ش والیبال یکی از پر طرفدارترین ورزشهای جهان و پر افتخارترین ورزش گروهی ایران است. و پس از فوتبال از نظر تعداد بازیکن و علاقمندان و بینندگان دومین ورزش محبوب جهان به حساب میآید. این رشته ورزشی از ورزشهای اینتروال با شدت تناوبی است که از تمرینات پلیومتریک در آن بسیار سود میبرند (Mario et al, 2006). و با توجه به اطلاعات کسب شده و موارد مشاهده شده از موفقیت و یا عدم موفقیت برخی از بازیکنان این سئوال در ذهن ایجاد میشود که چرا در شرایط مساوی تمرینی برخی از بازیکنان پیشرفت بسیار خوبی دارند و برخی هیچ موفقیتی کسب نمیکنند؟ و اینکه چه عاملی میتواند در ایجاد این تفاوت مهم باشد؟ برای تشویق و هدایت افراد برای شرکت در تمرینات ورزشی باید به چه مواردی دقت کرد که بتوان پیشگویی صحیحی از موفقیت آنها در آینده داشت؟
آگاهی از ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک ورزشکاران نخبه در یک رشته ورزشی خاص ممکن است به منظور بهینه کردن برنامههای تمرینی، با توجه به نیازمندیهای رشته مورد نظر، مفید باشد. از سوی دیگر کمبود شناخت عمیق و کافی از ورزشکاران نخبه، علاوه بر اینکه امکان تشخیص تفاوتهای فردی بین آنها را میسر نمیسازد، همچنین ممکن است منجر به این شود که افرادی با قابلیتها و ویژگیهای فیزیکی نامناسب انتخاب شوند. بنابراین از نظر تئوریک آشنایی با نیازهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک یک ورزشکار نخبه امکان استعدادیابی علمی را میسر میسازد. (Bandyopadhyay, 2007)
اصلیترین عوامل استعدادیابی عوامل وراثتی و محیطی هستند. آستراند (1990)، در بین عوامل وراثتی ویژگیهای آنتروپومتری و فیزیولوژیکی را در شروع ضروری تر میداند. در بین عوامل محیطی رشد مهارتهای پایه، تمرین، امکانات و برگزاری مسابقات ورزشی مطرح شدهاند. بنابراین معیارهای شناسایی استعدادهای ورزشی به ترتیب ویژگیهای آنتروپومتری، فیزیولوژیکی، مهارتی و روانی- اجتمایی هستند. از نظر زمانی در مرحله اول اندازههای آنتروپومتری و سپس ویژگیهای فیزیولوژیکی سنجیده میشوند و در هدایت افراد مستعد در مرحله دوم در جریان مسابقات و تیمهای محلی مهارتهای ورزشی فراگیری و توسعه مییابند. و در مرحله سوم در باشگاهها و تیمهای ملی ویژگیهای روانی- اجتمایی تقویت میشوند). اگر چه مطالعات زیادی در مورد ویژگیهای فیزیولوژیک و آنتروپومتریک ورزشکاران رشتههای ورزشی مختلف وجود دارد. (Bayios et al, 2006)
به هر حال مطالعات کمی در مورد نیمرخ فیزیولوژیک و آنتروپومتریک بازیکنان والیبال و مقایسه آن با بازیکنان هندبال وجود دارد. (Eston et al, 2006)
اهداف تحقیق به دو بخش:
1-هدف کلی 2- هدف اختصاصی تقسیم میشود.
بررسی و مقایسه تاثیر ابعاد آنتروپومتریک اندام فوقانی بر قدرت دست برتر والیبالیستها و هندبالیستهای دختر نوجوان شهرستان دامغان
1 -بررسی تاثیر گستردگی انگشتان بر قدرت دست
2-بررسی تاثیر ابعاد دست بر قدرت دست
3-بررسی تاثیر طول انگشتان بر قدرت دست
4-بررسی تاثیر پارامترهای محیطی بر قدرت دست
هدف کاربردی: در نظر گرفتن ابعاد آنتروپومتریک در کنار سایر عوامل به عنوان عاملی جهت استعداد یابی و مقایسه قدرت دست هندبالیستها و والیبالیستها
به دو بخش فرض کلی و فرضیههای اختصاصی تقسیم میشود:
فرض کلی: ابعاد آنتروپومتریک اندام فوقانی بر قدرت دست و الیبالیستها و هندبالیستهای دختر نوجوان شهرستان دامغان تاثیر دارد و قدرت دست والیبالیستها از هندبالیستهای مورد تحقیق حاضر بیشتر است.
Talent
Speed
Power

Ballance
Action&Reaction time
Neuro-muscularcoordinan
Physical Fitness
Cardio-Pulmonary Endurance
Muscular strenght
Muscular Endurance
Flexibility
Body composition
، خصوصا در شکل موسیقی به عنوان قسمتی از آموزش انسان ها و فرهنگ های مختلف، امری مهم تلقی می شود. در آمیختگی این حرکت های ورزشی به موسیقی و اشعار و ترانه های موزون و آهنگین، بر اثربخشی این روش در کار با کودکان می افزاید. موسیقی بر شکل پذیری و فعالیت قشر مغز تاثیر قابل توجهی دارد و از آن جا که در کودکان با اختلالات یادگیری، راه های حسی مختلفی که بخشی از آن ناشی از محدودیت های عصب شناختی است، وجود دارد؛ استفاده از موسیقی و ریتم در قالب بازی و ورزش های حرکتی موزون به طور همزمان سبب افزایش و ازدیاد شاخه های عصبی می گردد. به عبارتی، تحریک حسی طولانی مدت، باعث افزایش سیناپس های مغزی شده و در نهایت، به ادراک حسی در سطوح بالا می انجامد (19). حرکات یا تمرینات ریتمیک، یکی از روش های تمرینی مورد علاقه کودکان و به ویژه نوجوانان است. این حرکات و فعالیت ها، ذاتی هماهنگ دارند و اجرای صحیح آن ها نیازمند اجرای منظم حرکات مختلفی با توالی های مشخص است. از آن جا که این حرکات اغلب با موسیقی های شاد و به صورت دسته جمعی انجام می گیرد، افراد انگیزه بیشتری برای شرکت در آن دارند ( 43 ).
