وبلاگ

توضیح وبلاگ من

رابطه الگوی استفاده از موبایل و جامعه پذیری مدرسه ای

وبایل در جهت تقویت کارکرد اصلی مدارس یعنی «جامعه پذیری دانش آموزان » عمل می کند یاخیر؟»

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

 

 

اهمیت و ضرورت  تحقیق

 

اینگلهارت پس از انجام تحقیقات تجربی و طولی خود پیرامون تحولات فرهنگی جوامع مختلف بر این نکته اذعان داشته که «دگرگونی مهم فرهنگی زمانی رخ می دهد که تغییر جنبه های اساسی فرهنگ منجر به بروز شکاف نسلی گردد زیرا این دگرگونی در میان گروههای جوانتر با سهولت بیشتری انجام می گردد.»(اینگلهارت ،ص20) حال اگر این سخن اینگلهارت را با این گزاره که آن هم حاصل پژوهشهای متعددی است ، یعنی «گذار از یک مرحله تمدنی مثلا صنعتی به مرحله بعد (فراصنعتی ) در گرو پیشرفت و توجه به تکنولوژیهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی است . » جمع نماییم ،  لزوم توجه بیشتر به آثار و تبعات فرهنگی اجتماعی  تکنولوژیهای  اطلاعاتی و ارتباطی بر ما بیشتر مبرهن خواهد شد.

 

اذعان به کاربردهای فراوانیکه فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی برای جامعه به ارمغان آورده اند نباید ما را از آثار و تبعات فردی ، اجتماعی ، کوتاه مدت و دراز مدت ، سطحی و یاعمقی آنان غافل نماید. آموزش وپرورش در خط مقدم تعامل یا تقابل با آثار فردی و اجتماعی تکنولوژی ارتباطی اطلاعاتی نوین (موبایل ) قرار دارد. چند سالی است که پیوسته در قالب بخشنامه یا آیین نامه های آموزشی دستوراتی مبنی بر ممنوعیت استفاده از موبایل توسط دانش آموزان در مدرسه صادر می گردد ولی واقعیت این است که طبق تحقیقات انجام گرفته سن استفاده از آن  حتی به سن دانش آموزان مدارس ابتدایی نیز انتقال یافته است.(مجله تربیت : زمستان 88)                                                                                 حال اگر بپذیریم که اغلب نظریات اخیر در مورد تاثیرات فرهنگی رسانه ها بر این باورند که رسانه ها با عرضه کردن نقش ها و رفتارهایی که با ثبات اجتماعی در ارتباطندبه عنوان عاملی مهم هم در جامعه پذیری رسمی و هم غیر رسمی ایفای نقش می کنند و از طرف دیگر مردم زمان معتنابهی از وقت خویش را صرف آنها می کنند پس براستی امروزه اینان در صف اول عوامل جامعه پذیر کننده قرار دارند.(گیل و ادمز: 98) پس توجه و لزوم بررسی پیرامون موبایل به عنوان یک ابزار چند رسانه ای و جذاب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به عنوان نمونه بررسی تاثیرات متقابل موبایل بر کنشهای متقابل و رفتارها و الگوهای مصرف انسانها  در جهان تا جایی اهمیت  یافته که اخیرا برخی محققان اصطلاح موسیولوژی که ترکیبی ازکلمه موبایل وسوسیولوژی بوده ومعرف حوزه جدیدی است که به مطاله رفتارهای اجتماعی فرهنگی دردنیای موبایل میپردازد را وارد حوزه مطالعات جامعه شناسی نموده اند.( موسوی :89:123) نباید فراموش کرد که مطالعه و پژوهش پیرامون  ابعاد اجتماعی فرهنگی موبایل بویژه برای گسترش حوزه مطالعات جامعه شناختی و گسترش  عرصه دانش اجتماعی در این حوزه اهمیت بنیادی دارد زیراکه میزان و عمق مطالعات در این خصوص حداقل در کشور ما (ایران) بسیار اندک و سطحی می باشند.

 

از سوی دیگرتا شناخت درستی از نوع کاربری و میزان استقبال و جایگاه و نوع نگرش  خاصی که نوجوانان و جوانان ما نسبت به هر نوع تکنولوژی نوینی از جمله موبایل دارند بدست نیاید امکان برنامه ریزی منطقی و متقن در جهت جلوگیری از تبعات و آثار منفی اینگونه تکنولوژیها  امکان پذیر نخواهد بود.

 

علاوه بر این ،هم اکنون که موبایل با گسترش و سرعتی غیر قابل کنترل توانسته است هوش و حواس دانش آموزان را به تسخیر خود درآورد به طوری که بیشترین میزان اوقات فراغت و حتی غیر فراغت( ساعات حضور در کلاس ) آنانرا به خود اختصاص میدهد. یکی ازدغدغه های  اصلی متولیان امرجامعه پذیری دانش آموزان ( اعم از معلمان ، مدیران و مربیان و اولیا و کادر اداری ) آنست که آیا این وسیله ارتباطی به آنچه که آموزش و پرورش بدنبال آن است-  جامعه پذیری-کمک می کند یا خیر  واین دغدغه و نگرانی که یک دلمشغولی جدی است ضرورت بررسی مسئله را دو چندان می کند.

