بشر مرهون اندیشه خلاق آدمی بوده است و دوام آم نیز بدون بهره گیری از خلاقیت، که عالی ترین عملکرد ذهن محسوب می شود، غیر ممکن خواهد بود( بقتو، 2007، به نقل از فراهینی، 1388).
شناخت و تعلیم وتربیت افراد سرآمد و خلاق بدین دلیل است که این افراد بتوانند بارمهمی از وظایف و مسئولیت های علمی، فرهنگی و اجتماعی جامعه را بر دوش بکشند( افروز، 1386).
بنابراین در این پژوهش برخی از علل و عوامل موثر یا بازدارنده بر خلاقیت دانش آموزان مورد بررسی قرار خواهد گرفت تا با شناخت و آگاهی از آنها، بتوان در جهت ایجاد یا رفع این عوامل اقدام نمود.بطور کلی پژوهش حاضر هم از جهت بنیادی و هم از جهت کاربردی حائز اهمیت است. چرا که نتیجه این پژوهش می تواند به دانش موجود اضافه نماید و از نظر کاربردی هم انتظار بر آن است که با روشن شدن سهم هر یک از این متغیرها در میزان خلاقیت، به برطرف نمودن موانع موجود، اقدام نمود.
نتایج این تحقیق می تواند در آموزش و پرورش ، مدارس و مراکز مشاوره در جهت بالا بردن هوش هیجانی مادران و بهبود شیوه های فرزند پروری آنان بکار برده شود تا گامی باشد در پیشبرد و بالا بردن خلاقیت در کودکان.
– هدف اصلی تحقیق
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوشهیجانی و شیوههای فرزند پروری مادران با خلاقیت دختران مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1393 است.
-تعیین رابطه هوشهیجانی مادران با خلاقیت دختران دبستانی
– تعیین رابطه شیوههای فرزند پروری مادران با خلاقیت دختران دبستانی
– بین سبک فرزند پروری قاطع با خلاقیت در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
– بین سبک فرزند پروری مستبدانه با خلاقت در دانش آموزان رابطه وجود دارد.
– بین سبک فرزند پروری سهل انگارانه با خلاقیت در دانش اموزان رابطه و جود دارد.
– بین هوشهیجانی مادران با خلاقیت دانش آموزان رابطه وجود دارد
هوشهیجانی: هوشی است مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی(گلمن، 1980).
خلاقیت: تورنس خلاقیت(1986) را به عنوان نوعی مسأله گشایی مد نظر قرار داده است
سبک های فرزند پروری: به روش هایی اطلاق میشود که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال کردند.(استرنبرگ،1989).
تعاریف عملیاتی
تعریف عملیاتی هوشهیجانی: میزان نمره ای است که آزمودنی از پرسشنامه هوشهیجانی شرینگ دریافت کرد.
تعریف عملیات سبک های فرزند پروری:میزان نمره ایست که آزمودنی از پرسشنامه شیوههای فرزند پروری با مریند در یافت کرد.
تعریف عملیاتی خلاقیت: میزان نمره ایست که آزمودنی ازپرسشنامه خلاقیت تورنس دریافت کرد.
– tugrul
– bayanova
– veraksa
– niu&liu
– eyzenk
– jeffry&craft
– Bowlby
– Freud
– Goleman
-Gattman
– Router
– Weil
– Peterson
– Lindbeld
طات یکی از مهمترین ابزار جامعه ی متمدن می باشد و می توان گفت که ارتباطات مهم ترین عامل توسعه و تعالی انسانی است ؛ به عبارت دیگر ارتباطات برای موفقیّت انسان امری حیاتی می باشد (مهربان،1379) . مطالعه بر روی افراد شاغل درزمینه های متفاوت نشان داده است که 70 درصد لحظه های بیداری آنان به برقراری ارتباط می گذرد و از این زمان ،نوشتن 9 درصد ،مطالعه 16 درصد، صحبت کردن 30 درصد و گوش کردن 45 درصد را به خود اختصاص می دهد (بولتون ،1386، ص 58) . برقراری ارتباط موثر همیشه کار آسانی نیست ؛چرا ؟ اگر به مفهوم ارتباط و کارکردهای آن توجه کنیم ، می بینیم که هر یک از عناصر ارتباط (فرستنده،پیام و گیرنده)می توانند دارای مجموعه ای از ویژگی های متنوع و پیچیده باشند. ارتباط مؤثر مستلزم پیش نیازهایی است ،اگر چه در جریان ارتباط و در یک رابطه ی علت – معلولی ،سطح این موارد ارتقا یافته و به پیش نیازهای جدیدی منجر می شوند.