بین شناخت و موسیقی ارتباط وجود دارد، چی هو و چون ( 2003) حرکات ریتمیک نظام مند و منظم را در پردازش حافظه مؤثر می دانند. کولیر و لوگان(2000) نیز بر این باورند که عملکرد حافظه کوتاه مدت با بهره گیری از تحریکات موزون شنیداری متناوب، بهتر از زمانی است که تحریکات بینایی به کاربرده می شود. گفته می شود موسیقی از راه تصویرسازی ذهنی، تقویت حافظه را به دنبال دارد ( 45). میربها نیز به نقل قول از گاردنر بیان می کند که موسیقی را می توان به عنوان یکی از عوامل سازمان دهندۀ فرآیندهای شناختی کودکان مطرح کرد ( 53). مطالعات مختلفی عملکرد شناختی و انعطاف پذیری مغز را با ورزش و فعالیت های حرکتی مرتبط می دانند. در آمیختگی این حرکت های ورزشی به موسیقی و اشعار و ترانه های موزون و آهنگین بر اثر بخشی این روش در کار با کودکان می افزاید (39).
یکی دیگر از روش های حرکت درمانی که در سال های اخیر مورد توجه متخصصین ورزشی قرار گرفته است و به طور وسیعی در حال فراگیر شدن می باشد، ورزش پیلاتس است. پیلاتس در سال ۱۹۳۰، توسط ژوزف پیلاتس پایه گذاری شد. این ورزش شامل تمرین هایی است که روی پیشرفت انعطاف و قدرت در تمام اندام های بدن تمرکز دارد، بدون آن که عضلات را حجیم کند، یا آن ها را از بین ببرد. این ورزش، مجموعه ای از تمرینات تخصصی و ترکیبی از هردو عنصر جسم و ذهن است. در واقع ورزش پیلاتس یک روش مناسب برای تمرین آگاهی ذهن- بدن و کنترل حرکات وضعیتی است (33). از مزایای گسترده پیلاتس می توان افزایش قدرت عضلانی، استقامت قلبی عروقی، انعطاف پذیری، توجه و تمرکز، حس عمق، کنترل بدن و از همه مهم تر، به وجود آوردن یک اثر ذهن و بدن نام برد (80). تحقیقات نشان دادند که این شیوه تمرینی سبب افزایش ترشح سروتونین، که یکی از میانجی های عصبی مهم و اثرگذار بر عملکرد مغز است، می شود (24).
تحقیقات زیادی درباره اثر تمرینات ایروبیک و پیلاتس به صورت مجزا صورت گرفته است، ولی بر اساس یافته های محقق تحقیقی در خصوص مقایسه تاثیر این دو نوع تمرین بر عملکردهای شناختی دیده نشده است. لذا این پژوهش یافتن پاسخ سؤالات زیر را به دنبال خواهد داشت:

سال های اول کودکی برای همه کودکان سال های سرنوشت ساز است، اما برای کودکی که از نظر فیزیکی، رفتاری، رشدی یا خصوصیات یادگیری انحراف هایی از هنجار دارد، این سال ها تعیین کننده تر و حساس تر است. یافته های پژوهشی متعدد این نکته را تایید می کند که سال های اول زیر بنای یادگیری در سراسر زندگی است. اگر در خلال این سال های سرنوشت ساز فرصتی برای رشد ذهنی و هیجانی کودکان فراهم نشود، زمان گرانبهای یادگیری برای همیشه از دست می رود (20).
از آن جا که دانش آموزان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور در دستیابی به اهداف نظام آموزشی، نقش و جایگاه ویژه ای دارند، بنابراین توجه به این قشر از جامعه از لحاظ آموزشی و سلامت جسمانی- روانی، موجب باروری و شکوفایی هر چه بیشتر نظام آموزشی جامعه می گردد (42).
با توجه به اهمیت برنامه ریزی های لازم جهت کاهش مشکلات این قبیل از کودکان و عوارض و پیامدهای منفی از کاهش سلامت روانی آن ها به عنوان نیروهای جوان، فعال و آینده ساز کشور ، و با توجه به این که این گروه با وجود آن که در اکثر مواقع از هوش طبیعی برخوردارند، نمی توانند پیشرفت تحصیلی مطلوبی داشته باشند و در نهایت یا به سختی به تحصیل ادامه می دهند و یا ترک تحصیل می کنند، که این به نوبه خود، صدمات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و عاطفی- روانی بسیاری برای ایشان و جامعه به دنبال دارد, درمان به موقع و مداخله فشرده هم برای کودکان دچار ناتوانی , هم برای خانواده های آنان و هم برای جامعه مزایایی دارد. از آن جمله:
1- عملکرد شناختی تعدادی از کودکان را افزایش می دهد.
2- در تمامی زمینه های رشد (جسمانی ، شناختی ، زبان و گفتار ، روانی اجتماعی ،خودیاری و….) پیشرفت های چشمگیری ایجاد می کند.
3- از ناتوانی های ثانویه جلوگیری می کند .
