وبلاگ

توضیح وبلاگ من

سبک زندگی دینی دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری

 درکشورایران ازدیرباز همواره مسئله‌ی تماس، برخورد، پذیرش، طرد، مقابله و یا همزیستی میان فرهنگی سنتی-اسلامی ایرانی و ورود فرهنگ غربی مطرح بوده است که بالطبع بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی ایران و رویکرد دینی حکومت اسلامی ایران فعالیت‌های و تهاجمات فرهنگی دشمنان را تشدید کرده و تهاجم فرهنگی دشمنان انقلاب اسلامی ایران همواره درجریان بوده و هست که مقام معظم رهبری مکرراً مسئولین نظام و دست اندرکاران فرهنگی جامعه را نسبت به مقابله با این رویکرد دشمنان توصیه نموده است و یکی ازدغدغه‌های فکری ایشان نیز معرفی سبک زندگی اسلامی است که لازمه‌ی شکل‌گیری آن را تقلید نکردن از غرب دانسته‌اند و این امرخطیر را یکی ازوظایف مهم و خاصه‌ی حوزه‌های علمیه دانسته و البته مساعدت‌های نخبگان علمی را نیز دراین کار مؤثر می‌دانند، که درراستای ترویج این سبک زندگی براساس آموزه‌های دینی و اسلامی، مؤلفه‌های این زندگی را درقالب شعارهای سال مطرح نموده و درطول سال نیز درسخن‌رانی‌ها و خطبه‌های نمازهای جمعه و فطر به آن می‌پرداختند؛ تا بدین سبب، مردم و مسئولین نظام، با اهتمام به هریک ازشعارها درزندگی خود، شیوه و سبک زندگی خود را اصلاح نمایند؛ به طوری که وقتی شعارهای سال را مرور می‌کنیم، به طور مشخص، تمرکزاین شعارها را درچگونگی مصرف می‌توان درک نمود، زیرا ایشان چهار سال متوالی یعنی ازسال 1374 تا 1377 را صرفاً به خودداری مردم و مسئولین ازاسراف و ریخت و پاش درمصرف توصیه نموده و تأکید برصرفه‌جویی و قناعت داشته‌اند، بدین ترتیب، درصدد اصلاح مصرف و سبک زندگی مردم برآمده و درسال 1388 مشخصاً راهبرد اصلاح الگوی مصرف را بیان می‌کنند.

 

 

بنابراین، معرفی سبک زندگی دینی و اسلامی یکی ازدغدغه‌های رهبرانقلاب اسلامی است  که ما را برآن داشته است، دراین پژوهش ضمن بررسی سبک زندگی ازمنظر جامعه شناسان، شاخص‌های آن را برشمرده و با بهره‌گیری ازاین شاخص‌ها، سبک زندگی دینی و اسلامی را درآثار مکتوب و شفاهی مقام معظم رهبری شناسایی نموده و گفتمان سبک زندگی اسلامی را درمنظر ایشان معرفی نماییم.

 

 

ازاین رو، دراین پژوهش با استفاده ازروش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه که ازقابلیت‌های خوبی برای بررسی این موضوع برخوردار است، نگارنده کلیه‌ی آثار مکتوب وشفاهی 23 ساله‌ی رهبرانقلاب اسلامی را ازسال 1368 تا سال 1391 (به عنوان جامعه‌ی آماری) به صورت چشمی مطالعه نموده و گفتمان سبک زندگی دینی و اسلامی را ازمنظر مقام معظم رهبری مورد مداقه قرارداده است که ازیافته‌های این پژوهش می‌توان به شناسایی این گفتمان، دال‌های اصلی، برتر و فرعی آن اشاره نمود که بعد ازآن نیز، چگونگی مفصل بندی این دال‌ها نیز ترسیم شده است که شامل یک دال مرکزی و چهاردال برتر و شش دال فرعی می‌باشد؛ البته بعد ازمعرفی کردن گفتمان سبک زندگی اسلامی ازمنظر مقام معظم رهبری، این گفتمان را با گفتمان سبک زندگی ازمنظر جامعه شناسان مقایسه نموده و وجوه تمایز آن بیان شده است که مهم‌ترین تفاوت آن درمفهوم مصرف می‌باشد که درگفتمان جامعه شناسان مصرف اولاً: نوعاً مادی بوده و ثانیاً: مهم‌ترین عامل ایجاد و تفاوت سبک زندگی انسان‌ها به شمار می‌رود؛ ولیکن مصرف درگفتمان رهبرانقلاب اسلامی، اولاً مادی نبوده و ثانیاًٌ: تنها عامل نیست، بلکه صرفاً یکی ازعوامل ایجاد سبک زندگی اسلامی می‌باشد؛ البته این دوگفتمان دارای وجوه تمایزبیش‌تری می‌باشند که درفصل پنجم این پژوهش به پاره‌ای ازآن پرداخته شده است.

