وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی عضلات دور ونزدیک کننده و چرخاننده‌های ران بردرد و زاویه ی Q مردان مبتلا به سندرمپتلو فمورال

 جا که تاثیر تقویت گروه های عضلانی موجود در صفحه فرونتال شامل ابداکتور‌ها و اداکتورهای ران همراه با تقویت عضلات موجود در صفحه ترنسورس شامل چرخاننده های ران کمتر مورد توجه قرار گرفته و از طرفی تاثیر این تقویت بر روی زاویه Q  نیز عمدتاً نادیده گرفته می‌شده است لذا بنظر می‌رسد انجام تحقیقی که ترکیبی از تمرینات قدرتی عضلات ابداکتور واداکتور و  چرخاننده‌های ران می‌باشد بر روی جامعه آماری مردان ضرورت می‌یابد. چرا که تعداد تحقیقات صورت گرفته در این زمینه اندک بوده  و در موارد مشاهده شده آمار ضد و نقیضی در رابطه با بهبود بیماران مشاهده می‌شود . به‌ویژه آن که تاکنون پژوهشی که ترکیبی از تاثیر تقویت عضلات ابداکتور واداکتور و  چرخاننده‌های ران بر سندرم درد کشککی رانی در جامعه مردان رامورد مطالعه قرار داده باشد توسط محقق یافت نشد . وجود چنین خلایی ونیز شیوع بالینی این بیماری و هزینه‌های سرسام آور درمان این عارضه در کلینیک های بالینی و رنجش خاطر بیماران به‌ویژه ورزشکاران به‌واسطه  دور بودن از فعالیت های روزمره و دور بودن از میادین ورزشی از جمله ضروریات اجرای چنین تحقیقی می باشد.

 

لازم به ذکر است که در ایران آماری از مبتلایان به سندرم درد کشککی رانی منتشر نشده است لیکن به نظر می‌رسد تعداد مبتلایان به این عارضه به دلیل شیوه زندگی، افزایش آپارتمان نشینی و نبود فرهنگ ورزش کم و بیش از آمارهای جهانی پیروی میکند . به نظر می‌رسد با انجام تحقیق حاضر شواهد کلینیکی دال بر تا ثیرتقویت عضلات را ن بربیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی افزا یش می یابد ونتایج تحقیق می تواند توسط مراکز فیزیوتراپی و توانبخشی مورد استفاده قرار گیرند و شاید بتوان توصیه نمود که این روش درمانی را در برنامه روزانه خانگی خود گنجانده و از هزینه‌های مادی و معنوی رفت و آمد در کلینیک‌های ارتوپدی و فیزیوتراپی بکاهند.

 

 

 

١-۴ اهداف تحقیق

 

١-۴-١ هدف کلی

 

تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور ، نزدیک کننده و چرخاننده های ران بر درد و زاویه ی Q مردان مبتلا به سندرم  پتلو فمورال

 

١-۴-٢ اختصاصی

 

١ -تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور و نزدیک کننده و چرخاننده ی خارجی و داخلی ران بر درد مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال

 

٢ -تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور و نزدیک کننده و چرخاننده ی خارجی و داخلی ران بر زاویه Q مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال

 

١-۵ فرضیه ها

 

١-هشت هفته تمرین قدرتی عضلات  دور ونزدیک کننده و چرخاننده خارجی و داخلی ران بر درد مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال تاثیرگذار است.

 

٢- هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور ونزدیک کننده و چرخاننده خارجی و داخلی ران بر زاویه Q مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال تاثیرگذار است.

 

 

 

١-۶ پیش فرض ها

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

1-آزمودنی‌های مورد مطالعه ، نمونه مناسبی از بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی بوده و نمونه‌ها   افرادی را دربر میگیرند  که درد آن‌ها ناشی از عوامل ساختار ی و عوامل بیرونی مانند جراحت نمی باشد .

 

۲ برنامه تمر ینی درست و دقیق بوده و نمونه های تجربی تمر ینات را مطابق برنامه طراحی شده به انجام رسانده‌اند .

 

3-نمونه های  شاهد هیچ گونه برنامه تمر ینی خا صی نداشته‌اند.

 

4-آزمون‌های مقاومتی تحقیق حاضر به درستی طراحی شده و محقق به درستی آن‌ها را بکار برده است و  آزمودنی‌ها با انگیزه تمام تلاش خود را در انجام آن‌ها بکار برده‌اند .

