتا[۲۲] (۱۹۹۳) یادآور می‌شوند که نگرش چگونگی موافقت یا مخالفت مثبت یا منفی مطلوب یا نامطلوب یک فرد ‌در مورد یک موضوع مشخص است. این تعریف، احساسات و ارزیابی های مصرف کننده را نسبت به یک موضوع مشخص، در نگرش وی آشکار می‌کند. سالومون[۲۳] و دیگران (۲۰۰۲)، نظریه ی پیشین را تأیید کرده و نگرش را یک ارزیابی کلی و پایدار از افراد، اشیاء، آگهی های تبلیغاتی و مسائل مشخص می دانند. سیکورد و بکمن[۲۴] (۱۹۶۴) نیز معتقدند که نگرش، یک سیستم مشخص از انگیزه ها، عواطف و فرآیندهای شناختی و ادراکی است که به جنبه‌های معینی از محیط اطراف یک فرد واکنش نشان می‌دهد. در این زمینه شیفمن و کانوک[۲۵] (۲۰۰۸) نیز یک تعریف جامع را از نگرش، بدین شکل ارائه می‌دهند :

 

« نگرش مصرف کننده[۲۶]، تمایل آموخته شده ای[۲۷] است به رفتار کردن به یک روش سازگار مطلوب یا نامطلوب، نسبت به موضوعی مشخص، مانند یک دسته از محصولات، برند، خدمت، تبلیغ، وب سایت و یا یک خرده فروشی». آن ها هر کدام از اجزای این تعریف را نیز به نوبه ی خود، بدین شکل تعریف کرده‌اند:

 

    • موضوع نگرش : نگرش می‌تواند به عنوان یک ارزیابی کلی از یک موضوع تصور شود. محققان تمایل دارند که دامنه این موضوع تا حد ممکن مشخص باشد.

 

    • تمایل آموخته شده : یعنی اینکه نگرش‌ها یادگرفتنی هستند و از تجربه ی مستقیم موضوع نگرش حاصل می‌شوند. اگر چه نگرش‌ها ممکن است که از رفتار نتیجه شوند ولی مترادف با رفتار نیستند.

 

    • سازگاری : نگرش‌ها نسبتاً با رفتار منعکس کننده ی آن ها سازگارند. البته علی رغم سازگاری نگرش‌ها با رفتار، نگرش‌ها ضرورتاً پایدار نیستند و ممکن است که تغییر کنند.

 


فرم در حال بارگذاری ...

منابع پایان نامه ها | اقسام تعهد به اعتبار موضوع: – 2

تعهد قانونی:

 

تعهدی است که منشأ آن نه عقد و ایقاع و شرط ضمن عقد است و نه از الزامات خارج از قرارداد ناشی می شود، بلکه تعهدی است که قانون‌گذار نظر به مصالح اجتماعی و قطع نظر از خواست طرفین مستقیما آن را به اشخاص تحمیل می‌کند، مانند تعهد به تأدیه نفقه اقارب که این گونه تعهدات نیز ناشی از موقعیت حقوقی ویژه فرد است که در نظر قانون‌گذار، آن موقعیت خاص سبب ایجاد تعهد برای شخص واجد آن موقعیت می‌گردد؛ البته گاهی تعهد قانونی در برابر تعهد اخلاقی به کار می رود که مقصود، تعهدی است که دارای ضمانت اجرای قانونی و قابلیت مطالبه از طریق محکمه است.

 

در خصوص این نوع از تعهدات گفته شده است: «تعهدی است که ضمانت اجراء قانونی دارد،
پاره ای مؤلفان آن را تعهد قانونی نامیده اند، ولی این ترجمه اگر معادل obligation civile باشد، ترجمه نادرستی است.

 

تعهد مدنی در مقابل تعهد طبیعی قرار می‌گیرد، که منظور از تعهد طبیعی، تعهدی است که از ضمانت اجراء، برخوردار نیست و متعهد له نمی تواند از راه های قانونی آن را مطالبه کند، ولی قانون وجود آن را می شناسد (ماده ۲۲۶ ق.م و ماده ۷۲۶ قانون آ.د.م)[۴۳]

 

اقسام تعهد به اعتبار موضوع:

 

در خصوص اقسام تعهد به اعتبار موضوع، دو دیدگاه و تقسیم بندی متفاوت وجود دارد که در ذیل هر دو نوع تقسیم بندی را قید خواهیم کرد.

