وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر عملکرد خانواده

ه از تعامل و عمق بخشیدن به درگیری در ارتباطات لذت می بریم. اگر قادر به تعامل با معنا با دیگران نباشیم، نتیجه آن تنهایی، افسردگی و عدم خوشحالی خواهد بود (گبل و شین، 2000). ارتباط فرآیند اصلی در روابط زناشویی است و عبارتند از فرآیندی که زن و شوهر به صورت کلامی و غیر کلامی در قالب گوش دادن، مکث، حالت چهره با یکدیگر به تبادل احساسات و افکار می­پردازند (خجسته مهر، عطاری و شرالی نیا، 2008). موضوع ارتباطات در روابط زناشویی به قدری مهم است که بیش از90٪  زوجین آشفته ناتوانی در برقراری ارتباط را به عنوان یک مسئله مهم در روابط خود مطرح کرده­اند (خسروی، 2007). بسیاری از ارتباطات محبت را مسدود می­کند. از جمله زمانی که ما قضاوت اخلاقی داریم و انکار مسئولیت می­کنیم و بر رفتار و مسئولیت های خودمان آگاهی نداریم و دیگران را مجبور به انجام کاری می­کنیم (رحیمیان،2009).

 

اگر همسران مسائل خود را با یکدیگر مطرح نکنند و به راه حل مثبتی نائل نشوند می­تواند منجر به تنش در رابطه و ختم آن شود(خجسته مهر و همکاران، 2008). بنابراین شناخت و توصیف الگوهای ارتباطی خانواده، یعنی کانال­هایی که از طریق آن زن و شوهرها با یکدیگر به تعامل می­پردازند، می­تواند نقش مؤثری را در پیش بینی رضایتمندی زندگی زوجین و توصیه­ها و تجویزهای مربوط به آنها کمک کند. پژوهشگران سعی کرده­اند که ارتباطات خانوادگی را تعریف کنند و ارتباطات خانواده ها را به سبک ها و الگوهایی طبقه بندی کنند(بروگ، فاگرستروم، بالدوسی، بورهولت، فرینگ و وربر،2008).

 

چف و استون(2001؛ به نقل از کاستن و اندرسون،2004) اولین کسانی هستند که از اصطلاح و جهت گیری اجتماعی جهت گیری مفهومی و به عنوان دو الگوی ارتباطی خانواده استفاده کردند.

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

در جهت گیری اجتماعی بر قدرت والدین تأکید می شود در حالی که در جهت گیری مفهومی اعضاء تشویق می­شوند که عقایدشان را مطرح کنند و با همدیگر به بحث و تبادل نظر بپردازند(دونگ، 2005 ). شیرالی نیا (1386) در پژوهشی با عنوان« تاثیر آموزش مهارت­­های ارتباطی بر الگوهای ارتباطی و احساس مثبت» 30 زوج از ساکنان شهر اهواز را مورد مطالعه قرار داد. نتایج این تحقیق نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی بر الگوهای ارتباطی و بهتر شدن احساس مثبت نسبت به همسر مؤثر است.

 

در پژوهش هانسون و لنبلند(2006) به زوج هایی که در تعاملات با هم مشکل داشتند و از زندگی زناشویی خود ناراضی بودند، مهارت­های ارتباطی و حل تعارض آموزش داده شد. نتایج نشان داد که این آموزش ها باعث بهبود ویژه­ای در روابط زوج ها و توانایی کنار آمدن با مشکلات و سلامت روان آنها شده بود. پژوهش­ها نشان می­دهد کسانی که ارتباطاتی باز دارند، تمایل دارند که خانواده­ای داشته باشند که در آن اعضا ارتباطات باز و رضایتمندانه داشته باشند . با توجه به اهمیت روابط در زندگی زناشویی و با توجه به، اینکه در ایران در این زمینه پژوهش های اندکی صورت گرفته است، پژوهشگر سعی در انجام پژوهشی در مورد اثربخشی آموزش مهار ت های ارتباطی به منظور بالا بردن کارایی خانواده دارد. لذا مسئله این پژوهش این است که آیا آموزش مهارت­های ارتباطی بر کارایی خانواده در زوج­های مراجعه کننده به مرکز مشاوره  شهر سنندج موثر است؟

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت پژوهش

 

همه خانواده ها خواستار شادی، سعادت و سلامت روان شناختی اعضای خانواده­ خود هستند. برای رسیدن به این خواسته باید تا آنجا که ممکن است توجه و دقت موشکافانه را برای شناسایی عوامل موثر بهبود هر چه بیشتر عمکلرد خانواده، سلامت، بهداشت روان و کیفیت زندگی را به کار گرفت. یکی از این عوامل، احتمالاً عملکرد خانواده و نحوه ارتباطات اعضای آن با یکدیگر است. خانواده، سیستم ارتباطی منحصر به فردی دارد که با روابط دوستی و روابط کاری متفاوت است. ورود به چنین سیستم ارتباطی سازمان یافته ای، صرفاً از طریق تولد یا ازدواج صورت می گیرد(گلدنبرگ و گلدنبرگ، 2000؛ ترجمه حمیدرضا،حسین شاهی برواتی، سیامک نقشبندی والهام ارجمند، 1385). ارتباط نقش مرکزی در ازدواج ایفا می­کند به گونه ای که از لحاظ ویژگی های زناشویی مشخص شده است که ارتباط موثر و کارآمد میان شوهر و همسر مهم ترین جنبه خانواده های دارای عملکرد مطلوب می باشد (گریف، 2000).