 

١-٧ محدودیت‌های تحقیق

 

١-٧-١ محدودیت‌های خارج از کنترل محقق

 

۱  – شرایط روحی و روانی آزمودنی‌ها  قابل کنترل نبود .

 

۲ – شرایط زندگی و میزان فعالیت‌های روزانه آزمودنی‌ها  طی دوران تحقیق قابل کنترل نبود.

 

١-٧-2 محدودیت‌های  در کنترل محقق

 

۱ – آزمودنی‌ها همگی از بین مردان بین سنین ٢۵ تا ٣۵ سال انتخاب شده‌‌اند چرا که درافراد بالای ٣۵ سال احتمال ابتلا به استئوآرتریت  وجود دارد لذا به‌منظور اطمینان از عدم ابتلا به آرتروز افراد بالای ٣۵ سال از طرح تحقیق حذف شدند .

 

2- کلیه آزمودنی‌ها سابقه درد طی٩ ماه گذشته و یا بیشتر را داشته‌اند .

 

3- هیچ کدام از آزمودنی‌ها  سابقه جراحی زانو و یا دررفتگی کشکک را نداشته‌اند .

 

4- کلیه آزمودنی‌ها  طی ۶ ماه گذشته و طول مدت تحقیق در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نمی‌کردند .

 

5- کلیه آزمود نی‌ها  از بین افراد غیر ورزشکار انتخاب شد ه‌اند .

 

6-کلیه آزمود نی‌ها  داروها ی ر ایج در درمان سندرم درد کشککی رانی را مصرف نمود‌ه‌اند .

 

7-پرسشنامه‌های درد در مورد هر دو زانو بوده است  زیرا افراد مبتلا به سندرم از درد هر دو پا اظهار شکایت می‌کردند.

 

١-٨ واژه‌های کلیدی

 

 تعاریف مفهومی (1) و عملیاتی (2)

 

     تمرینات مقاومتی :

 

١- تمریناتی که منجر به افزایش نیروی عضلانی از طریق سازگاری‌های عصبی و عضلانی می گردد(١۰).

 

۲- در تحقیق حاضر با استفاده از کش‌های ورزشی با مقاومت متفاوت ، عضلات ابداکتور واداکتور و چرخاننده‌های ران آزمودنی‌ها تقویت شدند.

 

درد:

 

١-تجربه ناخوشایند حسی یاعاطفی واحساس آسیب  فردی و خصوصی است که ممکن است همراه با تخریب واضح یا بالقوه بافتی باشد.(IASP)

 

۲-این عامل در تحقیق حاضر بوسیله مقیاس دیداری دردا ندازه گیری شد .

 

زاویه Q:

 

١-زاویه‌ی است بین خط واصل خار خاصره ی فوقانی با مرکز کشکک و مرکز کشکک با برجستگی استخوان درشت نی (١١).

 

۲ در تحقیق حاضر این زاویه توسط پژوهشگر در کلینیک ارتوپدی با استفاده از گونیامتر اندازه گیری گردیده است.

 

سندرم درد پتلوفمورال :

 

١– دردی که جلوی زانو، کنار، زیر و یا اطراف کشکک احساس می‌شود و با فعالیت‌‌هایی نظیر بالا و پایین رفتن از پله‌ها، پیاده روی، نشست و برخاست، نشستن با زانوی خمیده به مدت  طولانی، دویدن در سطوح ناهموار، دوچرخه سواری، وزنه برداری و اسکی تشدید می‌شود)١٢،١٣و١۴)

 

۲- سندرم درد کشککی رانی آزمودنی‌ها توسط پزشک فوق تخصص ارتوپدی و با استفاده از شواهد بالینی و عکس  MRI تشخیص داده شد.

 

Patellofemoral Pain Syndrome.