4- تنش خانواده را کاهش می دهد.
5- وابستگی را کاهش می دهد
6- از نیاز به خدمات آموزش ویژه در سن مدرسه می کاهد.
7- در هزینه های بنیادی بهداشت و آموزش ملی و اجتماعی صرفه جویی می کند (25).
با توجه به این که پژوهشگران بیشتر به بررسی تاثیر فعالیت های ورزشی ریتمیک بر افراد سالم پرداخته اند. و همچنین برخی پژوهشگران تمرین و فعالیت های ریتمیک، را از جنبه تاثیری که بر وجوه گوناگون زندگی اجتماعی می گذارد مورد مطالعه قرار داده اند. برخی دیگر آن را از منظر اثر گذاری بر رشد عاطفی مطالعه کرده اند. اما آن جنبه ارزیابی که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است تاثیر فعالیت های حرکتی ریتمیک بر عملکرد شناختی کودکان به ویژه کودکان دارای اختلال یادگیری است. همینطور علی رغم مزایای تمرینات پیلاتس و نقش مهمی که می توانند بر سلامت جسمانی و روانی ایفا کنند از لحاظ پژوهشی در ایران بیشتر بر جنبه تاثیرات آن بر کمر درد پرداخته شده است و اثرات این تمرینات بر عملکرد های شناختی مورد توجه کافی قرار نگرفته است. همچنین به علت وجود باورهاى منفى و غلط مبتنی بر این که درس تربیت بدنی، درسی تفننی و حاشیه ای است، بسیاری از دانش آموزان از فواید فراوان توسعه ی عصبی بر اثر ورزش، محروم مانده اند.
لذا با توجه به اهمیت موضوع و از طرفی نبود مطالعات کافی در این زمینه ا نجام پژوهشی که بتواند با انجام مداخلات مناسب در زمینه ی رشد وبهبود هرچه سریع تر عملکرد های شناختی در کودکان دارای اختلال یادگیری گام نهد؛ ضروری به نظر می رسد.
بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی کودکان دارای اختلال یادگیری
فرضیه، اساس و پایه هر تحقیقی را تشکیل می دهد. در ذهن محقق حدسیاتی شکل می گیرد و محقق بدنبال یک مساله ناشناخته حرکت می کند. فرضیه، جهت دهنده فعالیت های پژوهشگر است (18).
بر این اساس فرضیه هایی در این تحقیق مورد آزمایش قرار گرفته است:
– Learning Disruption
– Samuel Kirk
– Diagnostic and Statistical Manual
-Tanner
– Centers for Disease Control and Prevention
– Kfart
–Hartmann
– Jean Ayers
– Rhythm
– Chyhv and Chvn
– Kvlyr & lvgan
– Gardner
ت کودکان و نوجوانان CP ضعیف هستند و تردیدی مبنی بر ضعف عضلانی در اندام های تحتانی این کودکان وجود ندارد (36). یک تصور منطقی و معقول این که عضلات ضعیف قادر به تقویت هستند و یک دامنه و قلمرویی برای تقویت آن ها وجود دارد (15). پس چرا نتایج با ثبات و اثربخشی در مورد اثرات تمرینات مقاومتی فزاینده بر وضعیت تندرستی کودکان CP به دست نیامده است؟ برای توانایی کسب افزایش نگرش در این زمینه ما باید محتوای مداخلات این مطالعات را بررسی کنیم. توضیح احتمالی برای نبود اثرات مثبت این گونه تمرینات بر وضعیت تندرستی ممکن است نقص و کاستی های روش شناسی، طرح های مطالعاتی ناقص، تفاوت در روش برنامه های تمرینی و همچنین تغییرات زیاد در ویژگی های تمرینی مانند نوع تمرین، شدت تمرین و دوره تمرین به عنوان عناصر کلیدی PRE باشد. دلیل و توضیح احتمالی دیگر برای عدم بهبود توانایی جابجایی و کارکرد حرکتی درشت در این مطالعات ممکن است این باشد که بهبود قدرت برای بهبود توانایی جابجایی و کارکرد حرکتی درشت کمتر از آن مقداری بوده که بتواند این کارکردها را افزایش و یا این که تعداد عضلات به منظور افزایش قدرت محدود بوده است(33).
ویژگی تمرین:
در اکثر مطالعات انجام شده از تمرینات چند مفصله (مانند بالا رفتن جانبی، نشستن به ایستادن، اسکات و …) نسبت به تمرینات تک مفصله (مانند اکستنشن زانو) به منظور تقویت عضلات ضعیف شده کودکان CP استفاده شده است (33، 34). با توجه به دستوراالعمل های تمرینات مقاومتی افزایش قدرت باید با استفاده از ترکیب تمرینات تک مفصله – چند مفصله و انقباضات کانسنتریک – اکسنتریک انجام شود (30). بنابراین ممکن است تمرین مقاومتی شامل فقط تمرینات چند مفصله دارای اثربخشی محدودی بر تقویت عضلات بسیار ضعیف شده باشد، زیرا تغییرات در عملکرد تکلیف ممکن است به منظور جبران بسیاری از عضلات ضعیف شده رخ دهد (37). بنابراین در تحقیق های انجام شده، تمرین هایی که به طور مداوم یک گروه عضلانی خاص را تقویت کند، وجود ندارد. علاوه بر این، در اکثر این تحقیقات از اصول ویژگی تمرین استفاده نشده و بیشتر تمرینات انجام شده بر عضلات اکستنسور متمرکز بوده که باعث محدودیت اثر بخشی این گونه تمرینات بنابراین در تحقیق حاضر از تمرینات تک مفصله و چند مفصله و اصول ویژگی تمرینی مناسب استفاده شده است تا اثربخشی این گونه تمرینات افزایش یابد.
