وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تأثیر ذهن آگاهی بر کارائی بازخورد خود کنترلی در فرایند یادگیری یک تکلیف حرکتی مداوم

 از یک دهه است که مداخله های مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش، با هدف بهبود عملکرد ورزشی و سلامتی روانی ورزشکاران پیشنهاد شده است. براساس شواهد موجود مکانیسم های اساسی مداخله های مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش، کارایی ذهنی را در نتیجه توسعه هوشیاری و پذیرش تجربیات درونی افزایش می دهند. این موضوع دارای پیامد های مهمی برای عملکرد ورزشی می باشد (گاردنر و مور، 2012). طبق نتایج مطالعه بر روی 118 ورزشکار رده بالا، گروه تحت مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش-تعهد نسبت به گروهی که تحت تمرین مهارت های روانی سنتی قرار گرفتند، بهبود بیشتری در عملکرد ورزشی داشتند (گاردنر و مور، 2007). با توجه به نتایج این تحقیق و تحقیقات مشابه (مور، 2003؛ گاردنر و مور، 2006) به نظر می رسد روش مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش-تعهد رویکرد ماندنی برای افزایش عملکرد ورزشی رقابتی می باشد (گاردنر و مور، 2012) و اهمیت و برتری روش های مبتنی بر ذهن آگاهی نسبت به روش های سنتی غیر قابل انکار به نظر می رسد. برای دست یافتن به عملکرد بهینه، ورزشکار ابتدا باید از حالات روانی خود آگاه بوده و به طور ذهن آگاه آن ها را بپذیرد. عملکرد بهینه در وضعیت هایی مانند پریشانی، خستگی و اوضاع نامساعد نیز اتفاق می افتد، به شرط آنکه ورزشکار قادر به پذیرش ذهن آگاه موقعیت باشد و در استراتژی های عملی و هیجانی درگیر شود (بورتلی، برتولو، هانین، و روبازا، 2012). نتایج مطالعه گودینگ و گاردنر (2009) حاکی از این بود که سطح ذهن آگاهی بسکتبالیست های مرد به طور قابل توجهی عملکرد پرتاب آزاد رقابتی آن ها را پیش بینی می کند. دیگر نتایج این مطالعه نشان داد با اینکه رفتار های کلیشه ای پیش از پرتاب جزء مهمی برای پیشرفت در مهارت پرتاب آزاد می باشند، ولی در مورد بسکتبالیست های رده بالا دیگر عوامل مانند تجربه، مهارت و ذهن آگاهی بطور قابل توجهی مهم تر هستند.

 

نتایج مطالعه هولزل و همکاران (2007) نشان داد افزایش تجربه ذهن آگاهی موجب افزایش خطی فعالیت در کورتکس سینگولیت دمی قدامی، کورتکس پیش پیشانی میانی می شود، که این نواحی هر دو به پردازش هیجانات مرتبط هستند. طبق نتایج مطالعه ای بالا بودن میزان ذهن آگاهی با افزایش فعالیت در سه ناحیه اصلی همبستگی دارد: کورتکس پیش پیشانی میانی، کورتکس شکمی-جانبی پیش پیشانی راست و کورتکس شکمی-میانی پیش پیشانی (کرسول، وی، ایسنبرگر، و لیبرمن، 2007). باید توجه داشت که این نتایج با اهداف ذهن آگاهی-شامل درمان حالات هیجانی به منظور افزایش توجه- هم راستا می باشند (مارکس، 2008).

 

علاوه بر ذهن آگاهی بی تردید عوامل زیادی بر کارایی یادگیری مهارت های حرکتی و نحوه اجرای آن ها تأثیر می گذارند. یکی از مهم ترین این عوامل بازخورد است که نقش بسیار مهمی در کنترل رفتار حرکتی و اکتساب مهارت های ورزشی دارد (اشمیت، 1991)، به طوری­که براساس نظر اشمیت و لی (2005) از بین متغیر هایی که طی تمرین بدنی بر یادگیری اثر می گذارند، مهم ترین متغیر بازخورد افزوده ای است که در پایان پاسخ ارائه می شود. بازخورد خبر هایی درباره اجرا و حالت هدف است (اشمیت، 1991). رویکرد تجربی متفاوتی که درباره بهینه سازی ارائه بازخورد در تحقیقات اخیر در زمینه تمرین بدنی استفاده شده، ارائه بازخورد زمانی است که فراگیرنده خود آن را طلب می کند. به این شیوه ارائه بازخورد، بازخورد خود کنترلی گویند (نزاکت الحسینی، موحدی، و صالحی، 1390). محققان روانشناسی شناختی بر این عقیده اند که خود کنترلی سبب ارتقای یادگیری می شود، زیرا فراگیر را در کنترل زمان دریافت بازخورد مرتبط با عملکرد خود، به طور فعال درگیر کرده (چیویاکاوسکی و ولف، 2005) و به شکل مؤثری در فرایند یادگیری فعال می کند و سبب پردازش عمیق تر اطلاعات می شود (اشمیت، 1991). در این مطالعات از گروه دیگری به نام گروه جفت شده استفاده می شود که درست همانند کوشش هایی که گروه خود کنترلی بازخورد دریافت کرده اند به این گروه بازخورد ارائه می شود، اما هیچ کنترلی بر زمان دریافت آن ندارند (چیویاکاوسکی، ولف، دمدیرس، کافر، و تانی، 2008). تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده اند که فرصت دادن به فراگیر در تعیین زمان درخواست بازخورد می تواند برای یادگیری مهارت های حرکتی سودمند باشد. براساس نظر لای، شیا و همکاران (2000) اختیار دادن به فراگیرنده هنگام تمرین، سبب می شود که آزمودنی کوشش های موفق خود را با بازخورد بیرونی که آزمونگر در اختیار او قرار می دهد مقایسه کند و راهبرد های اجرایی موفق را بیابد. این قابلیت سبب می شود که شناسایی درونی خطا و ظرفیت اصلاح آن در کوشش هایی که بازخورد داده نمی شود توسعه یافته و در نتیجه ثبات پاسخ افزایش یابد. بر این اساس، محققان در چندین مطالعه دریافتند که گروه خود کنترلی در مقایسه با گروه جفت شده در مراحل مختلف آزمون عملکردی بهتر داشتند (جانل، باربارا، فرهلیچ، تنانت، و گواراف، 1995؛ چیویاکاوسکی و همکاران، 2008 الف، 2008 ب؛ ولف، 2007). در تحقیق چیویاکاوسکی و ولف (2002)، تکلیف زمانبندی متوالی استفاده شد و به آزمودنی ها در ارتباط با زمان کل حرکت بازخورد داده میشد و نتایج نشان داد آزمودنی های گروه خود کنترلی در مقایسه با جفت شده یادگیری بهتری در آزمون انتقال تأخیری داشتند. این یافته ها نشان می دهد بازخورد خود کنترلی علاوه بر افزایش یادداری مهارت های حرکتی، به موقعیت های جدید یک تکلیف نیز انتقال می­یابد. نتایج تحقیق آن ها نشان داد بازخورد خود کنترلی یک عامل برانگیزاننده است و بیشتر با نیاز آزمودنی ها همخوانی دارد. در مطالعه ای تأثیر بازخورد خود کنترلی و آزمونگر را با استفاده از بازخورد نوار ویدیویی بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت دارت بررسی کردند. نتایج نشان داد که گروه خود کنترلی عملکرد بهتری در شکل و دقت حرکت در مقایسه با گروه آزمونگر داشتند (نوری، عرب عامری، فرخی، زیدآبادی، 2009). همچنین محققان دیگری در تحقیقات خویش به نتایج مشابهی در مرحله یادداری دست یافتند (هارتمن، 2006؛ مک نوین، ولف، کلارسن، 2000؛ پیترسون و کارتر، 2010؛ ولف، 2007، گوئن، 2008). نتایج مطالعه­ ای نشان داد گروه بازخورد خود کنترلی در آزمون اکتساب و یادداری در تکلیف حفظ تعادل بر روی دستگاه تعادل سنج، عملکرد بهتری نسبت به گروه جفت شده داشتند (صفوی همامی، عبدلی، اصلانخانی، و فرخی، 1390).

