
رابطه بین توان هزینه فرصت وجه نقدوشاخص سودمندی وام باانعطاف پذیری مالی بابازده سرمایه گذاری ها از جنبه های ابهام تحقیق بوده و تحقیق حاضر به منظور رفع این ابهام و پاسخ به سوال اساسی زیر انجام شده است.
چه رابطه ای بین هزینه فرصت وجه نقد و شاخص سودمندی وام با انعطاف پذیری مالی و بازده سرمایه گذاری ها در بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
هدف اصلی در هر سرمایه گذاری رسیدن به حداکثر بازدهی ممکنه از سرمایه گذاری است. سرمایه گذاران به دنبال هدفمند کردن سرمایه هایشان هستند، چرا که دو اعتقاد را در ذهنشان پرورش می دهند، یکی دستیابی به سود حاصل از سرمایه گذاری است و دیگری افزایش ثروت. با تمام این اوصاف یک سرمایه گذار به دنبال شناسایی موقعیت هایی است که بتواند بهترین گزینه را برای سرمایه گذاری انتخاب کند.
شرکت هایی که انعطاف پذیری مالی دارند، می توانند در برابر فشارهای مالی مقاومت نمایند و زمانی که فرصتهای سودآور به وجود آید، وجوه لازم را جهت سرمایه گذار حداقل هزینه فراهم نمایند.گامبا و تریستان( 2008).
با وجود اهمیت و نقش این عامل مهم و تاثیرگذار در تامین مالی، پژوهش های گذشته ی داخلی، تاکنون نتوانسته اند انعطاف پذیری مالی را به شکل مناسب تعریف عملیاتی نمایند و در بیش تر موارد، تنها از آن تعریفی ذهنی همانند توانایی شرکت برای پاسخگویی در برابر رویدادهای غیر منتظره ی آتی ارائه داده اند .در نتیجه، نبود مطالعه ی سیستماتیک در مورد انعطاف پذیری مالی در تحقیق های پیشین عجیب به نظرنمی رسد.(رحمانی و همکاران، 1391، 55).
تصمیم گیری در رابطه با پرداخت و یا نپرداختن وام به شرکتها، بستگی به وضعیت مالی شرکتها و همچنین تجزیه وتحلیل تجربی خاص شرکت دارد و امری بسیار مشکل است که درک تئوری های مربوط به شیوه ها و میزان پرداخت وام ها می تواند به مدیران این امکان را بدهد تا به تصمیمات مناسب در زمینه کسب درآمد برای شرکت و به حداکثر رسانی بازدهی برای سهامداران بیانجامد .
اکثر مطالعات صورت گرفته در ارتباط با موضوع این تحقیق به بررسی رابطه بین انعطاف پذیری مالی و بازده سرمایه گذاری ها پرداختهاند. ولی تحقیق حاضر به دنبال تعیین رابطه بین هزینه فرصت وجه نقد و شاخص سودمندی وام با انعطاف پذیری مالی و بازده سرمایه گذاری ها می باشد که متغیر هزینه فرصت وجه نقد و شاخص سودمندی وام موضوعات جدیدی می باشند که به آنها پرداخته شده است.
. Mauer & et al
. Kim & et al
. Williamson
. mirez
ز نکات بسیار مهم در چرخه وصول مالیات، کارایی فرآیندهای اجرایی و نظارتی نظام مالیاتی میباشد به دلیل این که قوانین مالیاتی هرچند هم کارآمد باشند، در مرحله اجرا و نظارت نیازمند دقت و حساسیت فراوانی هستند تا بتوانند نظام مالیاتی را در دستیابی به اهداف مورد نظر رهنمون سازند در حالی که یکی از معضلاتی که سیستم مالیات ستانی در ایران با آن روبرو است مسئله ناکارآمدیهایی است که در این عرصه به چشم میخورد.