 

دیدگاه اول:

 

از حیث موضوع، تعهد را به مالی و غیر مالی یا تعهد به فعل و ترک فعل و تعهد به مال و نفس تقسیم می‌کنند.

 

تعهد مالی:

 

هر تعهدی که متعلق موضوع آن مال باشد، تعهد مالی نام دارد، مال نیز عبارت است از هر چیزی که قابلیت داد و ستد داشته باشد، خواه آن چیز عین باشد یا منفعت یا طلب و یا کار و حق انتفاع و هر گونه حق مالی دیگر؛ تعهد مالی بخش مهمی از حقوق تعهدات را به خود اختصاص داده تا جایی که می‌گویند تعهد به معنی اخص، همان تعهد مالی است.[۴۴]

 

تعهد غیرمالی:

 

در مقابل تعهد مالی، به تعهدی که متعلق موضوع آن مال نباشد، تعهد غیر مالی اطلاق می شود، مانند تعهد پدر و مادر نسبت به حضانت کودک خود، که در این خصوص قانون مدنی در ماده ۱۱۶۸ می‌گوید «نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف ابوین است.»

 

و مانند تعهد هریک از زوجین به حسن سلوک با یکدیگر که ماده ۱۱۰۳ ق.م در این خصوص تصریح نموده است که: «زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند.»

 

هم چنین در خصوص تعهدات غیر مالی گفته شده است که: «تعهدات غیر مالی دو قسم هستند، قسم اول: تعهدات غیر مالی ناشی از عقد، مانند انجمن هایی که هدف انتفاعی ندارند؛

 

قسم دوم: تعهدات غیرعقدی ناشی از ایقاع، مانند وصیت عهدی به مواظبت صغار موصی له.[۴۵]

 

تعهد فعل:

 

عبارت است از تعهدی که به موجب آن، متعهد باید پس از قبول تعهد، فعل معینی را انجام دهد، مانند تعهد مقاطعه کار.

 

تعهد فعل خود دو صورت دارد: اول: تعهد فعل ناشی از عقد، مانند تعهد مقاطعه کار (ناشی از خود عقد)، یا تعهد ناشی از شرط ضمن عقد

 

دوم: تعهد فعل ناشی از ایقاع، مانند تعهد جاعل (در جعاله) به دادن اجرت به کسیکه، عمل معینی را انجام دهد ماده۵۶۱ ق.م می‌گوید: «جعاله، عبارت است از التزام شخصی به اداء اجرت معلوم در مقابل عملی ….» پس جعاله التزام است یعنی تعهد است و ماده ۵۶۵ ق.م تصریح به تعهد بودن جعاله ‌کرده‌است.[۴۶]

 

تعهد ترک فعل:

 

عبارت است از تعهدی که به موجب آن، متعهد باید از انجام دادن عمل معینی، خودداری کند مانند:

 

الف- تعهد عدم بیع خانه مسکونی که مدیون بنفع بستانکار تا مدت معین می‌کند و ‌به این ترتیب خانه را به صورت وثیقه در می آورد.

 

ب- در حواله بر مدیون (غریم)، محیل به طور ضمنی متعهد شده است که مطلقا طلبی را که از محال علیه دارد از او نگیرد، زیرا آن طلب به نفع محتال، مقید شده است و همین طور است برآت، یعنی برات کش، نبایددر محل برات، تصرف کند.

 

ج- تعهد ترک اقدام ‌در مورد وکالت بلاعزل (ماده ۶۸۳ ق.م)

 

تعهد ترک فعل دو قسم است:

 

اول: ناشی از عقد، همانند ۳ مثال ذکر شده؛

 

دوم: ناشی از ایقاع، اگر کسی ایجاب را بگوید و برای اظهار قبول، به طرف یک هفته مهلت بدهد،در این مدت حق ندارد نسبت به مورد ایجاب، تصرفی منافی حقوق طرف خود بکند (ماده ۳-۵ قانون تعهدات سوئیس) ایجاب در این وضع، یک ایقاع است زیرا با رضای یک‌جانبه ایجاد تعهد ‌کرده‌است.[۴۷]

 

تعهد به مال:

 

هرگاه موضوع تعهدی، تأدیه مالی باشد، آن را تعهد به مال می‌نامند، تعهد به مال اخص از تعهد مالی است و بیشتر ناظر به تعهد ضامن در عقد ضمان است که به موجب آن شخص مالی را که بر ذمه دیگر است به عهده می‌گیرد، متعد را ضامن، طرف دیگر را مضمون له و شخص ثالث را مضمون عنه یا مدیون اصلی می‌گویند.(ماده ۶۸۴ ق.م)

 

تعهد به نفس:

 

این اصطلاح جایی به کار برده می شود که متعهد ملتزم است فرد دیگری را در موعد معین یا هرگاه متعهد له اراده کند نزد او حاضر کند.