 

در مورد مکانیسم های اثر بازخورد خود کنترلی، ولف و تول (1999) پیشنهاد کردند که تمرین خود کنترل به سه دلیل ممکن است باعث افزایش یادگیری شود: اولین دلیل، تشویق آزمودنی ها برای رسیدن به مهارتی در سطح بالاتر و آزمودن شیوه های متفاوت حرکت نسبت به زمانی است که تمرین غیر خود کنترل داشته اند. دومین دلیل این است که آزمودنی ها می توانند هنگام عدم اطمینان و تردید در مورد نحوه عمل و یا زمانی که احساس می کنند اجرایشان ضعیف بوده، برای بازگشت به اجرای صحیح و یا برعکس برای تأیید اجرای صحیح خود تقاضای بازخورد نمایند و سومین دلیل این است که آزمودنی­ها می آموزند بازخورد را زمانی که واقعاً به آن احتیاج دارند دریافت نمایند، درحالیکه این موضوع در مورد گروه جفت شده صدق نمی کند. نقش انگیزشی بازخورد خود کنترل یکی دیگر از علل معرفی شده سودمندی بازخورد خود کنترل است. براساس فرضیه لینترن و روسکو (1980) هنگام یادگیری مهارت، تمرکز بر آنچه صحیح اجرا شده است- به ویژه در اوایل یادگیری- به خودی خود برای یادگیری بهینه کافی نیست، در عوض، تجربه ای که فرد در اصلاح خطا به دست آورده است (براساس بازخورد مربوط به خطا) اهمیت ویژه ای برای کسب مهارت دارد. به نظر زیمرمن (2000)، زمانی که خود کنترلی اتفاق افتد، فراگیرنده خود کوشش های تمرینی را به گونه ای هدایت می کند که به پالایش مهارت ها منجر شود و به واسطه آن به ثبات در اجرا دست می یابد. فراگیرنده در این سطح با اتکا به خود نظارتی به ارزیابی الگو های حرکت خویش (شکل مهارت) می پردازد و توجه او به فرایند بیشتر از نتیجه کار است.

 

با نظر بر مکانیسم­های اثر بازخورد خود کنترلی، فرضیه لینترن و روسکو (1980) و نظر زیمرمن (2000) در خصوص این روش، به نظر می رسد لازمه برخورداری از اثرات سودمند روش خود کنترلی توجه مداوم به الگو های حرکتی خویش و فرایند انجام حرکت می باشد؛ این موضوع رابطه تنگاتنگی با مفهوم ذهن آگاهی دارد. از این رو این سوال مطرح می­شود که آیا عوامل فراشناختی، از جمله میزان ذهن آگاهی افراد، در کارایی بازخورد خود کنترلی مؤثر می باشد یا خیر؟

 

1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

 

ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز، استروسال و ویلسون، 1999) به سرعت در حال کسب جایگاه در تمام زمینه­های روانشناسی می باشند، که به عنوان مثال می توان استرس، افسردگی، اضطراب، جنون، اختلالات خوردن و عملکرد کاری را نام برد (بائر، 2003؛ بیرر، روتلین، و مورگان، 2012؛ مور، 2009). با توجه به بنیان های نظری ژرف و شواهد تجربی وسیع ارائه شده توسط این روش های موج سوم، افزایش بسیار سریع در پژوهش و کاربرد های درمانی در این زمینه شگفت آور نیست (برای مثال، کولن، 2008؛ گریسون، 2009).

 

در حال حاضر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در روانشناسی ورزشی نیز نفوذ کرده اند. مفهوم کلی ذهن آگاهی و معنی آن در روانشناسی عمومی و زندگی روزمره، به خودی خود، دلیلی برای بررسی ذهن آگاهی در زمینه ورزشی می باشد. ورزشکاران از کاهش اضطراب، استرس، کمال گرایی (تا حدودی)، نگرانی، نشخوار فکری، و همچنین افزایش تمرکز، سرسختی ذهنی، توجه به تکلیف در حال اجرا، اعتماد بنفس، خود کار آمدی، خود کنترلی و خود تنظیمی، سلامت عمومی و بهزیستی روانی به طور حتم بهره می برند. در حال حاضر این همبستگی ها در دیگر زمینه های روانشناسی بطور اساسی شناسایی شده اند (برای مرور بائر، 2003 را ببینید). در هر حال با اینکه ارتباط بین ذهن آگاهی و یادگیری و تحصیل (لانگر، 2000؛ سالمون و گلوبرسون، 1987؛ لئونارد و هاروی، 2007)، همچنین اثرات مفید مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی در عملکرد ورزشی (گاردنر و مور، ، 2004، 2006، 2007، 2012؛ بیرر، روترین، و مورگان، 2012) مورد توجه قرار گرفته است، ولی اثرات ذهن آگاهی (به عنوان یک ویژگی روانی) بر یادگیری حرکتی به اندازه کافی بررسی نشده است. به علاوه نتایج مطالعات مروری در خصوص اثر بخشی مداخله های روانی سنتی نشان داد هیچ کدام از مداخله های روانی سنتی (شامل هدف گزینی، تصویرسازی، تنظیم انگیختگی، خود گفتاری و مداخله های ترکیبی) بر عملکرد ورزشی ورزشکاران رقابتی تأثیر اثبات شده­ای نداشت (مور، 2003؛ گاردنر و مور، 2006). در این خصوص گاردنر و مور (2006 و 2007) پیشنهاد کردند که روش های مبتنی بر کنترل و سنتی موجود برای بهبود عملکرد ورزشی ممکن است سهواً موجب افزایش فرایند های (کلامی-معنایی و متمرکز بر خود) شناختی نسبت به فعالیت های (در لحظه حال و بدون قضاوت) فراشناختی شده و بدین گونه منجر به کاهش توانایی در انجام خودکار مهارت های ورزشی خوب آموخته شده و در نتیجه ناتوانی در پاسخ مناسب به علائم محیطی و حفظ تمرکز مربوط به تکلیف شوند. از طرفی با توجه به اثرات سودمند بازخورد خود کنترلی و همسوئی تحقیقات در تأیید نقش مثبت بازخورد خود کنترلی نسبت به سایر روش ها (صفوی همامی و همکاران، 1390؛ نزاکت الحسینی، موحدی، و صالحی، 1390؛ زیمرمن، 2000؛ چیویاکاوسکی و ولف، 2002؛ چیویاکاوسکی و همکاران، 2008 الف، 2008 ب؛ هارتمن، 2006؛ مک نوین، ولف، کلارسن، 2000؛ پیترسون و کارتر، 2010؛ ولف، 2007، گوئن، 2008؛ نوری، عرب عامری، فرخی، زیدآبادی، 2009) و همچنین با نظر بر مکانیزم های اثر بازخورد خود کنترلی و فرضیه لینترن و روسکو (1980) (که پیش تر شرح داده شدند)، ضرورت انجام چنین پژوهشی مشهود می باشد. لذا نتایج این مطالعه به روشن شدن پاسخ سوالات مطرح شده در این زمینه کمک خواهد کرد. همچنین، علاوه بر پاسخ به برخی سوالات و رفع بعضی ابهامات، می توان از نقطه نظر کاربردی نیز به آن نگریست. از لحاظ کاربردی نتایج این مطالعه می تواند کمک شایانی به مربیان جهت انتخاب نوع بازخورد در شرایط مختلف، و همچنین جهت پیشبرد بهینه آموزش مهارت های ورزشی کند. به عنوان مثال در صورتی که نتایج این مطالعه نشان دهنده کارائی بیشتر بازخورد خود کنترلی در شرایط ذهن آگاهی بالا یا پایین باشد، مربیان می توانند با بررسی سطح ذهن آگاهی ورزشکاران (به خصوص در مراحل اولیه یادگیری)،  نوع بازخورد مطلوب را برای هر گروه از ورزشکاران و نوآموزان خود انتخاب کنند. بنابراین با کاربرد نتایج این پژوهش، مربی قادر خواهد بود، حتی در شرایط ذهن آگاهی پایین بهترین روش بازخورد را جهت آموزش موفق و حداکثر یادگیری ورزشکاران و نوآموزان انتخاب کرده و در وقت و انرژی نیز صرفه جویی نماید.

