ه چیز را در جهان از طریق حواس بینایی، شنوایی، لامسه، بویایی و چشایی یاد میگیریم. اطلاعاتی که از طریق حواسمان میگیریم بر درستی عملکرد مناطقی از مغز متکی هستند که پس از تفسیر اطلاعات و ایجاد مفهوم از آن، به دانش موجود اتصال پیدا میکنند. این اطلاعات برای نیاز پردازش ذخیره میشوند و اغلب به برخی از انواع خروجیها مانند نوشتن، زبان یا عملکرد تبدیل میشوند. اختلال در پردازش اطلاعات نقص در توانایی فرد در استفاده موثر از اطلاعات جمع آوری شده بوسیله حواس است، که نتیجه از دست دادن شنوایی، اختلال در بینایی، اختلال نقص توجه یا نقص شناختی یا فکری نیست (مرکز ملی اختلال یادگیری، 2008-1999) . حوزه متعدد پردازش اطلاعات که برخی دارای همپوشی هستند میتواند موفقیت تحصیلی را تحت تاثیر قرار دهد. اختلالات پردازش اطلاعات به عنوان نوع خاصی از اختلال یادگیری در بسیاری از افراد با اختلال یادگیری دیده میشود و اغلب به توضیح اینکه چرا یک فرد مشکلاتی در یادگیری و عملکرد دارد، کمک میکند. عدم توانایی در پردازش صحیح اطلاعات میتواند منجر به مشکلات تحصیلی، اعتماد به نفس کم و عقب نشینی و سرخوردگی در موقعیتهای اجتماعی شود (مرکز ملی اختلال یادگیری، 2008-1999). از ابزارهایی که برای سنجش پردازش اطلاعات در اختلال یادگیری بکار میرود، پرسشنامه پردازش شناختی میباشد. این پرسشنامه توسط کروز برای کمک به روند تشخیص افتراقی و غیرسوگیرانه اختلال یادگیری دانش آموزان تهیه شده است (کروز، 1999). هدف از این پرسشنامه ارائه نمرهای از پردازش اطلاعات و یا سبکهای یادگیری دانشآموزان است، که نشانگر ابزاری مناسب برای جمع آوری اطلاعات از والدین در مورد مهارتهای یادگیری و تفکر فرزندان میباشد. مشخص شده است که این پرسشنامه میتواند روایی افتراقی زیرگروههای خاص اختلال یادگیری و ترویج درک واضحتر از اختلال یادگیری همراه با مداخلات آموزشی مناسبتر را بدست بدهد. مدل پردازش اطلاعات انتخاب شده برای پرسشنامه پردازش شناختی، شامل 6 حوزه عمومی (پردازش شنوایی، پردازش بینایی، سرعت پردازش، توجه، پردازش متوالی/منطقی، پردازش مفهومی/انتزاعی) است که هرکدام بر اساس نظریههای پژوهشی یادگیری و شناخت میباشند (فاست، 2002). سرعت پردازش یعنی اینکه مغز با چه سرعتی قادر به عمل یا عکس العمل در موقعیتهای مختلف است (کروز، 1999) و بر چگونگی سازماندهی اطلاعات توسط مغز، توانایی تمرکز بر روی چیزهای مهم و نادیده گرفتن چیزهای کم اهمیتتر تاثیر میگذارد و همچنین به مغز اجازه میدهد که به تغییر از یک فعالیت به فعالیت دیگر بپردازد. راههای بسیاری وجود دارد که مغز اطلاعات را دریافت کند، بیشترین راه دریافت اطلاعات در مدرسه از طریق ورودیهای بینایی و شنوایی است. پردازش بینایی و شنوایی فرآیندهای تشخیص و تفسیر اطلاعات از طریق دیدن یا شنیدن است و اختلال پردازش بینایی اشاره به ناتوانی در درک اطلاعات گرفته شده توسط مغز است که از مشکلات مربوط به بینایی یا وضوح دید متفاوت است. مشکلات پردازش بصری بر چگونگی تفسیر یا پردازش اطلاعات توسط مغز اثر میگذارد. اختلال پردازش شنوایی است از مشکلات مربوط به شنوایی مانند ناشنوایی یا کم شنوایی متفاوت است. مشکلات پردازش شنوایی آنچه را که توسط گوش شنیده میشود را تحت تاثیر قرار نمیدهد اما بر چگونگی تفسیر یا پردازش توسط مغز تاثیر میگذارد. نقص پردازش شنیداری میتواند به طور مستقیم با گفتار و زبان تداخل ایجاد کند و بر تمامی زمینههای یادگیری تاثیر بگذارد به ویژه خواندن و هجی کردن. هنگامی که آموزش در مدرسه اساسا بر پایه زبان گفتاری باشد فرد مبتلا به اختلال پردازش شنیداری ممکن است مشکلات جدی در فهم درسها یا دستورها داشته باشد. پردازش مفهومی مشتمل بر درک الگوهای کلی و مفاهیم اساسی برای استفاده در تفکر سطح بالا، خلاقیت و استدلال است (کروز، 1999). پردازش متوالی به طور کلی مغز به عنوان سیستم بایگانی جزئیات، به شکلی در نظر گرفته شده که بسیار شبیه به یک کامپیوتر است که اطلاعات را سازماندهی و ذخیره میکند، آن شامل توانایی یادگیری، حفظ کردن، سازماندهی و بیان اطلاعات دقیق و خاص از جمله حقایق، ارقام و فرمولها است. توجه به معنای محدودیت در پردازش ادراکی و تولید پاسخ میباشد، به منظور توجه به یک محرک محرکهای دیگر نادیده گرفته میشوند (ساترز، 1996؛ به نقل از لوتز و هویت، 2003).
توانایی پردازش اطلاعات برای پاسخدهی اثر بخش به موقعیتها، تسهیل یادگیری، رفتار اجتماعی و کارکردهای روزمره شخص مهم میباشد و اختلال در هر کدام از این حوزهها میتواند باعث بروز مشکلاتی در زمینهی تحصیلی و زندگی اجتماعی شود بنابراین بررسی ناتوانی حوزههای پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری دارای اهمیت اساسی میباشد. علیرغم اهمیت این نوع مقیاس در شناسایی و تشخیص مشکلات حوزههای پردازش شناختی کودکان با اختلال یادگیری استفاده از این ابزار در جامعه پژوهشی و آموزشی کشور انجام نشده است.
با توجه به موارد فوق، مسئله اصلی در پژوهش حاضر بررسی مشکلات حوزههای پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری میباشد و محقق ضمن بررسی این مشکلات با استفاده از ابعاد پرسشنامه پردازش شناختی، به بررسی خصوصیات روانسنجی این ابزار جهت کاربرد گستردهتر آن در جامعه ایرانی اقدام میکند.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
یادگیری ابزار عمده سازگاری انسان با محیط در حال تغییر خود است. اگر کودکان و نوجوانان در جهان پیچیده امروز نتوانند یاد بگیرند، نمیتوانند خوب زندگی کنند. از دیدگاه نظریه پردازش اطلاعات، یادگیری فعالیتی مستمر برای پردازش اطلاعات میباشد بدانگونه که یادگیری، فرایند دریافت محرکهای محیطی به وسیله گیرندههای حسی، و گذر از حافظه حسی و حافظه کوتاه مدت و به رمز درآوردن و معنیدار کردن محرکها و نهایتا قرار گرفتن در حافظه دراز مدت تعریف شده است. بنابرین یادگیری زمانی صورت میگیرد که اطلاعات تمام مراحل حافظه را طی کرده و وارد حافظه درازمدت شود. به نظر میرسد که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری به دلیل کارکرد بد مغز، اطلاعات را به شیوهای متفاوت از سایر کودکان دریافت و پردازش میکنند بنابراین در یادگیری دچار نارسایی و مشکلات میشوند (بشرپور و همکاران، 1391). نارسایی پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری، در زمینههایی چون رمزگشایی یا شناسایی واژه، درک خواندن، محاسبه، استدلال ریاضی، املاء یا بیان نوشتاری مشخص شده است. یک ناتوانی که در بافت تحصیلی آشکار میشود، ممکن است بر سایر زمینهها هم پیامد منفی داشته باشد. برای مثال فعالیتهای روزمره شخص در منزل ممکن است تحت تاثیر حافظه ضعیف، استدلال نارسا و یا حل مسئله قرار بگیرند. علاوه بر این روابط اجتماعی و یا کارکردهای هیجانی نیز ممکن است به دلیل نارسایی پردازش شناختی تحت تاثیر قرار گیرد، این امر موجب میشود که فرد در تفکر یا رفتار و یا درک رفتار دیگران دچار اشتباهاتی شود (ساتاسنیس، فیورست و رورک، 1997؛ به نقل از بشر پور و همکاران، 1391). مطالعات مختلفی نشان میدهند که کودکان با اختلال یادگیری نقص سرعت پردازش دارند (شاناهان، پینینگتون، یریس، اسکات، بودا، ویلکات، اولسون، دیفرایس؛ 2006). برخی از آنها مشکلات جدی در توجه دارند (رضایی و سیف نراقی، 1385)، ولی حمایت پژوهشی متناقضی درباره نقص پردازش بینایی و شنیداری پیشبینی شده در اختلال یادگیری بدست آمده است. برخی از کودکان با اختلال یادگیری در پردازش دیداری مشکل دارند (علیزاده، 1373) اما بر اساس شواهد موجود به نظر میرسد که این مشکلات همانند مشکلات پردازش شنیداری شایع نمیباشد و برای بررسی میزان چنین ناتواناییهایی به پژوهشهای بیشتری نیاز است.