 

 

 

 

 

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل نخست

 

 

کلیات تحقیق

 

 

طرح مسئله، اهداف، ضرورت و اهمیت، سؤالات تحقیق…
طرح مسئله:

 

 

درتحلیل‌های جامعه شناسی امروز، فعالیت‌های مصرفی، منشاء مدرن ساختار هویتی به‌شمار می‌روند  که این نکته محصول تغییر آهنگ زندگی و فراغت بشر امروزاست.

 

 

مفهوم بسیط و گویای سبک زندگی، ابزار توان مندی جهت تحلیل الگوهای مصرف و تعیین مرزهای تشابه و تمایز درمیان گروه های مختلف اجتماعی است و امروزه ادبیات جامعه شناسانه به طور فزاینده‌ای براهمیت چگونگی و نوع مصرف، درشکل بخشیدن به موقعیت و روابط اجتماعی تأکید می‌ورزند (خادمیان، 1388: 9) بدین لحاظ، سبک زندگی جایگاه رفیعی می یابد؛ به گونه‌ای که ازیک منظر به عنوان الگویی ازکنش اجتماعی و تمییزدهنده افراد (ذکائی، 1386: 23) و بیانگر طبقه اجتماعی مدنظر است و ازمنظردیگر، به عنوان راه و روش زندگی و معرف ایستارها و ارزش‌های یک فرد یا یک گروه می‌باشد (آزاد ارمکی، 1386: 1) بنابراین، سبک زندگی را می‌توان به مجموعه‌ای از رفتارها تعبیر کرد که فرد آن‌ها را به کار می‌گیرد تا نه فقط نیازهای جاری او را برآورد، بلکه روا یت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده است در برابر دیگران مجسم سازد (گیدنز، 1378: 120).

 

در دهه اخیر، سازه های اجتماعی که در بستر هویت معنا پیدا می‌کنند مثل طبقه (نظام تولید ) از بین رفته است (اباذری، 5:1381 ) و جهت گیری جامعه شناسی معاصر به سمت پذیرش اهمیت رو به افز ایش حوزه مصرف و  فعالیت‌های سبک زندگی در شکل دادن به هویت شخصی و جمعی است (رحمت آبادی، 1385: 238) بدین ترتیب، سبک زندگی در حوزه جامعه شناسی فرهنگ مطرح می شود؛ بنابراین، سبک زندگی جوامع مختلف متناسب با فرهنگ غالب آن شناخته می‌شود و بالطبع درجامعه ایران _به ویژه بعد ازوقوع انقلاب اسلامی_ که برپایه فرهنگ دین مدارانه استواراست، سبک زندگی مردم، صبغه دینی داشته و درواقع بیانگر هویت دینی آنان می‌باشد.

 

 

اگرچه، دین مداربودن جامعه ایرانی، تأثیرات مثبت وقوع انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی ایران، درشیوه و سبک زندگی مردم ایران تغییرات بنیادینی گذاشته است؛ ولیکن نباید تأثیرات و نقش ابزاروتکنولوژی دهه‌های اخیر ازجمله اینترنت، ماهواره را درتغییرات سبک زندگی نادیده گرفت؛ امروزه نقش فرآیندهای فرهنگی فراملی و جهانی شدن فرآیندهای تولید و مصرف کالاهای فرهنگی درسبک زندگی مردم تأثیرات زیادی گذاشته است؛ به ویژه این‌که این‌ها به عنوان دستاویزی جهت تهاجم  فرهنگی کشورهای غربی برعلیه برخی کشورهای دنیا بوده است؛  تا آن جا که حتی دولت‌ها نیز درجهان معاصر به آن توجه وی‍ژه‌ای کرده‌اند؛ «به گونه‌ای که هژمونی فرهنگی را مطرح ساخته و با کنترل و هدایت فرهنگ، به مقاصد خود دست‌ یازیده‌اند» (هانتینگتون، 1388: 13) که مقام معظم رهبری سال‌ها پیش خطر آن را تحت عنوان تهاجم فرهنگی به مسئولین و مردم گوشزد کرده بودند.

 

 

به هرحال، با توجه به تجربه‌ی جدید دینی بودن انقلاب اسلامی، بالطبع هم خوانی و مطابقت سبک زندگی مردم با سبک زندگی دینی ازدغدغه های مسئولین عالی رتبه و مشخصاً مقام معظم رهبری است؛ بدین سبب، ایشان به عنوان رهبری انقلاب اسلامی، درصدد معرفی و بازیابی سبک زندگی دینی مردم می باشد و علاوه بررهنمودهای خاص به کلیه‌ی مسئولین، درآغازین ساعات هرسال، درراستای معرفی مؤلفه های سبک زندگی دینی، شاخصه‌هایی را _تحت عنوان شعارهای سال_  به منظور شناخت مسئولین، مردم و به ویژه نسل جوان، درجهت نهادینه نمودن درکلیه شئونات زندگی‌شان معرفی می‌نمایند.