 

1-4- اهداف پژوهش

 

 

1-4-1- اهداف کلی:

 

 

 

  • مقایسه عملکرد آزمودنی­ها در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم براساس میزان ذهن آگاهی و نوع بازخورد دریافتی آنان

 

1-4-2- اهداف اختصاصی:

 

 

 

    • مقایسه عملکرد آزمودنی­ها در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم براساس سطح ذهن آگاهی (بالا و پایین) آنان

 

  • مقایسه عملکرد آزمودنی­ها در سه مرحله اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم براساس نوع بازخورد (خود کنترل و جفت شده) دریافتی

 

1-5- فرضیات تحقیق

 

 

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند اکتساب تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند یادداری تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در فرایند انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. بازخورد خودکنترلی در فرایند اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند اکتساب، یادداری و انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند اکتساب تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند یادداری تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. میزان ذهن آگاهی آزمودنی­ها در کارائی بازخورد خودکنترلی در فرایند انتقال تکلیف حرکتی مداوم تأثیر دارد.

 

    1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی بالا-بازخورد خودکنترلی طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

    1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی بالا-بازخورد جفت­شده طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

    1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی پایین-بازخورد خودکنترلی طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

  1. عملکرد آزمودنی­ها در گروه ذهن آگاهی پایین-بازخورد جفت­شده طی فرایندهای اکتساب، یادداری و انتقال متفاوت است.

 

1-6- متغییرها

 

متغییرهای این پژوهش عبارتند از ذهن آگاهی و بازخورد خودکنترلی که در ذیل به تعریف هرکدام می‌پردازیم:

 

1-6-1- تعاریف مفهومی:

 

ذهن آگاهی: کابات-زین در 1990، ذهن آگاهی را به عنوان آگاهی غیر قضاوتی لحظه به لحظه تعریف می کند. وی در سال 1994، توجه کردن به اهداف در حال حاضر به شیوه خاص و به صورت غیر قضاوتی را ذهن آگاهی می داند و در سال 2002 تعریف خود را کامل تر کرده و ذهن آگاهی را نوعی از آگاهی می داند که از طریق توجه به اهداف واقعی و بودن در زمان حال، بدون قضاوت راجع به تجربیات آشکار لحظه به لحظه پدیدار می گردد (کابات-زین، 2003).

 

بازخورد خود کنترلی: رویکرد تجربی متفاوتی که درباره بهینه­سازی ارائه بازخورد در تحقیقات اخیر مورد استفاده قرار گرفته، ارائه بازخورد در زمانی است که یادگیرنده خود آن را طلب می­کند. به این شیوه ارائه بازخورد خودکنترلی می­گویند.

 

 

 

1-6-2- تعاریف عملیاتی:

 

ذهن آگاهی: در این پژوهش منظور از ذهن آگاهی نمره ای است که از طریق پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی بدست می آید. این پرسشنامه شامل 39 ماده است.

 

بازخورد خود کنترلی: در این پژوهش بازخورد خود کنترلی عدد روی نیروسنج می باشد که در صورت درخواست آزمودنی، به وی اطلاع داده می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

– Self-focused Attention

 

– Mindfulness

 

– Present-moment Focus

 

– Pre shot Routines

تاثیر سریال زمانی تمرین مقاومتی بربیان TGF-β1 و هایپرتروفی عضلانی در رت های نر نژاد ویستار

غم تحقیقات انجام شده در زمینه تاثیر تمرین مقاومتی بر پاسخ سطوح سرمی  TGF-β1عمل و نقوش فیزیولوژیک TGF-β1 در عضله اسکلتی هنوز ناشناخته است.  با توجه به اینکه TGF-βبه عنوان یک فاکتور ضد رشدی در عضله اسکلتی مد نظر است،  لذا این احتمال وجود دارد که بخشی از هایپرتروفی ایجاد شده در اثر تمرین مقاومتی به واسطه تغییرات مربوط به این متغییر در عضله اسکلتی واسطه گری شود، با این حال این فرضیه تا کنون مورد بررسی قرار نگرفته است. لذا هدف اول تحقیق حاضر بررسی اثر بلند مدت تمرین مقاومتی بر بیان  TGF-β1 در عضله FHL رت های نر نژاد ویستار بود .  هم چنین  TGF-β1  فاکتور شبه هورمونی است که احتمال دارد در پاسخ به تمرین از خود سازگاری نشان داده  وپاسخ های آن با گذشت زمان تعدیل گردد. با این وجود پاسخ سریال زمانی بیان این متغیر در عضله اسکلتی متعاقب تمرین مقاومتی نیز در حال حاضر ناشناخته است. لذا مطالعه پاسخ سریال زمانی این فاکتور به تمرین مقاومتی هدف دوم مطالعه حاضر را تشکیل می دهد.

 

 

 

اهمیت و ضرورت تحقیق   .1-3

 

اهمیت تمرینات مقاومتی بر هایپرتروفی عضلانی از مدت ها قبل شناخته شده است درک مسیرهای مولکولی که سنتز پروتئین در عضلات اسکلتی را تنظیم می‌کند در جهت بهینه سازی تمرین با هدف وقوع هایپرتروفی از اهمیت خاصی بر خوردار است. هم چنین شناخت این مکانیسم ها به طراحی دقیق تر برنامه تمرینی هایپرتروفی اعم ازتعیین مدت زمان بهینه اعمال دوره هایپرتروفی کمک شایانی می کند.

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

انجام تحقیق حاضر با هدف تعیین پاسخ سریال زمانی TGF-β1 به عنوان یک فاکتور احتمالی در گیر در هایپرتروفی به تعیین دقیق تر مدت زمان اعمال دوره هایپرتروفی در طراحی برنامه های تمرینی کمک  می نماید. با شناخت پاسخ سریال زمانی فاکتور رشدی  می توان دوره هایپرتروفی را تا موقعی ادامه دادکه پاسخ کاهش این متغییر دیده شود. در نهایت چنانچه نتایج تحقیق مثبت باشد بهترین زمان اعمال دوره هایپرتروفی معرفی  خواهد شد. هر چند که باید این نکته را مد نظر داشت که هایپرتروفی عضلانی ماحصلی از فرایندهای متنوع وپیچیده است که بایستی در کنار این فاکتور در نظر گرفته شوند.

 

 

 

 اهداف تحقیق .1-4

 

1-4-1.  هدف کلی :

 

تعیین تاثیرات سریال زمانی تمرین مقاومتی بربیان  TGF-β1 و هیپرتروفی عضلانی در رت های نژاد  ویستار

 

 

 

1-4-2. اهداف اختصاصی :

 

1- تعیین تاثیر سه، پنج، هشت، هفته تمرین مقاومتی بربیان  TGF-β1 در عضله FHL رت های نر نژاد ویستار

 

2- تعیین تاثیر سه ، پنج ، هشت، هفته تمرین مقاومتی برسطوح  TGF-β1 سرم رت های نر نژاد ویستار

 

3- تعیین تاثیر سه ، پنج ، هشت ،  هفته تمرین مقاومتی بر وزن عضله FHL رت های نر نژاد ویستار

 

4- بررسی ارتباط بین بیان  TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از سه هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار                                                                                                                                                                              5- بررسی ارتباط بین بیان  TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از پنج هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار                                                                                                         6- بررسی ارتباط بین بیان  TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL بعد از هشت هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار

 

1-5. فرضیه های تحقیق :

 

1- با اعمال تمرین مقاومتی، بر بیان TGF-B1  در عضله FHL در هفته سه،پنج،هشت، رت های نر نژاد ویستار تفاوت معنی دار دارد.