1-آشنایی با ویژگیهای شخصیتی کودکان و نوجوانان (روان شناسی رشد) 2-شناخت کارکردهای فرهنگ و مؤلفه های فرهنگی 3-درک منطقی از فضای زندگی(خانواده،مدرسه،جامعه)
4-شناخت کارکردهای ابزارهای ارتباط جمعی و رسانه ها
5 – درک قابلیت های مدرسه به عنوان ابزار تربیت رسمی (اصلانی،1389) .
توجه به این نکته ی مهم که در شکل گیری یک جریان ارتباطی ،عناصر متعددی قبل ، ضمن و بعد از ارتباط دخالت دارند ،شاید مارا بیشتر به اهمیت موضوع واقف سازد (جعفریان،1390).معلمان بر خلاف خلبانها و معمارها یا جراحها ، آموزش فشرده ای در مهارتهای حرفه شان ندیده اند. به نوعی از آنان انتظار می رود که وقتی وارد کلاس می شونددر مورد مسائل پیچیده روابط بشری تجربه و مهارت داشته باشند . از معلمها خواسته می شود که در جریان فعالیت روزانه شان :
1)انگیزه یادگیری ایجاد کنند. 2) مشوق خود مختاری باشند و عزت نفس را تقویت کنند. 3) از شدت اضطراب بکاهند و ترس را از بین ببرند . 4 )یأس و نومیدی را کم کنند. 5)سبب کاهش تعارضها و کشمکشهاشوند و خشم را فرو بنشانند (بیگدلی،1390،ص19) .
معلمان باید علاقه ومحبت خود را هم به صورت کلامی و هم از طریق ابزارهای غیر کلامی چون: توجه تمام و کمال به دانشآموزان، حفظ و تداوم ارتباط چشمی با آنان، لبخند زدن و ایماء و اشاره نشان دهند. اکثر دانشآموزان برای معلمانی که به آنها محبت میکنند و معلمانی که آنها را مورد احترام قرار میدهند، هر کاری انجام میدهند. دانشآموزان حاضرند هر کاری بکنند تا تأیید چنین معلمانی را به دست آورند. پس معلمان باید در ابراز علاقه ومحبت خویش نسبت به دانشآموزان صادق باشند و گرنه، احترام آنان نزد دانشآموزانی که ریاکاری و دورنگی میبینند، رو به افول میگذارد (حسینیپناه، 1382، ص 17).توانایی و اداره کلاس و ایجاد رفتار مطلوب در دانشآموزان، بخشی مهمی از کار معلم و کلاس و زمینه مناسب برای یادگیری است.
به نظر میرسد معلم برای اداره مطلوب و منظم کلاس درس به دو مهارت نیاز دارد: 1ـ برقراری ارتباط مؤثر و مثبت با دانشآموزان
2ـ مدیریت کلاس.