 

در زمینه اهمیت این پژوهش می­توان بیان کرد که ارتباط روشن و موثر بین افراد خانواده، موجب رشد احساسات و ارزش ها و ارتقا کارایی خانواده می­شود. تحقیقات مختلف نشان داده است که یکی از مهمترین عوامل مشکل زا در روابط زوجی، اختلال در ارتباط یا به عبارتی اختلال در فرایند تفهیم و تفاهم است. به عنوان مثال در گزارشی که توسط یک آژانس مشاوره خانواده در سال 1970 (جکوبسون، والدرون و مور،1980 ؛ به نقل از حیدری و  همکاران، 1384) تهیه شده است، 87 درصد زوج های شرکت کننده در پژوهش نشان دادند که مشکل اصلی آن ها، مشکل ارتباطی است. ارتباط موثر سنگ زیر بنایی خانواده­ سالم و موفق است، به عبارتی دیگر وقتی اعضای خانواده از الگوهای ارتباطی موثر استفاده می­کنند، انتقال و درک واضحی از محتوا و قصد هر پیامی دارند، نیازهای روانی یکدیگر را ارضا می­کنند و ارتباط و شرکت در اجتماع را تداوم می بخشند. بنابراین الگوهای ارتباطی شخصیت، یادگیری، اعتماد به نفس، قدرت انتخاب و تصمیم گیری منطقی افراد خانواده را تحت تاثیر قرار می­دهد و یکی از ریشه های اصلی مشکلات مختلف خانواده است (اولیور و میلر، 1994). تحقیقات نشان می دهد کسانی که ارتباطاتی باز دارند، تمایل دارند که خانواده ای داشته باشند که در آن اعضاء دارای ارتباطات باز و رضایت مندانه باشند. همچنین این توضیح دربرگیرنده این موضوع نیز هست افراد متأهل با برقراری رابطه خوب تمایل دارند که همسرشان دارای رفتارهای مثبتی باشد (میلر، کاگلین و هوستن،2000؛ به نقل از غلامزاده و همکاران،1388).

 

رفتار یک همسر در خلاء روی نمی دهد بلکه در رابطه با افراد و موضوعات و رویدادهای دیگر اتفاق می افتد و همچنین وقتی تغییرات در درون فرد رخ می دهد، این تغییرات می تواند بر کل سیستم اثر بگذارد و این اثرات را می توان در رفتارها و پیامدهای رابطه ای اندازه گیری کرد. با نگاهی به آمار روز افزون طلاق و مشکلات زناشویی و همچنین عواقب مخربی این طلاق برای افراد, اعضای خانواده و جامعه به دنبال دارد، ضرورت دارد که تحقیقاتی در رابطه با مشکلات ارتباطی در بین زوجین انجام شود. محققان باید در تلاش باشند تا راه های متنوع را آزمایش کنند، که در آن نشان دهند که ارتباطات موثر زوجی چگونه بر رضایت زناشویی و حل تعارضات زناشویی تأثیر می گذارد. همچنین تحقیقاتی در این خصوص که چه نوع روابطی باعث رضایت بیشتری بیشتری می شوند، نیاز است.  با توجه به اهمیتی موضوع ارتباطات دارد و با توجه به اینکه در این زمینه به ندرت پژوهش صورت گرفته است، در این پژوهش سعی بر آن است که در اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی در جهت بالا بردن کارایی خانواده  مورد بررسی قرار گیرد.

 

 

 

. Goldenberg H, Goldenberg I.

 

. Gottman, J. M.

 

.  Markman, H. J., Stanley, S., & Blumberg, S.

 

. Bornstein & Philip H.

 

. Paley, Mc Kay & Faling

 

. Jacobsons & Waldron & Moore

 

. Gable, S. , Shean, G.

 

. Brog C, Fagerström C, Balducci C, Burholt V, Ferring D, Werber G, .

 

. Chaffee and Stone

 

. Koesten, J. , Anderson, K.

 

. socio – orientation

 

. concept – orientation

 

. Dong

 

. Hansson, K. , & Lundbland, A.

 

. Greeff, A.P.

 

. Jacobsons & Waldron & Moore

 

. Oliver, J., & Miller, S. H.

اثربخشی آموزش مهارت ­های پیش از ازدواج

آموزش قبل از ازدواج در ایران از سال 1370 به اجرا در­آمده است. هدف از اجرای این طرح، ارتقای سطح آگاهی زوجین در خصوص اهمیت و ضرورت کنترل جمعیت و بهداشت باروری، روش­های مختلف پیشگیری از بارداری، بهبود روابط عاطفی بین زوجین و آشنایی با واحدهای ارائه دهنده خدمات بهداشتی درمانی بوده است (مرندی، 1378)، با این حال این سؤال مطرح است که آیا آموزش­های قبل از ازدواج به شیوه­های که امروز در کشور اجرا می­شود را می­توان به عنوان یک ابزار مؤثر پیشگیری از مشکلات خانوادگی نظیر طلاق، بارداری­های ناخواسته و ازدواج­های ناموفق به حساب آورد؟ مطالعات متعدد نشان می­دهد با وجودی که این مشاوره­ها آگاهی و نگرش زوجین را افزایش می­دهند، ولی این افزایش سطح آگاهی و تغییر نگرش در حد مورد انتظار و قابل قبول به همان اندازه که تقاضا برای برنامه­های آموزشی پیش از ازدواج در حال افزایش است، نیاز به شواهد تجربی برای مشخص کردن اثربخشی برنامه نیز در حال افزایش است (کارن، گودین، اوتیس و لامبرت، 2004).