 

Subchondral bone

 

Patellar malalignment

 

Quadriceps angle

 

Hypermobile

 

Pain

 

– International Assemblage Study of Pain

 

Visual Analogue Scale

تعیین ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی فوتبالیست­های نخبه و زیر­نخبه کمتر از 16 سال

 موفقیت در امر استعدادیابی، شاید با ارزش‌ترین امر شناسایی ویژگی­های وراثتی و مهیا نمودن محیط مناسب برای فرد مستعد است. این روند باعث می‌شود تعداد نخبگان ورزشی در هر رشته افزایش یافته و مربیان و دست‌اندرکاران حق انتخاب وسیع­تری در بین بهترین‌ها داشته باشند. بر طبق شواهد موجود با وجود اینکه حدود پنجاه سال است که مربیان به طور غیر رسمی به استعدادیابی و ارزیابی وضعیت جسمانی و روانی افراد مشغول اند اما تا پیش از کشورهای اروپای شرقی که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برنامه­های ویژه ای برای شناسایی ورزشکاران مستعد طراحی کردند، هیچ کشوری چنین برنامه­ای نداشت (3). هان و همکاران (1990) چنین اظهار نموده­اند که روش­های موثر گزینش و پرورش استعدادهای ورزشی را می­توان از عوامل اصلی تسلط و برتری کشورهای اروپای شرقی در المپیادهای ورزشی چند دهه اخیر دانست (به نقل از پینار و همکاران، 1998).

 

 

پژوهشگرانی که بر رشد استعداد در ورزش تمرکز دارند اغلب تصدیق می­کنند که عملکرد سطح جهانی حاصل عوامل مختلفی است (123، 128، 134) و جهت کمک به ورزشکاران برای رسیدن به چنین سطحی، داشتن بصیرت بر معیارهای تاثیر گذار در رشد موفقیت آمیز در حرفه ورزشی اهمیت زیادی دارد (91). معیارهای استعدادیابی در اکثر ورزش­ها به چهار دسته تقسیم می­شوند: ویژگی‌های پیکرسنجی، ویژگی‌های فیزیولوژیکی، ویژگی‌های روان‌شناختی و ویژگی‌های تکنیکی (133).

 

 

ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی فوتبالیستهای مرد نخبه به خوبی در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده­اند (مانند چاماری و همکاران، 2004؛ ریلی، بانگزبو و فرانکز، 2000؛ ریلی و گیلبورن، 2003). اما نباید فراموش کرد که بازی فوتبال در طی سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است و بعید نیست که نیازمندی­های فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی برای موفقیت در فوتبال نسبت به دهه­های گذشته تغییرات شگرفی پیدا کرده باشد. علاوه بر افزایش سرعت بازی، اجرای حرکت­های اساسی مانند پاس دادن، دریبل زدن و شوت کردن سرعت بیش­تری نسبت به گذشته دارد. نبرد برای تصاحب توپ سخت­تر شده است و مهارت­های مختلف بازیکنان توسعه یافته است (133). بنابراین برای بازی کردن در سطوح بالا، لازم است که بازیکنان تمرینات شدید و طاقت فرسایی را از سنین پائین شروع کنند. با این حال، فقط تعداد اندکی به این سطح می­رسند. چه ویژگی­هایی آن دسته از افرادی را که موفق می­شوند متمایز می­کند؟ در این پژوهش با یک رویکرد چند بعدی به دنبال پاسخ دادن به این سئوال هستیم. هر دوی ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه در مطالعه حاضر در باشگاه­های حرفه­ای فوتبال بازی می­کنند، با این تفاوت که ورزشکاران نخبه سابقۀ دعوت به تیم ملی را دارند.

 

 

 

 

 

 

    • اهداف تحقیق

 

 

1-3-1 هدف اصلی:

 

 

تعیین میزان ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی فوتبالیست­های زیر 16 سال در دو سطح نخبه و زیر­نخبه

 

 

1-3-2 اهداف اختصاصی:

 

 

 

    1. تعیین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

 

 

 

 

    • فرضیه­ها و سئوال­های تحقیق

 

 

فرضیه­های تحقیق عبارتند از:

 

 

1 بین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

2 بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

3 بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

4 بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

5 بین ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

6 بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

7 بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

8 بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

بنابراین سئوال­های اصلی که این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ آنهاست عبارتند از:

 

 

 

    • آیا بین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

    • آیا بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

 

 

 

1-5      ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

فقط معدودی از ورزشکاران قادر به فراگیری و اجرای مهارت­های پیچیده ورزشی هستند و شناسایی این افراد مستعد نیاز به شناخت تفاوت­های ژنتیکی و عوامل محیطی مؤثر بر اجرای حرکات در آنها دارد (41). از اینرو یک دیدگاه در فرایند استعدادیابی گزینش افرادی است که از هر جهت شایستگی لازم را برای ادامه در رشته ورزشی موردنظر داشته باشند. به دو طریق می‌توان به این مهم نایل گردید. از یک طرف تحلیل نیازهای یک رشته معین از لحاظ بدنی، فیزیولوژیکی، روانی و حتی اجتماعی که امکان تعیین معیارهایی را برای گزینش افراد فراهم می‌آورد و از طرف دیگر داشتن الگوهایی از ورزشکاران نخبه در مورد خصوصیات آنان که می‌تواند معیارهای موردنظر را در گزینش افراد تعیین نماید.