–communication
– Bolton
–H.Simon
4–stress
5-Mc Laughlin
6– Kottler
7 –Vernon
– Mental health foundation
-Thompson and Rudolph
– anxiety
– frustration
یا عوامل مادی بر افزایش انگیزه در معلمان برای استفاده از روشهای نوین آموزشی تاثیرگذار است؟
5- آیا عوامل ارتباطی بر افزایش انگیزه درمعلمان برای استفاده از روشهای نوین آموزشی تاثیرگذار است؟
6- آیا بین عوامل افزایش انگیزه درمعلمان برای استفاده از روشهای نوین آموزشی براساس مولفه های جمعیت شناختی تفاوت معناداری وجود دارد؟
درجوامع عقب افتاده به علل گوناگون به تعلیم وتربیت کیفی مردم توجهی نمی شود.این امرممکن است به دلیل فقرفرهنگی ،فقراقتصادی،استعمارواستثمار،کمبودنیروی انسانی متخصص،یاعدم آگاهی معلمان آن جوامع ازاهمیت تعلیم وتربیت ونقش تعیین کننده آن درجامعه باشد.جوامع پیشرفته یادرحال رشدوتوسعه سریع دارای برنامه های مدون،بلندمدت،وآینده محوری هستندکه باتغییرات وتحولات ملی وجهانی همسویی دارد؛ازاین روپویایی وانعطاف پذیربودن برنامه هاازاصول پذیرفته شده دراین گونه جوامع محسوب می شود.درجوامع پیشرفته سعی می شودکه هرکس باتوجه به استعدادها وتواناییهای خویش ازآموزش وپرورش بهره مندگرددودراین گونه جوامع امکان آموزش عالی برای همگان وجوددارد.درجوامع دارای دموکراسی افرادفرصت رشدوبالندگی پیدامی کنندوامکان رشدوپرورش استعدادهای بالقوه آنان بیشتراست(نیکنامی ،1391؛40). ابدای روش های نوین تدریس و به کارگیری آنها درکنار روش های سنتی ، استفاده ناگزیر وگسترده از ابزارهای آموزشی و علمی شدن شیوه های ارزشیابی مهمترین پی آمدهای این تحولات ، تغییراتی است که در نظام های تعلیم و تربیت درسطح جهانی ایجادگردیده است . استفاده مؤثر از کارگاه های رایانه ای مستلزم آن است که معلمان و دانش آموزان نقش های جدیدی را در فرآیند یادگیری و تدریس بپذیرند . لازم است که معلمان و دانش آموزان جستجوگران اطلاعات باشند و قادر باشند در مورد ارزش اطلاعات وسیعی که در شبکه جهانی آموزش و پرورش مدرن ، برای آن ها موجود است به داوری و ارزشیابی بپردازند(لاولس[3]، 2002؛67). بدین سان فزونی گرفتن نقش واهمیت آموزش وپرورش ،از یک سو ،نگاه بسیاری از مربیان را از حوزه های محدود به افق های بازتر کشانده آنان را بر آن داشته است تا به جای پیروی از گذشته به بازرسی راه و رسم کار خود بپردازند ؛ واز سوی دیگر ، بسیاری از فیلسوفان را برآن داشته است تا به سنجش و روشنگری مفهوم های بنیادی آموزش وپرورش ، روشن کردن مقصد و بنیاد های حقیقی آن یعنی اصل هابرآیند؛از اصل های که بیشتر دستخوش شرایط زمان ومکان وجامعه ها هستند گذشته به اصل های همگانی که از توجه به طبیعت انسان، حقیقت انسان و ارزش های انسانی پدید می آیند،رو کنند.یعنی کار آموزش وپرورش را در چشم اندازی گسترده وجهانی بنگرند (نقیب زاده1390 ؛21) .