 

 

بدین ترتیب، اساسی‌ترین سؤال این تحقیق، شناسایی مؤلفه‌ها و ویژگی‌های سبک زندگی دینی دراندیشه مقام معظم رهبری می باشد که به اقشار مختلف جامعه  _به ویژه قشرجوان_ کمک می‌کند درراستای هرچه بیش‌تر دینی نمودن زندگی‌شان، درجهت هویت یابی فردی و اجتماعی خود نیز گام بردارند؛ زیرا دردهه های اخیر در میان عوامل مؤثر بر شکل گیری فرهنگ‌های جوانان نقش فرآیندهای فرهنگیِ فراملی پررنگ تر شده است و جهانی شدن فرآیندهای تولید و مصرف کالاهای فرهنگی نقشی تعیین‌کننده در این زمینه داشته‌ا ند (شالچی، 1386: 94)

 

 

 

 

 

اهداف تحقیق:

 

 

الف) هدف اصلی تحقیق:

 

 

 

    • شناخت گفتمان و مؤلفه های سبک زندگی دینی دراندیشه مقام معظم رهبری

 

 

    • شناخت هنجارهای مصرف درسبک زندگی دینی ازمنظر مقام معظم رهبری

 

 

ب )  اهداف فرعی تحقیق:

 

 

 

    • شناخت مؤلفه های سبک زندگی

 

 

    • شناخت مؤلفه های سبک زندگی دینی-اسلامی

 

 

    • شناخت مؤلفه های سبک زندگی مدرن (غربی)

 

 

    • مقایسه مؤلفه های سبک زندگی دینی (اسلامی) با مدرن (غربی)

 

 

 

 

 

 

 

 

ضرورت و اهمیت موضوع:

 

 

امروزه همگان به نقش و جایگاه مهم فرهنگ درزندگی روزمره جوامع انسانی واقف بوده و اذعان داشته‌اند؛ به طوری که نظریه‌پردازان فرهنگی، نه تنها تأثیرات آن را درلایه لایه های زندگی بشر برشمرده اند، بلکه نقش آن را درسایرحوزه ها ازجمله: سیاست و اقتصاد نیز مؤثر دانسته اند؛ زیرا فرهنگ رکن اصلی پیش‌رفت است؛ به گونه‌ای که درتمامی شئونات زندگی بشر تأثیر گذاشته و شیوه و سبک های زندگی مختلفی را به ارمغان آورده است؛ ازاین رو، فرهنگ به قول هرسکوتیس: بنایی است که مبین تمامی باورها، رفتارها، دانش ها، ارزش‌ها و مقاصدی است که شیوه و سبک زندگی هر ملت را مشخص می کند (ورجاوند،1382: 25) بنابراین، سبک زندگی که همگام با فرهنگ هرجامعه است، ازاهمیت خاصی برخوردارشده است که به تعبیری بیانگر جایگاه طبقاتی افراد درجامعه و ازسویی نیز معرف هویت فردی و اجتماعی مردم می باشد.

 

 

ازطرفی، مواجهه تمدن ایرانی-اسلامی با فرهنگ و تمدن غرب –که امروزه تحت عنوان سلطه فرهنگی برتمام جهان سیطره یافته است- سبب تغییر و تحولاتی دربخشی ازاقشار جامعه ایرانی –به ویژه جوانان- شده است؛ به طوری که دربرخی موارد، درهویت و ارزش های آنان بحران به وجود آورده است و البته نباید نقش دوران پهلوی و تجدد آمرانه شان که باعث تشکیک و تشتت  بسیاری درنگرش ها، آداب و رسوم، سنن اجتماعی و باورها _حتی باورهای دینی_  بوده را نادیده گرفت؛ ازاین رو، اصلاح و تقویت سبک زندگی مردم دین دار جامعه ایرانی، یکی ازضروریاتی است که مقام معظم رهبری به عنوان رهبر این نهضت و حکومت، دغدغه های فراوانی دارند و به فراخور فرصت‌های اجتماعی، درصدد معرفی شاخصه ها و ویژگی های سبک زندگی دینی و اسلامی برآمده و مؤلفه های این سبک زندگی دینی را معرفی نموده اند که برخی ازآن ها عبارتنداز: پرهیز ازاسراف و تبذیر، دوری ازتجملات و زیاده خواهی، اصلاح الگوی مصرف، اهمیت قایل شدن به هویت های جمعی ازجمله خانواده، تحول درنظام آموزش و پرورش، اقبال جمعی به دانش و علم آموزی و….

 

 

بنابراین، هرجامعه‌ای متناسب با فرهنگ غالب و متداول خود، سبک های زندگی مختلفی را پیش رو دارد و جامعه ایرانی که یک جامعه دینی است که ضمن خواهان حفظ ارزش های اسلامی، قصد آن دارد که سبک های زندگی خود را نیز با فرهنگ دین اسلام متناسب و تنظیم نماید؛ ازاین رو، ضرورت دارد، مؤلفه های این گونه سبک زندگی را دراندیشه رهبر و مرجع دینی خود شناسایی نماید تا با رعایت آن، فردایی بهتر ازامروز _ به عنوان یک نگرش و تفکر اسلامی که ائمه اطهار نیز برآن تأکید داشته اند_ گام بردارد؛ بدین ترتیب، شناسایی و معرفی مؤلفه‌های سبک زندگی دینی درتقابل با سایرسنخ های سبک های زندگی ازمنظر عالی‌ترین مقام دراین حکومت اسلامی _که رهبری آن است_  مسئله ای است که پرداختن به آن ضروری و امری حیاتی می باشد.