 

اهداف تحقیق

 

ما در انجام این پژوهش به دنبال رسیدن به اهداف زیر خواهیم بود:

 

1- شناسایی الگوی استفاده از  موبایل ( اعم از نوع نگرش ، میزان ونحوه استفاده) در بین دانش آموزان مقطع متوسطه

احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت اجتماعی

ه 3 یکی از مناطق شمال شهر تهران می­باشد که ساکنین به نسبت قدیمی آن افرادی هستند که از نظر مالی، اجتماعی و طبقاتی جزء اقشار متمول جامعه محسوب می­شوند و به عبارت عامیانه «بالا شهر» محسوب می­شود. اما منطقه 12 یکی از مناطق مرکزی رو به جنوب شهر تهران است که بنا به نظر شهرداری یکی از مناطقی است که جمعیت مهاجر از سایر نقاط کشور به نسبت بیشتر در این منطقه ساکن می­شوند و بنا براین از نظر اجتماعی، فرهنگی، طبقاتی  بسیار متفاوت از منطقه 3 می­باشد و همین تفاوتهای میان ساکنین، عمده­ترین دلیل انتخاب این دو منطقه به عنوان نمونه آماری است.

 

3-1 اهمیت و ضرورت مسئله

 

مفهوم «مشارکت» همگام با تغییرات در جامعه دچار تحول شده و با تکامل جامعه این مفهوم نیز متکامل شده است. می­توان گفت در جوامع امروزی به سبب مقتضیات زندگی جدید این پدیده اهمیت خاصی یافته، یعنی گستردگی جوامع و افزایش جمعیت، تنوع اقشار و تنوع مسایل اجتماعی و … موجب پررنگ شدن نقش مشارکت شده است، چرا که مشارکت مردم در فرایندهای تصمیم­گیری از یکسو و اعتقاد و التزام مدیران به بهره­گیری از نظرات آنها در اتخاذ و اجرای تصمیمات از سوی دیگر زمینه­ساز پیشگیری از مشکلات بالقوه و درمان مشکلات بالفعل خواهد بود.

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

بنا به نظر گیدنز ما ناچاریم زندگی خود را به شیوه­ای فعال­تر از آنچه در نسلهای پیشین درست بود بسازیم و باید برای پیامدهای آنچه انجام می­دهیم و عادتهای شیوه زندگی که برگزیده­ایم فعالانه مسئولیت بپذیریم، یعنی باید تعادلی جدید بین مسئولیتهای فردی و جمعی بیابیم.(گیدنز،43:1378) اما محقق شدن این امر همیشه میسر نیست، در صورتیکه مسئولیت­پذیری و مشارکت یکی از مهم­ترین ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در هر جامعه وخصوصاً جامعه رو به رشد ما است و البته بسیاری از مشکلات ساختاری و عملکردی برنامه­ریزیها ناشی از نارساییهایی است که در این حوزه وجود دارد. آنچه در این میان بر مسائل موجود می­افزاید این است که نه مفهوم مشارکت و ابعاد آن به خوبی تعریف شده و نه عوامل تقویت­کننده و یا در طیف دیگر تضعیف­کننده آن موضوع مورد بررسی جدی قرار گرفته است.(محسنی و جاراللهی،11:1382) به این ترتیب بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در ابعاد مختلف جهت پیشبرد اهداف لازم و ضروری است.

 

مسلماً مردم می­خواهند در جامعه به حساب آمده و در رفع مشکلات کمک کنند و در واقع به عنوان شهروند بتوانند نظرات خود را مطرح کرده و آنها را پیگیری کنند و به تبع سازمانهای برنامه­ریز هم سخت نیازمند شراکت مردم در تصمیم­گیریها و اجرای آنها هستند تا به موفقیت دست یابند، اما عموماً مشاهده می­شود که مردم در یک حالت بی­تفاوتی قرار دارند و هیچ حس تعلقی در میان آنان نسبت به جامعه دیده نمی­شود و در نتیجه مشارکت فعالی در امور مختلف جامعه ندارند، که در نهایت این جامعه است که متحمل ضرر و زیان و در نتیجه عقب­افتادگی می­شود. چگونگی محقق شدن این امر از جمله مشکلاتی است که مدیران و برنامه ریزان توسعه در ایران با آن درگیر هستند که این موضوع نیازمند مطالعات جدی و کاوش­های فراوان است. امید آنکه بررسی حاضر نتایج ارزنده­ و کاربردی در بر داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

4-1 اهداف پژوهش

 

اهداف اصلی :

 

 

    • شناخت رابطه میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت اجتماعی آنان.