در نهایت، رفع مشکلات و نارساییهای مذکور، اصلاح نظام مالیاتی موجود و وضع قوانین و مقررات دقیق و کاربردی را در حوزه مالیاتی ضروری میسازد به گونه ای که با پوشش دادن اهداف قانونگذار، موجبات افزایش درآمدهای مالیاتی را فراهم کنند که از جمله این موارد، ماده 181 قانون مالیاتهای مستقیم میباشد که به منظور نظارت بر اجرای قوانین و مقررات مالیاتی تدوین گردیده است که بر اساس آن، با پیشنهاد رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور، کلیه دفاتر، اسناد و مدارک مالی و نرم افزارهای مؤدیان اعم از اینکه مربوط به سال مراجعه و یا سنوات قبل باشد توسط هیأت های مربوطه به صورت سرزده دریافت و بازرسی میشود تا درآمد واقعی مؤدیان مشخص و نسبت به وصول مالیات واقعی اقدام گردد، لذا در این پژوهش تأثیر اجرای ماده 181 قانون مالیاتهای مستقیم بر حجم درآمدهای مالیاتی دولت مورد ارزیابی قرار میگیرد و نتایج حاصله، جهت ارزیابی این ماده که به عنوان راهی برای افزایش سطح تمکین مالیاتی و کاهش فرار مالیاتی و متعاقباً افزایش درآمدهای مالیاتی اتخاذ شده ارائه میگردد.
سؤال و مسئله اصلی تحقیق که قصد داریم تا در این تحقیق به آن پاسخ دهیم عبارتست از:
اجرای ماده 181 قانون مالیاتهای مستقیم، چه تأثیری بر حجم درآمدهای مالیاتی دولت دارد؟

1-3 ضرورت و اهمیت تحقیق
1-4 اهداف تحقیق
انتظار میرود پس از پایان تحقیق، نتایج مثبتی از اجرای ماده 181 قانون مالیاتهای مستقیم حاصل شود و راهکارهایی برای سازمان امور مالیاتی کشور در جهت شفاف سازی مالیاتهای مؤدیان و پیشنهادهایی برای وصول صحیح مالیات ارائه گردد و با پیشنهادهای سازنده و کاربردی در مورد اجرای این ماده به نحو صحیح کمک شود تا زمینه افزایش در وصول درآمدهای مالیاتی فراهم گردد.
هدف اصلی:
ارزیابی اثربخشی اجرای ماده 181 قانون مالیاتهای مستقیم در قلمرو تحقیق.
اهداف فرعی:
فصل اول
کلیات تحقیق
1–1پیش گفتار
تاریخچه روابط اقتصادی انسانها پر از فراز و نشیبهایی بودهاست. این روابط با مبادله پایاپای کالا شروع و روند رو به رشد خود را ادامه داده است. ابزارهای جدید برای مقابله با محدودیتهای دست و پاگیر آن مبادلات مطرح و جایگزین شدهاست و این ابزارها به راحتی کسب و کار دامن زدند. با وقوع انقلاب صنعتی و پیدایش شرکت های چند ملیتی و شرکتهای بزرگ مسئله سرمایهگزاری و سهامداران رنگ تازهای به خود گرفت و در کنار آن مسئله تخصص مطرح و مالکیت از مدیریت جدا شد و به تبع آن مسئله نمایندگی بوجود آمد و این سوال برای سرمایهگزاران و مالکان پیش آمد که مدیران یا همان نمایندگان تا چه اندازه منافع سهامداران را در نظر میگیرند؟ به عبارتی چگونه میتوان عملکرد مدیران را سنجید؟ که مسئله سنجش عملکرد مدیران هم مطرح شد.
گروههای مختلف به دلایل مختلف به ارزیابی عملکرد علاقمندند. روشهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد انواع شاخصها و معیارها وجود دارد که برای محاسبه آنها از اطلاعات حسابداری، بازار و اقتصادی یا ترکیبی از آنها استفاده میشود.
ROE یکی از نسبتهای سود آوری است که ازطریق تقسیم سود بعد از مالیات برحقوق صاحبان سهام بدست ایراداتی نیز وارداست از جمله اینکه سود حسابداری تحت تاثیر احتساب جریانهای خروجی وجه نقد به عنوان هزینه جاری یا دارایی است و همچنین سود حسابداری با انتخاب روشهای حسابداری توسط مدیریت تغییر میکند یا به عبارت دیگر مدیریت از توانایی همگون سازی سود برخورداراست.