 

 

 

 

 

سؤال‌های اصلی تحقیق:

 

 

1- گفتمان و ویژگی‌های سبک زندگی دینی-اسلامی دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری چیست؟

 

 

2- مؤلفه های سبک زندگی دینی-اسلامی دراندیشه‌ی مقام معظم رهبری چیست؟

 

 

3- هنجارهای مصرف درسبک زندگی دینی ازمنظرمقام معظم رهبری چگونه است؟

 

 

سؤال های فرعی تحقیق:

 

 

1- گفتمان سایرسنخ های سبک‌های زندگی ازجمله سبک زندگی غربی چیست؟

 

 

2- گفتمان سبک زندگی سنتی و دینی چگونه است؟

 

 

3- سبک زندگی دینی-اسلامی دارای چه مؤلفه هایی می باشد؟

 

 

4- تفاوت هنجارهای مصرف درسبک زندگی اسلامی با غربی چیست؟

 

 

5- تفاوت های مؤلفه های سبک زندگی دینی با سایرسنخ‌های سبک زندگی ازجمله غربی چیست؟

تحلیل جامعه شناختی موانع استقرار نهادهای جامعه محور

 بستر سازی استقرار این نهادها نیز استراتژی های زیادی مطرح است. برخی معتقدند، تغییر ساختار دولت، از حالت سنتی و استبدادی و مبدل شدن آن به دولتی دموکراتیک و قانون‌مند زمینه را برای ایجاد این نهادها را  فراهم می‌آورد. برای عبور از جامعه سنتی به جامعه باز و دارای نهادهای جامعه محور تغییر منش مردم و نیروهای اجتماعی هم لازم است، آنها باید به جای انتظار به ظهور ناجی و قهرمان به خود اتکایی برسند و عوض ترس و خودسانسوری باید مننقدانه و شجاعانه آراء خود را طرح، خزافه پرستی و باور به سنت های غلط را کنار بگذارند و راه خرد و دانش را پیش گیرند و به جای اعتقاد به قضا و قدر و تسلیم  برابرآن به این درک برسند که انسان، خودش سرنوشتش را می‌سازد(شارپ و هلوی، 1386: 21).

 

اما مشکل اساسی سر راه این موضوع این است که عموما نهادهای قدرت مانع جدی در مقابل فرآیند استقرار و نهادینگی CBO ها هستند. عموما ذات قدرت سیاسی انحصار طلب است و به ویژه گفتمان‌های سیاسی اقتدار طلبانه، موانعی بر سر راه  ایجاد و استقرار آنها هستند. بنابراین استقرار و نهادمندی سازمانهای جامعه محور نه تنها به تحولات در حوزه ساختارهای اجتماعی و اقتصادی، بلکه به تغییر در ساختارهای قدرت و ذات قدرت نیز بستگی دارد، بنابراین در بحث از موانع استقرار جامعه مدنی نهادهای جامعه محور در ایران باید از شرایط سه گانه یعنی موانع اجتماعی، موانع فرهنگی و موانع سیاسی صحبت نمود

 

(بشیریه، 1378 : 63).

 

از نظربرخی دیگر، استقرار نهادهای جامعه مدنی نیازمند پیش زمینه‌های اجتماعی ـ اقتصادی، روانشناختی ـ آموزش و ارتباطی است. معمولاً دشمنان جامعه مدنی روی زمینه‌های نارس اقتصادی اجتماعی و تاریخی تأکید می کنند، اما مهمترین عامل برای رشد و گسترش جامعه مدنی، نفس فعالیت آن حتی به صورت نارس است. نمی‌توان گفت که باید همه شرایط نهادهای مدنی پیدا شود تا آنگاه جامعه مدنی شکل بگیرد. شرایط تحقق جامعه مدنی به وسیله عملکرد نهادهای جامعه محورقوام می‌یابد. در سیاست نمی‌توان منتظر فرصت‌های بزرگ شد؛ فرصت‌های بزرگ هیچگاه دست نمی‌دهد، باید از هر فرصت کوچکی برای دموکراتیزه کردن جامعه بهره جست.

 

از دیر باز کسانی که داعیه قیومیت بر مردم داشته‌اند، جامعه ایران را برای دموکراسی نارس می‌شمرده‌اند یا آماده آن نمی‌دانسته‌اند. امروز هم همین مطالب را در خصوص نهادهای جامعه محور مطرح می‌کنند، اما نهادهای جامعه محور تا آنجا که به نیروهای هوادار آن مربوط می‌شود نیازمند مبارزه مستمر در جهت استقرار آن است. (بشیریه، 1378: 56)

 

با توجه به مطالب یاد شده این پایان نامه درصدد است تا به تحلیل موانع جامعه شناختی تحقق نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهایی (1384-1357) بپردازد و با توجه به منابع موجود در این زمینه این موانع را تحلیل و موشکافی کند.