 

    • شناخت رابطه میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت فرهنگی آنان.

 

  • شناخت رابطه میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت سیاسی آنان.

 

اهداف فرعی :

 

 

 

 

    • شناخت رابطه متغیرهای زمینه­ای (سن، جنس، میزان تحصیلات، نوع شغل، میزان درآمد، وضعیت تأهل) شهروندان با میزان مشارکت آنان در ابعاد مختلف.

 

  • شناخت رابطه متغیرهای زمینه­ای (سن، جنس، میزان تحصیلات، نوع شغل، میزان درآمد، وضعیت تأهل) شهروندان با میزان احساس تعلق اجتماعی آنان.

 

5-1 سئوالات پژوهش

 

سئوالات اصلی :

 

 

 

 

    • آیا بین میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت اجتماعی آنان رابطه وجود دارد؟

 

    • آیا بین میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت فرهنگی آنان رابطه وجود دارد؟

 

  • آیا بین میزان احساس تعلق اجتماعی شهروندان با میزان مشارکت سیاسی آنان رابطه وجود دارد؟

سبک زندگی دینی دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری

 درکشورایران ازدیرباز همواره مسئله‌ی تماس، برخورد، پذیرش، طرد، مقابله و یا همزیستی میان فرهنگی سنتی-اسلامی ایرانی و ورود فرهنگ غربی مطرح بوده است که بالطبع بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی ایران و رویکرد دینی حکومت اسلامی ایران فعالیت‌های و تهاجمات فرهنگی دشمنان را تشدید کرده و تهاجم فرهنگی دشمنان انقلاب اسلامی ایران همواره درجریان بوده و هست که مقام معظم رهبری مکرراً مسئولین نظام و دست اندرکاران فرهنگی جامعه را نسبت به مقابله با این رویکرد دشمنان توصیه نموده است و یکی ازدغدغه‌های فکری ایشان نیز معرفی سبک زندگی اسلامی است که لازمه‌ی شکل‌گیری آن را تقلید نکردن از غرب دانسته‌اند و این امرخطیر را یکی ازوظایف مهم و خاصه‌ی حوزه‌های علمیه دانسته و البته مساعدت‌های نخبگان علمی را نیز دراین کار مؤثر می‌دانند، که درراستای ترویج این سبک زندگی براساس آموزه‌های دینی و اسلامی، مؤلفه‌های این زندگی را درقالب شعارهای سال مطرح نموده و درطول سال نیز درسخن‌رانی‌ها و خطبه‌های نمازهای جمعه و فطر به آن می‌پرداختند؛ تا بدین سبب، مردم و مسئولین نظام، با اهتمام به هریک ازشعارها درزندگی خود، شیوه و سبک زندگی خود را اصلاح نمایند؛ به طوری که وقتی شعارهای سال را مرور می‌کنیم، به طور مشخص، تمرکزاین شعارها را درچگونگی مصرف می‌توان درک نمود، زیرا ایشان چهار سال متوالی یعنی ازسال 1374 تا 1377 را صرفاً به خودداری مردم و مسئولین ازاسراف و ریخت و پاش درمصرف توصیه نموده و تأکید برصرفه‌جویی و قناعت داشته‌اند، بدین ترتیب، درصدد اصلاح مصرف و سبک زندگی مردم برآمده و درسال 1388 مشخصاً راهبرد اصلاح الگوی مصرف را بیان می‌کنند.

 

 

بنابراین، معرفی سبک زندگی دینی و اسلامی یکی ازدغدغه‌های رهبرانقلاب اسلامی است  که ما را برآن داشته است، دراین پژوهش ضمن بررسی سبک زندگی ازمنظر جامعه شناسان، شاخص‌های آن را برشمرده و با بهره‌گیری ازاین شاخص‌ها، سبک زندگی دینی و اسلامی را درآثار مکتوب و شفاهی مقام معظم رهبری شناسایی نموده و گفتمان سبک زندگی اسلامی را درمنظر ایشان معرفی نماییم.