شدت تمرین:
شدت تمرین (بار تمرینی) و حجم تمرین (تکرار) به منظور تقویت عضله مهم می باشد. با این وجود شدت تمرین شاید به منظور طراحی برنامه های تمرین مقاومتی دارای اهمیت بیشتری باشد، به دلیل این که شدت تمرین محرک اصلی برای تغییرات در قدرت عضلانی می باشد. در اکثر تحقیقات انجام شده از شدت های تمرینی %50 -20 تکرار بیشینه استفاده شده است. بر طبق دستورالعمل NSCA، شدت تمرین به منظور افزایش قدرت عضلانی باید بین % 85 – 35 تکرار بیشینه باشد (30). با توجه به وزنه های کم (از نظر وزن) استفاده شده در این تحقیق ها مشخص می شود که تمرینات دارای شدت پایینی بوده است (34). بر اساس شواهد موجود، مدت تمرین باید به اندازه کافی طولانی و دارای شدت بالای مناسبی باشد تا امکان به حداکثر رساندن سازگاری عصبی و هایپرتروفی عضله ممکن شود (29). بنابراین در تحقیق حاضر از شدت تمرینی بر اساس دستورالعمل NSCA استفاده شده است.
مدت (دوره) تمرین:
در اکثر این تحقیقات مدت تمرین بین 10- 5 هفته بوده و نشان دهنده این است که پروتکل تمرینی بر اساس دستورالعمل NCSA نبوده است (34). بر طبق دستورالعمل NCSA یک برنامه تمرینی مقاومتی باید بین 20 – 8 هفته به طول بینجامد (30). بر اساس شواهد موجود، مدت تمرین باید به اندازه کافی طولانی باشد تا امکان به حداکثر رساندن سازگاری عصبی و هایپرتروفی عضله ممکن شود (29). بنابراین در تحقیق حاضر مدت تمرین 12 هفته در نظر گرفته شده تا با اصول مربوط به سازگاری و افزایش قدرت همخوان باشد.
زمینه (محیط) تمرین:
در اکثر تحقیقات قبلی، پروتکل های تمرینی به صورت ثابت بوده و حرکات به صورت انفرادی انجام شده است. همچنین برنامه های تمرینی آن ها به گونه ای نبوده که که باعث لذت بردن کودکان و افزایش انگیزه کودکان از محیط تمرین در جهت حداکثر مشارکت تمرینی شود (33، 34). براساس شواهد موجود، شرکت کنندگان باید به طور کافی مشارکت کامل و تلاش بیشینه ارادی در طول تمرین داشته باشند (38). بر طبق مدل ICF یک از عوامل اثرگذار بر وضعیت تندرستی کودکان CP عواملی فردی می باشد. این عوامل می تواند شامل لذت بردن از تمرین و داشتن انگیزه بالا جهت حداکثر مشارکت تمرینی باشد. لذت بردن از تمرین به دلیل این که می تواند باعث بهبود پایداری و دنبال کردن تمرین شود، بسیار مهم تلقی می شود (38). انگیزش یک انرژی روانی ذاتی یا نیرویی است که سطح پافشاری ما را به منظور دنبال کردن تکالیف یا فعالیت های چالشی جهت می دهد. با توجه به این کودکان cp به منظور انجام فعالیت های بدنی انگیزش کمی دارند، بنابراین فراهم کردن یک محیطی که باعث افزایش انگیزش به منظور درگیری در هر کدام از کارهای درمانی (بازتوانی) یا فعالیت های معنی دار روزانه و همچنین باعث اثر بخش تر شدن برنامه های درمانی شود، ضروری می باشد(39).
یکی از تمریناتی که می تواند باعث افزایش لذت بخش تر کردن تمرین شود و انگیزه شرکت کنندگان جهت مشارکت کامل در برنامه های تمرین مقاومتی را افزایش دهد، تمرینات مقاومتی گروهی می باشد. این گونه تمرینات باعث حمایت و پشتیبانی و انگیزش به منظور افزایش قدرت و استقامت عضلانی، انعطاف پذیری، آمادگی قلب – عروقی، ترکیب بدن و هر مهارت های حرکتی مرتبط با حوزه های آمادگی جسمانی مرتبط با سلامت می شود. در مجموعه تمرینات گروهی می توان از موسیقی برای تحریک و انگیزش شرکت کنندگان و افزایش تجربه تمرینی استفاده نمود (40). موسیقیی که اثرات مثبت را تحریک و باعث افزایش لذت شود احتمالاً باعث افزایش سطح پایبندی (دنبال کردن) تمرین می شود (41). یک عامل انرژی زایی به عنوان یک تاثیر بیرونی با توانایی افزایش ظرفیت بدن و نیروی ذهنی با حذف علایم خستگی تعریف می شود که موسیقی نیز به عنوان یکی از این کمک های انرژی زایی می باشد (42, 43). بنابراین عدم توجه به عوامل روانشناختی ذکر شده می تواند از دلایل اثربخش نبودن تمرینات مقاومتی بر سطح تندرستی کودکان CP باشد. در تحقیق حاضر از تمرینات مقاومتی فزاینده به شیوه گروهی و همراه با موسیقی مهیج به منظور لذت بخش تر کردن تمرین و افزایش انگیزه جهت حداکثر مشارکت استفاده شده است.