به علاوه با توجه به اینکه یکی ازمشکلات نظام های آموزش وپرورش درسراسرجهان افت تحصیلی است و جامعه ما هم دراین رهگذر سالانه میلیاردها ریال از سرمایه کشور و میلیاردها ساعت از عمرمفید قشرجوان که می بایست درمسیر زندگی و قطع وابستگی از کشورهای خارجی مصرف گردد ، به هدرمی رود . دراین راستا نقش معلم درپیشگیری از این افت ، حیاتی است . لذا شناخت معلم وکشف نیازها وعوامل ایجادکننده انگیزه وی می تواند در اثربخشی فرایند تدریس نوین ، مؤثر باشد . از سوی دیگر اگربخواهند در کشوری پایه های توسعه اقتصادی و اجتماعی را بسازند و درجهت توسعه آن برنامه ریزی نمایند . قبل از هراقدامی زمینه چنین برنامه ای را درآموزش وپرورش آن کشور ایجاد می کنند چراکه پیشرفت کشور به وجود نظام آموزش وپرورش پویا و درسطح عالی بستگی دارد از این روست که تمام جوامع به معلمان مجرب و باذوق و با انگیزه نیاز دارند تا بتوانند جوانان مملکت را درقالب سیستم آموزشی نوین تربیت نمایند وآنها را درجهت پیشبرد اهداف جامعه آماده سازند ( نریمانی ، 1380 ؛ 12 ) .باتوجه به اینکه وظیفه معلمین درفرآیند آموزش ، تنها انتقال واقعیت های علمی نیست و معلمان باید موقعیت مطلوب یادگیری را فراهم کنند و چگونه اندیشیدن وچگونه آموختن را به شاگرد بیاموزند و با توجه به اینکه با سازماندهی درست محیط آموزش وتعیین روشن هدف های آموزشی زمینه ی مناسب تجارب و فعالیت های آموزشی فراهم می آیدکه این موجب می شود یادگیری خود به خود صورت گیرد . بدون شک در نظام تعلیم و تربیت معلمان از ارکان اساسی و مهم به حساب می آیند. افزایش انگیزه معلمان برای استفاده ازروشهای نوین آموزشی وتدریس در تربیت انسان هایی فرهیخته برای آینده ی کشورها بسیار ضروری است.معلم اگربا اصول و مبانی هدف های آموزش وپرورش ، ویژگی های شاگردان و نیاز آنان روشها و فنون تدریس و سایر مهارت های آموزشی آشنایی نداشته باشدهرگز قادر نخواهد بود زمینه شکوفایی استعداد شاگردانش را فراهم کند (رافقی ، 1380 ؛ 19).دراین صورت افزایش انگیزه در معلمان با ایجاد امکانات و منابع کافی و تهیه کتب مناسب با روشهای نوین تدریس و تشویق معلمان و ارزیابی از کارآنان براساس استفاده از روش های نوین آموزشی و دادن امکان به معلمین که بتوانند تجربیات عینی و عملی در زمینه ی تدریس خود پیدا نمایند ضروری می نماید . آگاهی و شناخت معلمان از اصول و روشهای تعلیم و تربیت عامل مهمی است که میتواند معلمان را درکار خود موفق سازد . امروزه کار معلمان همچون مشاغل دیگر به تخصصهای دیگری نیاز دارد . معلم امروز بدون آگاهی از روانشناسی ، فلسفه و اصول یادگیری، روشها و فنون تدریس ، هرگز قادر نخواهد بود وظیفهی خطیر خود را به نحو شایسته انجام دهد . امروز شناخت شاگردان و آگاهی از فرآیند تدریس ،نخستین نیازی است که هر معلم کار آمد باید احساس کند . معلم باید قادر باشد با شناخت شاگردانش محتوای آموزشی را تا حد امکان ، براساس نیازهای آنان انتخاب کند و با در نظرگرفتن توانائیهای ایشان به ایجاد وضعیت مطلوب آموزشی اهتمام ورزد ، او باید ضمن هماهنگی لازم بین ویژگیهای فردی و فعالیتهای آموزشی ، آموزش و یادگیری را برای آنان به صورت تجربهای شیرین و لذت بخش درآورد .اگر به ویژگیها ،خواسته ها ،نیاز هاوباورهای آنها در فرایند یاددهی-یادگیری توجه
نشود ،فعالیتهای آموزشی اثر بخشی و کارایی خود را از دست خواهد داد(شعبانی ،1390؛141).