 

تعهد به نفس در حقیقت موضوع عقد کفالت در حقوق ما است که طبق ماده ۷۳۴ ق.م: «کالفت عقدی است که به موجب آن احد طرفین در مقابل طرف دیگر احضار شخص ثالثی را تعهد می‌کند، متعهد را کفیل، شخص ثالث را مکفول له می‌گویند»

 

تعهد به نفس در مقابل تعهد به مال قرار می‌گیرد که موضوع عقدضمان است، به نظر بعضی تعهد به نفس علاوه بر موارد احضار تن، موارد دیگری از قبیل کفالت طلب و کفالت ملاقات را هم در بر می‌گیرد، در کفالت ملاقات، کفیل تعهد می‌کند که ترتیب ملاقات مکفول له و مکفول عنه را بدهد؛ ولی در کفالت طلب، تعهد کفیل، عبارت است از اینکه در مقام طلب و جستجوی مکفول برآمده و محل حضور مکفول را به مکفول له نشان بدهد.[۴۸]

 

دیدگاه دوم:

 

برخی از حقوق ‌دانان، اقسام تعهد را به اعتبار موضوع به تعهدات متصل یا پیوسته و تعهدات تغییرات (بدلی) و تعهدات اختیاری تقسیم بندی کرده‌اند.

 

تعهدات متصل یا پیوسته:

 

در این قسم از تعهدات چند تعهد با موضوعات مختلف بر عهده مدیون است و همه آن ها را به موجب قرارداد برعهده گرفته است یا این که یک تعهد دارای چند موضوع است، مثل جعاله ای که عمل در آن، اجزاء گوناگون دارد. (م ۵۶۶ ق.م)

 

در این نوع تعهدات، مدیون در صورتی بری الذمه می شود که به تمام آنچه که برعهده گرفته است، وفا کند.

 

اصطلاح تعهدات به هم پیوسته قابل انتقاد است، زیرا اصولا هر تعهد، از دیگری مستقل است و ارتباطی بین این نوع تعهدات نیست، جز آن که صرفا به موجب یک قراردادحاصل شده اند، در حالی که در بادی امر از مفهوم تعهدات به هم پیوسته این نکته به ذهن متبادر می شود که بین این تعهدات یک نوع ارتباط و وابستگی وجود دارد.[۴۹]

 

تعهدات تخییری (بدلی):


فرم در حال بارگذاری ...

دانلود منابع پایان نامه ها | تاریخچه حسابرسی مالیاتی در ایران – 8

اظهارنامه مالیاتی

 

می‌توان گفت اظهارنامه مالیاتی نوعی گزارشگری مالی برای مقاصد خاص است. چون محصول نهایی فرایند حسابداری مالی ارائه اطلاعات مالی به استفاده‌ کنندگان مختلف اعم از استفاده‌ کنندگان داخلی و استفاده‌ کنندگان خارج از واحد تجاری در قالب گزارش‌های حسابداری است و گزارش‌های حسابداری که باهدف تأمین نیازهای اطلاعاتی استفاده‌ کنندگان خارج از واحد تجاری تهیه و ارائه می‌شود، در حیطه عمل گزارشگری مالی قرار می‌گیرد (استانداردهای حسابداری ،۱۳۸۵، ص ۶۲۲). ‌بنابرین‏ اظهارنامه مالیاتی نوعی گزارشگری مالی برای مقاصد خاص مالیاتی است.

 

دریافت اظهارنامه مالیاتی از مؤدیان مالیاتی، نقطه شروع تعیین درآمد مشمول مالیات اشخاص حقیقی و حقوقی است و پس از آن پروسه نسبتاً طولانی­ای برای قطعیت مالیات قابل دریافت طی می­گردد که بعضاً این فرایند چندین سال به طول می­انجامد.