از آنجا که وجود هر گونه نارسایی در پردازش اطلاعات میتواند منجر به رفتارهای ناسازگارانه، مشکلات تحصیلی و دشواری در پرداختن به امور روزمره گردد، بررسی نارساییهای حوزههای پردازش اطلاعات در کودکان با اختلال یادگیری که دارای مشکلات اساسی در یادگیری و سازگاری اجتماعی هستند هم جهت شناخت بهتر ویژگیهای نوروسایکولوژی این افراد و هم برای طراحی روشهای درمانی کارآمد و مبتنی بر نیاز آنها ضروری به نظر میرسد. بنابراین پژوهش فعلی گام مهمی را در ارزیابی نقاط قوت و ضعف حوزههای پردازش اطلاعات کودکان با اختلال یادگیری جهت توصیههای آموزشی و درمانی به این کودکان را ارائه میکند. نتایج این پژوهش برای مشاوران، روانشناسان، معلمان و حتی والدین کودکان با اختلال یادگیری مفید بوده و آنها را قادر میسازد تا با شناسایی نقاط قوت و ضعف حوزههای پردازش اطلاعات، به درمان و مداخلات مربوطه مبادرت ورزند.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- هدف کلی
بررسی ابعاد پردازش اطلاعات در دانشآموزان با اختلال یادگیری است.
1-4-2- اهداف جزئی

1-5- سوالات پژوهش
1-6- تعاریف مفهومی متغیرها
1-6-1- پردازش اطلاعات
بر اساس یکی از نظریههای باسابقه و شناخته شده پردازش اطلاعات که به نظریه یا الگوی سه مرحلهای اتیکنسون و شفرین(1968؛ به نقل از سیف، 1389) شهرت دارد، ابتدا محرکهای محیطی مانند نور، صدا، حرارت، بو و غیره به وسیله گیرندههای مختلف حسی چون گوش، پوست، چشم، بینی و غیره دریافت میشوند و برای مدت کوتاه (1تا3 ثانیه) در ثبت حسی ذخیره میگردند. ما از طریق فرایند توجه و ادراک، از وجود این محرکها آگاه میشویم. بخشی از این اطلاعات که بر اثر توجه به صورت الگوهای تصویر ذهنی، معانی یا صداها رمز گردانی میشوند وارد حافظهی کوتاهمدت میشوند. اطلاعات وارد شده به حافظه کوتاه مدت برای مدت 15 تا30 ثانیه در این حافظه ذخیره میشوند. بخشی از این اطلاعات که با اطلاعات یادگرفته شده قبلی ارتباط برقرار میکنند به حافظه درازمدت انتقال مییابند و مابقی با اطلاعات جدید جانشین میشوند. اطلاعات وارد شده به حافظه درازمدت به صورت مواد سازمان یافته در میآیند که برای مدت طولانی در آنجا باقی میمانند. اطلاعات موجود در حافظه دراز مدت در صورت لزوم به حافظه کوتاه مدت بازگشته و شخص بر اساس آن پاسخ میدهد (سیف، 1389).
1-6-2- اختلال یادگیری
اختلال یادگیری ویژه به معنای آن است که در یک یا چند فرایند اساسی روانشناختی اختلالی رخ دهد بطوری که در فهم و استعمال زبان (شفاهی یا کتبی) تأثیر بگذارد، و در توانایی گوش دادن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، هجی کردن و یا محاسبات ریاضی کودک اختلالی به وجود آید و این اصطلاح معلول شرایطی نظیر نقایص ادراکی، ضربه مغزی، بدکاری جزئی در مغز، دیسلکسی و آفازی رشدی است. این اصطلاح شامل کسانی که مشکل یادگیریشان معلول عواملی چون نقص بینایی، نقص شنوایی، نقایص حرکتی، عقب ماندگی ذهنی، پریشانی عاطفی، نابهنجاریهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی میباشد، نمیگردد (لیون، 1996).
ز تغییرات تجربه شده در دورهی نوجوانی، تغییر در خودپنداره میباشد (بالدوین و هافمن، 2002). باورهایی که فرد درباره خودش فراهم میآورد، اصطلاحا خودپنداره نامیده میشود (بدار، دزیل و لامارش، 2006؛ ترجمهی حمزه گنجی، 1392: 53). خودپنداره یکی از مهمترین عوامل برای سلامت فردی میباشد و به در واقع بسیاری از مشکلات رفتاری با این متغیر مرتبط میباشد (آگوستو و همکاران، 2009). بدون شک، اساسیترین کلید شخصیت و رفتار انسان تصویری است که فرد در ذهن خود از خویشتن دارد. در واقع میتوان گفت تصویری که انسان از خود دارد، استعدادهای او را در زمینههای گوناگون رقم میزند. لذا هرچه نگرش بهتری از خود داشته باشد، مؤثرتر و خلاقتر خواهد بود. واکنشهای دیگران، مشاهدهی رفتارهای خود، مقایسهی خود با اشخاصی که به ما شباهت دارند و در محیط ما زندگی میکنند، از جمله منابع تشکیلدهندهی خودپنداره به شمار میروند. خودپنداره در واقع، به عنوان سیستم سازماندهندهی ادراکات و تجربیات هر فرد است و برخورداری از خودپندارهی مثبت عامل اساسی سازگاری عاطفی– اجتماعی، احساس خود ارزشمندی و توانایی در مقابله با چالشهای زندگی است (جینگ، 2007). در آموزش ابراز وجود، تصویر ذهنی فرد از خویشتن که شامل احساسات در مورد خود و عملکردهای خود است، بهبود مییابد. بنابراین ابراز وجود با خودپنداره و حرمت خود ارتباط نزدیک دارد و به ایجاد حس خودباوری در روابط بین فردی کمک میکند. افرادیکه از توانایی جرأتورزی برخوردار هستند، نه تنها در مواجهه با مشکلات و عوامل تنشزا رویارویی بهتری دارند، بلکه از جهت رفتار موفقیتآمیز در برخورد با این عوامل ارزیابی شناختی مثبتی از خود داشته و به تبع آن هیجانها و عواطف خوشایندی را تجربه خواهند کرد (ابوترابی کاشانی و بیات، 2010). دانشآموزان با به کارگیری مهارتهای ابراز وجود، مانند انتقاد سازنده و بروز احساسات مثبت و منفی میتوانند بر محیط کنترل داشته باشند و خود را به صورت فعالانه دخل و تصرف نمایند. بنابراین آنها با استفاده از رفتار ابرازمند و دوری از رفتارهای پرخاشگرانه و منفعلانه خود را خوب ارزیابی کرده و بدین صورت، احتمال ایجاد خودپندارهی مثبت را در خویش بالا میبرند. خودپندارهی مثبت نشان دهندهی این است که فرد خودش را در مقام شخصی، با نقاط قوت و ضعف میپذیرد و این امر موجب اعتماد به نفس او در روابط اجتماعی میشود (بونگ و اسکالویک، 2003). پس میتوان گفت، بین خصوصیات افراد با خودپندارهی بالا و برخورداری از ویژگیهای ابراز وجود رابطه وجود دارد (ناتویگ، آلبرکسن و کیوانسترام، 2003). دفاع از حقوق شخصی خود، توانایی نه گفتن، شروع کردن، خاتمه دادن و چگونگی حل مشکلات خاص اجتماعی، تحمل فشارها و احساس آزادی و تشخیص در انتخاب کردن، به دست آوردن پذیرش و اعتماد دیگران و دوری از طرد شدن اجتماعی از خصوصیات مشترک افراد دارای خودپندارهی مثبت و دارای ابراز وجود است (دلوتی، 1981). بنابراین میتوان گفت، رفتار جرأتورزانه با خودپندارهی مثبت، عزت نفس، تسلط، خودبسندگی و اعتماد به نفس همگرایی و همبستگی دارد (محامد، 1378: 32). بنابر آنچه ذکر گردید، آموزش ابراز وجود رویکردی رفتاری است که حمایت وسیعی به دست آورده و به خصوص برای افرادیکه دارای مشکلات بین فردی هستند، ارزشمند است. این آموزش اغلب در فضایی گروهی، به کار برده میشود و تأکید دارد به افراد بیاموزد، بدون اینکه حقوق دیگران را زیر پا بگذارند از حق خود دفاع کنند. افرادیکه یاد گرفتند خود را ابراز کنند، معمولا در مورد خودشان احساس خوبی دارند و تشخیص دادند که روی پای خود ایستادهاند، بدون اینکه دیگران را مورد تحقیر و انتقاد قرار دهند، در نتیجه عزت نفس آنها افزایش مییابد.پس میتوان گفت آموزش جرأت ورزی علاوه بر اینکه بر روابط بین فردی نقش گستردهای دارد. رفتارهایی از قبیل استقلال، اعتماد به نفس و خودآگاهی را در فرد تقویت میکند (یعقوبی، 1377: 23).
انگیزه، قلب یادگیری و مهمترین شرط یادگیری است. همچنین مایهی جنبش انسان و عامل آغاز کننده، راهنما و نگهدارندهی رفتار، تا زمان دستیابی به هدف مطلوب نیز میباشد. یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر انگیزهی دانشآموزان انگیزهی پیشرفت است که عبارت است از، گرایش کلی به تلاش کردن برای موفقیت و انتخاب فعالیتهای موفقیت/ شکست هدفگرا است (اسلاوین، 2006؛ ترجمهی یحیی سیدمحمدی، 1385: 373). از دیدگاه نوتا و سریسا (2003) این آموزش در مورد دانشآموزان نامصمم و ناتوان در تصمیمگیری تحصیلی نیز موثر است. زیرا ابراز وجود کردن، توانایی دانشآموزان را برای جمعآوری اطلاعات مهم به منظور تصمیمگیری بهبود میبخشد و تمایل آنها را برای کسب اهداف حرفهای نیرومند میسازد.