 

از آنجایی که یکی از عواملی که در یک ازدواج موفق مؤثر است، همان الگوها و روش­ها و     ملاک­های همسرگزینی است و این انتخاب­ها و ملاک­ها خود نیز متأثر از عوامل و خلق و خو و حالت­های عاطفی و هیجانی افراد قرار دارد و تفکرات غیرمعقول و باورهای غیرمنطقی باعث می­شود، که جوانان در انتخاب و گزینش و توجه به این ملاک­ها تحت تأثیر قرار گیرند و همان­گونه که ذکر گردید و با توجه به مسائل و مشکلات بوجود آمده برای جوانانی که دچار ناسازگاری­های زناشویی شده­اند و با توجه به آمار طلاق در جامعه و کودکان بی­سرپرست، که قربانی یک انتخاب ناآگاهانه و جدایی پدر و مادر از هم می­شوند. نقش و توجه جدی به امر گزینش ملاک­ها و معیارهای همسرگزینی در ازدواج جوانان مشخص و معلوم می­گردد (کارن و همکاران 2004). «اگر دخترها و پسرها می­دانستند هدف از ازدواج چیست و اگر با معیارهای اصیل در انتخاب همسر آشنایی داشتند به یقین این تعداد از خانواده­های اجتماعی متزلزل نمی­شدند» (رشیدپور، 1373).

 

همچنین از الزامات یک ازدواج موفق، تحول زوجین در زمینه رشد فردی می باشد. مهمترین ابعاد رشد فردی در فرایند زندگی مشترک پس از ازدواج ناظر بر مواردی نظیر رشد فکری، رشد عاطفی، رشد رفتاری، رشد اقتصادی و رشد جنسی می­­باشد (دشتی و علوی، 1385، نقل از جعفری، 1386). بنابراین هر دختر و پسری که می­خواهند با یکدیگر ازدواج کنند باید با تکیه بر توان عقلی و قدرت اندیشیدن، به طور منطقی معیارهای اصولی همانندی را در نظر بگیرند و با توجه به نقاط مشترک و تشابه بیشتر همسر خود را برگزینند (جعفری، 1381). اقدام برای  رشد فردی (PGI) شامل مؤلفه­های شناختی (همچون انگیزه­ی تغییر، دانش در مورد فرایند تغییر و کارایی مرتبط با فرایند تغییر) و فرایند رفتاری (همچون اهداف کلی مربوط به تغییر شخصی و طرح­ریزی جهت نیل به آن اهداف می­شود (روبیتشک، 2003؛ مارتین، 2009)، و مجموعه­ای از مهارت­های کسب شده برای ارتقاء خود در حیطه­های مختلف زندگی می­باشد و تلفیقی از چهار مؤلفه­ی آمادگی برای تغییر، طرح و برنامه داشتن، استفاده از منابع و رفتار عمدی می­باشد. این چهار مؤلفه به صورت مشترک وارد عمل می­شود نه متناوب، تا رشد شخصی را بهینه کنند (توئن و روبیتشک، 2012).

 

در تبیین این یافته می­توان گفت هرچه فرد بتواند منطقی به این مسایل فکر کند، عوامل خطرآفرین و هشداردهنده در ازدواج همچون تصمیم گرفتن برمبنای احساسات، تأکید بر یک بعد برای ازدواج و باورهای غلط در مورد ازدواج را تغییر دهد و از تأثیر منفی آن­ها در زندگی و ازدواج آگاه باشد، از رشد شخصی بالاتر برخوردار خواهد بود و ازدواج موفق­تری خواهد داشت. همچنین از یک سو، از آنجا که این آموزش­ها شامل مهارت­های شناختی مثل کار روی افکار و باورها و انتظارات غلط و عوامل هشدار دهنده و همینطور عوامل رفتاری مثل آموزش مهارت­های رفتاری و تبادلی می­شد، و از سوی دیگر رشد شخصی نیز بر بعد شناختی و رفتاری تأکید زیادی دارد، بنابراین می­توان گفت که آموزش این مهارت­ها به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ابعاد شناختی و رفتاری را مورد هدف قرار می­دهد و می­تواند بر رشد شخصی افراد تأثیرگذار باشد..

 

تأثیرات طلاق منجر به مشکلات تبادلی در روابط آتی می­شود. این تاثیر در روابطی مثل ازدواج مجدد، خانواده­های ناتنی و کودکان مشهود است. این کودکان وقتی که بالغ می­شوند اعتماد و باور کمتری به روابط طولانی مدت خواهند داشت (سگرین و تیلور، 2006). تحقیقات نشان داده که اگر آنها تصمیم به ازدواج بگیرند، مشکلات ارتباطی زیادی را در روابطشان تجربه خواهند کرد. زوجینی که ازدواج مجدد می­کنند تبادلات مثبت کمتری از خود نشان می­دهند و نسبت به ازدواج اول تبادلات کناره­گیرانه­ی بیشتری از خود نشان می­دهند (هالفورد، نیکولسون و سندرز، 2007)، که این منجر به رضایت ارتباطی پائین­تر می­شود. نظر به اینکه طلاق چنین تاثیرات منفی­ای در روابط انسانی دارد، یافتن روشهایی برای پیشگیری از طلاق شایسته­ی توجه است. مارکمن، فلوید، استنلی و استوراسلی (1988) گفته­اند که بجای مداخلات ناشی از مشکلات طلاق، محققان و درمانگران باید بر روی پیشگیری از مشکلات در ازدواج تاکید کنند. بنابراین می­توان بر اهمیت مشاوره­  و آموزش پیش از ازدواج بر رضایت آتی از زندگی زناشویی و مشکلات زناشویی و متعاقباً طلاق پی برد.