. Hagemann
. Tella
علاوه بر هوش معنوی یکی دیگر از مفاهیم هوش که به عنوان جدیدترین تحول در زمینه فهم رابطه تعقل و هیجان است و از آن به عنوان ماشه چکان یک انقلاب بزرگ در زمینه ارتقای بهداشت روانی یاد می شود، مفهوم هوش هیجانی است. ساولووی و مایر در پاسخ به این سئوال که چرا دو فرد با هوش بهر مساوی می توانند به سطوح کاملا متفاوتی از پیشرفت و خوشبختی برسند، برای اولین بار اصطلاح هوش هیجانی را مطرح نمودند . هوش هیجانی را می توان به عنوان یک متغییر که قابلیت یادگیری و آموزش دارد در نظر گرفت . هوش هیجانی از مولفه های گوناگونی تشکیل شده است که هر کدام نقشی را در نظم دادن به احساسات و هیجانات بازی میکنند . با توجه به اینکه هوش هیجانی متغیری درون فردی است که هر فردی آنرا داراست ، می توان با یافتن راه و روشهایی باعث افزایش هوش هیجانی افراد تا از این طریق شاید بتوان بهزیستی افراد را افزایش داد از مولفه های هوش هیجانی میتوان به کنترل تکانه، تحمل فشار ،خود آگاهی هیجانی و … اشاره کرد (خویشتن دار ،1385)
فابریکاتور(2012) در مطالعه خود دریافت که معنویت بر رضایتمندی کلی زندگی تاثیر می گذارد. معنویت شخصی به طور موثقی رضایت مندی بیشتر از زندگی را پیش بینی می کند . همچنین به عنوان یک مکانیسم سازگاری ارزیابی می شود که به آنها کمک می کند که نسبت به کسانی که سطح پایین تری از معنویت شخصی را دارا هستند، بهتر و آسان تر عوامل تنش زا را کنترل کنند.
در پژوهشی دیگر نزل (2004) نیز نشان داد که ابعاد مذهبی بودن با رضایت زندگی بالاتر مرتبط است و افراد مذهبی در اقوام مذهبی شادترند. همچنین احدی ، نریمانی و آسیایی ( 1386) در پژوهشی به تعیین ارتباط هوش هیجانی ، سبک های اسنادات و خودکارآمدی با رضایت از زندگی در زنان شاغل شهرستان بجنورد پرداختند. نتایج نشان داد که بین هوش هیجانی و خودکارآمدی با رضایت از زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. اما بین سبک های اسنادات و رضایت از زندگی رابطه معنی داری دیده نشد. بنظر می رسد که هوش هیجانی و هوش معنوی زمینه ساز دست یابی انسان به معنای زندگی هستند معنای زندگی از سه جنبه هدف داری ، ارزشمندی و کارکرد زندگی یکی از مهمترین پرسش های بشر و به گفته برخی فیلسوفان مهمترین پرسش بشر است (احمدی،1388). بنابراین هدف پژوهش حاضر پاسخ گویی به این سئوال است که آیا بین هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت از زندگی رابطه وجود دارد؟
در دهه های اخیر مفهوم معنویت و کاربردهای آن در دنیا و بخصوص در جوامع غرب اهمیت زیادی یافته است، به طوری که مفاهیمی همچون خدا، مذهب، معنویت و … که موضوعاتی خصوصی قلمداد میشدند، وارد تحقیقات علمی و مباحث آکادمیک در حوزه علوم انسانی شدهاند. هوشی که انسانها از طریق آن مسائل مربوط به معنا و ارزشها را حل کرده، زندگی و فعالیتهای خود را در زمینهای وسیعتر، غنیتر و معنا دارتر میدهند و به کمک آن تشخیص میدهند که کدام اقدامات یا کدام مسیرها معنادارتر از دیگری باشند.