 

سرعت وصول مالیات

 

فاصله بین ابلاغ برگ تشخیص مالیات و وصول مالیات را سرعت وصول مالیات گویند و فاصله فوق تابع تشریفات قانونی که فرایند وصول مالیات نامیده می‌شود است (عنایتی، ۱۳۹۰). در قوانین مالیاتی یک فاصله زمانی از پایان دوره تشخیص تا زمانی که مالیات باید وصول شود مقرر می‌گردد تا بدین ترتیب مؤدیان فرصت محاسبه صحیح بدهی خود را داشته باشند همچنین طبق قانون مالیاتی حتی مؤدیان می‌توانند درخواست تعویق در پرداخت مالیات خود را بنمایند. در نمودار ۲-۱۰ می‌توانیم پروسه قطعی شدن مالیات تشخیصی مؤدیان قابل مشاهده است. همان طور که از در نمودار مشخص است ممکن است زمان طولانی صرف قطعی شدن مالیات گردد. تورم توأم با این فاصله زمانی وصول، قدرت درآمدزایی سیستم مالیاتی را تضعیف می‌کند هرچه تورم کمتر باشد پرداخت علی­الحساب بیشتر بوده و هرچه دوره های تشخیص کوتاه‌تر باشد زیان درآمد ناشی از فواصل زمانی وصول کمتر خواهد بود همچنین هر قدر فاصله بین تشخیص درآمد و پرداخت مالیات زیادتر شود رغبت پرداخت در مؤدی کاهش‌یافته و میل به فرار مالیاتی در او تقویت می‌شود. ممکن است مراحل قطعیت یک پرونده مالیاتی، به بیش از چند سال طول بکشد و حتی در بعضی از مراحل رسیدگی مانند رسیدگی هیئت حل اختلاف مالیاتی مهلتی مقرر نشده است. (حاجی اسماعیلی، ۱۳۸۲).

 

با توجه به مواد قانونی نیز می‌توان به وقفه‌های وصول مالیات پی برد، مثلاً شرکت‌هایی که نسبت به تسلیم اظهارنامه مالیاتی در مهلت مقرر اقدام نمی­نمایند طول مدت رسیدگی و تشخیص مالیات ۵ سال پیش‌بینی شده است؛ ‌بنابرین‏، با احتساب مدت فوق، طول تشریفات تشخیص و وصول مالیات از شرکت‌هایی که به موقع از تسلیم اظهارنامه مالیاتی، خودداری کرده ­اند، زمانی حدود ۷ سال لازم دارد و این جای تعجب است، زیرا قانون به جای شدت عمل ‌در مورد شرکت‌هایی که به وظایف خود عمل نکرده تسریع در تشخیص و وصول مالیات از این گونه شرکت‌ها و فرصت بیشتری را برای فرار از پرداخت مالیات در اختیار آن‌ ها قرارداده است. فلذا، صدور سریع برگ تشخیص و فرایند قطعیت سریع پرونده های مالیاتی باعث افزایش درآمدزایی سیستم مالیاتی و کاهش فرار مالیاتی خواهد شد.

 

همان گونه که در مقدمه ذکر شد، یکی از تمهیدات وزارت امور اقتصاد و دارایی برای وصول سریع‌تر مالیات اشخاص حقوقی، تصویب ماده ۲۷۲ ق.م.م است که به موجب این ماده قانونی، امکان استفاده از ظرفیت‌های تخصصی و حرفه‌ای در امور مالیاتی فراهم شده است.

 

 

 

بر اساس این قانون (ماده ۲۷۲ ق.م.م)، سازمان حسابرسی، حسابداران رسمی و مؤسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی که عهده‌دار وظایف حسابرسی و بازرسی قانونی یا حسابرسی اشخاص هستند در صورت در خواست اشخاص مکلف‌اند گزارش حسابرسی مالیاتی را طبق نمونه‌ای که از طرف سازمان امور مالیاتی تهیه می‌شود، تنظیم کنند و جهت تسلیم به اداره امور مالیاتی مربوط، در اختیار مؤدی قرار دهند (یک نسخه از گزارش حسابرسی مالیاتی در پیوست ۱ پایان‌نامه ارائه شده است). جهت آشنایی با ماده ۲۷۲ ق.م.م لازم است در ابتدا تاریخچه حسابرسی مالیاتی در ایران مورد بررسی قرار گیرد.