 

در پژوهش حاضر ملاک­های همسرگزینی شامل ملاک­های محتوایی همسرگزینی (سن، شغل، درآمد، سطح تحصیلات و…) و ملاک­های فرآیندی (مجموعه کنش­هایی مانند درک طرف مقابل، مهارت­های ارتباطی، مهارت کنار آمدن، انعطاف­پذیری و…) می­باشد و ابعاد رشد فردی شامل مؤلفه شناختی (علم به چگونگی تغییر و تعهد به فرآیند رشد) و رفتاری (اجرای فرآیند رشد) می­باشد. با عنایت به اهمیت مسأله پژوهش حاضر و با توجه به اینکه تاکنون در کشورمان مطالعات کافی جهت ارزشیابی برنامه­های آموزشی پیش از ازدواج صورت نگرفته است، لازم است با استفاده از ارزشیابی مؤثق و کارآمد و بهره­گیری از الگوی آموزشی مناسب به بررسی اثربخشی آموزش­های قبل از ازدواج پرداخته شود. بنابراین، در این پژوهش به بررسی این موضوع می­پردازیم که آیا مهارت­های قبل از ازدواج بر ملاک­های همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد تأثیر معنادار دارد؟

 

 

 

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

ازدواج یکی از مهمترین تصمیمات زندگی است. اما این تصمیم زمانی باید گرفته شود که اطلاعات و دانسته­های ما و تجربه و پختگی ما در برابر بزرگی این تصمیم اندک و ناتمام است. قبل از ازدواج قدرت و اختیار در تصمیم­گیری بسیار است و می­توان از تشکیل ساختارهای مشکل­زا دوری کرد. اما پس از ازدواج، هنگامی که ساختارها شکل گرفت تنها می­توان کارکردهای مشکل را کاهش داد و به ندرت می­توان در ساختارها تغییر ایجاد کرد (میرمحمدصادقی، 1384).

 

سلامت جامعه در گرو تأمین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی و یکی از بهترین فرصت­ها برای آموزش و آماده­سازی آن­ها، موقعیت قبل از ازدواج می­باشد که اگر در این زمینه آموزش­های لازم صورت گیرد می­توان به ارتقای سطح فکری و فرهنگی جوانان در راستای انتخاب ملاک­های صحیح در انتخاب همسر و همچنین رفتارهای بعد ازدواج می­باشد (رفیعی، 1376).

 

پژوهش­ها نشان داده­اند که فقدان آموزش­های کافی در مورد مسائل مرتبط با ازدواج، اطلاعات نا کافی زوجین، ملاک­ها و باورهای نادرست اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، ارتباطات ضعیف، ترس از عدم موفقیت در ازدواج، از شایع­ترین عواملی هستند که ممکن است زندگی زوجین را دچار مشکلات عدیده­ای کند. لذا آموزش­های قبل از ازدواج می­تواند تا حدود زیادی نقش مؤثری را در این زمینه ایفا نماید (کراون و هینکل،2003). پیشینه­ی پژوهش در مورد سازه­ی فعالیت رشد فردی نشان می­دهد که مطالعات زیادی در فرهنگها، گروه­های سنی مختلف، نمونه­های مختلف و سطوح تحصیلی متفاوت در مورد این سازه انجام شده است. این مطالعات نشان داده که PGI به متغیرهای مختلفی همچون شیوه­ی رشد (آگاهی- غیرعمدی، ناآگاه- غیرعمدی و آگاهی- عمدی) جهت­گیری نقش جنسیتی، بهزیستی روان­شناختی (روبیتشک، 1999)، کاوش­های حرفه­ای و هویت شغلی (روبیتشک و کوک، 1999)، الکلیسم والدین، عملکرد خانواده و سلامت روان­شناختی (روبیتشک و کاشوبک، 1999)، معنویت و مذهبی بودن (کالدول، 2000)، عملکرد خانواده چندبعدی (ویتاکر و روبیتشک، 2001)، خودکارآمدی، سلامت روان و رفتار خطرپذیری (اوگون­یمی و مابیکوج، 2007) ارتباط دارد. با توجه به اینکه در بعضی مطالعات رشد فردی به عنوان متغیر مستقل و در بعضی­ها به عنوان متغیر وابسته و در بعضی به عنوان متغیر تعدیل کننده مورد بررسی قرار گرفت است، و از آنجا که در جامعه­ی ما تحقیق چندانی در این حیطه انجام نشده است، بنابراین مطالعات حاکی از این است که این حیطه نیاز به بررسی­های بیشتری دارد. همچنین با توجه به عدم انجام پژوهش­­های مناسب و عمیق در راستای اثربخشی مهارت­های قبل از ازدواج بر ملاک­های همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد و اهمیت تعیین ملاک­های صحیح و ارزشی توسط جوانان برای همسرگزینی، انجام این پژوهش از اهمیت خاصی برخوردار است.

 

 

 

اهداف تحقیق

 

هر حرکت علمی اهداف متعددی را دنبال می­کند. یک دسته از این اهداف عمومی هستند، که هر محققی در شروع کار به آن­ها توجه دارد از جمله شروع حرکتی مثبت در جهت حل مسائل موجود و گشودن راه به منظور کشف مسائل جدید. هدف اصلی این تحقیق، تبیین اثربخشی مهارت­های پیش از ازدواج بر ملاک­های همسرگزینی و رشد فردی دختران مجرد است. که به صورت زیر قابل طرح می باشد:

 

هدف اول: تبیین اثربخشی آموزش مهارت­های پیش از ازدواج بر رشد فردی در افراد شرکت کننده در پژوهش.