 

 

 

سوالات تحقیق:

 

سوالات اصلی این پایان نامه عبارتند از:

 

1) آیا می توان ریشه بی ثباتی نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهای (1384–1357) را در ساختارهای فرهنگی جستجو کرد ؟

 

2) آیا می توان ریشه بی‌ثباتی نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهای (1384-1357) را میتوان در ساختارهای اجتماعی یافت ؟

 

3) آیا می توان ریشه بی‌ثباتی نهادهای جامعه محور در ایران بین سالهای (1384-1357) را میتوان در ساختارهای سیاسی یافت ؟

 

 

 

 

 

اهمیت و ضرورت :

 

در تاریخ معاصر ایران شکل‌گیری نهادهای جامعه محور با موانع سرسختی روبرو بوده است، چنین به نظر می‌رسد این موانع با جلو آمدن تاریخ، سرسختی خود را تقویت نموده، به طوری که امروزه جامعه ایران راه دشواری را در استقرار نهادهای جامعه محور می‌پیماید. هدف از طرح این تحقیق اهمیت و جایگاه نهادهای جامعه محور و آسیب‌شناسی شکل‌گیری این نهادها در ایران در سالهای 1384- 1357 و تحلیل موانع جامعه‌شناختی تحقق آن می‌باشد.

 

ایران کشوری در حال گذر است که بحث‌های مربوط به نهادهای جامعه محور در آن رواج یافته است. بحث‌های مربوط به حاکمیت قانون، مشارکت سیاسی مردم، آزادی بیان و مطبوعات از دستاوردهای نهادهای جامعه محور است که زمزمه‌های آن از زمان مشروطیت آغاز شد؛ از این جهت انقلاب مشروطه را می‌توان نقطه عطفی در این زمینه به شمار آورد، اما استبداد رضاخان، نبود مشروعیت و مقبولیت رژیم و همچنین ناکامی مشروطیت باعث شد هیچ اقدام مهمی در نهادهای جامعه محور مستقل از دولت دوره پهلوی شکل نگیرد. به نوعی انقلاب اسلامی را نیز می‌توان در راستای تحقق همان هدف قلمداد کرد. زیرا مسیر این تحولات منفک و جدا از تحولات امروز ایران نیست و ضروری است که درباره نهادهای جامعه محور مستقل از دولت، شاخص‌ها اهداف و راه‌های دستیابی به آن به مطالعه و تحقیق بپردازیم.

 

عدم شناخت کافی از مضمون و محتوای ساختاری و عملکرد شبکه‌ها و نهادهای جامعه محور باعث می‌شود که ما مرزهای فعالیت‌ها در این عرصه را نشناسیم و به همین دلیل تصوری موجود است که نهادهای جامعه محور (CBOs) را مانند حزب سیاسی تلقی می‌کند و وظایف و کارکرد یک حزب سیاسی را از آن‌ها توقع دارد(از غندی، 1379 : 66).

 

متأسفانه ناتوانی احزاب و سازمان‌های سیاسی در ایفای نقش واقعی خود در جامعه و بخصوص در سالهای (1384-1357) برای برخی دانسته یا ندانسته این توقع را دامن زده است که نهادهای جامعه محور (CBOs)  باید ضعف‌ها و کاستی‌های آنها را جبران کنند و اگر نهادهای جامعه محور این وظایف را انجام ندهند با بر چسب‌های گوناگون روبرو می‌شوند و این تراژدی آنجا تکمیل می‌شود که همین گروه‌های سیاسی ـ ایدئولوژیک که توان انجام کارهای حزبی و سازمانی خود را ندارند با تمام قوا و سمت گیری‌های ایدئولوژیک‌شان محیط‌های فعالیت حقوق بشری را نیز آلوده دسته‌بندی‌های سیاسی می‌کنند و از این طریق بازدودن همدلی و اعتمان میان نهادهای جامعه محور (CBOs)  به همبستگی جامعه توسعه یافته ایرانیان لطمه وارد می‌سازند(بشیریه، 1381: 28).

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

با توجه به آنچه در فوق ذکر گردید انجام تحقیقاتی در این زمینه را مبرم می‌سازد تا جامعه ایران و به خصوص قشر روشنفکر عوامل و موانع ساختاری استقرار نهادهای جامعه محور را شناخته و در این زمینه با انجام گام‌هایی کاربردی در رشد و پیشرفت آن قدم گذارند.

 

 

 

اهداف تحقیق:

 

اهداف تحقیق حاضر شامل سه مقوله اهداف اصلی، فرعی و کاربردی دسته‌بندی شده است.

 

هدف اصلی:

 

هدف اصلی این تحقیق تحلیل موانع جامعه شناختی استقرار نهادهای جامعه محور (CBOs)  در ایران بین سالهای 13874-1357 می‌باشد.