 

2- با اعمال تمرین مقاومتی، بر بیان TGF-β1 در  سطوح سرمی هفته سه،پنج،هشت، رت های نر نژاد ویستار تفاوت معنی دار دارد.

 

3- با اعمال تمرین مقاومتی، وزن عضله  FHL در هفته سه،پنج،هشت، رت های نرنژاد ویستار تفاوت معنی دار دارد.

 

4-  با اعمال تمرین مقاومتی، بین بیان TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از سه هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار ارتباط  معنی دار  وجود دارد.                                                                                                                                5-  با اعمال تمرین مقاومتی، بین بیان TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از پنج هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار ارتباط  معنی دار  وجود دارد.                                                                                                                                6-  با اعمال تمرین مقاومتی، بین بیان TGF-β1  و وزن نسبی عضله FHL  بعد از هشت هفته تمرین مقاومتی در رت های نر نژاد ویستار ارتباط معنی دار  وجود دارد.

 

 

 

1-6محدودیت های تحقیق :

 

 

 

1-6- 1. محدودیت های غیر قابل کنترل :

 

گرچه تلاش محقق بر این بود که انجام تمرین مقاومتی حتی الامکان بدون استرس انجام شود لیکن به دلیل ماهیت تمرین انتخابی کنترل دقیق این فاکتور میسر نبود.

 

1-6-2. محدوده تحقیق :

 

1-  دمای حیوانخانه که 3 ± 22 درجه بود.

 

2- سن  رت ها برای شروع تمرین که 8 هفته ای انتخاب شدند .

 

3- نژاد رت مورد استفاده

 

4- جنس رت های مورد استفاده

 

 

 

 

 

 1Transforming Growth Factor-beta one

 

– 2 Flexor Hallucis Longus

 

 

– 3Sarcoplasm

 

– 4Signaling

 

– 5 Insulin-like Growth factor-I

 

 – 6Transforming Growth Factor-beta one

 

7 –Satellite cell

 

– 8 Myostatin

تاثیر نوستالژی بر تمایل به خرید هواداران فوتبال

اده از مفهوم نوستالژی در ورزش می­تواند نیابتی یا شخصی باشد. در نوستالژی نیابتی فرد خودش آن عامل نوستالژیکی را تجربه نکرده و از افراد دیگر در مورد آن شنیده و یا از طریق رسانه­ها با آن آشنا شده است. اما در نوستالژی شخصی فرد خودش مستقیما عامل نوستالژیکی را تجربه کرده است. تجربه نوستالژیک همچنین یادآوری عوامل نوستالژیکی را شامل می­شود (مانند؛ افراد، اماکن، تجربیات). این عوامل به عنوان محرک نوستالژی شناسایی شده­اند. مفهوم عوامل نقش تجربه نوستالژیکی را بازی می­کند که در تعریف نوستالژی از نظر فایرلی (2003) به آن پرداخته شد (12). بسیاری از این عوامل شامل افراد (مانند؛ اعضای نزدیک خانواده، خویشاوندان، هم­کلاسی­ها، دوستان، معلمان، مربیان، شرکا و شرکای سابق)، اقلام (مانند؛ عتیقه­جات، البسه، جواهرات، اسباب بازی­ها، کتب و ماشین­ها) و رخدادها (مانند؛ تعطیلات آخر هفته، جشن­های تولد، تولدها، تجدید دیدارها) می­باشد (13). محققان همچنین به این نتیجه رسیده­اند که افراد برای موسیقی (7)، فیلم­ها (14)، اماکن یا آثار ورزشی (مانند؛ سالن­های ورزشی مشاهیر و موزه­ها) و تجربه­های اجتماعی (مانند؛ شرکت­کننده، تماشاگر و داوطلب در ورزش) حس نوستالژیک پیدا می­کنند (15). نوستالژی دارای مولفه­های مختلفی است این مولفه­ها عبارتند از نوستالژی برانگیخته، آشنایی با عامل نوستالژیکی و تاثیرپذیری نوستالژیکی. تجربه نوستالژیک می­تواند بوسیله چند چیز برانگیخته شود. این محرک­ها عبارتند از : افراد، اشیاء، تجارب، اماکن و خلق و خو. هاولنا و هولاک (1996) محرک­های نوستالژیک را به سه بخش طبقه­بندی کرده­اند: افراد، اشیاء و تجارب (13)، که در چندسال اخیر اماکن (16) و خلق و خوی (17) نیز به این طبقه­بندی اضافه شدند. محتمل­ترین تفاوت بین سطوح تجربه در میان نوستالژی شخصی و نیابتی نشان می دهد که افراد ممکن است سطوح مختلف آشنایی با عواملی که موجب نوستالژی می­شوند داشته باشد. این سطوح مختلف آشنایی ممکن است که تحت تاثیر تجربه نوستالژیکی باشد (6).

 

 

از دیگر مولفه­های نوستالژی که شناخت آن اهمیت دارد، تاثیرپذیری فرد از نوستالژی است. تاثیرپذیری نوستالژیکی یعنی اینکه چقدر احتمال دارد یک نفر حس نوستالژیکی داشته باشد (7). کسانی که بیشتر از نوستالژی تاثیر می­پذیرند، احتمال بیشتری می­رود که حس نوستالژیک داشته باشند و ممکن است با کسانی که کمتر تاثیر می­پذیرند تفاوت­هایی داشته باشند. بنابراین، قابل فهم است که یک فرد بسیار مستعد احتمال بیشتری دارد که از تبلیغات نوستالژیکی تاثیر بپذیرد (6). اساس و پایه­ی بازاریابی نوستالژی که رابطه­ی نزدیکی با رفتار مصرف­کننده دارد از پژوهش­های مربوط به روابط بین خریدار و فروشنده در کسب و کارهای متوسط و نسبتا بزرگ بیرون آمده است. در این روش سازندگان و فروشندگان محصولات ورزشی می­توانند به گونه­ای محصول خود را عرضه کنند که خریدار را به یاد روزهای خوش گذشته بیندازد و میل به خرید را افزایش دهد. مطالعات نشان می­دهد که نوستالژی میل به خرید فرد را افزایش می­دهد (18) (19)، دید و نگرش مثبت­تری نسبت به تبلیغات و نام تجاری ایجاد می­کند (18) (20)، تداعی برند را افزایش می­دهد (21) و همچنین نشان داده­شده که نوستالژی بین مردم و اشخاص پیوند و وابستگی ایجاد می­کند (14). ساخت معیاری که رابطه سن با نوستالژی را بسنجد سخت است، زیرا هر فردی برای آیتم متفاوتی حس نوستالژیک دارد. مطالعه ارتباط بین نوستالژی گروهی با سن آسان­تر است اما می­تواند مشکل­ساز نیز باشد زیرا گروه­های مختلف هم­سن و سال نیز ممکن است نظرات متفاوت داشته باشند (6). این احتمال وجود دارد که جنسیت پیشینه­ای از نوستالژی باشد، به طور قطع امکان­پذیر است که شئی، فرد، مکان یا یک تجربه نوستالژیکی می­تواند نشان دهد که جنسیت جزء مولفه­های نوستالژی است یا نه (6).