 

– Berneshtain

 

– Buss

 

[3] – Dabuis

 

[4]  –Personal  Growth  Initiative

 

[5] – Robitschek

 

[6]  –Robitschek  and  Ashton

 

– mury

 

– Özgüven

 

– Chandran and Malingam

 

– Low, Zulkifli, Wong,Tan

 

– Somrongthong and Panuwatsu and Amarathithadd and Chaipayom and Sitthi-amorn

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

– Stanley and Samato and  Johnson and Markman

 

– Caron, Godin, Otis, Lambert

 

– Martin

 

– thoen & Robitschek

 

–  Segrin & Taylor

 

–  Halford, Nicholson &  Sanders

 

– Markman, Floyd,  Stanley and Storaasli

 

– craven and Hincle

 

 Robitschek and  Cook

 

–  Kashubeck

 

– Caldwell

 

– Whittaker and Robitschek

ارزیابی مدیریت کلاسی از منظر توجه به مهارت اجتماعی

 فرصت یادگیری یکی از ویژگیهای اساسی پژوهش پیرامون اثربخشی معلم و همبستگی آن با دستاورد و موفقیت و پیشرفت یادگیرنده است و مدیریت کلاسی است(بروفی و گود،1986به نقل از هاشمی و همکاران، 1391،ص 203). توجه به مهارتهای اجتماعی دانش آموزان در مدیریت کلاسی از اهمیت بسزایی برخوردار است و بنا به اعتقاد(هاشمی 1391،ص 148)، ایجاد رویه وقوانین در اثربخشی مدیریت کلاسی بسیار مهم و اثربخش است و توجه به مهارتهای اجتماعی به پیامـدهای مطلوب در فــرایند کلاسی منجر می­گردد .آموزش مهارتهای اجتماعی نباید تنها متشکل از توصیف مهارت و چرایی مهم بودن آن باشد ، بلکه باید به شرح و توضیح چگونگی انجام مهارت و اینکه چه موقع و چرا اجرا می­شود پرداخت .

 

مهارتهای اجتماعی بر رفتارهای فراگرفته مطلوبی که فرد را قادر می­سازد با دیگران رابطه­ی مطلوبی داشته و از واکنشهای نامعقول اجتماعی خودداری کند. مهارتهای اجتماعی طیف گسترده ای رفتارها از قبیل توانایی شروع ارتباط موثر ومناسب با دیگران ارائه پاسخ های مفید وشایسته،تمایل به رفتارهای سخاوتمندانه ، همدلانه و یاریگرانه ، پرهیز از تمسخر و قلدری و زورگویی به دیگران را شامل می­شود (ماتسون و همکاران ،2008). توجه به مهارتهای مختلف در مدیریت کلاسی برای رشد دانش آموزان از جمله مسائل اساسی در آموزش و پرورش ابتدایی می باشد که در بیشتر کلاسهای و مدارس ابتدایی با توجه به نقش داشتن روشهای متفاوت در مدیریت و نوع تفکر مدیریتی معلمان از اهمیت خاص و فوق العاده ای برخورداراست . و بررسی این موضوع باعث می­گردد که جنبه­های مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد. علیرغم تلاش بسیاری از پژوهشگران بیشتر دانش آموزان ما در بعد مهارتهای اجتماعی دچار مشکلاتی می­باشند که بی توجهی به این مهارتها می­تواند زمینه های مثبت تحصیلی را تحت الشعاع قرار دهد و آن را به سمت و سویی کشانده که منجر یه یادگیری مفید نگردد .بنابراین این پژوهش  به دنبال پاسخگویی به این سؤال اساسی است که تا چه میزان در مدیریت کلاسی به مهارتهای اجتماعی دانش آموزان توجه می­شود ؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • اهمیت و ضرورت تحقیق :

 

آموزش و پرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که تعلیم و تربیت و ساختن انسان مطلوب و مؤثر را در جامعه به عهده دارد. برای پرورش افراد مطلوب ، نیاز به یک نظام آموزشی کار آمد است که اجزاء و عناصر آن اعم از مواد درسی، دانش آموز ، معلم ، وسایل آموزشی ، فضا و غیره با یکدیگر ارتباط متقابل دارند تا اهداف مورد انتظار تحقق یابد. از طرف دیگر ، تدریس و آموزش از نظر ماهیت یک نظام ارتباطی متقابل است و مدرسه به سان گروه پویایی ، درصدد آماده کردن افراد برای ورود به جامعه در سطح بسیار گسترده تری است . کلاس درس نیز به عنوان یک گروه کوچک اجتماعی و کوچکترین خرده سیستم اجتماعی در نظام آموزشی دارای خصوصیات و ویژگیهای منحصر به فردی است که آن را از سایر سازمانها و نهادهای اجتماعی متمایز می­کند .این خرده سیستم بدنبال تحقق اهداف آموزشی ـ تربیتی است ، از این رو نیاز به مدیریت دارد. با این تفاوت که در کلاس درس بیش از سایر سازمانهای اجتماعی و رسمی کارکردهای مدیریت در هم تنیده است و براحتی از هم قابل تفکیک نیست(فونتانا،مترجم محمدی،1382).