 

-community based organization

ساختار و کارکرد گروه های اجتماعی و نقش آنها در توسعه

پایان نامه - مقاله - تحقیق

انسان ها در جوامع انسانی از طریق تشکل های انسانی، که بعد ها در اثر ساختارمند شدن  به صورت گروه‌های اجتماعی در می آیند، به حیات و بقای خود ادامه می دهند.  در واقع، یکی از پدیده های مهم زندگی اجتماعی، پیدایش و شکل گیری تشکل ها و گروه های اجتماعی است که افراد را در روابط و مناسبات پیچیده اجتماعی قرار می دهد. تشکل ها و گروه های اجتماعی به افراد جامعه مجال می دهند نه تنها احساسات، عواطف و خواست های خود را متبلور سازند، بلکه نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را از این طریق برآورده  سازند. ” جامعه از تشکیل گروه های اجتماعی سازمان و هستی می یابد. انسان اولیه نیز بدون سازمان های اجتماعی ابتدائی خود نمی توانست بقای خود را تضمین کند. تقسیم کار اجتماعی، نقش و پایگاه اجتماعی، در شکل گیری گروه های اجتماعی و سازمان بندی آنها بسیار موثر افتاده است “. (سیف اللهی، 1388، 161) انسان‌های اولیه در قالب گروه های کوچک توانستند به جمع آوری خوراک، تجدید نسل و دفاع از خود بپردازند  در حقیقت، رابطه جدالی و متقابل انسان و سازمان های اجتماعی به شکل گیری گروه های اجتماعی منجر شده است. نقش و کارکرد گروه های اجتماعی در جوامع امروزی، تعیین کننده و سازنده حرکات اجتماعی است. گروه های انسانی که در تحقق نیازها و خواسته های خود، زندگی اجتماعی را تداوم بخشیده و جامعه انسانی را تشکیل داده اند، از لحاظ رشد، توسعه و تحول در سطوح و اشکال گوناگونی قرار گرفته اند.  ” انسان از اولین برخوردهای زندگی اجتماعی، که به ایجاد روابط اجتماعی  می انجامد، خود را در گروه هایی می‌یابند که هستی، بینش، شخصیت و آرمان آنان را در ارتباط با گروه ها مشخص و معین می کنند. هرفرد در جامعه از طریق گروه های اجتماعی به شبکه روابط پیچیده اجتماع بزرگ یعنی (جامعه) پیوند می خورد و از آن طریق نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی خود را تامین می کند. بودن در گروه به فرد قدرت و اهمیت می بخشد. فرد جهان خارج را از دید این برخوردهای درون گروهی و برون گروهی مشاهده و ارزیابی کرده، نقش و موقعیت خود را در می یابد. در واقع انسان در شبکه ای از گروه های اجتماعی قرار دارد. این شبکه گروه‌های اجتماعی، از گروه دونفری آغاز و تا گروه های اجتماعی وسیعی، مانند گروه های قومی، طبقاتی و جامعه انسانی و سرانجام جامعه جهانی را در بر می گیرد.(سیف اللهی، 1388، 172)

اثر بخشی آموزش درمان مبتنی بر بهوشیاری دانشجویان

 موجب فشار روانی واسترس  فرد است ،می تواند در دیگری بی تاثیر باشد .افراد نه تنها در تجارب خود از حوادث زندگی ، بلکه از اسیب پذیری در برابر این حوادث نیز با یکدیگر متفاوتند.استرس ناشی از یک موقعیت ویژه به ارزیابی فرد ازآن موقعیت و نیروی فرد از آن موقعیت و نیروی رویاروئی با آن بستگی دارد اما در هر صورت این امر به کاهش سلامت روانی منتج می شود(نماینده ، 1389). سلامت روان عبارتست از توانایی افراد برای دست یابی به اهدافی که برای خود در نظر گرفته است (پاتی، 2010).

 

مفهوم سلامت جسم وروان جنبه ای از مفهوم سلامت جسمی، روانی و اجتماعی است، که علی رغم تلاشهایی که از سوی پیشگامان حوزه سلامت در جهان به منظور تأمین هر چه بیشتر سلامتی انسانها به عمل آمده است هنوز معیار قاطعی در زمینه تعریف و مصداق کامل سلامتی جسم وروان در افراد وجود ندارد. توجه به سلامت فکر و جسم پس از جنگ بین الملل اول در برخی از دانشکده های اروپا به تدریج متداول شده است تا آنجا که در سال 1944، نوزده کشور در اروپا و آمریکا دارای جمعیت های طرفدار بهداشت جسمی وروانی شدند ( منصوری ،1390).