در تحقیق حاضر از تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقی استفاده شده است تا یک محیط انگیزشی و لذت بخش به منظور اثربخش تر کردن تمرینات مقاومتی فراهم آورده شود (44, 45). در این تحقیق اثر بخشی یک برنامه تمرین مقاومتی نسبتا” طولانی که مبتنی بر اصول PRE و تکالیف کارکردی ویژه و از همه مهمتر در تعامل با همسالان در مدرسه می باشد بر وضعیت تندرستی کودکان CP مورد ارزیابی قرار گرفته شده است.
بنابراین محقق در این تحقیق به دنبال پاسخگویی به سوالات زیر می باشد :
1- آیا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی قدرت عضلانی کارکردی اندام تحتانی کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک را افزایش می دهد؟
2- آیا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی توانایی راه رفتن وکارکرد های حرکتی درشت کودکان مبتلا به فلج مغزی اسپاستیک را افزایش می دهد؟
3- آیا تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی اسپاستیک را افزایش می دهد؟
با توجه به تحقیقات انجام شده، در مورد تاثیر تمرین مقاومتی فزاینده بر وضعیت تندرستی (قدرت عضلانی،کارکرد حرکتی درشت و توانایی راه رفتن) کودکان فلج مغزی نتایج متناقض وجود دارد (30, 32, 33, 46) . نقص های روش شناسی، طرح های مطالعاتی ناقص و عدم استفاده از یک پروتکل تمرینی متناسب با اصول تمرین مقاومتی (32, 47, 48) مانند ویژگی تمرین، شدت تمرین و مدت تمرین باعث شده که محققان به نتایج جامع و اثر بخشی در مورد تاثیر این گونه تمرینات بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دست پیدا نکنند (49, 50) . با توجه به این که داشتن انگیزه و لذت بردن از محیط تمرین جهت حداکثر مشارکت تمرینی و اثرگذاری بیشتر این گونه تمرینات ضروری می باشد، هیچ کدام از تحقیقات مربوط به تمرینات مقاومتی یک محیط دارای جو انگیزشی و حمایتی را به منظور افزایش مشارکت کودکان جهت انجام تمرینات فراهم نکرده اند. بنابراین استفاده از تمرین مقاومتی گروهی با ضمیمه موسیقایی احتمالاً می تواند باعث بهبود شرایط تمرینی و اثر بخش تر شدن تمرینات مقاومتی بر وضعیت تندرستی شود. با توجه به این که کودکان به منظور انجام تمرینات نیاز به انگیزه بالایی دارند، بنابراین تحقیق در مورد تاثیر تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی بر وضعیت تندرستی کودکان CP وجود ندارد.
ضعف عضلانی به عنوان یک اختلال شایع در افراد CP با فعالیت و کارکرد حرکتی درشت ارتباط دارد (51). کودکان CP به خاطر آسیب هایی مانند ضعف و اسپاسم عضلانی در انجام فعالیت هایی نظیر راه رفتن و دویدن مستقل دچار مشکل می شوند که میزان مشارکتشان را در فعالیت جسمانی و اجتماعی روزانه محدود می کند (19, 20) . بنابراین تمرین های مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی می تواند به افزایش قدرت عضلات اندام های تحتانی، کارکرد حرکتی درشت و به دنبال آن ها مشارکت در فعالیت های جسمانی روزانه کودکان CP کمک کند.
CP بزرگترین گروه تشخیصی تحت درمان در توانبخشی کودکان می باشد. در سراسر جهان در هر سال تقریبا” یک در پانصد کودک متولد شده مبتلا به CP هستند که آن را به عنوان شایع ترین اختلال جسمانی در کودکان تبدیل کرده است (26). با این شیوع، برنامه های مداخله ای مناسب (تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی) می تواند به کنترل پیشرفت بیماری، بهبود کارکردها و ساختار های بدنی (قدرت عضلانی) کمک کند.
کودکان با فلج مغزی اسپاستیک خفیف در سن مدرسه می توانند به صورت مستقل راه بروند اما توانایی راه رفتن آن ها نسبت به همسالان سالم کمتر می باشد (48) که با افزایش سن مشکلاتی را برای این افراد به وجود می آورد که به از دست رفتن توانایی راه رفتن منجر می شود (52, 53). از این رو مداخله ی موثر (تمرینات مقاومتی فزاینده گروهی) برای کودکان فلج مغزی خفیف به منظور حفظ یا بهبود توانایی حرکت در سن مدرسه و همچنین جلوگیری از دست رفتن توانایی راه رفتن در سنین بالاتر دارای اهمیت می باشد (49).
کودکان با ناتوانی های جسمانی به دلیل محدودیت های ساختار،کارکرد بدنی و فعالیت های حرکتی در زندگی روزانه با خطر تجربه محدودیت هایی مواجه هستند که به منظور مشارکت در فعالیت های اوقات فراغت با مسکلاتی روبرو هستند (8). این کودکان نسبت به همنوعان سالم خود در فعالیت های اوقات فراغت مشارکت کمتری فعالیت های آن ها اغلب مبتنی بر خانه، غیرفعال و دارای تنوع کم می باشد. سطوح پایین فعالیت بدنی بزرگترین نگرانی برای کودکان دارای اختلال می باشد (54) و تعدادی از مطالعات نشان داده اند که کودکان CP در مقایسه با کودکان نرمال از سطوح پایین تر فعالیت بدنی برخوردار می باشند (8). بنابراین طراحی چنین برنامه های مداخله ای برای کودکان CP که از نظر کارکردی در خطر هستند می تواند به افزایش مشارکت آن ها در فعالیت بدنی کمک کند.