 

پژوهش حاضر قصد دارد تا به تعیین تفاوت بازیکنان نخبه و زیرنخبه در چهار دسته ویژگی­های مورد بررسی بپردازد. یکی از زمینه­های کاربردی این اطلاعات در این است که به مربیان اجازه خواهد داد تا ویژگی­های مورد نیاز برای موفقیت در رشته فوتبال را بشناسند و در تمرینات خود به آنها توجه کنند. ضمناً عواملی که باید در انتخاب بازیکنان مورد توجه قرار گیرند را شناسایی کنند.

 

 

امروزه باشگاه­ها هزینه­های گزافی را خرج گزینش مطلوب و پرورش استعدادها می­کنند. آنها با شناسایی استعداد فوتبال در سنین اولیه این اطمینان را حاصل می­کنند که فرد از امکانات آموزشی و مربیگری مناسبی بهره مند می­شود تا روند پرورش استعداد شتاب پیدا کند. تشخیص درست بازیکنان مستعد آینده به باشگاه اجازه می­دهد تا منابع خود را به تعداد معدودی از بازیکنان اختصاص دهد و درنتیجه بهره وری بهتری از منابع داشته باشد. نقش پژوهشگران در فرایند تولید بازیکنان مستعد این است که در تعامل با مربیان و مدیران، عوامل پیش بینی کنندۀ موفقیت در ورزش و ورزشکارانی که دارای این ویژگی­ها هستند را شناسایی کنند. لذا با توجه به گرایش روزافزون باشگاه­ها به امر استعدادیابی در ورزش، انجام پژوهش در این زمینه همواره از اولویت­های اصلی محققین است.

 

بررسی مطالعات گذشته نشان داد که، پژوهش­های قبلی نتوانسته اند به پرسش­های اساسی در مورد پیش بینی موفقیت در ورزش جوانان پاسخ دهند (115، 159). با این حال هوآر و وار (2000) نشان دادند که می­توان بر اساس ویژگی­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتی، زنان فوتبالیست با پتانسیل رسیدن به سطح نخبه را شناسایی کرد (85). در مطالعاتی که در طی سه دهه گذشته در زمینه استعدادیابی انجام شده­اند اغلب، ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته­اند و علی رغم اهمیت زیاد عوامل روانی و حرکتی کمتر به آنها توجه شده است. از بین مطالعات گذشته گکزی (2009) در طرح پژوهشی خود به نقش این دو دسته از عوامل در استعدادیابی بازیکنان جوان پرداخت و در سه مورد از ویژگی­های روانی و دو مورد از ویژگی­های حرکتی تفاوت معنی داری بین ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه یافت (76). نتایج این مطالعه همسو با یافته­هایی که ولستنکرافت (2002) در مقاله مروری خود اظهار داشت نشان می­دهد که از بین معیارهای مختلف استعدادیابی عوامل روانی و تکنیکی بیشترین اهمیت را دارند و علی رغم توجه زیادی که تا کنون به ویژگی­های آنتروپومتریکی شده است این ویژگی­ها از کمترین اهمیت در شناسایی ورزشکاران نخبه جوان برخوردارند. اما با توجه به کمبود شواهد تجربی هنوز برای پاسخ دادن به بسیاری از سئوالات در این حیطه بسیار زود است و نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد. لذا این پژوهش قصد دارد تا با مقایسه ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی در فوتبالیست­های نخبه و زیر نخبه، عواملی که حقیقتاً در فرایند شناسایی بازیکنان نخبه موثر هستند را شناسایی کند.

 

 

 

 

 

1-6      محدودیت­های تحقیق

 

 

1-6-1  محدودیت­های خارج از کنترل پژوهشگر:

 

 

 

    • امکانات تشخیص سطح بالیدگی ورزشکاران وجود نداشت و به سن تقویمی آنها اکتفاء شد.