 

از طرف دیگر ، از اهداف مصوب نظام آموزش و پرورش ، تربیت اجتماعی دانش آموز است بطوریکه انتظار می رود فراگیر بعد از فراغت از تحصیل به عنوان شهروند مؤثر و فعال در جامعه کلاس ، مدرسه، و در سطح ملی و جهانی با دیگران ارتباط مؤثر داشته باشد . ارتباط امری اکتسابیاستکهمهمترین مکان برای کسب آن کلاس درس است. ارتباط نیز عامل اصلی یادگیری است.”مدیریت کلاس ”و ”ارتباط” دارای کنش متقابل گسترده و پیچیده­ای می­باشند که خلل و ضعف درهرکدام تحقق اهداف تعلیم و تربیت را با چالشهایی عمیق روبرو خواهد ساخت .

 

کمبود مهارتهای اجتماعی یک مشکل بزرگ برای بعضی از دانش آموزان است. شواهدی وجود دارد که برنامه­های مداخله ای مدرسه می­تواند به بهبود مهارتهای اجتماعی کمک کند(آندرسون، بوچر و همکاران، 2003؛ لین و همکاران،2000؛ تیلور و همکاران ،2002 به نقل از هاشمی و همکاران 1391، ص 203).مدیریت یعنی هنر انجام دادن کارها به وسیله دیگران که در آن رفتار آمرانه­ی معلم وهمچنین خودمحوری وی مورد انتقادقرارمی­گیرد . باتوجه به این تعریف،معلم بایستی یک راهنمای خوب باشد،ولی کارهاتوسط خوددانش آموزانجام شودوآنهادرامریادگیری فعال باشند. بدیهی است که هرچه مشارکت دانش آموزان درفعالیتهای کلاسی و فرایند یادگیری بیشتر باشد؛ رشد مهارتهای اجتماعی درآنان توسعه یافته و متکی به خود می­گردندو اعتماد بنفس درآنان  افزایش می­یابد(پرداختچی، 1372) .

 

فراهم کردن زمینه­ها و عوامل لازم برای اجتماعی کردن و جامعه پذیر کردن دانش آموزان یکی از اهداف مهم هر نظام آموزش است(صافی،1391،ص10).مدیریت کلاس درس را مترادف با” کنترل و انضباط” و یا ”طراحی و سازماندهی کلاس درس می­باشد . در این دیدگاه تدریس و آموزش برجسته تر از مدیریت کلاس می­باشد و کلاس درس بعنوان یک نظام اجتماعی است که شامل همه فعالیتهای معلم در کلاس درس می­شود. این دیدگاه مدیریت کلاس درس را شامل سه مرحله، مقدمات (طراحی و سازماندهی) اجرا (رهبری ،‌هماهنگی، کنترل ، آموزش) و ارزشیابی می­داند. این دیدگاه زمینه پویایی ، توصیف ، تحلیل و تبیین کلاس درس و فعالیتهای معلم را فراهم می کند(ریس و مور ، مترجم هاشمیان ، 1381).

 

– Gersham

 

– Brophy & Good

 

– Matsonet al.

 

– Fontana

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

-Anderson – Butcher et al.

 

– Lin et al .

 

– Taylor , et al.

الگوی ارتباطی قرآن مجید و دلالت‌های تربیتی آن

 

 

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

1-2-اهمیت و ضرورت پژوهش

 

مقوله تعلیم و تربیت از آغاز زندگی بشر تاکنون از جایگاه بسیار والایی در جوامع انسانی برخوردار بوده است. به طوریکه سنگ بنای پیشرفت انبای بشر در ایجاد و زمینه های مختلف محسوب می شود.ولی به همان میزان نیز اجرای صحیح آن مستلزم اجرای ظرایف و پیچیدگی هایی می باشد به طوری که به اجرا در آوردن این امر مقدس به معنای واقعی خود از عهده هر کسی ساخته نیست.

 

یکی از ابعاد اساسی تعلیم و تربیت بعد« ارتباط» می باشد که خود شامل انواع گوناگونی،از قبیل: 1-ارتباط با خدا 2-ارتباط با خویش 3-ارتباط با دیگران 4-ارتباط با طبیعت می گردد .

 

رابطه انسان با خدا علاوه بر رابطه تکوینی، شامل  رابطه ای تشریعی و عقیدتی نیز می باشد .یعنی رابطه ای بر اساس حب و عشق و چنین رابطه ای مملو از معنویت است .بالاترین رمز و راز رسیدن انسان به تکامل وجودی خویش در گرو رسیدن به چنین رابطه ای با آفریننده جهان می باشد انسانی که در طول عمر خود به چنین رابطه ای نرسیده باشد وآن را درک نکرده باشد در پست ترین مراتب نفسانی باقی مانده و نمی تواند گوهر وجودی خویش را بشناسد .بسیاری ازآیات قرآن کریم مربوط به تنظیم رابطه انسان با مبداءهستی است و سعی شده تا راه ها و برنامه های عبودیت و نزدیکی به خدا را به او نشان دهد و بر مبنای برقراری چنین ارتباطی است که انسان از پوچی و سرگردانی نجات پیدا کرده و می تواند زندگانی هدفمندی را در پیش گیرد.

 

ارتباط مناسب با خود نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر در رشد و بالندگی انسان می باشد. انسانی که قادر به برقراری چنین ارتباطی شده باشد احساس ارزشمندی و عزت نفس پیدا کرده،در زندگی اجتماعی برای خود و دیگران احترام قائل است .خصوصیات منفی و نقاط ضعف خود را پذیرفته و برای رفع آن تلاش می کند و نسبت به نقاط قوت خود دید واقع بینانه ای دارد .احساسات خود را شناخته و قادر به ابراز و کنترل آ ن متناسب با موقعیت ها می باشد .مسئولیت اعمال و رفتار خود را می پذیرد .هویت یافته است .از اطمینان به خود و اعتقاد به دیگران در روابط برخوردار است.

