انسان ها در جوامع انسانی از طریق تشکل های انسانی، که بعد ها در اثر ساختارمند شدن به صورت گروههای اجتماعی در می آیند، به حیات و بقای خود ادامه می دهند. در واقع، یکی از پدیده های مهم زندگی اجتماعی، پیدایش و شکل گیری تشکل ها و گروه های اجتماعی است که افراد را در روابط و مناسبات پیچیده اجتماعی قرار می دهد. تشکل ها و گروه های اجتماعی به افراد جامعه مجال می دهند نه تنها احساسات، عواطف و خواست های خود را متبلور سازند، بلکه نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را از این طریق برآورده سازند. ” جامعه از تشکیل گروه های اجتماعی سازمان و هستی می یابد. انسان اولیه نیز بدون سازمان های اجتماعی ابتدائی خود نمی توانست بقای خود را تضمین کند. تقسیم کار اجتماعی، نقش و پایگاه اجتماعی، در شکل گیری گروه های اجتماعی و سازمان بندی آنها بسیار موثر افتاده است “. (سیف اللهی، 1388، 161) انسانهای اولیه در قالب گروه های کوچک توانستند به جمع آوری خوراک، تجدید نسل و دفاع از خود بپردازند در حقیقت، رابطه جدالی و متقابل انسان و سازمان های اجتماعی به شکل گیری گروه های اجتماعی منجر شده است. نقش و کارکرد گروه های اجتماعی در جوامع امروزی، تعیین کننده و سازنده حرکات اجتماعی است. گروه های انسانی که در تحقق نیازها و خواسته های خود، زندگی اجتماعی را تداوم بخشیده و جامعه انسانی را تشکیل داده اند، از لحاظ رشد، توسعه و تحول در سطوح و اشکال گوناگونی قرار گرفته اند. ” انسان از اولین برخوردهای زندگی اجتماعی، که به ایجاد روابط اجتماعی می انجامد، خود را در گروه هایی مییابند که هستی، بینش، شخصیت و آرمان آنان را در ارتباط با گروه ها مشخص و معین می کنند. هرفرد در جامعه از طریق گروه های اجتماعی به شبکه روابط پیچیده اجتماع بزرگ یعنی (جامعه) پیوند می خورد و از آن طریق نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را تامین می کند. بودن در گروه به فرد قدرت و اهمیت می بخشد. فرد جهان خارج را از دید این برخوردهای درون گروهی و برون گروهی مشاهده و ارزیابی کرده، نقش و موقعیت خود را در می یابد. در واقع انسان در شبکه ای از گروه های اجتماعی قرار دارد. این شبکه گروههای اجتماعی، از گروه دونفری آغاز و تا گروه های اجتماعی وسیعی، مانند گروه های قومی، طبقاتی و جامعه انسانی و سرانجام جامعه جهانی را در بر می گیرد.(سیف اللهی، 1388، 172)
فرم در حال بارگذاری ...