ROA یا به عبارتی نرخ بازده داراییها، برابر است با حاصل تقسیم سود بعد از مالیات بر ارزش دفتری متوسط مجموع داراییها. این نسبت معیاری بهتر برای سنجش سود آوری در مقایسه با حاشیه سود فروش است زیرا این معیار کارایی مدیریت در استفاده از دارایی ها جهت ایجاد سود ویژه را نشان میدهد که البته ایرادات حسابداری به این روش نیز وارداست. در اینجا شناسایی معیار دیگری غیر از این معیارها ضروری بنظرمیرسد. عدهای معتقدند که EVA به دلیل تاکید بر بازده واقعی (نقدی)هر شرکت از ایرادات فوق بدوراست. در کنار این مزیت EVAاز ایراداتی چون پیچیدگی محاسبه نیاز به اطلاعات و هزینه بیشتری برای محاسبه برخورداراست. تئوری مالی بر این نکته تاکید دارد که هدف نهایی شرکتها به حداکثر رساندن ارزش فعلی ثروت آتی سهامدارن است و این امری طبیعی است چرا که سهامداران مالکان شرکتند.
محاسبات ارزیابی عملکرد مالی در هر روشی دارای پیچیدگیهای خاص خود است علی الخصوص در روشهایی که بر پایه اقتصادیاند پیچیدگیها بیشتر میباشند. با توجه به واقعیت های موجود در خصوص برتری معیارهای اقتصادی بر مبنای سود اقتصادی همانند EVA و استفاده افراد از معیارهای حسابداری برای تصمیمگیری در خصوص عملکرد یک شرکت این سوال مطرح میشود که تصمیمگیری افراد در خصوص عملکرد شرکت تا چه حد با واقعیت موجود در مورد آن شرکت مطابقت داشتهاست یا تغییرات در معیارهای ارزیابی مورد استفاده و معیارهای ارزیابی ایدهآل واقعیتر تا چه حد دارای همبستگی می باشد؟ این تحقیق بر آست که با تکیه بر محاسبات انجامشده در هر دو روش به این سوال پاسخ دهد و روشن نماید که با توجه به پیچیدگیهای موجود در محاسبه سود اقتصادی آیا میتوان از ROA و ROE بجای EVA بهرهگرفت و از طرفی رتبهبندی انجامشده در خصوص عملکرد شرکتها با توجه به نسبتهای سودآوری در گذشته تا چه حد با EVA محاسبه شده آن مطابقتدارد.
2-1تعریف موضوع
ارزیابی عملکرد از مهمترین موضوعات مورد توجه سهامدارن اعتباردهندگان، دولتها و مدیران می باشد. مدیران به منظور ارزیابی خود و قسمت های تحت پوشش از ارزیابی عملکرد استفاده می کنند. سرمایهگزاران به منظور ارزیابی میزان موفقیت مدیران در بکارگیری سرمایه خود علاقمندند. اعتبار دهندگان در مورد میزان و نرخ اعطای اعتبار به ارزیابی عملکرد نیازمندند. مهمترین جنبه ای که برای سرمایهگزاران مورد توجه قرار میگیرد ایناست که برای آنها ارزش ایجاد شدهاست یا خیر؟. به عبارت دیگر آیا ارزش سرمایهگزاری آنها در اثر عملکرد مدیریت افزایش یافتهاست یا خیر؟. یکی از معیارهای سهامدارن ROE است که بیانمیدارد به ازای هر ریال سرمایه گزاری چند ریال سود ایجاد شدهاست. همچنین در محاسبه ROA مطرحاست که به ازای هر ریال دارایی چند ریال سود ایجاد شدهاست که در این معیارها از اطلاعات حسابداری استفاده میشود. روشی دیگری که در سالهای اخیر برای ارزیابی عملکرد و بیشتر با تاکید بر ایجاد یا از بین رفتن ارزش بوجود آمده است EVA می باشد. نقطه شروع این روش اعمال تعدیلاتی در سود حسابداری وحقوق صاحبان سهام بمنظور رسیدن به NOPAT (سود خالص عملیلتی بعد از کسر مالیات)و سرمایه است تا بتوان نرخ سرمایه اقتصادی را بدست آورد .سپس با لحاظ کردن نرخ هزینه سرمایه تغییرات در ارزش ایجاد میشود.