 

باید گفت سلامت روان عبارتست از داشتن سازگاری کافی و احساس خوب بودن از دیدگاه روان شناختی، متناسب با معیارهای قابل قبول روابط انسانی و جامعه (ساعتچی، 1385). سلامت روان علاوه بر بدن سالم، به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. این که محیط و عوامل مختلف آن چگونه بر ساختار جسمی و روانی فرد تأثیر می گذارد و فرد با چه شیوه ای با کشمکش های محیطی مبارزه می کند، موضوعی است که رویکردهای مختلف روان شناسی هر کدام با توجه به دیدگاه اختصاصی خود پیرامون ماهیت انسان و نیروی انگیزشی او سلامت روان انسان را به شیوه خاصی تبیین کرده اند. به عنوان مثال برخی از این رویکردها، سلامت روان را فرآیندی مستمر دانسته اند و برخی دیگر آن را در قالب هنجارها و پیروی از آداب و سنن اجتماعی جستجو کرده اند و گروهی دیگر به هر دو جنبه توجه نموده اند. به عنوان مثال روانپزشکی و روانشناسی بالینی در آسیب شناسی روانی بر اصل انسان بهنجار تأکید داشته اند و بهنجاری یا سلامت را معادل «فقدان علایم بیماری» می پنداشته اند اما وضعیت جاری روانشناسی جهان حاکی از توجه شایان روان شناسان به مفهوم سلامت در قالبی ورای بهنجاری و فقدان علایم بیماری است (آزاد، 1386). ودراین مسیر اموزشها و مداخلات متعددی هستند که به افزایش این قالب کمک شایانی میکنند. پژوهش های پیشین( مایر و سالووی،2000،سیدنی،2010، توماس و توماس،2009) نشان می دهد افرادی که از مولفه بهوشیاری  به استفاده می کنند کسانی هستند که احساسات خود را بخوبی می شناسند و هدایت می کنند و احساسات دیگران را نیز درک و به طرف اثر بخشی با آن برخورد می کنند در هر حیطه ای از زندگی معمولاًممتاز هستند (خواه در روابط عاطفی و صمیمانه باشد و خواه در فهم قواعدناگفته ای که در خط سازمانی به پیشرفت می انجامد ( مایر و سالووی،2000).حال اگر نظر مایر(2000) را بپذیریم، پس بی تناسب نخواهد بودکه بپذیریم کسانی که مهارتهای بهوشیاری  را دریافت می کنند بیشتر و بیشتر می توانند خود را هدایت کنند و این هدایت بی تاثیر در افزایش سلامت روانی شخص و کاهش استرس وی نخواهد بود لذا با توجه به اهمیت استرس و سلامت روانی فرد در زندگی این ضرورت احساس می شود که بدنبال راههایی برای افزایش سلامت روانی افراد باشیم . می توان گفت یکی از پیشنهاد ها آموزش مهارت هایی است که این مهم را عملی سازد و به مین منظور پژوهشگر در این راستا به پژوهش پرداخته و به دنبال یافتن پاسخ این سوال پژوهش است که آیا آموزش  بهوشیاری  دانشجویان بر افزایش سلامت روان و کاهش  استرس انان موثر است؟

 

Bottom of Form

 

اهمیت و ضرورت تحقیق

 

دوران جوانی یکی از مراحل مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد می‌باشد که در این دوره نیاز به برقراری روابط سالم و تعامل هیجانی و رفتارهای بدون استرس و کاهش تعارض مورد توجه است.

 

مطمئناً یک جامعه خردمند می‌تواند به افراد سایر روش‌های ممکن برای حل تعارض را آموزش دهد.اهمیت و ضرورت آموزش بهوشیاری  به دانشجویان توجه به نیازهای واقعی جوانان یک جامعه می‌باشد. این آموزش‌ها توانایی‌های فرد را برای مقابله مفید و موثر و پرداختن به کشمکش‌ها و موقعیت‌های زندگی افزایش می‌دهد. مستقیم‌ترین روش مداخله به منظور ارتقاء توانایی روانی ـ اجتماعی مداخله‌هایی هستند که استرس راکاهش و توانایی‌های شخصی و اجتماعی‌ آنان و سلامت روانی انان را تقویت می‌کند. این نوع مداخله را در رابطه با دانشجویان می‌توان از طریق آموزش بهوشیاری  که در محیط آموزشی یعنی دانشگاه ارائه نمود. بنابراین با توجه به نقش برجسته آموزش بهوشیاری  در روابط بین فردی و سلامت روانی که در زندگی بسیار مهم می‌باشد نیاز به استفاده از این آموزش‌ها پر رنگ به نظر می‌رسد.

 

اهداف تحقیق

 

تعیین اثر بخشی آموزش  بهوشیاری در سلامت روان و استرس

 

تعیین اثر بخشی آموزش  بهوشیاری در سلامت روان و استرس

 

-Herman

 

.Life time risk

 

.Kessler

 

Kenny

 

Williams

 

Murray

 

.Lopez

 

Benazon

 

.Larser

 

.Glass

 

.Bourne

 

.Wellz

 

Paati

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

-Mire & sallovi

 

-Sidney

مهارتهای زندگی در کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر

ات زیادی دلالت برآن دارند که بین عزت نفس ضعیف وسومصرف الکل ودارو رابطه وجود دارد.(سینگ1994به نقل ازعصمت پناه 1391)

 

 

این اصل ثابت شده است که همواره پیش گیری بهتروآسان ترازدرمان است .بنابراین پیشگیری بایدفراگیرباشد.پیشگیری بایدمعطوف بربهبود سلامت همه اعضای جامعه موردنظرماباشد.مبارزات پیشگیری نه تنها  باید به کسانی که بیشترین آسیب پذیری رادارند بلکه بایدبه همه آن کسانی که بخشی ازمحدوده اجتماعی وهیجانی آنها نیزهستند توجه کند.(دهقانی،1372)