 

 

ازاین رو، دراین پژوهش با استفاده ازروش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه که ازقابلیت‌های خوبی برای بررسی این موضوع برخوردار است، نگارنده کلیه‌ی آثار مکتوب وشفاهی 23 ساله‌ی رهبرانقلاب اسلامی را ازسال 1368 تا سال 1391 (به عنوان جامعه‌ی آماری) به صورت چشمی مطالعه نموده و گفتمان سبک زندگی دینی و اسلامی را ازمنظر مقام معظم رهبری مورد مداقه قرارداده است که ازیافته‌های این پژوهش می‌توان به شناسایی این گفتمان، دال‌های اصلی، برتر و فرعی آن اشاره نمود که بعد ازآن نیز، چگونگی مفصل بندی این دال‌ها نیز ترسیم شده است که شامل یک دال مرکزی و چهاردال برتر و شش دال فرعی می‌باشد؛ البته بعد ازمعرفی کردن گفتمان سبک زندگی اسلامی ازمنظر مقام معظم رهبری، این گفتمان را با گفتمان سبک زندگی ازمنظر جامعه شناسان مقایسه نموده و وجوه تمایز آن بیان شده است که مهم‌ترین تفاوت آن درمفهوم مصرف می‌باشد که درگفتمان جامعه شناسان مصرف اولاً: نوعاً مادی بوده و ثانیاً: مهم‌ترین عامل ایجاد و تفاوت سبک زندگی انسان‌ها به شمار می‌رود؛ ولیکن مصرف درگفتمان رهبرانقلاب اسلامی، اولاً مادی نبوده و ثانیاًٌ: تنها عامل نیست، بلکه صرفاً یکی ازعوامل ایجاد سبک زندگی اسلامی می‌باشد؛ البته این دوگفتمان دارای وجوه تمایزبیش‌تری می‌باشند که درفصل پنجم این پژوهش به پاره‌ای ازآن پرداخته شده است.

 

 

 

 

 

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل نخست

 

 

کلیات تحقیق

 

 

طرح مسئله، اهداف، ضرورت و اهمیت، سؤالات تحقیق…
طرح مسئله:

 

 

درتحلیل‌های جامعه شناسی امروز، فعالیت‌های مصرفی، منشاء مدرن ساختار هویتی به‌شمار می‌روند  که این نکته محصول تغییر آهنگ زندگی و فراغت بشر امروزاست.

 

 

مفهوم بسیط و گویای سبک زندگی، ابزار توان مندی جهت تحلیل الگوهای مصرف و تعیین مرزهای تشابه و تمایز درمیان گروه های مختلف اجتماعی است و امروزه ادبیات جامعه شناسانه به طور فزاینده‌ای براهمیت چگونگی و نوع مصرف، درشکل بخشیدن به موقعیت و روابط اجتماعی تأکید می‌ورزند (خادمیان، 1388: 9) بدین لحاظ، سبک زندگی جایگاه رفیعی می یابد؛ به گونه‌ای که ازیک منظر به عنوان الگویی ازکنش اجتماعی و تمییزدهنده افراد (ذکائی، 1386: 23) و بیانگر طبقه اجتماعی مدنظر است و ازمنظردیگر، به عنوان راه و روش زندگی و معرف ایستارها و ارزش‌های یک فرد یا یک گروه می‌باشد (آزاد ارمکی، 1386: 1) بنابراین، سبک زندگی را می‌توان به مجموعه‌ای از رفتارها تعبیر کرد که فرد آن‌ها را به کار می‌گیرد تا نه فقط نیازهای جاری او را برآورد، بلکه روا یت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران مجسم سازد (گیدنز، 1378: 120).

 

در دهه اخیر، سازه های اجتماعی که در بستر هویت معنا پیدا می‌کنند مثل طبقه (نظام تولید ) از بین رفته است (اباذری، 5:1381 ) و جهت گیری جامعه شناسی معاصر به سمت پذیرش اهمیت رو به افز ایش حوزه مصرف و  فعالیت‌های سبک زندگی در شکل دادن به هویت شخصی و جمعی است (رحمت آبادی، 1385: 238) بدین ترتیب، سبک زندگی در حوزه جامعه شناسی فرهنگ مطرح می شود؛ بنابراین، سبک زندگی جوامع مختلف متناسب با فرهنگ غالب آن شناخته می‌شود و بالطبع درجامعه ایران _به ویژه بعد ازوقوع انقلاب اسلامی_ که برپایه فرهنگ دین مدارانه استواراست، سبک زندگی مردم، صبغه دینی داشته و درواقع بیانگر هویت دینی آنان می‌باشد.

 

 

اگرچه، دین مداربودن جامعه ایرانی، تأثیرات مثبت وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی ایران، درشیوه و سبک زندگی مردم ایران تغییرات بنیادینی گذاشته است؛ ولیکن نباید تأثیرات و نقش ابزاروتکنولوژی دهه‌های اخیر ازجمله اینترنت، ماهواره را درتغییرات سبک زندگی نادیده گرفت؛ امروزه نقش فرآیندهای فرهنگی فراملی و جهانی شدن فرآیندهای تولید و مصرف کالاهای فرهنگی درسبک زندگی مردم تأثیرات زیادی گذاشته است؛ به ویژه این‌که این‌ها به عنوان دستاویزی جهت تهاجم  فرهنگی کشورهای غربی برعلیه برخی کشورهای دنیا بوده است؛  تا آن جا که حتی دولت‌ها نیز درجهان معاصر به آن توجه وی‍ژه‌ای کرده‌اند؛ «به گونه‌ای که هژمونی فرهنگی را مطرح ساخته و با کنترل و هدایت فرهنگ، به مقاصد خود دست‌ یازیده‌اند» (هانتینگتون، 1388: 13) که مقام معظم رهبری سال‌ها پیش خطر آن را تحت عنوان تهاجم فرهنگی به مسئولین و مردم گوشزد کرده بودند.