نرم افزارهای تشخیص صدا بر یادگیری زبان انگلیسی

  • رار گرفتن در معرض زبان

 

  • دادن فرصت‌ها به زبان آموزان برای استفاده از زبان مورد نظر برای ارتباطات واقعی

 

  • ایجاد انگیزه برای زبان آموزان که درفرایند یادگیری علاقه به درگیری باموضوع موردآموزش رامی آفریند

 

  • آموزش برای جلب توجه یادگیرنده به فرم زبان است.

 

هنگامی که این چهار شرط به طور طبیعی و همزمان استفاده شوند ، یادگیرندگان می توانند با موفقیت کامل بدون توضیح دادن بیش از حد بسیاری از قوانین یا الگوهای تمرینیک زبان را یاد بگیرند. در این زمینه پادکست‌ها می توانند به عنوان یک راه کار مفید مثمر ثمر باشند.

 

تحقیقات نشان می دهد که کاربرد کامپیوتر به عنوان مربی در ترکیب با آموزش سنتی برای تعلیم و تمرین و ارائه آموزش، باعث افزایش یادگیری در دوره های سنتی و مهارت های پایه ای می شود. همچنین دانش­آموزان سریعتر یاد می­گیرند، حافظه ی بیشتری نشان داده و اگر با کامپیوترکار میکنند به بهتر آموختن تشویق می­شوند (عچرش، 1389، ص39-35).

 

فناوری های کمکی یک حیطه­ی وسیع و گسترده ای را از یک مداد و کاغذ ساده تا فناوری های برتر و بالایی مانند رایانه را در برمیگیرد. این فناوری های حمایتی از لحاظ آموزش به سه گروه فناوری های پایین، میانی و بالا(برتر) طبقه بندی می شوند (شارپ، 2006؛ص37؛ اسخومارکر،2009؛ ص156).

 

رایانه بخش گرانبهایی از فناوری، برای کودکان با نیازهای ویژه است که منابع مختلفی از اطلاعات را از قبیل متن، موضوع، صدا و تصویر را به صورت همزمان و هماهنگ در کنار هم ارائه داده، باعث کسب تجربه و عامل محرکی برای کودکان است، تا بتوانند مهار‌ت‌های کلامی و ارتباطی خود را رشد داده، بهبود بخشند (ویزنتز،2010 ؛ص119).

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

ترکیب متن و تصاویر دیداری و صوت برای ارائه و آموزش لغات، موجب یادگیری و تعریف واقعی و عینی از این لغات شده و حافظه ی کوتاه مدت و حافظه‌ی دیداری (فراخنای توجه) این افراد را بهبود می بخشد و رشد یادگیری، یادسپاری و یادآوری لغات در افراد دچار نارسایی های یادگیری را افزایش می دهد و باعث تقویت توانایی تجسم دیداری وآموزش با کیفیت بالا در دانش آموزان از طریق ابعاد مختلف آموزش مبتنی بر رایانه به وسیله ی تحقیقات آزمایشی مورد تأیید و حمایت می باشد. از جمله به کارگیری شیوه های آموزشی مبتنی بر رایانه موجب بهبود عملکرد نوشتن دانش آموزان دچار اختلال املا شده بود (ونگ و باتلر، 2006؛ ص26).

 

شواهدی دال بر وجود اثرات مثبت آموزش ها و بازی های رایانه ای بر تقویت مهارت های خواندن زبان دوم و نیز بهبود مهارت های شناختی، توجه و تمرکز، کنترل حرکات، ایجاد لذّت و شادی و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه گزارش شده است (برگر، روبرت و پاسنر،  2000 ، ص218).

 

با اشاره به یافته های پژوهشی مربوط به روش آموزش به کمک کامپیوتر دریافته اند که، این روش هم پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان را ا فزایش می دهد و هم در آنان نگرش مثبت تری نسب به فعالیت‌های آموزشگاهی ایجاد می‌کند.(جک، فلتچر، لین، فاچس و مارسیا، 2007؛ ص54-62).

 

آموزش مبتنی بر رایانه به وسیله‌ی تحقیقات آزمایشی مورد تأیید و حمایت می باشد.  از جمله به کارگیری شیوه­های آموزشی مبتنی بر رایانه موجب بهبود عملکرد نوشتن دانش­آموزان دچار اختلال یادگیری شده بود(ونگ و باتلر،2006 ،ص27).

 

لذا پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش استفاده از نرم افزارهای تشخیص صدا بر افزایش یادگیری زبان انگلیسی می باشد که بر روی دانش­آموزان دختر مقطع متوسطه شهر کرمانشاه اجرا گردیده است.

 

بنابراین با توجه به مطالب ارائه شده مسأله اساسی این پژوهش تأثیر نرم افزار تشخیص صدا در آموزش به خصوص آموزش زبان انگلیسی در پایه سوم متوسطه می‌باشد.