بنابراین اهمیت و ضرورت طرح معنویت و به ویژه هوش معنوی از جهات مختلف در عصر جدید احساس میشود. یکی از این ضرورتها در عرصهی انسان شناسی توجه به بعد معنوی انسان از دیدگاه دانشمندان، به ویژه کارشناسان سازمان جهانی بهداشت است که اخیراً انسان را موجودی زیستی، روانی، اجتماعی و معنوی تعریف میکند. ضرورت دیگر طرح این موضوع ظهور دوباره کشش معنوی و نیز جست و جوی درک روشتری از ایمان و کابرد آن در زندگی روزانه است. پژوهش دربارۀ معنویت امروزه در رشتههای متنوع از قبیل پزشکی، روانشناسی، عصبشناسی و علوم شناختی در حال پیشرفت است. برخلاف هوش معنوی، هوش هیجانی موضوعی پر طرفدار در پژوهشهای مربوط به تفاوتهای فردی در روانشناسی امروزی بوده و حجم وسیعی از پژوهشها را به خود اختصاص داده است به گونهای که نتایج بدست آمده از این پژوهشها حاکی از آن است که هوش هیجانی عامل مؤثر و تعیین کننده در بر آینده های زندگی واقعی افراد است . اصطلاح هوش هیجانی را میتوان برای بیان کیفیت و درک احساسات افراد، همسوی با احساسات دیگران و توانایی اداره و مطلوب خلق و خو بکاربردو در حقیقت این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویش و دیگران و استفاده از آنها برای اتخاذ تصمیمات مناسب در زندگی است. هوش هیجانی یا توانایی هدایت هیجانهای شخصی در تعاملات فردی، پیشبینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرسهاست و نحوه استفاده از هیجانات به بهترین شکل برای داشتن زندگی ایده آل که موجب رضایت فرد از زندگی شود. با توجه به اینکه رضایت از زندگی به عنوان یکی از مؤلفههای شناختی در بهزیستی ذهنی و همچنین به عنوان یک متغیر روان شناختی مهم متأثر از عواملی هم چون هوش هیجانی و هوش معنوی است، ضرورت دارد که محققان بیش از گذشته نسبت به شناسایی پیشبینی کنندههای رضایت از زندگی که میتوانند دربهرهمندی ازدواجهای یک کشور از نشاط و سلامت مؤثر باشند اقدام نموده و زمینه پرورش آنها را فراهم سازند.
.Diener , oishi & lucas
.Cummins
Bonanno
Diener
Extremera & Fernandez
Wong & Law
Wolman
بین کتابخانهای نوع دیگری از همکاری بین کتابخانهای است که در حیطهی اشتراک منابع مطرح میشود. در نظام امانت بین کتابخانهای مراجعان هر کتابخانه میتوانند به شکل غیر مستقیم به منابع اطلاعاتی سایر کتابخانهها دسترسی پیدا کنند. هنگامی که کتاب یا مدرک توسط یکی از اعضای کتابخانه به امانت رفته یا به دلایل دیگری دسترسی به آن امکان پذیر نباشد و یا اصولاً کتابخانه فاقد آن مدرک باشد، میتواند آن را به صورت امانت از کتابخانۀ دیگری درخواست کند. این درخواست به صورت کتبی و یا از طریق تلفن، پست تصویری، پست الکترونیکی، و جزء آن طبق شرایط و ضوابط خاصی صورت میگیرد. طرحهای امانت بین کتابخانهای معمولاً موفقیت آمیزترین رویکردهای همکاری بین کتابخانهای هستند. نظام امانت بین کتابخانهای به شیوهی جدید، با پیشرفت حرفهی کتابداری در آمریکا و در اواخر قرن نوزدهم شکل عملی به خود گرفت (دایره المعارف کتابداری و اطلاعرسانی،1385،1888، ج 1).