با توجه به آنچه ذکر شد، میتوان گفت، دانشآموزانی که در ابراز عقاید خود دچار مشکل هستند، در بسیاری از مواقع دچار سرخوردگی و شکست میشوند و این مسئله باعث کاهش عزت نفس آنها و افزایش روز افزون اضطراب برای حضور در محیطهای اجتماعی میگردد، علاوه بر این عدم برخورداری از توانایی ابراز وجود به طور معمول باعث افت تحصیلی و ایجاد چرخهی نادرستی از رفتارها و عواطف نابهنجار میشود. بنابراین با آموزش به موقع مهارتهایی، مانند ابراز وجود در سنین نوجوانی میتوان نوجوانان را تا میزان قابل ملاحظهای در مقابل اینگونه چرخههای نامعقول رفتاری و عاطفی ایمن ساخت.
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
در عصر حاضر اغلب پدر، مادرها الگوی تربیتی جرأتمندی را به فرزندان خود آموزش نمیدهند. بنابراین تعداد زیادی از دانشآموزان، با مشکل اضطراب و عدم ابراز وجود روبرو هستند و یا توانایی لازم را برای نشان دادن خود در کلاس درس ندارند و اغلب سکوت اختیار میکنند. بسیاری از معلمان، مدیران و مشاوران در مدارس با دانش آموزانی روبرو میشوند که رفتاری منفعلانه داشته و نمیتوانند از خود دفاع کنند. متأسفانه این دانشآموزان به اشتباه، از سوی معلمان به عنوان افراد مؤدب و منضبط در نظر گرفته میشوند و همین امر به اضطراب و عدم ابراز وجود در آنها دامن میزند (حسینی بیرجندی، 1382: 89). این دانش آموزان در واقع افرادی هستند که خود، احساسات و خواستههایشان را در بسیاری از مواقع نادیده میگیرند و دیگران معمولا آنها را کمرو و فاقد اطمینان به خود میدانند. از طرف دیگر، ابراز وجود به صورت طبیعی برای همه اتفاق نمیافتد زیرا افراد ساختارهای منفعلانه را از قبل آموختهاند، بنابراین لازم است با آموزش رفتارهای مبتنی بر ابراز وجود، رفتارهای منفعل را یادزدایی نمود (رنجبرکهن و سجادینژاد، 1389). رفتار توأم با ابراز وجود، در موقعیتهای اجتماعی و تحصیلی افراد از اهمیت بهسزایی برخوردار است و یادگیری این مهارت، منجر به احساس توانمندی، اعتماد به نفس بیشتر، کاهش استرس و پیشگیری از آسیبهایی مانند اعتیاد، مصرف سیگار، انحرافات و سوء استفادههای جنسی در نوجوانان میشود. آموزش قاطعیت در سنین نوجوانی علاوه بر کاهش احساس ناتوانی و سر درگمی، روشهای حل مشکلات، برطرف کردن تعارضات، روشهای تصمیمگیری و رفتارهای توأم با قاطعیت را در نوجوانان توسعه میدهد (ترودو و همکاران، 2003). یکی دیگر از مسائلی که در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته سازگاری اجتماعی است. تغییرات گستردهای که در تمامی جنبههای زندگی نوجوان رخ میدهد، مرحلهای بحرانی را ایجاد میکند که طبعا مشکلات و ناسازگاریهایی را به همراه خواهد داشت. نوجوانان با مشکلاتی در زمینهی سازگاری در روابط بین فردی، بلوغ و زمینههای تحصیلی مواجه میشوند که در این صورت ایجاد شایستگیهای لازم در آنها برای مقابلهی مؤثر و کارآمد با چالشهای حال و آینده ضروری به نظر میرسد. سازگاری اجتماعی در نوجوانان به عنوان مهمترین نشانهی سلامت روان است. علاوه بر این از یک طرف، رشد اجتماعی مهمترین جنبهی رشد وجود هر شخصی است و از طرف دیگر معیار اندازهگیری رشد اجتماعی هرکس سازگاری او با دیگران است. نوجوانان در صورت موفق شدن در برقراری ارتباط با دیگران، مورد پذیرش اجتماعی قرار میگیرند و زمینهی سازگاری آنها فراهم میشود. بنابراین لازم است خلق و خو و سازگاری اجتماعی نوجوانان با دیگران توسط مربیان و والدین مورد توجه قرار گیرد (رشیدزاده، فتحیآذر و هاشمی، 1390).
پژوهشها نشان میدهند اگر دانشآموزان درک درستی از خود داشته باشند، بیشتر از فرآیندهای یادگیری خودتنظیمی استفاده میکنند و عملکرد تحصیلیشان بهبود خواهد یافت. به طور کلی خودپنداره با موفقیت تحصیلی ارتباط دارد نتایج پژوهشها نشان میدهد دانشآموزانی که از خودپندارهی مثبت برخوردار هستند دربارهی خود و تواناییهایشان احساس بهتری دارند در نتیجه در تکالیف آموزشگاهی بهتر عمل میکنند (طالبزاده نوبریان و همکاران، 1390). از این رو لازم است خودپنداره به گونهای عمیقتر و گستردهتر مورد توجه قرار گیرد
مسئلهی موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از دغدغههای اصلی نظام آموزشی است و موفقیت و پیشرفت تحصیلی در هر جامعه نشاندهندهی کارآمدی این نظام در زمینهی هدفیابی و توجه به رفع نیازهای فردی است. بنابراین یکی دیگر از مواردی که در اینجا باید مورد توجه قرار گیرد انگیزهی پیشرفت است. این انگیزه باعث تحرک، پویایی و برنامهریزی صحیح در دانشآموزان میشود و از این طریق میتواند بر موفقیت تحصیلی آنها اثر بگذارد. در واقع شرط مهم برای رشد و شکوفایی هر جامعهای وجود افراد آگاه، کارآمد و خلاق است و پرورش و تقویت انگیزهی پیشرفت سبب ایجاد انرژی و جهتدهی مناسب رفتار، علایق و نیازهای افراد در راستای اهداف ارزشمند و معین میباشد (وست و سادوسکی، 2011). در آخر نیز باید به این نکته توجه کرد که دانشآموزان و نوجوانان سرمایههای آینده جامعه محسوب میشوند، نقش بی بدیل این قشر در روند رشد، توسعه و تعالی کشور بر هیچ کس پوشیده نیست، لذا هرگونه سرمایه گذاری برای این گروه سنی در جهت رشد و شکوفایی به عنوان پشتوانهای اساسی ضروری است.
1-4- اهداف تحقیق (هدف کلی، اهداف جزئی)
1-4-1- هدف کلی
هدف پژوهش حاضر، آن بود که به بررسی اثربخشی آموزش ابراز وجود بر سازگاری اجتماعی، خودپنداره و انگیزهی پیشرفت دانشآموزان اول و دوم دبیرستان یزد در سال تحصیلی 1392-1391 بپردازد، تا بتواند بستری مناسب جهت افزایش دانش موجود فراهم سازد. در همین راستا این پژوهش تلاش کرده است تا با آموزش ابراز وجود به عنوان یک مهارت و کفایت در ارتباطات میان فردی، اطلاعات، باورها، جرأتورزی، عزتنفس و سلامت روانی دانشآموزان را افزایش دهد و اطلاعاتی جهت استفادهی روانشناسان و مشاوران تربیتی فراهم آورد.
1-4-2- اهداف جزئی

قابل توجه این است که رفتار اجتماعی و سبک زندگی، تابع تفسیر ما از زندگی است.
در سبک زندگی اسلامی، بزرگان ما الگوهای راستین زندگی هستند. درست برخلاف زندگی به سبک امریکایی که در آن جوانان رقاصه، خواننده، بازیگر و ورزشکار الگو شدهاند.
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)».
خدایا قرار ده زندگیم را زندگی محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد(ص). (زیارت عاشورا)
بدینجهت و به خاطر اهمیت این موضوع نوشتار حاضر تدوین و در چند فصل مرتب گردیده است که در فصل اول واژههای کلیدی پایان نامه تعریف شده و سپس در مورد سبک زندگی صحبت شده است. سبک زندگی اسلامی در فصل دوم معرفی شده است. در فصل سوم آسیبهای زندگی خانوادگی بیان شده است. در فصل چهارم راههای رسیدن به سبک زندگی اسلامی آورده شده است.
اشاره
در این فصل سعی بر آن است که توضیحاتی در مورد پژوهش، ضرورت پژوهش، پیشینهی آن و… آورده شود. سپس توضیحاتی درمورد بعضی از اصطلاحات و مفاهیمی که مرتبط با تحقیق هستند آورده شود؛ مانند: سبک زندگی، آسیبشناسی، خانواده، سبک زندگی اسلامی، سبک زندگی خانوادگی و… .