 

 

بازار ورزشی در طول 20 سال گذشته به­طور قابل ملاحظه­ای نقش خود را در اقتصاد بسیاری از کشورها افزایش داده­است، همچنین خرید و فروش کالاهای ورزشی در بین سال­های 1990 تا 2007 از 50 میلیون دلار به 90 میلیون دلار (79 درصد) افزایش یافته است (22). وجود خیل مشتاقان ورزش در مسابقات ورزشی و هواداران متعصب که بی­وقفه خواهان خدمات مناسب، سریع و متنوع ورزشی می­باشند باعث شده ورزش به عنوان یک صنعت پرطرفدار و پردرآمد شناخته شود (23). در این حالت بازاریابان دست به هر کاری می­زنند تا مشتریان را جذب کنند و میزان تولیدی خود را بالا ببرند تا به سود بیشتری برسند، یکی از این راه­ها استفاده از نوستالژی است. در جامعه کنونی ما قشر ورزشکار از محبوبیت نسبتا بالایی برخوردار است و می­توانند روی رفتار مردم تاثیرگذار باشند. استفاده از وجهه ورزشی یک ورزشکار برای فروش محصولات ورزشی در بین مصرف­کنندگان و مخصوصا طرفدارانش می­­تواند کارساز باشد. در سراسر دنیا فوتبال ورزش گروهی جذاب و دیدنی می­باشد و میلیون­ها تماشاگر در جای جای این کره خاکی به صورت مستقیم و غیره مستقیم نظاره­­­گر آن می­باشند. در ایران نیز فوتبال به عنوان پرطرفدارترین رشته ورزشی شناسایی شده­است. بازیکنان به عنوان جزء اصلی این رشته ورزشی می­توانند تاثیر بسزایی در تماشاگران داشته­باشند، در این میان بازیکنانی که دارای تکنیک، تعصب نسبت به باشگاه و وطن و از همه مهمتر بااخلاق و سهیم در کار نیک باشند بیشتر روی تماشاگران تاثیر می­گذارند و به نوعی تماشاگران آن را به عنوان یک اسطوره و الگو قبول می­کنند. در این مطالعه علی کریمی به عنوان مصداقی برای نوستالژی انتخاب شده­است. دلیل انتخاب وی به عنوان مقوله نوستالژیکی در پژوهش حاضر عبارت­است از: تکنیک بسیار عالی، تعصب به باشگاه خود، بازی در یکی از بهترین لیگ­های اروپایی (آلمان)، دارای اخلاق خاص و خوب، سهیم شدن در کار نیک و از همه مهمتر احترام به هواداران.

 

 

بنابراین پژوهش حاضر در نظر دارد تاثیر نوستالژی که شامل مولفه­های نوستالژی برانگیخته، میزان آشنایی با مقوله نوستالژی و تاثیرپذیری نوستالژی است را بر تمایل به خرید بسنجد. و در صورتی که تاثیر مذکور تایید شود می­توان با دست­کاری مولفه­های نوستالژی بر تمایل به خرید مصرف­کنندگان محصولات ورزشی تاثیر گذاشت و از مزایایی مانند فروش محصولات ورزشی مربوط به شخصیت نوستالژیک (البسه، کفش، بلیط و …)، دیگر آیتم­های نوستالژیکی (کتاب، مجله، روزنامه، فیلم و …) و … بهره­مند شد.

 

 

در هدف مطالعه، نوستالژی برانگیخته، میزان آشنایی با شخصیت نوستالژیکی، تاثیرپذیری نوستالژیکی، سن و جنسیت به عنوان پیش­بین برای نوستالژی مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تمایل به خرید نیز به عنوان پیامدی برای نوستالژی مورد مطالعه خواهد گرفت.

 

 

بدین منظور در پژوهش حاضر محقق در نظر دارد با برانگیختن حس نوستالژیک دانشجویان هوادار علی کریمی به اندازه­گیری تمایل به خرید آنها بپردازد. در این میان متغیرهای میزان آشنایی هواداران با شخصیت نوستالژیکی و تاثیرپذیری نوستالژیکی به عنوان پیش­بین برای نوستالژی برانگیخته در نظر گرفته خواهد شد.

 

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت پژوهش

 

 

با توجه به ضرورت و اهمیت حفظ و نگهداری مشتریان محصولات ورزشی در راستای نیل به اهداف استراتژیک، باشگاه­ها باید به عواملی  مانند رفتار خرید مصرف­کنندگان و شناسایی عوامل اثرگذار بر ارزش­های مصرف­کننده­گان و راه­های ایجاد یک تاثیر عمیق بر آنها توجه کنند. همچنین آنها باید از عواملی که این رابطه را تحت­تاثیر قرار می دهد آگاهی لازم را داشته باشند و تاحد امکان آنها را تحت کنترل خود دربیاورند. شناسایی بازار محصولات ورزشی و انتخاب بازار هدف یکی از اصلی­ترین وظایف بازاریابان ورزشی است که از مزیت­های پرداختن به این پژوهش می­باشد، در این شرایط روسای فدراسیون­ها، سازمان­ها، شرکت­های دولتی و خصوصی و غیره می­توانند مشتریان خود را شناسایی کنند و آنها را به بخش­های مختلف تقسیم کنند و برای هر قسمت با توجه به نیازها و تمایلات مصرف­کنندگان محصولات را تولید کنند. با استفاده از مولفه­های سن و جنسیت می­توان مشتریان را بخش­بندی کرد زیرا احتمال دارد که افراد با سنین و جنسیت متفاوت به شیوه­های مختلفی برانگیخته شوند، و این بخش­بندی می­تواند به بازاریابان کمک می­کند که مشتریان خود را شناسایی کنند و میزان تمایل به خرید آنها را تخمین بزنند.

 

 

با بررسی پیشینه مولفه­های نوستالژی مشخص شد که در مطالعات صورت گرفته تناقض وجود دارد، ریسنویتز، اییر و کاتلر (2004) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که تجربه نوستالژیکی با سن رابطه مستقیمی ندارد (24). با این وجود، دیگر محققان معتقدند که سن می­تواند عاملی برای نوستالژی باشد و به احتمال زیاد با افزایش سن حس و تجربه نوستالژیکی افزایش میابد (7). ریسنویتز و همکاران (2004) در پژوهشی به این نتیجه رسیدند که زنان برای نوستالژیک شدن نسبت به تبلیغات تاثیر بیشتری می­پذیرند (24). ویلسون (2004) در پژوهشی به این نتیجه دست یافت که به احتمال زیاد مردان حس نوستالژیکی بیشتری دارند (25). درنتیجه پژوهشگر بر آن شد که این تناقض­ها را به چالش بکشد. با توجه به اینکه نوستالژی ورزشی حیطه جدید مدیریت ورزشی در ایران می­باشد و به احتمال زیاد تا به­حال پژوهشی در این زمینه صورت نگرفته­است، به نظر می­رسد پرداختن به آن و تعیین میزان چگونگی اثر آن بر تمایل به خرید مصرف­کنندگان از ضرورت برخوردار می­باشد.

 

 

با این تفاسیر و نتایج ارائه شده احتمال دارد که اگر مشتریان بیشتر با مصداق نوستالژیکی آشنا باشند حس نوستالژیکی در آنها بیشتر برانگیخته می­شود و شاید تمایل به خرید آنها بیشتر شود. همچنین احتمال دارد که هر چه افراد برای مقوله نوستالژیکی تاثیرپذیرتر باشند انگیختگی و در نتیجه تمایل به خرید آنها نیز بیشتر شود. بنابراین از آنجا که شناخت مشتریان ورزشی برای موفقیت سازمان ورزشی و برنامه­ریزی جهت بهبود آن بسیار مهم است. پژوهشگر بر آن است تاثیر بازاریابی نوستالژی را بر رفتار خرید مشتریان کالاهای ورزشی بسنجد و مدلی از تاثیرپذیری تمایل به خرید مشتریان محصولات ورزشی از تاکتیک­های بازاریابی نوستالژی ارائه دهد، که انجام این پژوهش می­تواند به طور کلی برای بازاریابان ورزشی، مدیران فدراسیون­ها، باشگاه­ها و سازمان­های ورزشی و شرکت­های تبلیغاتی مفید باشد و راهنمایی برای پژوهشگران آینده گردد.