3-1اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
گروههای مختلفی به دلایل مختلف به ارزیابی عملکرد علاقمندند. روشهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد وجود دارد. انواع شاخصها و نسبتها وجود دارد که برای محاسبه آنها از اطلاعات حسابداری بازار و اقتصادی یا ترکیبی از آنها استفاده میشود.
ROE یکی از نسبتهای سودآوری است که از طریق تقسیم سود بعد از مالیات بر حقوق صاحبان سهام بدست میآید. برای بدست آوردن ROE از سود حسابداری استفاده میشود و از طرفی به سود حسابداری ایراداتی وارداست از جمله اینکه سود حسابداری تحت تاثیر احتساب جریانهای خروجی وجه نقد به عنوان هزینه جاری یا دارایی قرارمیگیرد. همچنین سود حسابداری با انتخاب روشهای حسابداری توسط مدیریت تغییر میکند، به عبارت دیگر مدیران از توانایی همگون سازی سود برخوردارند.
ROA یا بازده مجموع داراییها برابر است با حاصل تقسیم سود بعد از مالیات بر متوسط مجموع داراییها که این نسبت معیاری بهتر برای سنجش سودآوری در مقایسه با حاشیه سود فروش است. زیرا کارایی مدیریت در استفاده از داراییهای شرکت بهمنظور ایجاد سود بعد از مالیات را نشان میدهد که ایرادات حسابداری به این روش نیز وارداست. در اینجا شناسایی معیار دیگری غیر از این معیا رها ضروری بنظرمیرسد. عدهای معتقدند که روش EVA به دلیل تاکید بر بازده واقعی هر شرکت از ایرادات فوق بدوراست در کنار این مزیت EVA از معایبی همچون پیچیدگی محاسبه نیاز به اطلاعات وهزینه بیشتری برای محاسبه برخورداراست. بنابراین اهمیت و ضرورت انجام تحقیق از جنبههای زیر قابل توجه است.
مشکل اصلی:
این که یک شرکت چه میزان وجه نقد را نگهداری می نماید، به وسیله عوامل مختلفی از قبیل هزینه های معاملاتی، هزینه های فرصت و عدم تقارن اطلاعاتی تحت تأثیر قرارمی گیرد. در بازارهای مالی، همواره هزینه های معاملاتی وجود دارد. این هزینه ها وهزینه های فرصت از دست رفته، به شرکت ها اطمینان می دهند تا اقدام به نگهداری سطح بهینه ای از دارایی های نقدی نمایند. مشکل عدم تقارن اطلاعاتی نیز باعث ایجاد تقاضای احتیاطی برای مانده های نقد می شود؛ زیرا وجود عدم تقارن اطلاعاتی، باعث افزایش مشکلات و هزینه تأمین مالی خارجی می شود؛ از این رو عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکت ها و بازار سرمایه، انگیزه ای احتیاطی برای تقاضای نقدینگی شرکت ها است(اولر و پیکونی،2012،230) و لذا می توان گفت مشکل اصلی که در این تحقیق به دنبال حل آن می باشیم این مطلب است که اضافی و یا ناکافی بودن وجه نقد چه تاثیراتی می تواند بر بازده ی آتی داراییها داشته باشد.
ابعاد مشکل:
وجوه نقد از منابع مهم و حیاتی در هر واحد انتفاعی است و ایجاد توازن بین وجوه نقد در دسترس و نیازهای نقدی، مهمترین عامل سلامت اقتصادی هر واحد انتفاعی است .از آنجا که هم شرکت هایی که وجه نقد کافی نگهداری نمی کنند و هم شرکت هایی که وجه نقد زیادی نگهداری می کنند، مشکلات زیادی دارند؛ از این رو، این مطالعه به بررسی اثرات انحراف از وجه نقد بهینه برآوردی و کفایت وجه نقد بر عملکرد آینده شرکت ها (نرخ بازده داراییهای عملیاتی آینده) و هزینه های مالی شرکت در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.