افزایش فعالیت جسمانی در سنین اولیه مدرسه کودکان CP (12-6 سال) ممکن است دارای اهمیت ویژه ای باشد، به دلیل این که الگوهای فعالیت جسمانی کسب شده در دوران سال های کودکی، اساس انتخاب شیوه زندگی را در دوران بزرگسالی فراهم می کند (55). بنابراین طراحی تمرینات مقاومتی گروهی می تواند باعث افزایش سبک زندگی فعال، عدم وابستگی، ظرفیت انجام کار و کاهش خطر های سلامتی شود تا در آینده نیاز برای رفتن به آسایشگاه کاهش یابد (11).
به دلیل بسیاری از چالش های مربوط به معلولیت جسمی مزمن (درد، فقدان آگاهی یا اطلاعات و امکانات ناکافی)، حفظ عملکرد جسمانی و توانایی راه رفتن در نوجوانان فلج مغزی مشکل است. با توجه به این که میل به تحرک مستقل یکی از چالش های مربوط به جامعه جوانان فلج مغزی است (56)، اهمیت طراحی تمرینات مقاومتی گروهی که بتواند انگیزه مشارکت در فعالیت بدنی این جامعه را بالا ببرد به طور فزاینده بیشتر می شود.
درک اثرات جامع تمرینات مقاومتی فزاینده می تواند راهنمایی و دستورالعمل هایی را برای مطالعات و تمرین های بعدی این کودکان فراهم کند. از همه مهم تر، این اطلاعات ممکن است به منظور روشن شدن و پی بردن به اثرات واقعی تمرینات ورزشی مقاومتی فزاینده بر تقویت عضلانی، کارکرد های حرکتی درشت و همچنین تعیین برنامه های تمرینی و شناسایی دستورهای تمرینی مانند مدت، شدت، حجم و تواتر تمرین به منظور گنجاندن این گونه تمرینات در برنامه های ورزشی و نوتوانی کودکان CP دارای اهمیت می باشد. علاوه بر این، کاربردهای بالینی این تحقیق می تواند به اصلاحات بیشتر در برنامه های تقویتی عضلانی کودکان CP کمک کنند.
با توجه به مقدار هزینه های مراقبتی که در طول زندگی برای افراد CP نیاز می باشد، طراحی برنامه تمرین مقاومتی گروهی می تواند به بهبود ساختارها و کارکردهای بدن، کارکرد حرکتی درشت و مشارکت در فعالیت بدنی اوقات فراغت کمک کند و به دنبال آن هزینه های مراقبتی این افراد را کاهش دهد.
پس از افزایش رشد و نمو در کودکی، افراد با CP ممکن است که هنگام حرکت به سمت نوجوانی اولیه کاهش در عملکرد حرکتی درشت را نشان دهند (57). بعضی از مطالعات کاهش در تعداد افراد فلج مغزی که بعد از سن 18 سالگی راه می روند را گزارش کرده اند. با توجه به این که بعضی از این افراد قبل از این سن توانایی راه رفتن مستقل را داشتند، ولی به دلیل عدم برنامه های مداخله ای مناسب توانایی راه رفتن آن ها از بین رفته است (58-60). بنابراین برنامه های مقاومتی گروهی به منظور حفظ قدرت عضلانی، عملکرد حرکتی و توانایی راه رفتن در سنین بعدی زندگی دارای اهمیت زیادی می باشد.
تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
1- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر قدرت عضلانی کارکردی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
2- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر توانایی راه رفتن کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
3- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر کارکردهای حرکتی درشت کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
4- تعیین تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک
12هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر وضعیت تندرستی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
1- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر قدرت عضلانی کارکردی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
2- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر توانایی راه رفتن کودکان مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
3- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقیایی بر کارکردهای حرکتی درشت کودکان مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
4- 12 هفته تمرین مقاومتی فزاینده گروهی با ضمیمه موسیقایی بر سطح مشارکت در فعالیت های ورزشی کودکان فلج مغزی دایپلژی اسپاستیک تاثیر دارد.
1-6-1 محدودیت های تحت کنترل
. Motor development
. Task
. Biological
. Enviromental
. Cerebral palsy
. Non progressive
. Spasticity
. Spastic diplegic
. Gross motor function

. International classification of function
. Body function and structure
. Activity
. Participation
. Progressive resisstance exercise
. Group resisstance exercise
1.American College Strength manual
.National Strength and Conditioning Association
. Type of exercises
. Single-joint exercises
. Multi-joint exercises
. Concentric contractions
.Eccentric contractions
. Intensity
. Volume
. Duration
. Exercise setting
.Motivation
.Ergogenic effect
ن پرسشی که در تحقیق حاضر به دنبال بررسی آن هستیم این است که آیا تفاوت های فردی (ترجیح افراد) در انتخاب کانون توجه، در برتری و شاید اثر بخشی آن برای انواع تمرکز ها تاثیر دارد؟ در مطالعات قبلی که هدف تعیین این مطلب بود که آیا یادگیرندگان به اثر بخشی تمرکزهای مختلف حساس می باشند اگر به آنها این شانس را بدهیم که به طور مستقیم مقایسه شوند؟ در مطالعات این انتخاب در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفت تا تمرکزهای درونی یا بیرونی را که خود ترجیح می دهند انتخاب کنند. به عبارت دیگر از شرکت کنندگان خواسته شد تا خود اعلام نمایند که کدام نوع از تمرکزها برای آنها بهتر می باشد و نتایج نشان داد که افراد تمرکز بیرونی را نسبت به درونی ترجیح میدهند (12). در مورد اینکه افراد در حین اجرا بیشتر کدام نوع از تمرکز بیرونی را ترجیح میدهند انتخاب کنند تنها یک مطالعه توسط مک کی و ولف صورت گرفته است که نشان دادند افراد تمرکز دیستال را نسبت به تمرکز پروگزیمال ترجیح می دهند (28). اما با توجه به اینکه تنها یک مطالعه در این زمینه انجام شده است هنوز اثر نوع ترجیح فرد در تمرکز بیرونی بر اجرا ثابت نشده است. در حالی که اثرات مسافت توجه بیرونی و الگو ترجیهی مبهم می باشد ما در این تحقیق به دنبال این موضوع هستیم که آیا اثر فاصله بر اجرا به تمرکز ترجیهی فرد بستگی دارد یا به طور ضمنی تر افراد مبتدی برای اجرا بهینه، تمرکز بیرونی دور را در مقابل تمرکز بیرونی نزدیک ترجیح می دهند انتخاب کنند یا برعکس.