1-1- توضیح عنوان پژوهش
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که سبک زندگی خانوادگی در ایران کنونی چه
آسیبهایی دارد و به تعبیر دیگر از منظر آیات قرآن کریم و روایات معصومین (علیهم السلام) به سبک زندگی خانوادگی مردم ایران نگاه کنیم چه آسیبهایی را در آن میبینیم، این آسیبها در مرحله اول باید شناسایی، سپس علتیابی و درنهایت درمان شوند، اما این پایان نامه فقط عهدهدار قسمت اول یعنی آسیبشناسی سبک زندگی است و اگر درجایی ریشهیابی (علتیابی) کرده و یا نسخهای برای درمان تجویز میکند، استطرادی و طفیلی میباشد.
1-2- تبیین ضرورت و فایده تحقیق
فرهنگسازی و آگاهسازی خانوادهها با روشهای نوین سبک زندگی اسلامی با استفاده از قرآن و احادیث و… که یکی از ضروریترین نیازهای امروز جامعه است. و ضروری است خانوادهها به وظایف خود در این راستا آگاهی یابند.
انجام دادن پژوهشی در این زمینه ضروری به نظر میرسید؛ بدان امید که بتواند، برای جوانان عزیز این مرز و بوم مفید واقع شود. ولی باتوجه به محدودیت رساله بیشتر انرژی ما مصروف به آسیبشناسی میشود.
1-3- بیان سؤالات اصلی و فرعی تحقیق
1-3-1- سؤال اصلی: چه آسیبهایی سبک زندگی خانوادگی در ایران امروز را تهدید میکند؟ (از منظر قرآن و روایات)
1-3-2- سؤالات فرعی:
1-4- بیان فرضیات اصلی و فرعی تحقیق
1-4-1- فرضیه اصلی: با توجه به نظرات قرآن و روایات آسیبهای متعددی را در سبک زندگی امروز خانواده ایرانی میتوان پیدا کرد.
1-4-2- فرضیههای فرعی:
1-6- بیان نوع و روش تحقیق
روش تحقیق کتابخانهای میباشد و این تحقیق از نوع تبیینی ـ کاربردی است.
1-7- ایده یا نظریه جدیدی که در این پایاننامه طرح خواهد شد
اکثر آسیبهایی که به خانواده ایرانی وارد میشود، به خاطر دوری از فرهنگ قرآن و اهل بیت
میباشد.
1-8- نوآوری و ابتکار موجود در این پایاننامه به لحاظ روش، نتیجه، مسأله یا …
برای اولین بار همه آسیبهای زندگی خانوادگی از منظر قرآن و احادیث فهرستبندی و سپس
طبقهبندی میشود، که راه برای پژوهش بعدی هموار شود.
1-9- تعریف اصطلاحات و بعضی مفاهیم مرتبط با آنها
در ابتدای هر تحقیقی باید معنای کلمه یا کلمات کلیدی آن تحقیق، برای خواننده مشخص شوند، از این رو در این تحقیق هم این معانی است.
1-9-1- سبک زندگی
سبک زندگی، مفهومی است که در غرب آدلر آن را ابداع کرد ولی پیروان کلاسیک او و دیگران به تفصیل آن پرداختهاند: سبک زندگی شیوهای نسبتا ثابت است که فرد اهداف خود را به آن طریق دنبال میکند؛ یعنی راهی است برای رسیدن برای اهداف؛… این شیوهها، حاصل زندگی دوران کودکی فرد و تأثیرات محیطی و… است، به سخن دیگر، سبک زندگی، بُعد عینی و کمیتپذیر شخصیت افراد است. به همین دلیل، نظریه «سبک زندگی» آدلر، نظریه «شخصیت» او نیز محسوب میشود.
1-9-1-1- تعاریف ارائه شده توسط دانشمندان غربیها در مورد سبک زندگی
سبک زندگی رفتارهایی که با قشربندی حیثیتی و اعتباری مرتبط میباشند و چگونگی نمایش رفتارها توسط فرد است. سبک زندگی هم الگوهای مصرف را شامل میشود و قدرتی که از این ناحیه کسب
میشود.
تعریف لغوی سبک زندگی در سایت های معتبر (ویکی، بیزینس و دیکشنری) :
1-9-1-2- تعریف صاحب نظران اسلامی
آیتالله مصباح یزدی: واژهی سبک زندگی که در ادبیات امروزی به مثابهی واژهای کلیدی مطرح شده است، از نظر لغوی و موارد کاربرد، گسترهی وسیعی را دربرمیگیرد؛ یعنی از رفتارهای خاصی که هر فردی برای زندگی خود برمیگزیند تا رفتارهای خانوادگی، فامیلی، محلی، شهری، کشوری و بینالملل قابل اطلاق است.
نظر آقای محمدسعید مهدویکنی در مورد تعریف سبک زندگی: «الگوی همگرا (کلیت تامی) یا مجموعه منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی، وضعهای اجتماعی و داراییها که فرد یا گروه بر مبنای پارهای از تمایلات و ترجیحها (سلیقهها) است و در تعامل با شرایط محیطی خود ابداع یا انتخاب میکند.»
یا به اختصار، سبک زندگی : «الگو یا مجموعهی نظاممند کنشهای مرجح است».
حجت الاسلام شهاب مرادی میگویند: سبک زندگی در تعریف ایرانیاش یعنی روش زندگی براساس ایمان؛ روشی مبتنی بر الگوهای اسلامی. … تعریف سبک زندگی فراتر از مهارت زندگی و یا حتی اخلاق اجتماعی است که باید به شکل دقیق مورد توجه قرار گیرد.
آقای علی اکبر رشاد نیز میگوید: سبک زندگی، به دو صورت قابل تعریف است:
ـ بالمعنی الاعم،
ـ بالمعنی الاخص.
درخصوص تعریف بالمعنی الاعم میتوان گفت که «سبک زندگی عبارت است از تحقق عینی اسلام در عرصههای حیات انسان». به این ترتیب سبک زندگی عبارت خواهد بود از تحقق عینی اسلام با همهی ابعاد و اعماق آن، آنگاه که اسلام محقق شد و نه فقط در مقام نظر، نفسالامر و نزول. از دین دستکم میتوان دوازده تعبیر داشت که یکی از تعابیر، «دین محقق» است، یعنی آنچه که در حیات انسان (جوارح و جوانح انسان) محقق شده است و آنچه در جوارح و جوانح انسان تحققیافتنی است، سبک زندگی است. علامهی طباطبایی نیز دین را به نحوی در المیزان تعریف میکنند که به سبک زندگی نزدیک میشود.
اما سبک زندگی بالمعنی الاخص و در معنای محدودتر آن که بتواند با تعاریف رایج نیز یک نوع مجاورت و موازات پیدا کند به این صورت است: «منظومهای از شیوههای مواجههی جوانحی و جوارحی با عرصههای حیات» و اگر اسلامی بود، این عبارت به تعریف اضافه میشود: «مبتنی بر مبانی معرفتی ـ ارزشی برآمده از منابع معتبر با کاربست منطق علمیِ موجه اسلامی».
1-9-2- سبک زندگی دینی
سبکی است که الگوهای مطرح در آن از ترجیحات دینی یا مبتنی بر مبانی دینی پدید آمده است. به لحاظ عینی درون هر نوع فرهنگ مبتنی بر مذهب و مکتبی (اعم از شیعه، سنی، مسیحی، بودایی و …) این الگوها وجود دارد. اما چون اسلام همه حوزههای زندگی را پوشش داده و بر ایشان دستور دارد، لذا کاملترین سبکهای زندگی را عرضه میکند. عباراتی که میتوان سبک زندگی اسلامی را با آن معرفی کرد مانند: «حَیاهً طَیِّبَهً»، «أُسْوَهٌ»، «مَحْیَا» و … .
﴿مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاهً طَیِّبَهً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ﴾؛ «هر کس- از مرد یا زن- کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزهاى، حیاتِ [حقیقى] بخشیم، و مسلماً به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهیم داد».
﴿لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثیراً﴾؛ «قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکوست: براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد و خدا را فراوان یاد مىکند».
«اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیَایَ مَحْیَا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)»؛ «خدایا قرار ده زندگیم را زندگی محمد و آل محمد و مرگم را مرگ محمد و آل محمد(ص)». (زیارت عاشورا)
1-9-3- نقش نیت در سبک زندگی اسلامی
سبک زندگی اسلامی نمیتواند به نیتها کاری نداشته و در عین حال که تأکید آن روی رفتار است، به حداقلهای عواطف و شناختها نیز نظر دارد. در واقع در سبک زندگی اسلامی، میشود رفتارها را به مهرههای متعددی تشبیه کرد که علوم انسانی به خود آن مهرهها و بدون ارتباط با عوامل دیگر میپردازند، ولی در سبک زندگی اسلامی نه تنها به خود آن مهرهها، بلکه به آنچه که سبب ارتباط آنها باهم میشود و همانند نخ تسبیح در تمام آنها وجود دارد، نیز میپردازد. حتی رفتاری مثل نماز، اگر اعتقاد به خدا و معاد را پشتوانه خود نداشته باشد رفتار اسلامی محسوب نمیشود.

1-9-3-1- مبانی اصولی در سبک زندگی اسلامی
سبک زندگی فقط ظاهر افراد را شامل نمیشود که احیانا زیباییهایی نیز داشته باشد. بلکه این ظاهر رفتار وقتی دو ویژگی پیدا میکند عنوان سبک زندگی بیشتر به آن انطباق پیدا میکند: 1- اینکه آن رفتار ظاهری عادت رفتاری انسان بشود و تبدیل به یک رسم یا عادت فردی شود. 2- جمعی از انسان ها این ظاهر و روش را برای خودشان انتخاب کردهاند.