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی انواع آسیب های روانی –اجتمایی ازجمله وابستگی های دارویی-اعتیاد)دراغلب جوامع به طور نگران کننده ای روبه افزایش می باشندکه باتوجه به اهمیت موضوع واقبال جامعه آموزشی نسبت به گسترش فرهنگ مواجهه منطقی بامشکلات ونیز تمرکزبرمداخلات پیشگیرانه ،درسالیان اخیر پژوهشهای متعددی درزمینه مهارتهای زندگی انجام گرفته است.ازطرفی دیگر مطالعات نشان می دهد که مداخله های درمانی مناسب می تواند به میزان بسیار بالایی،خطر رفتارهای پرخطر ازجمله اعتیاد پیش وپس از اقدام راکاهش دهد.(سازمان بهداشت جهانی 2006ترجمه طالبی) فراتحلیل پژوهش های انجام شده درحوزه مهارتهای زندگی درایران اثربخشی مهارتهای زندگی رانشان داده است.(کاکابرایی1391)گفته شده است که موثرترین برنامه پیشگیری ازمصرف دارو ومواد برنامه آموزش مهارت های زندگی است. با توجه به پژوهش(افشارنیا ،و همکاران 1380) می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای زندگی به عنوان یک عامل حفاظت کننده برای دانش آموزان در سالهای بعدی جهت پیشگیری از سؤمصرف مواد مخدر می باشد . (گرمن 2002)درپژوهشی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی برکاهش واسترس وافزایش پذیرش اجتماعی را نشان داده است.(بوتوین1997به نقل از رحمتی) درواقع آموزش مهارتهای زندگی نگرش مقابله ای به فرد می دهد که تاکنترل بیشتری برزندگی خودداشته باشد.(کینگه 1994،ترجمه محمد خانی ،1380)آموزش مهارتهای زندگی درپیشگیری ازمصرف مواد مخدر یک رویکرد تازه برای پیشگیری است که دروهله اول برعوامل عمده اجتماعی وروانی سوق دهنده به شروع مصرف مواد متمرکز است .تاکید عمده برنامه آموزش مهارتهای بررشد مهارتهای مهم شخصی واجتماعی است .برخی از مطالب این برنامه مربوط به آموختن مهارتهای عمومی زندگی نظیر ابرازوجود (مانندنه گفتن درخواست کردن وبیان قاطع حقوق اجتماعی خویشتن)وبرخی دیگرمستقیما مربوط به مساله مصرف مواد می باشد(عصمت پناه وهمکاران1391)

 

 

درتحقیقی که توسط خاکپور (1381)در رابطه با شیوه های نوین درپیشگیری ودرمان اعتیاد ازطریق آموزش مهارتهای زندگی ،برروی 242نفر (121نفر گروه آزمایش و121نفر گروه کنترل )انجام شد ،نتایج تحقیق نشان داد که اجرای برنامه آموزش مهارتهای زندگی اثرات بلند مدتی درپیشگیری از شروع مصرف مواد مخدر ویا گرایش به مواد مخدر راتاییدکردنند.ازسوی دیگر نقش فقروعدم ارضای نیازها درشکل گیری اعتیاد وسومصرف مواد اثبات شده است وجامعه مورد آموزش(کارگران) جز اقشار کم درآمد وضعیف محسوب میشوند .این مساله باعث می شود تا آنان توان تفکرمنطقی وتصمیم گیری اصولی را از دست بدهند ونتوانند مطابق میل خود بادیگران روابط ورفتار داشته باشند ودرنهایت بابرخورد بامعضل ومساله ای نتواند بصورتی منطقی حل وفصل نماید ودرنتیجه نه تنها بامشکل مبارزه نمی کنند بلکه مسائل رانادیده گرفته وآنها راتوجیه می نماید .ودرنهایت فقر اقتصادی موجب از بین رفتن وپژمرده شدن استعدادهای انسانی می شود .(شیخاوندی1373) به طور کلی مطالعات نشان دادند که آموزش مهارتهای زندگی قدرت سازگاری افراد را افزایش می دهد وافراد بهتر موانع ومشکلات موقعیتی رادر زندگی کنار می زنند(جفری2002)

 

 

کارگران شرکتی یکی از هدف هایی هستند که امروزه آسیب پذیری نسبت به مصرف مواد مخدر درآن هاپیش بینی می شود .این تحقیق به منظور پیشگیری این گروه از افراد جامعه وآموزش آنها ودرنهایت افزایش بهداشت روانی  انجام خواهد گرفت که درپژوهشهای انجام شده دراین حیطه به این گروه از جامعه توجهی نشده است. به همین علت این پژوهش درپی این است که آیا آموزش مهارتهای زندگی درکاهش میزان گرایش به مواد می تواند اثربخش باشد.

 

 

 

 

 

-kop