 

 

به هرحال، با توجه به تجربه‌ی جدید دینی بودن انقلاب اسلامی، بالطبع هم خوانی و مطابقت سبک زندگی مردم با سبک زندگی دینی ازدغدغه های مسئولین عالی رتبه و مشخصاً مقام معظم رهبری است؛ بدین سبب، ایشان به عنوان رهبری انقلاب اسلامی، درصدد معرفی و بازیابی سبک زندگی دینی مردم می باشد و علاوه بررهنمودهای خاص به کلیه‌ی مسئولین، درآغازین ساعات هرسال، درراستای معرفی مؤلفه های سبک زندگی دینی، شاخصه‌هایی را _تحت عنوان شعارهای سال_  به منظور شناخت مسئولین، مردم و به ویژه نسل جوان، درجهت نهادینه نمودن درکلیه شئونات زندگی‌شان معرفی می‌نمایند.

 

 

بدین ترتیب، اساسی‌ترین سؤال این تحقیق، شناسایی مؤلفه‌ها و ویژگی‌های سبک زندگی دینی دراندیشه مقام معظم رهبری می باشد که به اقشار مختلف جامعه  _به ویژه قشرجوان_ کمک می‌کند درراستای هرچه بیش‌تر دینی نمودن زندگی‌شان، درجهت هویت یابی فردی و اجتماعی خود نیز گام بردارند؛ زیرا دردهه های اخیر در میان عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ‌های جوانان نقش فرآیندهای فرهنگیِ فراملی پررنگ تر شده است و جهانی شدن فرآیندهای تولید و مصرف کالاهای فرهنگی نقشی تعیین‌کننده در این زمینه داشته‌ا ند (شالچی، 1386: 94)

 

 

 

 

 

اهداف تحقیق:

 

 

الف) هدف اصلی تحقیق:

 

 

 

    • شناخت گفتمان و مؤلفه های سبک زندگی دینی دراندیشه مقام معظم رهبری

 

 

    • شناخت هنجارهای مصرف درسبک زندگی دینی ازمنظر مقام معظم رهبری

 

 

ب )  اهداف فرعی تحقیق:

 

 

 

    • شناخت مؤلفه های سبک زندگی

 

 

    • شناخت مؤلفه های سبک زندگی دینی-اسلامی

 

 

    • شناخت مؤلفه های سبک زندگی مدرن (غربی)

 

 

    • مقایسه مؤلفه های سبک زندگی دینی (اسلامی) با مدرن (غربی)

 

 

 

 

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت موضوع:

 

 

امروزه همگان به نقش و جایگاه مهم فرهنگ درزندگی روزمره جوامع انسانی واقف بوده و اذعان داشته‌اند؛ به طوری که نظریه‌پردازان فرهنگی، نه تنها تأثیرات آن را درلایه لایه های زندگی بشر برشمرده اند، بلکه نقش آن را درسایرحوزه ها ازجمله: سیاست و اقتصاد نیز مؤثر دانسته اند؛ زیرا فرهنگ رکن اصلی پیش‌رفت است؛ به گونه‌ای که درتمامی شئونات زندگی بشر تأثیر گذاشته و شیوه و سبک های زندگی مختلفی را به ارمغان آورده است؛ ازاین رو، فرهنگ به قول هرسکوتیس: بنایی است که مبین تمامی باورها، رفتارها، دانش ها، ارزش‌ها و مقاصدی است که شیوه و سبک زندگی هر ملت را مشخص می کند (ورجاوند،1382: 25) بنابراین، سبک زندگی که همگام با فرهنگ هرجامعه است، ازاهمیت خاصی برخوردارشده است که به تعبیری بیانگر جایگاه طبقاتی افراد درجامعه و ازسویی نیز معرف هویت فردی و اجتماعی مردم می باشد.