سبک زندگی یعنی ظاهر رفتار و عادت و جمعی بودن که هر سه با هم تعریفی از سبک زندگی
میشود.
سه رکن مهم وجود دارد برای اینکه انسان بتواند خودش و خصوصیات زندگیاش را معرفی کند. رکن اول، که براساس آن زندگی را بنا میکنند، موضوع جهان بینی است. جهان بینی هر شخص، تأثیر باورهایش بر زندگیاش است. جهان بینی را معلومات فرد مشخص نمیکند. باورها و اعتقاداتش آن را مشخص میکند. رکن دوم، ایدئولوژی است. ایدئولوژیها را میتوان به بایدها و نبایدهای اخلاقی و فقهی، اطلاق کرد. رکن سوم، سبک رفتاری و ظاهری است که به آن سبک زندگی میگویند.
1-9-3-1-1- تفاوت سبک زندگی و اخلاق
آیا سبک زندگی که همان ظاهر و صورت رفتاری میباشد. از نگاه دین اهمیت دارد یا نه؟ باتوجه به تفاوت سبک زندگی با اخلاق، باید بگوییم که فقط اسلام با اخلاق ما کار ندارد بلکه با سبک زندگی ما نیز کار دارد. مثلا اینکه ما عصبی مزاج هستیم یا نه، جزء سبک زندگی نیست (بلکه به اخلاق مربوط میشود)، اما اینکه چگونه عصبانیت خود را ابراز کنیم جزء سبک زندگی است، مثلا اینکه با ناسزا گفتن، فریاد زدن و… عصبانیت خود را بروز دهیم جزء سبک زندگی محسوب میشود. اینکه ما آدم کریم و با سخاوتی هستیم ربطی به سبک زندگی ندارد ولی اینکه حاتم بخشی خود را چگونه بروز
میدهیم به سبک زندگی مربوط میشود. دین به سبک زندگی ما کار دارد.
1-9-4- تعریف آسیبشناسی
آسیبشناسی (pathology) از نظر لغوی از دو واژه پاتو (patho = pathos) به معنی رنج، درد و عذاب و لوژی (logy=logos) به معنی مطالعه تشکیل شده است.
آسیب شناسی به معنای فرآیند و ریشهیابی بیماریها، دردشناسی، ناخوشیشناسی، یا علم مطالعه
بینظمیهای ارگانیسم (موجود زنده) است.
در جای دیگر نیز آمده است که آسیبشناسی واژهای است که در علوم زیستی، به مطالعهی بینظمیها و نابسامانیهای ارگانیسم و اندام میپردازد. به کارگیری این واژه در کجروی جامعه، مبتنی به متشابهی است که دانشمندان بین بیمارهای عضوی و آسیبهای اجتماعی قائل میشوند، آنان میگویند: اجتماع از افراد تشکیل میشود؛ همانطوری که بدن، از سلولها به وجود میآید و به این صورت، جامعه را به کالبد انسان تشبیه کردهاند؛ چنانکه افلاطون، جامعه را همانند بدن میدانست و آن را به سه بخش سر (زمامداران و اداره کنندگان)، قلب (سپاهیان) و شکم (افرادی که نیازمندیهای مردم را فراهم میکنند) تقسیم کرده بود.
1-9-5- تعریف خانواده
تعریفهای گوناگونی از خانواده شدهاست که ما تعدادی از آنها را به عنوان نمونه میآوریم:
در جهان بینی اسلام، خانواده گروهی متشکل از افراد است که دارای شخصیت مدنی، حقوقی و معنوی است که براساس نکاح (عقدی که ارتباط یا مشروعیت ارتباط زن و مرد را معین میسازد) پدید میآید.
از دیدگاه روانشناسی فرهنگی، خانواده نخستین و مهمترین واحد زیستی در جامعه است؛ فضای عاطفی، کیفیت الگوهای ارتباطی و ارزشهای اساسی حاکم در خانواده بر نحوه شکلگیری پایههای شخصیتی و ویژگیهای روانی ـ رفتاری اعضای آن تأثیرات ژرف و پایدار دارد.
برای بسیاری از مردم، خانواده از لحاظ رشد فردی، روانشناختی، تعامل عاطفی و حفظ عزت نفس، مهمترین گروه اجتماعی قلمداد میشود.
صاحب نظران علوم اجتماعی، تعاریف متنوعی برای خانواده ارائه کرده اند ازجمله:
1-9-6- سبک زندگی خانوادگی
منظور از سبک زندگی خانوادگی، آن بخش از سبک زندگی است که به خانواده، روابط بین آنها، مسائل و مشکلات مطرح در آن مربوط میشود.
1-9-7- تعریف منتخب برای سبک زندگی
از مجموعه تعریفها برای سبک زندگی میتوان به این تعریف رسید که سبک زندگی الگوی همگرا از مجموعه نگرشها و رفتارهای درونی و بیرونی زندگی انسانی که در تعامل با خانواده رقم میخورد و متأثر از نظام بینشهاست.
جمعبندی فصل اول
در این فصل همانطور که از نامش هم پیداست کلیاتی برای تحقیق آمده است. در ابتدا توضیحاتی درمورد عنوان پژوهش، ضرورت تحقیق، پیشینه تحقیق، بیان نوع و روش تحقیق و… آورده شده است، سپس به تعریف اصطلاحاتی که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته، پرداخته شده است؛ مانند: سبک زندگی، آوردن ایدههای صاحب نظران غربی و اسلامی در مورد سبک زندگی، تعاریف آسیبشناسی، خانواده و…، سپس به سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی خانوادگی پرداخته شده است و در نهایت تعریفی که محقق برای سبک زندگی به آن دست یافته است آورده شده است.
در فصل آینده سبک زندگی اسلامی معرفی خواهد شد که چه سبکی برای زندگی خانوادهها برای رسیدن به سعادت لازم است.
ه ریزی به عنوان یک نوع دانش و تکنیک مانند همه علوم دیگر با تحول جامعه انسانی پیشرفت نمود. در واقع برنامه ریزی به صورت علمی با پیدایش علم اقتصاد شکل گرفت و با پیدایش مکتب های مختلف سوسیالیسم در اواخر قرن 19، نحوه تفکر به امر برنامه ریزی و ساختمان جامعه ی آینده تغییر کرد و مکانیسم برنامه ریزی ستون فقرات تصمیم گیری های اقتصادی و اجتماعی را در جامعه نوین پدید آورد. پس برای نخستین بار، نظام برنامه ریزی علمی در یک جامعه سوسیالیستی پا گرفت و از آن تاریخ به تدریج به فکر برنامه ریزی، هم در کشورهای سرمایه داری و هم در کشورهای جهان سوم به عنوان ابزار و وسیله تحقق استراتژی های توسعه پذیرفته شد(به نقل از اقلیما، بی تا).
2-2-1- مفهوم برنامه وبرنامه ریزی:

به طور کلی می توان برنامه را به مفهوم انجام اقدامات یا فعالیت های خاص برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده تعریف نمود. به عبارت دیگر، برنامه عبارت است از نمایش منظم و با رعایت سلسله مراتب فعالیت های مربوط به یک رشته تصمیمات منظم و مرتبطبر حسب درره های زمانی مختلف. تاریخ برنامه ریزی نشان می دهد که این تاکید در گذشته بیشتر بر روی یک محدوده جغرافیایی بوده است ولی به تدریج بر روی مردم و جوامعی که از یک برنامه متاثر می شوند، متمرکز شده است (مرکز مطالعات و مدیریت و بهره وری ایران و موسسه توسعه روستایی ایران،1380). براین اساس می توان گفت برنامه ریزی به عنوان اندیشه و روش شناسی توسعه دچار تحول شده است و از مدل های متمرکز، سلسله مراتبی، دستوری و منبع گرا به مدل های جدید غیر متمرکز،مشارکتی و هدف گرا تغییر نموده است. شایان ذکر است که برای انجام برنامه ریزی نیاز به وجود پیش زمینه ها و شرایط خاصی است . چهار شرط لازم برای برنامه ریزی ، وجود منابع اعم از انسانی و مادی، وجود نهادها و سازمان های خاص، مشارکت مردم در فرایند برنامه ریزی و بالأخره اصل هماهنگی است(افتخاری، 1382).
برنامه ریزی به عنوان فعالیت مستمری که چگونگی حداکثراستفاده از امکانات برای تحقق اهداف و شیوه های ارزشیابی آن را تعیین می کند، نیازمند تصمیم گیری است: تصمیم گیری در مورد «چرایی» و «چگونگی» عمل. نوع تصمیم گیری که بر اساس میزان دخالت هر یک از اجزاء یک نظام در این عمل مشخص می گرددف می تواند به عنوان معیاری برای تفکیک ومقایسه ی نظام های برنامه ریزی مورد استفاده قرار می گیرد. گاه در تصمیم گیری تمام اجزای یک نظام به شکل فعال دخالت دارند وگاه فقط بخش خاصی از اجزاء نظام تصمیمات لازم را اتخاذ می نمایند و سایر اجزاء ملزم به اطاعت هستند. بر این اساس تصمیم گیری در برنامه ریزی درسی حائز اهمیت جدی است که نقش تعیین کننده ای در جهت گیری و کیفیت محصول یا برنامه درسی دارد، یعنی می توان انتظار داشت دکه به تناسب عناصر انسانی صاحب نفوذ در این فرایند، برنامه ی درسی از خصوصیات، ویژگی ها و کیفیت متفاوتی برخوردار باشد.