 

 

 

 

 

 

    1. Nostalgia

 

 

    1. Holbrook and Schindler

 

 

    1. National Football League

 

 

    1. Vicarious

 

 

    1. personal

 

 

    1. Fairley

 

 

    1. Item

 

 

    1. Evoked Nostalgia

 

 

    1. Familiarity with Nostalgic Item

 

 

    1. Nostalgic Proneness

 

 

    1. Havlena and Holak

 

 

    1. Nostalgia Marketing

 

 

    1. Intention to purchase

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

    1. Advertising

 

 

    1. Brand

 

 

    1. Brand Association

 

 

    1. Fan

 

 

    1. Reisenwitz, Iyer and Cutler

 

 

  1. Wilson

تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی استخوان ران موش­های صحرایی نر مسن

ین با توجه به اهمیت پارامترهای بیومکانیکی (سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل) در بررسی وضعیت استخوان و همچنین اهمیت انجام فعالیت ورزشی در پیشگیری و درمان غیر دارویی برای پوکی استخوان در سنین پیری و از آنجایی که سالمندان اغلب به انجام ورزش هایی مانند پیاده روی و دویدن با ریتم یکنواخت می پردازند و دردسترس نبودن اطلاعات کافی در زمینه نقش فعالیت استقامتی بر پارامترهای بیومکانیکی استخوان، تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال بود که آیا یک دوره تمرین استقامتی هشت هفته­ای بر سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران موش­های نر سالمند تأثیرگذار است؟

 

 

 

 

 

 

 

1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق

 

انسان در طی زمان و گذر از فراز و نشیب زندگی، دگرگونی­های جسمی و روانی متعددی را تجربه می­نماید. این دگرگونی­ها و یا به عبارتی تغییرات فیزیوپاتولوژیک، تعادل درونی فرد را بر هم زده، موجب بروز بیماری می­گردند. گاهی بیماری بدون علامت واضح و مشخصی پیش می­رود و با بروز عوارض (مانند بیماری استئوپروز در سالمندان) آشکار می­گردد. همیشه این سؤال در ذهن­ها مطرح است که چرا گروهی از افراد، در زندگی، حتی در دوران پیری از یک سلامت نسبی برخوردار هستند و گروهی دچار معلولیت و بیماری بوده و نیازمند به خدمات بهداشتی – درمانی هستند. برای یافتن پاسخ این سؤال باید تحقیقات وسیعی در زمینه­های مختلف ( فرد، محیط و عامل بیماری) انجام شود. چرا که واضح است عوامل متعددی بر سلامت و بیماری مؤثرند. این مسأله بیانگر همین امر است که سالمندان به لحاظ جسمی، روانی و حتی نوع جنسیت با یکدیگر متفاوت هستند. اگر به آمار بیماری­های مزمن در چند دهۀ اخیر نظری داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که بیماری­های مزمن بر خلاف بیماری­های حاد و عفونی رو  به افزایش هستند، به خصوص در نزد سالمندان، به طوری که اغلب سالمندان (80%) به یک بیماری مزمن ( مانند بیماری­های قلبی – عروقی، ریوی، سرطان، آرتریت روماتوید و استئوپروز) مبتلا می­باشند و به یک سری مراقبت­ها و خدمات بهداشتی – درمانی خاص نیاز دارند.

 

با توجه به میزان بروز و شیوع بیماری­های مزمن در نزد سالمندان و عوارض ناشی از آن­ها، ابعاد مشکلات جسمی، روانی و بهداشتی سالمندان بسیار زیاد و وسیع می­باشد. به­طوری که بالاترین رقم مراجعان و استفاده کنندگان از خدمات بهداشتی – درمانی را گروه سالمندان تشکیل می­دهند. از طرفی، آمار جمعیتی بیانگر این واقعیت است که جمعیت سالمندان جهان به سرعت رو به افزایش می­باشد. در سال 1991 سازمان جهانی بهداشت (WHO) اعلام داشت که بیماری­های سرطان، سکتۀ قلبی، سکتۀ مغزی و استئوپروز چهار دشمن اصلی جامعه بشری هستند و همچنین آمار بیماری­های مزمن نشان داده است که استئوپروز یک بیماری بسیار شایع در نزد سالمندان، بخصوص زنان می­باشد و در اغلب موارد هم با شکستگی استخوان همراه است. شکستگی­های مکرر استخوانی در نزد سالمندان نه تنها موجب بی­حرکتی، معلولیت و احیاناً مرگ می­شود، بلکه مشکلات اقتصادی و مسائل عدیده دیگری را هم برای سالمندان، خانواده­ها و همچنین مراقبان به همراه می­آورد. به­طور کلی می­توان گفت که بیماری استئوپروز، زندگی هزاران سالمند را تحت ثأثیر خود قرار داده است.

 

استخوان یک دستگاه پویا می­باشد که فرآیند مادام­العمر شکل­گیریرا طی می­نماید و سلول­های استخوانی به­طور مداوم تجدید ساختارمی­دهند. سلول­های بافت استخوانی (استئوبلاست­ها و استئوکلاست­ها) مانند همۀ سلول­های زنده در فعالیت خود، تحت تأثیر سن و تعدادی از محرک­های فیزیولوژیکی دیگر ( از جمله استرس، وزن و هیپوکلسیمی و غیره) قرار می­گیرند.

 

در سنین 18 سالگی میزان تشکیل استخوان جدید به­وسیله استئوبلاست­ها به بالاترین مقدار خودمی­رسد و تا سنین 35 تا 40 سالگی این روند ادامه دارد، اما از سنین 40 سالگی به بعد تدریجاً تراکم استخوان شروع به کم شدن (تحلیل) می­نماید. به­طوری که در هر ده سال، حدود 3% کاهش تراکم استخوانی رخ می­دهد. اما گاهی این روند کاهش تراکم استخوانی در نزد عده­ای، خیلی زودتر و جدی­تر از حد طبیعی خود اتفاق می­افتد. روند تحلیل تراکم استخوان­ها موجب سبک و پوک شدن استخوان­ها می­شود و در این حالت است که استخوان شکننده می­شود و با کوچکترین ضربه­ای می­شکند. شکستگی­های خودبه خودی استخوانی در سالمندان مکرر دیده می­شود و عمدتاً در نواحی مهره­های پشتی، مچ دست، ترقوه و سر استخوان ران رخ می­دهد. حدود 3/1 شکستگی­های استخوانی (به دلیل پوکی استخوان) مربوط به شکستگی سر استخوان ران می­باشد.

 

با توجه به افزایش سالمندان و با توجه به این­که دست­آوردهای علمی اخیر بیانگر این امر واقعی و مهم است که استئوپروز نتیجه­ای از یک فرآیند پیری است که هم قابل پیشگیری و هم غیر قابل درمان است، تحقیق حاضر سعی دارد میزان تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی را بر سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران بررسی کند.

 

1-4. فرضیه­های تحقیق

 

1-4-1. فرضیه کلی

 

هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی، حداکثر مقاومت، انرژی شکست و درصد تغییر شکل استخوان ران موش­های نر سالمند تأثیرگذار است.

 

1-4-2. فرضیه­های اختصاصی

 

 

    1. هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی استخوان ران موش­های نر سالمند تأثیرگذار است.

 

    1. هشت هفته تمرین استقامتی برحداکثر مقاومت استخوان ران موش­های نر سالمند تأثیرگذار است.

 

    1. هشت هفته تمرین استقامتی برانرژی شکست استخوان ران موش­های نر سالمند تأثیرگذار است.

 

  1. هشت هفته تمرین استقامتی بر درصد تغییر شکل ران موش­های نر سالمند تأثیرگذار است.