ابهام اساسی:
ابهام اساسی که در این تحقیق وجود دارد این است که شرکتها چه میزان وجه نقد شرکتها نگه دارند تا هم پوشش هزینه های جاری آنها را دهد و هم بتوانند به سرمایه گذاری های بیشتر پرداخته و در نهایت بازدهی بالاتری را ایجاد نمایند . در نهایت منظور از نگهداری سطح بهینه وجه نقد این است که پول با هدف و امید انجام معاملات سودآور و بهره برداری از فرصت هایی که در آینده پیش می آید، نگهداری شود.و بزرگترین ابهام در این راستا این مطلب می باشد که چه میزان وجه نقد نگهداری گردد تا بازدهی داراییهای شرکت حداکثر گردد.
پس از بررسی اهمیت نگهداری میزان بهینه ای از وجه نقد، به بررسی این موضوع پرداخته شده است که در صورت انحراف شرکت ها از وجه نقد بهینه برآوردی و کفایت وجه نقد عملکرد آینده و همچنین هزینه های مالی آنها که در این مطالعه از طریق نرخ بازده داراییهای عملیاتی آینده و هزینه های مالی شرکت اندازه گیری شده است، تحت تأثیر قرار می گیردیا خیر؟

با توجه به آنچه در بالا مطرح شد محقق در این تحقیق به دنبال درک این مطلب می باشد که چه تاثیری حجم نقد بر عملکرد آتی و هزینه های مالی شرکت دارد ؟
مشکل اصلی که در این تحقیق به دنبال درک آن می باشیم این است که ناکافی و یا اضافی بودن وجه نقد در شرکتها چه تاثیراتی می تواند بر بازدهی داراییهای عملیاتی آینده و همچنین هزینه های مالی وامها داشته باشد و همچنین این مطلب به عنوان یک مسئله چالش برانگیز در ذهن محقق مطرح گردیده است که اگر وجه نقد شرکت کفایت لازمه جهت پوشش وجوه پرداختی بابت سود نقدی و خرید داراییهای ثابت را نداشته باشد در این صورت چه تاثیراتی بر بازدهی داراییهای عملیاتی آینده و هزینه های مالی وامها خواهد داشت ؟
هائی که استراتژی جسورانه در پیش میگیرند ریسک بالائی را میپذیرند و نرخ بازدهی آنها بالا است. شرکتها میتوانند در اداره امور دارائیهای جاری و بدهیهای جاری، استراتژیهای گوناگونی بهکار ببرند. با ترکیب این استراتژیهای گوناگون میتوان سیاستی را در پیش گرفت که سرمایه در گردش به حد مطلوب برسد (Emery 1987).
در این تحقیق بدنبال پاسخ به این پرسش هستیم که:
“چه رابطهای بین محافظهکاری و سرمایه در گردش در شرکتهای قلمرو تحقیق وجود دارد؟”
1-4 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
در مورد محافظهکاری و معیارهای سنجش آن تا کنون تحقیقهای زیادی انجام گرفته ولی در مورد تاثیر محافظهکاری بر سرمایه در گردش(مخصوصاٌ در ایران) تحقیقی انجام نگرفته است. در ضمن برای اندازهگیری تاثیر محافظهکاری بر سرمایهدر گردش، نیز بایستی روش ها و مدلهای اندازهگیری مناسبی وجود داشته باشد. تحقیقهای زیادی در مورد محافظهکاری شرکت ها و عوامل موثر بر این متغیر انجام شده است ولی تا کنون تحقیقهای چندانی در زمینه تاثیر آن بر سرمایه در گردش در ایران انجام نشده است و این تحقیق چشم انداز جدیدی برای تحقیقهای آتی می باشد. همچنین این تحقیق باعث بسط تحقیقهای انجام شده مربوط به سرمایه در گردش در کشورمان می شود و نتایج مربوط به آن میتواند برای مدیران شرکت ها و سرمایه گذاران و تحقیقگران مفید باشد که آن ها را می توان به شکل زیر بیان نمود :

1-5 اهداف تحقیق
هدف اصلی:
تعیین رابطه بین محافظهکاری از طریق مدل باسو و سرمایه درگردش شرکتهای قلمرو تحقیق.
اهداف فرعی:
1-6 سؤالات تحقیق
سؤال اصلی:
چه رابطهای بین محافظه کاری از طریق مدل باسو و سرمایه در گردش شرکتهای قلمرو تحقیق وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
– Hendriksen E- S
– Watts, R-
– Basu, S.
– Differential verification.
– Basu, S