2-2-2- تعریف و مفهوم برنامه ریزی درسی
برنامه ریزی درسی در میان دانش آموزان و دانشجویان، بیشتر به معنای تعیین برنامه ای زمانی برای خواندن دروس و کتاب هاست که به طور کلی با مفهوم علمی برنامه ریزی درسی متفاوت است.تعریف واحدی از برنامه ریزی درسی در میان صاحبنظران این علم وجود ندارد و هر کس بنا به تفکرات خود، تعریفی از برنامه ریزی درسی مطرح کرده است. در زبان انگلیسی از برنامه ریزی درسی بیشتر با عنوان برنامه درسی« Carriculum» یاد می شود. برخی از تعاریف برنامه درسی در ذیل آمده است:
دال معتقد است: برنامهی درسی فرایندی است رسمی یا غیر رسمی که از طریق آن، یادگیرنده با نظارت مدرسه، معلوماتی را کسب می کند و شیوه درک آنها را در می یابد، مهارت هایی را فرا می گیرید و نگرش، ارزشگذاری و ارزش ها را تغییر می دهد(شریعتمداری،1375، ص6-5).
هیلدات تابا معتقد است برنامه ی درسی برنامه ای است برای یادگیری و فرآیند برنامه ریزی درسی مستلزم پیمودن مراحلی نظیر سنجش نیازها، تدوین هدف ها، انتخاب و سازماندهی محتوا و نیز تجربیات یادگیری، اجراء و ارزشیابی می باشد.
از نظر گود(1959) برنامه درسی عبارت از یک برنامه کلی و عمومی در ارتباط با محتوی آموزشی که توسط مدارس به دانش آموزان ارائه می گردد تا در سایه آن یادگیرندگان قادر شوند صلاحیت های لازم را در خود بوجود آورده و برای ورودبه حوزه های فنی و حرفه ای خاص آماده شوند.
برنامه ی درسی، در واقع همان برنامه آموزشی پیشنهادی است که بیانگر کشاندن یادگیرنده به سویی است که برای رشد وی ترجیح داده شده است و تکیه بر نظام ارزش ها دارد و برنامه درسی وسیله ای برای رسیدن به آرمان ها، تحقق هدف ها و انجام دادن مقاصد تربیتی است(تقی پور ظهیر1385)
برنامه ی درسی محصول برنامه ریزی درسی است. برنامه ریزی درسیcurriculum planning یاcurriculum development شامل سازماندهی یک سلسله فعالیت های یاددهی و یادگیری به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده ها و ارزشیابی میزان تحقق این تغییرات است. بنابراین فرایند برنامه ریزی درسی شامل سازماندهی فعالیت ها و ارزشیابی می باشد و هدف آن ایجاد تغییرات مطلوب و محور آن یادگیرنده است. علی رغم تنوع اندیشه ها و تعارض های مفهومی میان برنامه ریزان درسی، چند نکته عمومی در مورد توافق وجود دارد:
2-3- مفهوم تمرکز و عدم تمرکز
امروزه در علوم سیاسی و اداری مفاهیم تمرکز و عدم تمرکز در موارد گوناگون به صورت مبهم و پیچیده به کار می رود. ریشه این ابهامات در نظریات و عقاید سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه است. به طوری که در هر نظام سیاسی و اجتماعی حدودی از افراط و تفریط در تمرکز قدرت و تصمیم گیری به چشم می خورد. تمرکز و عدم تمرکز به هرشکل و صورتی که باشد مظهر ساختار قدرت در تصمیم گیری است. نکته ای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که مفهوم تمرکز ویا عدم تمرکز در عمل به صورتی مطلق تجلی و ظهور نمی یابدبلکه تصور آن امری است نسبی با درجات متفاوتی از تمرکز.باید دانست سبک و روشی که دولت ها برای اداره امور عمومی اتخاذ نموده اند یکسان نیست بلکه سبک ادارههر کشور عمدتاً تابع اوضاع سیاسی، اقتصادی، جغرافیایی،مقتضیات زمان و مکان، عقاید و آرای غالب بر جامعه و یا به طور کلی تابع رشد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افراد آن جامعه است.
مقصود از تمرکز،توزیع قدرت در درون سازمان است، توزیع قدرت این است که آیا تصمیم گیری فقط در قسمت بالای هرم سازمان انجام می شود یاذ اینکه دسته جمعی تصمیمات گرفته می شود(ریچارد. اچ. هال، ص124-123).از نظر سازمانی و مدیریت، تمرکز را می توان جایگاه و محل اقتدار و اختیار به شمار آورد. با توجه به این تعریف می توان گفت هر قدر قدرت و اختیار اخذ تصمیم های سرنوشت ساز و راهبردی سازمانی در یک محل حفظ و کمتر درسطح مختلف توزیع شود، تمرکز بالاست و هر قدر آن قدرت و اختیار پخش باشد، تمرکز کمتر است. تمرکز که از جمله دو بعد ساختاری و محتوایی، به بعد ساختاری آن منتسب است،ذاز جایگاه ویژه ای بر خوردار است. سایر عناصر در بعد ساختاری سازمان عبارتند از: رسمیت، تخصصی بودن، داشتن استاندارد، سلسله مراتب اختیارات، پیچیدگی، حرفه ای بودن و نسبت کارکنان. سازمان هایی که دارای ساختار متمرکزمی باشند، مانند سازمان آموزش وپرورش یک کشور در تمام مناطق از یک دستور استفاده می کنند و دارای چنین ویژگی هایی می باشد: به وسیله یک سازمان مرکزی کنترل می شوند، اختیارو مسئولیت نهایی تصمیم گیری بر عهده بالاترین مقام در ساسله مراتب نظام می باشد، بخش های مختلف در سطح کشور جداگانه حق تصمیم گیری ندارد، مقامات بخش های مختلف مجبور به اطاعت از تصمیمات مقامات مرکزی هستند، تصمیم هایی که بخش های مختلف می گیرند مشروط به تاییدمقامات بالاست و در صورت لزوم ملغی می شود(علاقه بند، ص86).
عدم تمرکز، به واگذاری اختیار تصمیم گیری به مدیران و کارکنان سطوح پایین سازمان، یعنی افرادی که درارتباط مستقیم با مشتری هستند و نظارت و ارزیابی بر عملکرد آنها بر اساس معیارهای تعیین شده در دستیابی به اهداف سازمان اطلاق می گردد (رابینزف1378). از دیدگاه هارولد کونتز، هر اندازه در سازمان اختیار واگذار شود، آن سازمان به سوی نامتمرکز شدن حرکت می کند. از نظر این نظریه پرداز، تمرکز یا عدم تمرکز مطلق وجود ندارد به عبارت دیگر، عدم تمرکز کامل به مفهوم نبودساختار سازمانی است و تمرکز کامل نیز به همین نحو است(کونتز و همکاران، 1377).
کرلسن تمرکززدایی را فرایندی می داند که معمولاً حرکتی از مرکز به پیرامون است و با عث کاستن تدریجی درجه تمرکز و افزودن درجه عدم تمرکز می شود. و به معنای ایجاد تمرکز مطلق نیست، در نتیجه با پذیرش نسبی بودن مفاهیم تمرکز و عدم تمرکز، فرایند تمرکززدایی دارای درجات متفاوتی خواهد شد(کارلسن، 1999).
2-3-1- تمرکززدایی در آموزش و پرورش
از آنجایی که هر روزه منابع در دسترس محدودتر و اهمیت مدیریت و برنامه ریزی مطلوب بیشتر احساس می شود و بسیاری از کشورهای توسعه یافته ودر حال توسعه با فرهنگ های متفاوت به سوی «عدم تمرکز در تصمیم گیریها» و عدم تجمع امور رفته اند و بیشتر مدیران، معلمان و کارکنان و سایر ذی نفع ها در سطوح مختلف بر پایه مشارکت به نتایج مطلوبی دست یافته اند، لذا پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی و با توجه به وجوب اعتلای سطح فرهنگ، دانش عمومی، تربیت نیروی انسانی ماهر ومتخصص و گسترش علوم و فن آوری، لازم است واحدهای مربوطه با مطالعه دقیق و شناخت لازم اوضاع و شرایط بومی، محیطی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و به ویژه فرهنگی و با تمرکززدایی به سوی مشارکت و تصمیم گیری غیر متمرکز رفته و با توزیع مناسب قدرت، اختیار تصمیم گیری را به سطوح پایین تر و به واقع کانون های عملیاتی (مدارس) منتقل کنند.
به گفته کارلسن، در سه دهه اخیر بنا به دلایل متعدد در سراسر دنیا تمایل چشمگیری برای حرکت به سمت تمرکززدایی در حوزه ی سیاست پدیدار شد و حکومت ها، عدم تمرکز را به صورت راهکاری در بخش خصوصی به کار می برند. آموزش هم از این قائده مستثنی نیست و تصور عمومی بر آن است که تمرکززدایی، اصلاحات آموزشی را در مقیاس وسیع به همراه خواهد داشت(کارلسن،1999). در حقیقت، همانطور که بر من و همکاران اظهار می دارند، یکی از دلایل دفاع از تمرکززدایی در آموزش بر این پایه استوار شده است که تصور می شود با واگذاری حق تصمیم گیری و مسئولیت پاسخگویی به مدارس، کیفیت آموزشی بالاتر می رود؛ زیرا در آن صورت مدیران، معلمان و والدین سهم بیشتری در انتخاب محتوا و ارتقای کیفیت آموزش خواهند داشت (برمن و همکاران2002). از این گذشته کارلسن عقیده دارد که چون قدرت های محلی، در مقایسه با دولت مرکزی، اطلاعات بیشتری در مورد وضعیت محلی و بومی دارند، بیشتر قادر به ابداع و نوآوری خواهند بود. همچنان که امکان جذب کمک های مالی بسیاری را از منابع بومی فراهم می آورند. طبیعی است که در چنین وضعیتی، آموزش از طریق صنایع و اقتصاد ملی جهت می گیرد. علاوه بر اینها از جمله دلایلی که کارلسن برای حمایت از عدم تمرکز، به خصوص عدم تمرکز آموزشی راهکاری برای تقویت فرهنگ های بومی،اجتماعات بومی و اقتصاد بومی است؛ زیرا اولیای مدارس می توانند برنامه ها و فعالیت هایی را طراحی کنند که در آنها، دانش آموزان، احساس تعلق به جامعه را تجربه کنند و از نقشی که باید در آن جامعه بازی کنند آگاه شوند و این موضوع اثر مثبتی بر انگیزه و یادگیری آنها می گذارد(کارلسن، 1999).