 

 

ازطرفی، مواجهه تمدن ایرانی-اسلامی با فرهنگ و تمدن غرب –که امروزه تحت عنوان سلطه فرهنگی برتمام جهان سیطره یافته است- سبب تغییر و تحولاتی دربخشی ازاقشار جامعه ایرانی –به ویژه جوانان- شده است؛ به طوری که دربرخی موارد، درهویت و ارزش های آنان بحران به وجود آورده است و البته نباید نقش دوران پهلوی و تجدد آمرانه شان که باعث تشکیک و تشتت  بسیاری درنگرش ها، آداب و رسوم، سنن اجتماعی و باورها _حتی باورهای دینی_  بوده را نادیده گرفت؛ ازاین رو، اصلاح و تقویت سبک زندگی مردم دین دار جامعه ایرانی، یکی ازضروریاتی است که مقام معظم رهبری به عنوان رهبر این نهضت و حکومت، دغدغه های فراوانی دارند و به فراخور فرصت‌های اجتماعی، درصدد معرفی شاخصه ها و ویژگی های سبک زندگی دینی و اسلامی برآمده و مؤلفه های این سبک زندگی دینی را معرفی نموده اند که برخی ازآن ها عبارتنداز: پرهیز ازاسراف و تبذیر، دوری ازتجملات و زیاده خواهی، اصلاح الگوی مصرف، اهمیت قایل شدن به هویت های جمعی ازجمله خانواده، تحول درنظام آموزش و پرورش، اقبال جمعی به دانش و علم آموزی و….

 

 

بنابراین، هرجامعه‌ای متناسب با فرهنگ غالب و متداول خود، سبک های زندگی مختلفی را پیش رو دارد و جامعه ایرانی که یک جامعه دینی است که ضمن خواهان حفظ ارزش های اسلامی، قصد آن دارد که سبک های زندگی خود را نیز با فرهنگ دین اسلام متناسب و تنظیم نماید؛ ازاین رو، ضرورت دارد، مؤلفه های این گونه سبک زندگی را دراندیشه رهبر و مرجع دینی خود شناسایی نماید تا با رعایت آن، فردایی بهتر ازامروز _ به عنوان یک نگرش و تفکر اسلامی که ائمه اطهار نیز برآن تأکید داشته اند_ گام بردارد؛ بدین ترتیب، شناسایی و معرفی مؤلفه‌های سبک زندگی دینی درتقابل با سایرسنخ های سبک های زندگی ازمنظر عالی‌ترین مقام دراین حکومت اسلامی _که رهبری آن است_  مسئله ای است که پرداختن به آن ضروری و امری حیاتی می باشد.

 

 

 

 

 

سؤال‌های اصلی تحقیق:

 

 

1- گفتمان و ویژگی‌های سبک زندگی دینی-اسلامی دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری چیست؟

 

 

2- مؤلفه های سبک زندگی دینی-اسلامی دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری چیست؟

 

 

3- هنجارهای مصرف درسبک زندگی دینی ازمنظرمقام معظم رهبری چگونه است؟

 

 

سؤال های فرعی تحقیق:

 

 

1- گفتمان سایرسنخ های سبک‌های زندگی ازجمله سبک زندگی غربی چیست؟

 

 

2- گفتمان سبک زندگی سنتی و دینی چگونه است؟

 

 

3- سبک زندگی دینی-اسلامی دارای چه مؤلفه هایی می باشد؟

 

 

4- تفاوت هنجارهای مصرف درسبک زندگی اسلامی با غربی چیست؟

 

 

5- تفاوت های مؤلفه های سبک زندگی دینی با سایرسنخ‌های سبک زندگی ازجمله غربی چیست؟

تحلیل جامعه شناختی موانع استقرار نهادهای جامعه محور

 بستر سازی استقرار این نهادها نیز استراتژی های زیادی مطرح است. برخی معتقدند، تغییر ساختار دولت، از حالت سنتی و استبدادی و مبدل شدن آن به دولتی دموکراتیک و قانون‌مند زمینه را برای ایجاد این نهادها را  فراهم می‌آورد. برای عبور از جامعه سنتی به جامعه باز و دارای نهادهای جامعه محور تغییر منش مردم و نیروهای اجتماعی هم لازم است، آنها باید به جای انتظار به ظهور ناجی و قهرمان به خود اتکایی برسند و عوض ترس و خودسانسوری باید مننقدانه و شجاعانه آراء خود را طرح، خزافه پرستی و باور به سنت های غلط را کنار بگذارند و راه خرد و دانش را پیش گیرند و به جای اعتقاد به قضا و قدر و تسلیم  برابرآن به این درک برسند که انسان، خودش سرنوشتش را می‌سازد(شارپ و هلوی، 1386: 21).

 

اما مشکل اساسی سر راه این موضوع این است که عموما نهادهای قدرت مانع جدی در مقابل فرآیند استقرار و نهادینگی CBO ها هستند. عموما ذات قدرت سیاسی انحصار طلب است و به ویژه گفتمان‌های سیاسی اقتدار طلبانه، موانعی بر سر راه  ایجاد و استقرار آنها هستند. بنابراین استقرار و نهادمندی سازمانهای جامعه محور نه تنها به تحولات در حوزه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، بلکه به تغییر در ساختارهای قدرت و ذات قدرت نیز بستگی دارد، بنابراین در بحث از موانع استقرار جامعه مدنی نهادهای جامعه محور در ایران باید از شرایط سه گانه یعنی موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع سیاسی صحبت نمود

 

(بشیریه، 1378 : 63).