 

1-5. اهداف تحقیق

 

1-5-1. هدف کلی

 

تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی، انرژی شکست، حداکثر مقاومت و درصد تغییر شکل استخوان ران موش­های نر سالمند

 

1-5-2. اهداف اختصاصی

 

 

    1. تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر سختی استخوان ران موش­های نر سالمند

 

    1. تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی برحداکثر مقاومت استخوان ران موش­های نر سالمند

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

    1. تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر انرژی شکست استخوان ران موش­های نر سالمند

 

  1. تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر درصد تغییر شکل ران موش­های نر سالمند

 

 

 

. Cullen

 

. Homeostasis

 

.World Health Organization

 

. Formation

تاثیر هشت هفته تمرینات دایره ای بر مقادیرAGRP مردان جودوکار تمرین کرده

GRP نروپپتاییدی است که گفته می شود منبع اصلی ترشح آن هسته های کمانی هیپوتالاموس می باشد. این پپتاید در شرایط مختلف فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی رفتارهای متفاوتی داشته و اعمال بسیاری به آن نسبت داده می شود. احتمالاً مهمترین نقش AGRP نقش آن در تعادل و هموستاز انرژی باشد. به طوری که مطالعات نشان داده اند در شرایطی مثل تعادل منفی انرژی AGRP دچار افزایش شده و باعث افزایش رفتار دریافت غذا و تعادل مثبت انرژی می شود. در تحقیقات محدودی اثر شرایط تعادل انرژی منفی مثل گرسنگی ، بر پپتایید فوق آورده شده است .

 

از طرفی یکی از شرایطی که به نظر می رسد به شدت تعادل انرژی سلول را به هم می زند، تمرین و فعالیت بدنی است. در طی تمرین نیازهای انرژی عضله به طور فاحشی افزایش می یابد. این نیازها بایستی به طریقی برآورده شوند تا عضله بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. از طرفی در اثر تمرینات منظم و طولانی سازگاری هایی در بدن رخ می دهند که بسیاری از جنبه های آن ناشناخته است.

 

مطالعه مکانیسم ها و ساز و کارهای این پاسخ ها و سازگاری ها به تمرین همواره از موضوعات مورد علاقه محققین بویژه در حوزه فیزیولوژی ورزش بوده است. ولی مطالعه این مباحث بویژه در سطح سلولی و زیر سلولی در آزمودنی های انسانی با محدودیت ها و مشکلات زیادی روبروست. به همین دلیل بسیاری از محققین حیوانات آزمایشگاهی را برای این منظور انتخاب می کنند. ولی با این حال انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد و از آنجایی که بررسی روی نمونه های انسانی و  و در واقع خون و متابولیتهای موجود در آن که می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند برای انجام مطالعه انتخاب شدند.

 

تنظیم انرژی سلولی و تعادل انرژی بدن به نظر امری ساده بوده که برخی فکر می کنند، تغییر در نسبت کالری دریافتی و مصرف آن ،که به تغییرات در وزن(کاهش یا افزایش) می انجامد را می توان به عنوان شاخصی مهم در نظر گرفت،در حالیکه مطالعات جدید نشانگر این است که این تغییرات دارای فرایند پیچیده تری است که مستلزم درگیری سازو کارهای مختلفی می باشد.در مقوله چاقی و اشتها تنها اکتفا کردن به پدیده ساده تغییر وزن جایگاهی ندارد و امروزه متخصصین به دنبال عواملی فراتر از ایننگاه ظاهری هستند. از زمان کشف نروپیتایدها، و بویژه کشف AGRP در سال 1997 دانش بشری از تنظیم وزن، اشتها و تعادل انرژی افزایش زیادی یافته است. بسیاری از متخصصینی که در زمینه سلامت، بهداشت و به خصوص تنظیم وزن مطالعه می‌کنند امیدوارند با شناسایی جنبه‌های مبهم و ناشناخته این نروپپتایدها و عوامل موثر بر آنها به روش‌های درمانی کارآمد و کشف داروهای جدید مبارزه با امراضی چون چاقی دست یابند (11).

 

همان‌گونه که  گفته شد یکی از مهمترین نروپپتایدهای اشتهاآور و البته شاید مهمترین آنها پروتئین وابسته به آگوتی یا AGRP می‌باشد.

 

AGRP اولین بار در سال 1997 توسط شاتر کشف گردید. AGRP انسانی یک ژن نسبتاً کوتاه به طول 1.1 kb بوده که بر روی کروموزوم 16 q 22 و در موش بر روی کروموزوم 8D1 -D2(36) قرار دارد. شامل چهار اگزون بوده و یک پروتئین 132 اسید آمینه‌ای را رمزدهی می‌کند که اورتولوگ آن در جوندگان پروتئینی 131 اسید آمینه‌ای است. AGRP علاوه بر انسان ورت در گونه‌های دیگر جانداران از قبیل خوک، گوسفند، ماهی، بلدرچین ژاپنی و کبوتر هم شناسایی شده است. در بسیاری از این گونه‌‌ها نقش AGRP در هموستاز انرژی مشخص گردیده است (12). AGRP هم در انسان و هم دررت در هیپوتالاموس و به طور اختصاصی در هسته‌های کمانی آن (Arc) بیان می‌شود. در انسان وجوندگان پس از هیپوتالاموس به نظر می‌رسد که غده آدرنال (بخش مرکزی و قشری) بالاترین تظاهر mRNA  این مولکول را داشته باشد. علاوه برآن در انسان AGRP mRNA در هسته‌های زیر تالاموسی، ریه‌ها، بیضه‌ها و در جوندگان در ریه، بیضه، تخمدان و عضلات اسکلتی مشاهده شده است. نقش AGRP در این بافت‌های محیطی ( واز جمله عضله اسکلتی) هنوز مشخص نگردیده است (13).

 

AGRP یک ژن کاندید برای چاقی انسان و یک پپتاید اشتهاآور و تحریک کننده قوی اشتها می‌باشد که در رفتار دریافت غذا، انتخاب غذا، تنظیم وزن و هموستاز انرژی نقش دارد به طوری که سطح پلاسمایی آن در افراد چاق بیشتر از افراد معمولی است. AGRP نقش بسیار مشابهی در هر دو گونه انسان ورت ایفا می‌کند  و در گردش خون سیستمی و پلاسمای انسان ورت قابل تشخیص است.

 

مکانیسم دقیق عمل AGRP همچنان ناشناخته مانده است ولی تحقیقاتی برای شناخت آن انجام شده است. یکی از مکانیسم ها ارتباط ژن آگوتی با یون کلسیم (Ca2+) است . جدیدا جنبه دیگری از عمل یون کلسیم مورد توجه قرار گرفته است، در صورتی که هر وقت صحبت از یون کلسیم به میان می‌آید ناخودآگاه مکانیسم انقباض عضله و یا اثر آن بر تراکم استخوانی درذهن تصور می‌شود. به طوری که گفته می‌شود ذخایر چربی بدن توسط کلسیم داخل سلولی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. بانی این نظریه را بایستی زمل دانست. مطالعات همه‌گیر شناسی وی و سپس آزمایشات بالینی وی بر روی افراد چاق و همچنین ادامه مطالعات تجربی وی و محققین دیگر بر روی حیوانات آزمایشگاهی همگی از ارتباط معکوس بین کلسیم دریافتی و وزن بدن حکایت دارند. وی معتقد است کلسیم داخل سلولی فرایندهای لیپولیز و لیپوژنز را در سلول تنظیم می‌کنند به طوری که افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی در بافت آدیپوز باعث تحریک همزمان لیپوژنز و مهار لیپولیز می‌شود (14). بنابراین غلظت کلسیم داخل سلولی نقش مهمی در اختلالات متابولیکی همراه با چاقی از قبیل پرفشار خونی، مقاومت انسولینی و دیابت نوع II ایفا می‌کند. به طوری که افراد چاق نسبت به افراد غیر چاق دارای غلظت کلسیم داخل سلولی بیشتری می‌باشند. همچنین عنوان شده که بین کلسیم دریافتی روزانه انسان (که یکی ازتعیین کننده های اصلی غلظت کلسیم داخل سلولی می‌باشد) و LDL و مجموع کلسترول پلاسما ارتباط معکوسی وجود دارد (15). در ادامه مطالعات زمل و همکاران عنوان کردند که دو عامل اصلی بر غلظت کلسیم داخل سلولی اثر می‌گذارند: پروتئین آگوتی و انسولین، به طوری که این دو باعث افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی و در نتیجه فعال شدن روند لیپوژنز در سلول می‌شوند. مطالعاتی که بر روی موش‌های تراریخته که دارای تظاهر بالای ژن آگوتی بودند نیز نشان داد که این گونه‌‌ها دچار چاقی و عوارض آن می‌شوند و آگوتی این عمل را در انسان و موش(رت) از طریق سیگنالینگ کلسیم انجام می‌دهد. انسولین داخل سلولی توسط کلسیم تنظیم می‌شود و کلسیم نیز توسط سیگنالینگ انسولین تنظیم می‌شود ( 16).