برای تعیین میزان کنترل حکومت مرکزیبر ساختارهای بومی، برمن و همکاران بر این باورند که توجه به انواع عدم تمرکز آموزشی از جمله عدم تمرکز مدیریتی و عدم تمرکز برنامه ای یک ضرورت است. به باور آنها، برای کارآمدی عدم تمرکز، تمام عناصر یک مجموعه باید هم زمان کار کنند و بدترین حالت این است که تمرکزدایی فقط در یک بخش رخ دهد که این کار کیفیت مدارس و یادگیری کودکان را بدتر از قبل خواهد کرد(برمن و همکاران، 2002). شاید بتوان این مسئله را مهمترین عامل موفقیت عدم تمرکز در کشورهای در حال توسعه دانست.

بررسی سلامت اداری و امنیت در جامعه
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده و استاد راهنما در سایت درج نمی شود
(در فایل دانلودی نام نویسنده و استاد راهنما موجود است)
تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
فهرست مطالب
فصل 1 1
1-1…………………………………………………………………………………… تعریف مسئله 2
1-2……………………………………………………………………………………………….. اهداف: 2
1-3………………………………………………………………….. سوالات در این پژوهش 2
1-4………………………………………………………………………………………….. فرضیه ها 3
1-5… پیشینه موضوع در ایران و جهان باذکرمنابع معتبر 3
1-6………………………………………………………………………………………………….. دامنه 3
فصل 2 5
2-1………………………………………………………………………………………………….. تعریف 6
2-2………………………………………………………………………………………… ارکان جرم 6
2-2-1. کارمند دولت 7
2-2-2. دولت 8
2-3. سابقه تاریخی تخلفات و تنبیهات اداری در ایران تا قبل از تدوین مقررات مدون 12
2-4…….. مراجع رسیدگی به جرایم کارکنان دولت(تاریخچه) 16
2-5…………………. معیار صلاحیت در جرایم شغلی کارکنان دولت 20
2-5-1. مواردی که شخصیت اداری متهم، مرجع صالح به رسیدگی را معین می نماید 21
2-5-2. مرجع صالح به رسیدگی به جرایم رئیس جمهور 24
2-5-3. تعارض در صلاحیت( معاون و مباشر جرم) 26
2-5-4. تعارض صلاحیت (دادگاه ویژه روحانیت و دادگاه عمومی): 29
فصل 3 33
3-1……………………………………………………………………………………………………. رشوه 34
3-2…………………………………………. تاریخچه رشوه در ایران و جهان 37
3-2-1. کانادا 39
3-2-2. ژاپن 40
3-2-3. چین 40
3-2-4. فرانسه 41
3-2-5. کره جنوبی 41
3-2-6. ترکمنستان 42
3-3………………………… تاریخچه ارتشاء در حقوق موضوعه ایران 42
3-3-1. قبل از انقلاب 42
3-3-2. بعد از انقلاب 43
3-4……………………………………………………………………………………… تعریف رشوه 43
3-4-1. تعریف لغوی رشوه 43
3-4-2. تعریف رشوه در کتب حقوقی 44
3-4-3. رشوه در شرایع و ادیان 45
3-4-4. رشوه در عرف بازاری 45
3-4-5. ترمینولوژی حقوق 45
3-5…………………………………………………. مبحث اول: ارکان جرم رشوه 46
3-5-1. عنصر قانونی 46
3-6………………………………………………………………………………………….. شرح ماده 48
3-7…………………………………………………. ادله شرعی جرم انگاری رشوه 54
3-7-1. قرآن 54
3-7-2. سنت 56
3-7-3. اجماع 58
3-7-4. عقل 59
3-8……………………………….. عنصر مادی در جرائم رشاء و ارتشاء 59
3-9………………………… عنصر روانی در جرائم رشاء و ارتشاء : 60
3-10………………………………… مجازات جرم ارتشاء در حقوق ایران 61
3-10-1. موارد تشدید مجازات مرتشی 65
3-11…………………………………….. مجازات جرم رشاء در حقوق ایران 66
3-11-1. موارد تخفیف و معافیت از مجازات برای راشی 67
3-12. فقهای اسلام رشوه را به اقسام ذیل تقسیم کرده اند 70
3-12-1. رشوه اهدائی 70
3-12-2. رشوه بیانی 70
3-12-3. رشوه طعامی 70
3-12-4.رشوه خیالی یا سیاسی 70
3-12-5. رشوه زور و قلدری 71
3-12-6. رشوه ناموسی 71
3-12-7. رشوه مادی 71
3-13……………………………………………………………… فرق بین رشوه و هدیه 72
3-13-1. پیرامون هدیه و رشوه به شرح ذیل از نگاه فاضل نراقی 72
3-14………………………………………………………………….. تفاوت رشوه با جعل 74
3-15…………………………………………………………… ابهامات در این زمینه 74
3-16…………………………………………………………………………. آثار فردی رشوه 77
3-16-1. قساوت و سنگدلی 77
3-16-2. قبول نشدن دعا و عبادت 78
3-17………………………………………………………………….. آثار اجتماعی رشوه 78
3-17-1. مانع اجرای عدالت و قانون 78
3-17-2. فساد مالی و اداری 79
3-18………………………………………………………… نقاط ضعف قوانین ایران 79
فصل 4 82
4-1. اختلاس 83
4-2. تعریف جرم اختلاس 84
4-2-1. معانی لغوی 84
4-2-2. تعریف فقهی جرم اختلاس 84
4-2-3. اختلاس در تعریف حقوقی 85
4-3…………………………………………………. عناصر تشکیل دهنده ی اختلاس 89
4-3-1. عنصر قانونی 89
4-3-2. عنصر مادی 90
4-3-2-1. رفتار مادی 90
4-3-2-2. شرایط و اوضاع و احوال لازم برای تحقق جرم اختلاس 91
4-3-2-2-1. سمت مرتکب 92
4-3-2-2-2. ویژگی مال مورد اختلاس 93
4-3-2-2-3. مالکیت مال مورد اختلاس 96
4-3-2-2-4. سپرده شدن مال به نفع متهم 97
4-3-2-2-5. ارتباط سپردن مال با وظایف خدماتی مأمور 98
4-3-2-2-6. نتیجه حاصله 99
4-3-2-3. شروع به جرم اختلاس 99
4-3-3. عنصر روانی 100
4-4………………………………………………………………………………… مجازات اختلاس 101
4-4-1. مجازات قانونی اختلاس 101
4-4-2. تخفیف مجازات 102
4-4-3. تعلیق مجازات 105
4-5. اختلاس باندی 108
4-6. مقایسه اختلاس با جرایم مشابه 110
4-6-1. اختلاس و سرقت 110
4-6-2. اختلاس و تصرف غیر قانونی ( استفاده ی غیر مجاز) 111
4-6-3. اختلاس و خیانت در امانت 112
4-6-4. اختلاس و فروش و… اموال دولتی 113
4-7………………………… موضوعات مربوط به آیین دادرسی و غیره 114
4-7-1. قرار تأمین 114
4-7-2. تعلیق شغل 115
4-8………………………………………………………………………………………….. خلاصه فصل 119
فصل 5 121
5-1………………………………………………………………………………… معاملات دولتی 122
5-2………………………………………………………………………………… مفهوم معامله 124
5-3…………………………………………………………… مفهوم مزایده و مناقصه 126
5-3-1. مزایده 126
5-3-2. مناقصه 126
5-3-2-1. تعریف مناقصه 127
5-3-2-2. تعریف مزایده 127
5-4. معاملات دولتی از نظر مبلغ به سه طبقه تقسیم می شود 127
ماهیت وتفاوت معاملات دولتی با معاملات خصوصی 128
5-6……………………………………….. تاریخچه معاملات دولتی در ایران 129
5-7……………………………………………………………….. تغییرات پس از انقلاب 132
5-8…………………………………………………………………………………………….. پورسانت 134
5-8-1. پورسانت در لغت و اصطلاح علم حقوق 135
5-8-2. اصطلاحی و حقوقی 136
5-8-3. تاریخچه جرم اخذ پورسانت در قوانین ایران 137
5-8-4. عناصر بزه اخذ پورسانت 140
5-8-4-1. عنصر قانونی بزه اخذ پورسانت: 140
5-8-4-2. مبانی جرم انگاری اخذ پورسانت 141
5-8-4-2-1. مبانی شرعی 141
5-8-4-2-1-1. کتاب…………………………………………………………………………………………………141
5-8-4-2-1-2. روایات………………………………………………………………………………………………142
5-8-4-2-1-3. مبانی عقلی………………………………………………………………………………………..143
5-8-4-3. رکن مادی 144
5-8-4-3-1. موضوع جرم 144
5-8-4-3-1-1. وجه………………………………………………………………………………………………….144
5-8-4-3-1-2مال……………………………………………………………………………………………………..145
5-8-4-3-1-3. سند پرداخت وجه یاتسلیم مال 145
5-8-4-3-2.مرتکب جرم. 145
5-8-4-3-2-1. فعل مرتکب………………………………………………………………………………………146
5-8-4-3-3. اوضاع و احوال 146