 

از نظربرخی دیگر، استقرار نهادهای جامعه مدنی نیازمند پیش زمینه‌های اجتماعی ـ اقتصادی، روانشناختی ـ آموزش و ارتباطی است. معمولاً دشمنان جامعه مدنی روی زمینه‌های نارس اقتصادی اجتماعی و تاریخی تأکید می کنند، اما مهمترین عامل برای رشد و گسترش جامعه مدنی، نفس فعالیت آن حتی به صورت نارس است. نمی‌توان گفت که باید همه شرایط نهادهای مدنی پیدا شود تا آنگاه جامعه مدنی شکل بگیرد. شرایط تحقق جامعه مدنی به وسیله عملکرد نهادهای جامعه محورقوام می‌یابد. در سیاست نمی‌توان منتظر فرصت‌های بزرگ شد؛ فرصت‌های بزرگ هیچگاه دست نمی‌دهد، باید از هر فرصت کوچکی برای دموکراتیزه کردن جامعه بهره جست.

 

از دیر باز کسانی که داعیه قیومیت بر مردم داشته‌اند، جامعه ایران را برای دموکراسی نارس می‌شمرده‌اند یا آماده آن نمی‌دانسته‌اند. امروز هم همین مطالب را در خصوص نهادهای جامعه محور مطرح می‌کنند، اما نهادهای جامعه محور تا آنجا که به نیروهای هوادار آن مربوط می‌شود نیازمند مبارزه مستمر در جهت استقرار آن است. (بشیریه، 1378: 56)

 

با توجه به مطالب یاد شده این پایان نامه درصدد است تا به تحلیل موانع جامعه شناختی تحقق نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهایی (1384-1357) بپردازد و با توجه به منابع موجود در این زمینه این موانع را تحلیل و موشکافی کند.

 

 

 

سوالات تحقیق:

 

سوالات اصلی این پایان نامه عبارتند از:

 

1) آیا می توان ریشه بی ثباتی نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهای (1384–1357) را در ساختارهای فرهنگی جستجو کرد ؟

 

2) آیا می توان ریشه بی‌ثباتی نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهای (1384-1357) را میتوان در ساختارهای اجتماعی یافت ؟

 

3) آیا می توان ریشه بی‌ثباتی نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهای (1384-1357) را میتوان در ساختارهای سیاسی یافت ؟

 

 

 

 

 

اهمیت و ضرورت :

 

در تاریخ معاصر ایران شکل‌گیری نهادهای جامعه محور با موانع سرسختی روبرو بوده است، چنین به نظر می‌رسد این موانع با جلو آمدن تاریخ، سرسختی خود را تقویت نموده، به طوری که امروزه جامعه ایران راه دشواری را در استقرار نهادهای جامعه محور می‌پیماید. هدف از طرح این تحقیق اهمیت و جایگاه نهادهای جامعه محور و آسیب‌شناسی شکل‌گیری این نهادها در ایران در سالهای 1384- 1357 و تحلیل موانع جامعه‌شناختی تحقق آن می‌باشد.

 

ایران کشوری در حال گذر است که بحث‌های مربوط به نهادهای جامعه محور در آن رواج یافته است. بحث‌های مربوط به حاکمیت قانون، مشارکت سیاسی مردم، آزادی بیان و مطبوعات از دستاوردهای نهادهای جامعه محور است که زمزمه‌های آن از زمان مشروطیت آغاز شد؛ از این جهت انقلاب مشروطه را می‌توان نقطه عطفی در این زمینه به شمار آورد، اما استبداد رضاخان، نبود مشروعیت و مقبولیت رژیم و همچنین ناکامی مشروطیت باعث شد هیچ اقدام مهمی در نهادهای جامعه محور مستقل از دولت دوره پهلوی شکل نگیرد. به نوعی انقلاب اسلامی را نیز می‌توان در راستای تحقق همان هدف قلمداد کرد. زیرا مسیر این تحولات منفک و جدا از تحولات امروز ایران نیست و ضروری است که درباره نهادهای جامعه محور مستقل از دولت، شاخص‌ها اهداف و راه‌های دستیابی به آن به مطالعه و تحقیق بپردازیم.

 

عدم شناخت کافی از مضمون و محتوای ساختاری و عملکرد شبکه‌ها و نهادهای جامعه محور باعث می‌شود که ما مرزهای فعالیت‌ها در این عرصه را نشناسیم و به همین دلیل تصوری موجود است که نهادهای جامعه محور (CBOs) را مانند حزب سیاسی تلقی می‌کند و وظایف و کارکرد یک حزب سیاسی را از آن‌ها توقع دارد(از غندی، 1379 : 66).