سومین پرسشی که در تحقیق حاضر به دنبال پاسخ گویی به آن هستیم این است که آیا ارتباطی در سطح عصبی عضلانی به وجود می آید که بتواند تفاوت های عملکردی تحت شرایط تمرکزهای مختلف بیرونی را پاسخ دهد؟ طبق فرضیه عمل محدود سازگاری به توجه بیرونی باعث کارایی حرکت بیشتر شده و فعالیت عضلانی (EMG) کاهش مییابد. همواره تحقیقات نشان داده اند تمرکز بیرونی باعث کاهش فعالیت عضلانی نسبت به تمرکز درونی می شود (29)، اما مطالعه ای روی اثر مسافت و الگو فعال شدن EMG عضلات انجام نگرفته است و اینکه اگر طبق فرضیه عمل محدود تکیه بر تمرکز بیرونی باعث کارایی بیشتر و اقتصاد حرکت در اجرا نسبت به تمرکز درونی می شود، آیا الگو فعال شدن عضلات در اثر مسافت توجه متفاوت است؟ به بیان دیگر کدام نوع از تمرکز بیرونی (دور یا نزدیک) باعث کاهش فعالیت عضلانی، کارایی و اقتصاد حرکتی بیشتری در اجرا می شود.
در نهایت با توجه به مطالب ذکر شده، تلاش تحقیق حاضر در جهت پاسخ گویی به چند پرسش اساسی است: اول اینکه آیا بین دستورالعمل های فواصل گوناگون تمرکز توجه بیرونی در اجرا مهارت حرکتی افراد مبتدی تفاوتی وجود دارد؟ دومین سوال تحقیق حاضر این است که آیا تفاوت های فردی در انتخاب کانون توجه بیرونی و ترجیح افراد در برتری و شاید اثر بخشی آن بر انواع تمرکزها تاثیر دارد؟ سومین سوال تحقیق حاضر این است که آیا ارتباطی در سطح عصبی عضلانی به وجود می آید که بتواند تفاوت های عملکردی که تحت شرایط تمرکزهای بیرونی مختلف به وجود می آید را پاسخ دهد؟ پژوهش حاضر در راستای فرضیه های ذکر شده و پاسخ گویی به سوالات مطرح شده فوق انجام گرفته است.
در حال حاضر شواهد برای برتری تاثیر کانون توجه دور از بدن نسبت به کانون توجه نزدیک به بدن فقط به تعداد کمی از مطالعات و مهارت ها (گلف، صفحه تعادل، پرتاب دارت) محدود شده و در زمینه انتخاب کانون توجه بیرونی ترجیحی افراد در حین اجرا تنها یک مطالعه توسط مک کی و ولف (2012) انجام شده است (28). به دلیل کمبود تحقیقات و به اثبات نرسیدن اثر ترجیحی تمرکز بیرونی و مبهم بودن اثر مسافت تمرکز بیرونی بر اجرا نیاز به تحقیقات بیشتری در این زمینه می باشد (5). در مطالعات قبلی یک مشکل بالقوه این بود که ترجیحات اجرا کننده ممکن است مبتنی بر بازخورد در مورد نتیجه ای از عمل باشد، به این معنی که افراد ممکن است کانون تمرکزی (به عنوان مثال بیرونی) را ترجیح داده اند، که منجر به عملکرد موثرتر شده است. پس نیاز می باشد اجرای شرکت کنندگان در شرایطی که هیچ آگاهی از نتیجه اجرا برای آنها فراهم نشده است سنجیده شوند تا نتایج مربوط به اثر بخشی کانون تمرکز توجه با دقت بیشتری بررسی شود. تمام مطالعات در مورد الگوی فعال شدن عضلات در وضعیت های مختلف کانون توجه، مربوط به برتری کانون توجه بیرونی در مقابل کانون توجه درونی و کاهش فعالیت عضلانی در حین اجرا و اقتصاد حرکت بهتر می باشد. اما مطالعه ای در مورد اثر مسافت توجه بیرونی، انواع مختلف توجه بیرونی و الگوی فعال شدن EMG عضلات صورت نگرفته است پس نیاز به انجام مطالعه در این زمینه و مشخص کردن کارایی بهتر عضلانی و اقتصاد حرکت در اجرا با توجه به مسافت و نوع تمرکز بیرونی می باشد (29).
تمرکز توجه فرد می تواند اثر معنادار و چشمگیری روی اجرا مهارت حرکتی داشته باشد. هنگامی که فردی مهارتی را اجرا می کند تمام چیزهایی که توجه وی را معطوف می کند، تعیین کننده چگونگی روانی و سیالی حرکت، همسانی حرکت، دقت پاسخ و در نهایت نحوه اجرای مهارت می باشد (5). دانستن اینکه به چه چیز توجه شود، چگونه بنا بر نیاز توجه از یک مساله به مساله دیگر معطوف گردد و دانستن چگونگی شدت بخشیدن به میزان توجه یا تمرکز یک فرد، مهارت های اساسی برای اجرا و عملکرد مطلوب است. این مهارت ها را می توان به ورزشکاران آموخت و مسئولیت انجام آن با مربیان می باشد (30).