با مشاهداتی که در منابع گوناگون صورت گرفته، با توجه به روند رو به رشد تولیدات علمی که تولید کننده اصلی اطلاعات کشورهای پیشرفته هستند، برای افزایش میزان همکاری بین کتابخانهای، روش داد وستد، میتواند راهگشا باشد. اما برای ایجاد طرح همکاری بین کتابخانهای نیاز به یک بستر مناسب است. هرچند که تاکنون پژوهشهای زیادی در این خصوص صورت گرفته، اما با جدیدیت پیگیری نشده است و در حال حاضر به طور محدودی همکاری بین کتابخانهای وجود دارد. ایجاد نظام همکاری در بین کتابخانهها میتواند راه مناسبی باشد برای اینکه بتوانیم همانند کشورهای پیشرفته دست به تولید اطلاعات بزنیم. با اینکه روزانه شاهد بسیاری از نوآوریها در عرصههای گوناگون علمی در کشورمان هستیم، ضرورت دارد که در کتابخانهها تبادل اطلاعات به صورت گسترده انجام شود. اگر بتوانیم نظام همکاری را راهاندازی نماییم البته این بار به شکل کاربردی به این مسئله پرداخته شود، میشود زمینههای مطالعاتی بیشتری را بوجود آورد. ما نیز با انجام تحقیق حاضر درصدد هستیم در بین کتابخانههای نهاد رهبری دانشگاههای غرب کشور نظام همکاری ایجاد شود.
کتابخانههای دانشگاهی یکی از مراکز مهم اطلاعرسانی در جامعه پژوهشی و علمی میباشند. از لحاظ منابع و اطلاعات باید به گونهای باشند که پژوهشگران و محققان جامعه کتابخانه دانشگاهی بتوانند به منابع و اطلاعات مورد نظر خود دستیابی سریع داشته باشند. اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر، مشخص نمودن وضعیت کتابخانههای نهاد رهبری مستقر در دانشگاههای غرب کشور و رسیدن به راهکارهای ایجاد طرحهای همکاری بین کتابخانهای میباشد. منظور از طرح همکاری، امانت بین کتابخانهای و اشتراک منابع است و همچنین شناسایی منابع و امکانات موجود در کتابخانههاست که با بررسی آنها بتوانیم طرح همکاری را ایجاد نماییم. از آنجایی که این کتابخانهها در محیط دانشگاه قرار دارند و مراجعه کنندگان آنان را دانشجویان و پژوهشگران تشکیل میدهند، لذا باید از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار باشند. در حالیکه هر کدام از این کتابخانهها دارای منابع اندکی هستند به گونهای که در اکثر موارد پاسخگوی نیاز مراجعان نمیباشند. با همکاری و مشارکت، کتابخانهها منابع اطلاعاتی را به صورت امانت در اختیار کاربران و مراجعان خود قرار میدهند. و این در حالی است که در هزینههای خرید منابع نیز صرفه جویی بوجود میآید. صرفه جویی به معنی اینکه چون توان خرید منابع را ندارند، از امکانات موجود طرح همکاری میتوانند استفاده نمایند.کتابخانههای نهاد رهبری از جمله کتابخانههای هم موضوع میباشند که به راحتی میتوانند منابع و اطلاعات خود را به اشتراک گذاشته و از خدمات آن بهرهمند شوند که در نهایت رضایت مراجعان و استفاده کنندگان از کتابخانه را برآورده سازند.
هدف اصلی در این تحقیق، ارائه برخی راهکارهای ایجاد طرحهای همکاری (امانت بین کتابخانهای، اشتراک منابع) در کتابخانههای نهاد رهبری دانشگاههای غرب کشور میباشد.
2.شناسایی وضعیت کنونی منابع، ویژگیها و شیوهی تهیهی آن در کتابخانههای نهاد رهبری؛
4.تعیین کتابخانههای نهاد رهبری از نظر نیروی انسانی نسبت به میزان آمادگی پذیرش اصول همکاری؛
6.شناسایی ساختار و مقررات سازمانی نهاد رهبری که تا چه میزان از ایجاد طرحهای همکاری در بین کتابخانهها استقبال و پشتیبانی میکند؛
7.تعیین ارزشها و اولویتها در باب همکاری بین کتابخانههای نهاد رهبری دانشگاههای غرب کشور؛