 

متأسفانه ناتوانی احزاب و سازمان‌های سیاسی در ایفای نقش واقعی خود در جامعه و بخصوص در سالهای (1384-1357) برای برخی دانسته یا ندانسته این توقع را دامن زده است که نهادهای جامعه محور (CBOs)  باید ضعف‌ها و کاستی‌های آنها را جبران کنند و اگر نهادهای جامعه محور این وظایف را انجام ندهند با بر چسب‌های گوناگون روبرو می‌شوند و این تراژدی آنجا تکمیل می‌شود که همین گروه‌های سیاسی ـ ایدئولوژیک که توان انجام کارهای حزبی و سازمانی خود را ندارند با تمام قوا و سمت گیری‌های ایدئولوژیک‌شان محیط‌های فعالیت حقوق بشری را نیز آلوده دسته‌بندی‌های سیاسی می‌کنند و از این طریق بازدودن همدلی و اعتمان میان نهادهای جامعه محور (CBOs)  به همبستگی جامعه توسعه یافته ایرانیان لطمه وارد می‌سازند(بشیریه، 1381: 28).

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

با توجه به آنچه در فوق ذکر گردید انجام تحقیقاتی در این زمینه را مبرم می‌سازد تا جامعه ایران و به خصوص قشر روشنفکر عوامل و موانع ساختاری استقرار نهادهای جامعه محور را شناخته و در این زمینه با انجام گام‌هایی کاربردی در رشد و پیشرفت آن قدم گذارند.

 

 

 

اهداف تحقیق:

 

اهداف تحقیق حاضر شامل سه مقوله اهداف اصلی، فرعی و کاربردی دسته‌بندی شده است.

 

هدف اصلی:

 

هدف اصلی این تحقیق تحلیل موانع جامعه شناختی استقرار نهادهای جامعه محور (CBOs)  در ایران بین سالهای 13874-1357 می‌باشد.

 

-community based organization

ساختار و کارکرد گروه های اجتماعی و نقش آنها در توسعه

پایان نامه - مقاله - تحقیق

انسان ها در جوامع انسانی از طریق تشکل های انسانی، که بعد ها در اثر ساختارمند شدن  به صورت گروه‌های اجتماعی در می آیند، به حیات و بقای خود ادامه می دهند.  در واقع، یکی از پدیده های مهم زندگی اجتماعی، پیدایش و شکل گیری تشکل ها و گروه های اجتماعی است که افراد را در روابط و مناسبات پیچیده اجتماعی قرار می دهد. تشکل ها و گروه های اجتماعی به افراد جامعه مجال می دهند نه تنها احساسات، عواطف و خواست های خود را متبلور سازند، بلکه نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را از این طریق برآورده  سازند. ” جامعه از تشکیل گروه های اجتماعی سازمان و هستی می یابد. انسان اولیه نیز بدون سازمان های اجتماعی ابتدائی خود نمی توانست بقای خود را تضمین کند. تقسیم کار اجتماعی، نقش و پایگاه اجتماعی، در شکل گیری گروه های اجتماعی و سازمان بندی آنها بسیار موثر افتاده است “. (سیف اللهی، 1388، 161) انسان‌های اولیه در قالب گروه های کوچک توانستند به جمع آوری خوراک، تجدید نسل و دفاع از خود بپردازند  در حقیقت، رابطه جدالی و متقابل انسان و سازمان های اجتماعی به شکل گیری گروه های اجتماعی منجر شده است. نقش و کارکرد گروه های اجتماعی در جوامع امروزی، تعیین کننده و سازنده حرکات اجتماعی است. گروه های انسانی که در تحقق نیازها و خواسته های خود، زندگی اجتماعی را تداوم بخشیده و جامعه انسانی را تشکیل داده اند، از لحاظ رشد، توسعه و تحول در سطوح و اشکال گوناگونی قرار گرفته اند.  ” انسان از اولین برخوردهای زندگی اجتماعی، که به ایجاد روابط اجتماعی  می انجامد، خود را در گروه هایی می‌یابند که هستی، بینش، شخصیت و آرمان آنان را در ارتباط با گروه ها مشخص و معین می کنند. هرفرد در جامعه از طریق گروه های اجتماعی به شبکه روابط پیچیده اجتماع بزرگ یعنی (جامعه) پیوند می خورد و از آن طریق نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را تامین می کند. بودن در گروه به فرد قدرت و اهمیت می بخشد. فرد جهان خارج را از دید این برخوردهای درون گروهی و برون گروهی مشاهده و ارزیابی کرده، نقش و موقعیت خود را در می یابد. در واقع انسان در شبکه ای از گروه های اجتماعی قرار دارد. این شبکه گروه‌های اجتماعی، از گروه دونفری آغاز و تا گروه های اجتماعی وسیعی، مانند گروه های قومی، طبقاتی و جامعه انسانی و سرانجام جامعه جهانی را در بر می گیرد.(سیف اللهی، 1388، 172)