توجه در زمینه های متعددی همچون مربی گری، کاردرمانی و آموزش به کارگرفته می شود. اهمیت توجه در علوم ورزشی به دستورالعمل دهی مربوط می شود. دستور العمل به فرد اجرا کننده برای متکی شدن به موثرترین نوع توجه، باعث بهترین عملکرد در حین اجرا و رسیدن به هدف حرکت با اقتصاد حرکتی بالا می شود. مربی می تواند با آموزش هایی در مورد چگونگی اختصاص دادن ظرفیت توجه به یادگیرنده، بر یادگیری مهارت و عملکرد تاثیر داشته باشد. مربیانی که از این جنبه پیشرفت مهارت آگاه هستند، ممکن است قادر باشند ابزارهای موثرتری برای هدایت توجه کارآموزان بکارگیرند(31). پس شناخت روابط و عوامل زیر بنایی توجه مربی را در هدایت بهتر شاگرد برای رسیدن به هدف حرکت کمک خواهد کرد.
اهداف تحقیق:
هدف کلی:
تعیین تاثیر افزایش مسافت توجه بیرونی و الگوی ترجیحی انتخابی فرد بر دقت اجرا ومیزان فعالیت EMG عضلات.
اهداف اختصاصی:
فرضیه های تحقیق:
فرض کلی:
افزایش مسافت توجه بیرونی و الگوی ترجیحی انتخابی فرد بر دقت اجرا ومیزان فعالیت EMGعضلات در پرتاب دارت تاثیر دارد.
فرضیات اختصاصی:

محدودیت های این تحقیق شامل دو دسته هستند:
محدودیت های تحت کنترل پژوهشگر
محدودیت های غیرقابل کنترل پژوهشگر
. Attention
. Constrained Action Hypothesis
. .Nodal Point Hypothesis
. Electromyography

2- انتظارپیامد و نهایی ورزش برای فرد
3- خودکارآمدی و راههای افزایش آن
4-کارایی گروهی و اعتقاد به توانایی عملکرد گروه
5- یادگیری مشاهده ای و تقلیدی
6 – ایجاد انگیزه و استفاده از تشویق و تنبیه
7- استفاده از امکانات محیطی و آسان نمودن انجام ورزش
8- ایجاد خود تنظیمی و خود پاداشی و خود ارزیابی ، خوکارآمدی
9- تفکر در مورد مضرات ورزش نکردن و استاندارهای اخلاقی خود تنظیمی
نظریه بندورا هم رفتاری و هم شناختی است و عده ای آنها را رفتارگرائی جدید نامیده اند. برای یادگیری و ایجاد انگیزه در کلاس تربیت بدنی نیاز به برنامه آموزشی بر اساس تئوری بندورا احساس می شود . یکی از محدودیت هایی که این تئوری دارد این است که کاربرد آن برای کودکان و نوجوانان مناسب است و برای پژوهش حاضر این محدودیت مطرح نیست . هدف از این پژوهش مداخله آموزش شناختی اجنماعی بر اساس تئوری بندورا در ساعت درس تربیت بدنی بر انگیزه ورزشی دانش آموزان است .
1-3 اهداف تحقیق
1-3-1هدف کلی
تاثیر برنامه آموزشی شناختی اجتماعی بر انگیزه ورزش دانش آموزان دختر در ساعت درس تربیت بدنی
1-3-2 اهداف فرعی :
1-4 ضرورت و اهمیت تحقیق
در حال حاضر دانش آموزان به بازیهای رایانه ای و تماشای تلوزیون روی آورده اند . و برای فعالیت های ورزشی کمتر علاقه نشان می دهند . از طرف دیگر زنگ تربیت بدنی در مدارس زنگ آموزش مهارتهای حرکتی و سازگاریهای روان شناختی است . هدف از درس تربیت بدنی ایجاد یادگیری پایدار در فعایت بدنی برای زندگی سالم تا پایان عمر است . ولی موانع فراوانی از رسیدن به این هدف دانش آموزان را باز می دارد و نداشتن انگیزه ورزش مهمترین مانع است . و مشکل بی انگیزگی در زنگ ورزش دلایل متعددی دارد ، یکی از آنها نحوه آموزشهای تربیت بدنی است و اگر این آموزشها براساس ویژگیهای شناختی و اجتماعی دانش آموز اجرایی نگردد
شرکت در فعالیتهای ورزشی به نحو چشم گیری کاهش می یابد . بعضی از عوامل اجتماعی و محیطی مانند سبک تدریس ،محتوای درس و تشویق بزرگسالان و وبژگیهای فردی و رفتار فرد برانگیزه دانش آموزان موثر است و این عوامل در تئوری شناختی اجتماعی بندورا وجود دارد . از چارچوب تئوریها برای برنامه آموزشی در اکثر مداخلات آموزشی استفاده می شود . تئوری در تدریس راهکارهایی ارائه می کند که برای رسیدن به اهداف آموزشی از پیش تعین شده کمک کننده است . پژوهشیهای کمی از برنامه آموزشی براساس تئوری بندورا در درس تربیت بدنی استفاده کرده است و ضرورت این گونه مداخلات برای ایجاد انگیزه ورزش در درس تربیت بدنی احساس می شود .
1-5 فرضیه
فرضیه این پژوهش عبارت است از:
– Albert Bandura