 

تاریخچه حسابرسی مالیاتی در ایران

 

در حال حاضر یکی از ابزارهای مؤثر در امر تعیین درآمد مشمول مالیات، استفاده از خدمات حسابداران رسمی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران است که در اجرای ماده ۲۷۲ ق.م.م به کار گرفته می­ شود. یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین مراحل فرایند وصول مالیات، مرحله تعیین درآمد مشمول مالیات است که بر اساس مفاد قانون مالیات‌های مستقیم و آیین‌نامه‌های اجرایی آن از طریق دو گروه زیر صورت ‌می‌گیرد:

 

الف-مأموران سازمان امور مالیاتی کشور

 

ب – حسابداران رسمی و مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و سازمان حسابرسی (باباجانی و مرادمند، ۱۳۸۷).

 

استفاده از خدمات حسابداران رسمی مسبوق به سابق بوده و در قانون مالیات‌های مستقیم مصوب سال ۱۳۴۵ نیز پیش‌بینی شده بود. لکن تفاوت عمده ماده ۲۷۹ قانون مصوب سال ۱۳۴۵ و ۲۷۲ قانون مصوب سال ۱۳۸۰ الزام قانونی در حسابرسی مالی با رعایت استانداردهای حسابداری و قانون مالیات‌ها در حسابرسی مالیاتی است. در حالی که در قانون سال ۱۳۴۵ تشخیص مالیات صرفاً با بررسی هزینه های غیرقابل‌قبول، هزینه های مازاد بر نصاب و تعیین پرداخت‌های مشمول مالیات‌های تکلیفی انجام شد.

 

ماده ۲۷۲ ق.م.م از ابتدا با برداشت­های متفاوت در اجرا مواجه گردید. این ماده که در کمیسیون­های مربوط در مجلس شورای اسلامی از متن قانون حذف شده بود، در جلسه علنی مورخ ۲۰/۱۱/۱۳۸۰ مطرح و با تغییراتی عمده نسبت به لایحه قدیمی، احیا و به تصویب رسید. در همان زمان همکارانی که تا سال ۱۳۵۹ وظایف حسابدار رسمی را به عهده داشتند بر این عقیده بودند که این بار حسابداران رسمی با اختیاراتی ظاهراًً نامحدود در قانون مالیات‌ها، از سوی دیگر بام سقوط کرده ­اند (کشانی، ۱۳۹۰). در ماده ۲۷۲ ق.م.م آمده است «…اداره امور مالیاتی گزارش حسابرسی مالیاتی را بدون رسیدگی قبول و مطابق مقررات برگ تشخیص مالیات صادر می‌کند….» اما در آیین‌نامه اجرایی تبصره ۴ قانون استفاده از خدمات حسابداران رسمی مصوب مورخ ۱۳/۶/۱۳۷۹ به صورت «…حسابدار رسمی یا مؤسسه حسابرسی مکلف است حداکثر ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ، دفاتر موضوع تبصره ۱ و توضیحات و اطلاعات تکمیلی و مدارک موضوع این تبصره را حسب مورد به اداره امور مالیاتی مربوط ارائه نماید…» اصلاح شد. به همین دلیل، کادر امور مالیاتی (البته نه کامل) با اعلام این موضوع که مسئولیت صدور برگ تشخیص مالیاتی با کادر مالیاتی (ممیز) است، به خود اجازه دادند با بررسی اضافی، مالیاتی متفاوت از مالیات مندرج در گزارش حسابرسی را مطالبه کنند.

 

در مهر ۱۳۸۴ سازمان امور مالیاتی در بخشنامه جدیدی هیئت هماهنگی (متشکل از یک عضو از طرف سازمان امور مالیاتی، یک عضو از طرف جامعه حسابداران رسمی و یک نماینده از سازمان حسابرسی که هر ۳ نفر حسابدار رسمی هستند) را پیش‌بینی کرد تا وضعیتی را به وجود آورد که کادر مالیاتی ابتدا قبل از صدور برگ تشخیص، موارد ابهام را از حسابرس مالیاتی سؤال کرده سپس حسابرس مالیاتی سؤال را پاسخ دهد. اگر برای کادر مالیاتی پاسخ ‌قانع کننده نبود این موارد اختلاف به هیئت هماهنگی ارجاع شود تا با نظر و رأی‌ هیئت مذبور، کادر مالیاتی اقدام کنند (آن هم در مواردی که پاسخ حسابدار رسمی به سؤال مطروحه را در چارچوب قوانین و مقررات ‌قانع کننده تشخیص ندهد) (هشی، ۱۳۸۸).


فرم در حال بارگذاری ...