 

ضرورت انجام پژوهش

 

امروزه آموزش زبان انگلیسى به دلیل توسعه اطلاعات، فناورى و ارتباطات به صورت یک اولویت جهانی در آمده است. اما در کشور ما آموزش زبان، خصوصاً در سطح مدارس راهنمایى و دبیرستان که سنگ بناى آموزش زبان انگلیسى می­باشد، با مسائل و مشکلات خاص خود روبه رو است. از نظر ریاضی (2005) مشکل اساسی در آموزش زبان خارجی در ایران این است که بعد از سی سال هنوز برنامه مدون یا سیاست مشخص و روشنی درباره آموزش زبان خارجی وجود ندارد، از اینرو راه حل آن در کوتاه مدت نیز بعید به نظر می­رسد، هر چند در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بر ارائه آموزش زبان خارجی در چارچوب بخش انتخابی(نیمه تجویزی) برنامه درسی تأکید زیادی شده است. با عنایت به صرف هزینه­های هنگفت و سرمایه گذاری کلانی که آموزش وپرورش در طول دوره هفت ساله بر آموزش زبان انگلیسی می­گذارد، نتایج قابل قبولی دریافت نمی­کند. هر ساله آموزش وپرورش میلیونها تومان صرف برنامه ریزی، تألیف، آموزش معلمان و چاپ کتب زبان انگلیسی می­کند، اما نتیجه این سرمایه گذاری و صرف هزینه، فارغ التحصیل شدن دانش­آموزانی است که پس از سال­ها به سطح قابل قبولی از دانش و توانش زبانی نمی‌رسند. اصولاً بین آنچه هست و آنچه باید باشد فاصله بسیار است. با نگاهی به وضعیت زبانی آن دسته از دانش­آموزان که وارد دانشگاه می­شوند، در می‌یابیم که تقریباً به جز آن عده از فارغ التحصیلان دبیرستانی که در مؤسسات خصوصی زبان آموزش دیده­اند، بقیه از نظر دانش زبانی در حد مطلوبی نیستند و این حاکی از آن است که آموزش دوره­های راهنمایی و متوسطه مؤثر نیست.(باطنی،1389؛ ص187)معتقد است برنامه‌های زبان­آموزی در مدارس جز اتلاف سرمایه و نیروی انسانی نتیجه اثر بخشی ندارد.(بیرجندی،1391؛ ص13-9)از مؤلفین کتا بهای درسی زبان انگلیسی، ضعف توانش و مهارت های معلمان، کمبود امکانات در منابع و آماده سازی کتاب، عدم همکاری مسئولان مدرسه، فضا و امکانات مدرسه، فقدان وسایل سمعی و بصری، نبود کلاس ثابت برای درس زبان و فقدان سیاستی مدون در خصوص اهداف زبان آموزی را از محدودیت­های تألیف کتب زبان انگلیسی بیان نموده است.

 

طی سالیان اخیر تدریس درس زبان یا به روش سنتی صورت گرفته و یا تلفیقی از دیگر روش‌های قدیمی بوده است. پژوهشات اخیر در زبان شناسی کاربردی، دلالت بر آن دارد که اکثر زبان آموزان، زبان خارجی را تنها زمانی می‌آموزند که به طور مستقیم با آن درگیر می شوند و در معرض استفاده های مکرر از آن قرار می گیرند(بیرجندی و آبادی خواه، 1380ص5). آن ها هنگامی که زبان را برای انجام دادن کاری استفاده می کنند و در یک ارتباط معنی دار و واقعی زبان واقع می شوند، آن را می آموزند؛ زیرا در این صورت به نتایج عملکردهایشان علاقه و انگیزه خاصی دارند. این نوع روش یادگیری مشروط بر آن است که به یادگیرنده، آزادی عمل و بیان داده شود. یادگیرنده باید بتواند در بیش تر موارد به میل و دلخواه خود عمل کند و از میان پاسخ هایی که در ذهن دارد، پاسخ مورد علاقه اش را انتخاب کند.

 

بنابراین یکی از محدودیت های آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم، فقدان وسایل سمعی و بصری است. وجود وسایل سمعی و بصری و به دنبال آن هوشمند کردن فضای آموزش موجب بالا رفتن کیفیت آموزش زبان و به دنبال آن افزایش میزان یادگیری آن می­گردد. بنابراین این ضروری به نظر می­رسد که به دنبال پژوهش­هایی بود که تأثیر تکنولوژی و فناوری اطلاعات را بر میزان یادگیری اثبات نمود تا نظام آموزشی کشور در جهت هوشمند کردن مدارس و توسعه فناوری اطلاعات در نظام آموزشی باشند.

 

 

 

اهداف پژوهش

 

 

هدف اصلی

 

بررسی اثربخشی نرم افزارهای تشخیص صدا در یادگیری زبان انگلیسی دانش‌آموزان پایه سوم متوسطهشهر کرمانشاه

 

  اهداف فرعی

 

1-بررسی اثربخشی نرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت شنیداری  دانش‌آموزان

 

2-بررسی اثربخشی نرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت گفتاری دانش‌آموزان.

 

3-بررسی اثربخشی نرم‌افزارهای تشخیص صدادر یادگیری مهارت خواندن دانش‌آموزان

 

4-بررسی اثربخشی نرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت نوشتن  دانش‌آموزان

 

 

 

 سؤالات پژوهش

 

 

سؤال اصلی

 

آیا  نرم افزارهای تشخیص صدا در یادگیری زبان انگلیسی دانش‌آموزان تأثیر دارند؟

 

 سؤال‌های  فرعی

 

1-آیا نرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت شنیداری  دانش‌آموزان تأثیر دارد؟

 

2-آیا  نرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت گفتاری  دانش‌آموزان تأثیر دارد؟

 

3-آیا نرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت خواندن   دانش‌آموزان تأثیر دارد؟

 

4-آیانرم‌افزارهای تشخیص صدا در یادگیری مهارت نوشتن  دانش‌آموزان تأثیر دارد؟