 

با تحقیقاتی که در حدود بیست سال گذشته انجام شده است، مشخص شده که تمرینات ورزشی تغییرات فیزیولوژیک قابل ملاحظه ای در سیستم ایمنی ایجاد می کند.در حالیکه تعاملهای سیستم ایمنی – عصبی – اندوکرینی با استفاده از روشهای گوناگون روانی مورد بررسی قرار گرفته است ولی تمرینات ورزشی فرصت بیشتر و بهتری را برای برقراری این ارتباط با استفاده از روشهای ایجاد استرس بدنی فراهم کرده است.(17).

 

پاسخهای سلولهای خونی نسبت به یک جلسه تمرینی شدید ورزشی در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است و مشخص شده که تعداد نوتروفیلها در طی و پس از تمرینات ورزشی افزایش یافته ولی غلظت لنفوسیتها طی تمرین ورزشی افزایش یافته ولی پس از دوره طولانی مدت کار و فعالیت بدنی دچار کاهش (کمتر سطوح پایه) می گردد.

 

عوامل مختلفی می تواند تعادل انرژی در سلول را بهم بزند که یک نمونه بارز آن تمرینهای ورزشی و فعالیت بدنی می باشد.تمرین تغییرات متابولیکی خاصی را در سلول ایجاد نموده ،شارژ انرژی سلولی را بهم زده و متابولیسم انرژی را در سلول افزایش می دهد.

 

در تحقیقاتی محدودی که تا کنون انجام شده تغییرات سطوح پلاسمایی AGRP مورد بررسی قرار گرفته است، به علاوه تا کنون تحقیقات بسیار محدودی در مورد بیان ژن AGRP در لنفوسیت و ترشح این پپتایید توسط لنفوسیتها انجام شده است و همچنین پاسخ این هورمونها در ورزشکاران و در تمرینات شدید و طولانی مورد بررسی قرار نگرفته است مخصوصا تحقیقاتی در این زمینه بر روی ورزشکاران رشته های وزنی مانندجودو (که کنترل وزن دراین رشته ها را می توان به عنوان یکی از عوامل موفقیت نام برد)وجود ندارد.همچنین با توجه به مناسب نبودن تمرینات تعداد و شدت جلسات تمرینی جودو که به صورت سنتی در کشور ما رواج دارد و با توجه به مطالعات اولیه انجام شده دراین زمینه(در مورد میزان شدت تمرینات مختلف از طریق اندازه گیری ضربان قلب) به این نتیجه رسیدیم که پروتکلهای سنتی (3جلسه در هفته)و پروتکل تمرین جودو+ تمرین دایره ای مبتنی بر فنون جودو(به عنوان تمرینی ترکیبی جهت افزایش آمادگی مهارتی برای اجرای فنون و آمادگی بیشتر برای مسابقه) را در مورد تاثیر آنها بر متغیرهای مختلف مورد بررسی قرار دهیم وما در این تحقیق در صدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی هستیم که آیا بر اثر یک دوره تمرینات شدید و طولانی مدت جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر فنون جودو ، مقادیر ژنی این پپتایید تغییر می کند؟

 

بنابراین از مجموع مباحث ذکر شده در فوق چنین برمی آید که ما در این تحقیق در صدد پاسخگویی به یک سوال اساسی میباشیم: آیاتمرین جودو و تمرین مبتنی بر فنون جودو بر مقادیر AGRP اثر میگذارد؟

 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

از آنجایی که بررسی روی بافتهای انسانی (عضله و…) و متابولیتهای موجود در آن از دشواری زیادی برخوردار است و از طرفی انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد،مطالعه روی سلولهای خونی برای انجام تحقیق انتخاب شد ، که حاوی هسته لازم هستند و می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند. مطالعات بر روی بیان ژنهای متفاوت بر روی لنفوسیت ها و زیر گروههای آن انجام شده است و انجام تحقیق در این خصوص می تواند از سهولت بیشتری برخوردار باشد.از آنجایی که AGRP  هورمون اشتها آور است و در تحقیقات اخیر نشان داده شده است که این هورمون می تواند در تعادل انرژی مشارکت کند و به تغییرات انرژی به ویژه در شرایط تعادل انرژی منفی پاسخ می دهد و در این شرایط دچار افزایش می گردد، ما را بر این داشت تا در جودوکاران به عنوان یک مدل انسانی که غالبا با کاهش وزن مکرر و تحلیل انرژی مواجه هستند ، این مطالعه را انجام دهیم و تغییرات مربوط به AGRP را در راستای سازگاری متابولیتی لنفوسیت ها مورد ارزیابی قرار دهیم واز آنجایی که AGRP ، پپتایید جدیدی است و به تازگی کشف شده و معرفی آن از یک دهه نیز کمتر است، تحقیقات زیادی در زمینه اثر ورزش بر این پپتایید صورت نگرفته است.هیچ تحقیقی در مورد بیان ژن AGRP در لنفوسیت انسان در ورزشکاران رشته جودو انجام نشده است ،بعلاوه در مطالعاتی که انجام شده این پپتایید طی یک دوره تمرینات طولانی مدت مقاومتی  مورد مطالعه قرار نگرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

1-4  اهداف تحقیق:

 

1-4-1 هدف اصلی:

 

تاثیر هشت هفته تمرین جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر پایه فنون جودو بر مقادیرپروتئین وابسته به آگوتی (AGRP) پلاسمای جودوکاران مرد تمرین کرده

 

اهداف اختصاصی:

 

1-مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRP پلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده

 

2- مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده

 

3- مقایسه تاثیرهشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر BMI مردان جودوکار تمرین کرده

 

 

 

1-4-3 اهداف فرعی

 

1-5 فرضیه های تحقیق:

 

1- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRPپلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد

 

2- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد

 

3- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای برBMI مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود  دارد

 

1-5-1 فرضیه های اصلی:

 

1-6 محدودیت های تحقیق:

 

1-6-1 محدودیت های در کنترل محقق:

 

از آزمودنیهای تمرین کرده استفاده شد و نوع تمرینات و شدت آن در کنترل بود.

 

 

 

1-6-2 محدودیت های خارج از کنترل محقق:

 

متغیر های مخل و مزاحم در حین تحقیق تحت کنترل قرار گرفتند ولی با این وجود مسایلی چون آسیب دیدگی آزمودنیها طی تمرین، مریض شدن آنها و تحت کنترل گرفتن رژیم غذایی(اندازه گیری تقریبا دقیق انرژی دریافتی و مصرفی) و فعالیتهای خارج از وقت تمرین(علی رغم توضیح و تاکید بر رعایت نکات خاص گفته شده برای آزمودنیها) را می توان به عنوان محدودیتهای غیر قابل کنترل ذکر کرد.

 

 

 

– Anorexia                                                     

 

– Weight loss                                 

 

– Feeding & Satiety

 

– ُSensory input                                          

 

4– Neurotransmitter

 

– Anabolic effector system                                                        

 

–  Orexigenic                                                                                                              

 

– Agouti – related protein                                                         

 

–  NeuropeptideY                                                                                       

 

–  Melanin – concertrating hormone        

 

–  Orexin

 

–  Catabolic effector system

 

 Anorexigenic

 

Pro – opiomelanocortine

 

-Cocaine – and. Amphetamine – regulated transcript

 

-Corticotrophine – releasing transcript

 

Candidate Signalling molecules

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

–  Shutter                                                                                     

 

–  Relatively short gene                              

 

.- Exon                                                                                        

 

Encode

 

 Japanese quil

 

 Express

 

–  Potent stimulant of Feeding                   

 

– Michael B. Zemel