5-8-4-4. عنصر روانی 146
5-8-4-5. شروع به بزه اخذ پورسانت 147
5-9………………………………………………………………………………………….. تعدد جرم 147
5-10……………………………………………………………………………………… تکرار جرم 148
5-11………………………………………….. مجازات گیرندگان اخذ پورسانت 148
5-11-1. پاسخ های کیفری 148
5-11-2. مجازات های مالی 149
5-11-2-1. رد مال…………………………………………………………………………………………………….149
5-11-2-2. جزای نقدی 149
5-12……………………………………………………………………………………… خلاصه مبحث 150
5-13……………………………… شرکت و معاونت در جرم اخذ پورسانت 151
5-13-1. معاونت درجرم اخذ پورسانت 152
5-14……………………………………………. تفاوت پورسانت و جرم ارتشاء 152
5-14-1. از نظر موقعیت پرداخت کننده 152
5-15………………………………………………………… تدلیس در معاملات دولتی 152
5-15-1. تدلیس 153
5-15-2. تعریف و نمای کلی جرم تدلیس در معاملات دولتی 153
5-16. ارکان و عناصر تشکیل دهنده جرم تدلیس در معاملات دولتی 154
5-16-1. عنصر قانونی جرم 154
5-16-2. عنصر مادی جرم 155
5-16-2-1. توسل به تدلیس یا تقلب در معامله 155
5-16-2-2. کسب منفعت برای خود یا دیگری 155
5-16-2-3. نتیجه حاصله 156
5-16-3. عنصر معنوی جرم 156
5-16-3-1. سوء نیت عام 156
5-16-3-2. سوء نیت خاص 157
5-17…… مجازات و محکومیت در موضوع ماده 599 ق. م. ا. 157
5-18…………………………………………………………………………………… نتیجه گیری 157
5-19……………………………………………………………………………. پیشنهادات کلی 159
5-20……………………………………………………………………………………………….. منابع 161
1-1. تعریف مسئله
دایره جرایم و تخلفات بسیار گسترده است و بخشی از این جرایم متعلق به کارمندان دولتی میباشد.مستخدمین دولتی ممکن است از طریق سوء استفاده از امتیازات اعطایی دولت بنا به سمت خود مرتکب جرم شوند که در این رساله درصدد پاسخ به پرسش ها هستیم که مبانی فقهی و حقوقی مسولیتهاو مجازهای کارمندان دولت در حقوق کیفری چیست وچه تدابیری می توان برای پیشگیری از این گونه جرایم و فسادهای مالی اتخاذ کرد؟
اهمیت مساله از آنجاست که جرایم اداری اگرچه ممکن است در مقایسه با جرایم دیگر نظیر قتل و سرقت رعب انگیز نباشد اما به لحاظ تاثیر گذار بودن در تخریب اجتماع.انحراف عمومی و سلب امنیت و اعتماد ملی بیش از خطاهای دیگر باید مورد ملاحظه و بررسی قرار گیرند.
1-2. اهداف:
هدف از این پژوهش نیز کمک به ایجاد سلامت اداری و امنیت بیشتر در جامعه است.ایجاد راهکارهای برای جلوگیری از این تخلفات در سطح جامعه و اجرای هرچه بهتر قوانین در جامعه است.
1-3. سوالات در این پژوهش
1.آیا تجدید نظر در قوانین موجود می تواند از بعضی از تخلفات اداری پیشگیری کند؟
3.اصلاح ساختار اداری در کاهش این جرایم در سطح جامعه ضرورت دارد؟
1-4. فرضیه ها
1- ا ین جرایم ریشه فقهی دارند.
2- در قوانین ابهام وجود دارد و لذا دراکثر موارد در اجرای آن دقت کافی مبذول نمیشود.
3- اصلاح ساختار اداری، با کوچک کردن دولت سهم به سزایی در کاهش این جرایم دارد.
1-5. پیشینه موضوع در ایران و جهان باذکرمنابع معتبر
باتوجه به اهمیت این مساله در جامعه پژوهش هایی در این زمینه صورت گرفته است،یکی از این پژوهش ها پایانامه ی با موضوع مسولیتها و مجازات کارکنان دولت در حقوق کیفری و اداری با استاد راهنما مهدی ثابت، محمدعلی .کتاب جرایم شغلی کارمندان دولتی نوشته فریدون خانلری و است که تنها به دسته بندی جرایم می پردازدولی بررسی جرایم و مبانی فقهی و حقوقی صورت نگرفته که در این پژوهش مورد بحث قرار خواهد گرفت.
1-6. دامنه
این پژوهش با موضوع بررسی جرایم و تخلفات کارمندان دولت و مجازاتهای آن در بر گیرنده هم جرایم و هم تخلفات کارمندان می باشد و از آنجایی ک تخلفات کارمندان دولت و جرایم انها کاملا از هم جدا می باشد جرم عبارتند از انجام یا عدم انجام هر فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است و در مقابل اینکه تخلف عبارتند از اینکه ارتکاب اعمال و رفتار نادرست توسط مستخدم و عدم رعایت نظم و انضباط اداری که منحصر به موارد مذکور در قانون رسیدگی به تخلفات اداری می باشدو به دو حالت قصور و تقصیر تقسیم می شود و موارد بساری از جمله کم کاری، بی احترامی ب ارباب رجوع، بد حجابی و….
از آنجایی که فقط ذکر نام این جرایم و تخلفات از موضوع این پژوهش خارج است واز سوی دیگر این جرایم و تخلفات بسیار گسترده است و دارای دسته بندی های زیادی می باشند تنها به جرایم کارمندان می پردازیم و آن هم مهمترین جرایم و مسالی که در جامعه مبتلابه است و درسطح گسترده شاهد آن می باشیم مانند جرایم اقتصادی که به مهمترین انها رشوه و اختلاس پرداخته شده شده و جرایم مرتبط با معاملات دولتی، پورسانت و تدلیس در معاملات نیز موضوع این پژوهش قرار گرفته است.
. تعریف
در تعریف جرائم شغلی که موضوع این تحقیق قرار گرفته است: «جرایم شغلی کارکنان دولت جرائمی هستند که از طرف کارکنان دولت به اعتبار شغل و وظیفه اداری واقع می شوند».
در میان جرایم تعریف شده از طرف قانونگذار جرایمی وجود دارد که امکان ارتکاب آنها از ناحیه غیر کارمندان ممکن نیست و جرایمی نیز وجود دارد که کلیه افراد در معرض ابتلاء به آنها قرار می گیرند. اعم از اینکه کارمند دولت باشد یا غیرآنها. مثلا تصرف غیر قانونی در اموال دولت جرمی است که امکان وقوع آن از ناحیه کارمند دولت متصور است در حالی که اهانت و فحاشی جرمی است که امکان وقوع آن هم از طرف کارمند دولت ممکن است و هم از ناحیه افراد غیرکارمند.
2-2. ارکان جرم
بنابراین در جرایم مذکور کارمند بودن مرتکب رکن است، و اگر این رکن از جرم حذف شود آن جرم، جرم شغلی کارمندان دولت نخواهد بود.به عنوان مثال در جرم ارتشاء چنانچه وصف کارمند بودن در گیرنده وجه وجود نداشته باشد، عمل اخذ وجه از شمول ارتشاء خارج خواهد شد.
رکن دیگری که باید برای این دسته از جرایم بیان نمود آن است که این جرایم منحصرا به اعتبار شغل و وظیفه اداری قابلیت وقوع دارند و بنابراین اگر مرتکب، کارمند دولت باشد ولی جرم ارتکابی به اعتبار وظیفه شغلی او واقع نشده باشد آن جرم از جرایم شغلی کارکنان دولت نخواهد بود؛ مثلا شخصی که کارمند است در خارج از وقت اداری یا حتی در وقت اداری مبادرت به ایراد ضرب و اهانت نسبت به دیگری می نماید و این که در ضمن رانندگی با اتومبیل خود بر اثر بی احتیاطی مرتکب ضرب و جرح می شود؛ هر چند مرتکب، کارمند دولت است؛ ولی جرایم ارتکابی از ناحیه او به اعتبار شغل و وظیفه اداری واقع نگردیده، لذا نباید آن جرایم را جرایم شغلی کارکنان دانست و لذا از موضوع این تحقیق خارج خواهند بود.
با توضیحاتی که بیان شد این نتیجه حاصل می شود که « جرایم شغلی کارکنان دولت جرایمی هستند که علاوه بر داشتن شرایط عمومی سایر جرایم، دارای دو وصف زیر نیز می باشند:
به اعتیار شغل و وظیفه اداری کارمند محقق می گردند
فقدان یکی از اوصاف مذکور موجب خارج شدن جرم از مشمول جرایم شغلی کارکنان دولت و ورود آن در زمره جرایمی خواهد بود که از ناحیه افراد غیر کارمند قابلیت وقوع دارند