 

 

    • بر حالات روانی آزمودنی­ها به هنگام پاسخ به پرسشنامه کنترل خاصی وجود نداشت.

 

 

    • شدت و مدت تمریناتی که ورزشکاران تیم­های مختلف در طول هفته داشتند تا حدی با یکدیگر متفاوت بود.

 

 

    • یکی از دیگر از محدودیت­ها نحوه گزینش بازیکنان برای ورود به تیم ملی بود. چرا که ممکن است یک مربی با توجه به تاکتیک تیمی مورد نظر خود علاقه­ای به استفاده از بازیکنی نداشته باشد که اتفاقاً از سطح بالایی از قابلیت­های جسمانی و روانی برخوردار است. با این حال، با انتخاب نمونه­ها به طور تصادفی و لحاظ نمودن یک حجم نمونه کافی (با توجه به تحقیقات پیشین) انتظار می­رود که این محدودیت به حداقل رسیده باشد.

 

 

 

 

 

[1]. Williams

 

 

[2]. Franks

 

 

. Talent Identification

 

 

. Hahn

 

 

. Pienar

 

 

. Chamari

 

 

. Reilly

 

 

. Bangsbo

 

 

. Franks

 

 

. Gilbourne

 

 

. Geczi

 

 

. Wolstencraft

جایگاه برند انسانی و ویژگی های آن در ورزش از دیدگاه متخصصان، مربیان و دانشجویان ورزشکار دانشگاههای دولتی شهر تهران

ز معتبرترین تعاریف برند، تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (1960) است که برند را “یک نام، واژه، نماد، طرح یا ترکیبی از آنها قلمداد می­کند، که هدف آن شناساندن محصولات یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان به مشتریان و همچنین تمایز محصولات آن­ها از رقباست.”یک برند به یک محصول یا خدمت، ابعادی را اضافه می­کند تا آن محصول یا خدمت از رقبا متمایز شود. این تمایزها ممکن است از لحاظ کارکردی، منطقی، ملموس یا حتی ناملموس باشد (محمدیان وجلالزاده،1388).

 

 

در فرهنگ مصرفی فعلی، هر چیزی از سوپ تا بازیکنان فوتبال را می­توان برندسازی کرد. با این حال برخلاف حجم قابل توجه پژوهش­ها درباره روش برندسازی محصولات، توجه نظام­مند اندکی معطوف برندسازی انسانی بوده است (پارمنتیر، فیچرو روبر، 2008).

 

 

رابطه بین افراد معمولی و افراد معروف از دهه 1950 مورد بررسی قرار گرفته است(هورتون و وول 1956، کاگی 1978، روبین و مک هیو 1987، آلپرستین 1991). در واقع افراد معروف برندهای انسانی محسوب می­شوند. زیرا می­توان آن­ها را “به صورت حرفه­ای مدیریت کرد؛ از طرفی، آن_ها دارای ارتباطات و ویژگی­های اضافه تر از یک برند هستند”. برندهای انسانی بخش مهمی از فرهنگ و اقتصاد بازار معاصر هستند. با توجه به مرکزیت برندهای انسانی در زندگی مصرف کنندگان، عجیب است که پژوهش­ها در این باره محدود هستند (تامسون، 2006).

 

برندها از لحاظ سنتی به کار، محصولات، سازمانها یا خدمات مربوط بوده اند؛ اما امروزه محققان دریافته­اند که برندها نیز می­توانند انسان باشند. برندهای انسانی به افراد معروف یا نوظهوری اشاره می­کند که محور بازاریابی، ارتباطات میان فردی یا میان سازمانی هستند. مشابه برندهای افراد مشهور مثل مارتا استوارت، برندهای ورزشی مثل مایکل جوردنو برندهای مدیر عاملی مثل استیو جابز ,که  تحصیل کرده­ها نیز می­توانند به عنوان برندهای انسانی منظور شوند )تامسون،2006 ) .

 

 

حقیقت موضوع این است که استراتژی برند پیچیده شده است چون دنیایی که در آن زندگی می­کنیم به سرعت در حال تغییر و رشد است و امروز رقابت بیشتر و خطر بیشتری وجود دارد؛ چرا که انسان­ها با یکدیگر در ارتباطند. روش­های قدیمی ساخت برند دیگر اثر ندارند و درنتیجه باید تفکر خود را درمورد نحوه ساخت برند تغییر دهند و همان سازه­هایی که برای تعریف موفقیت برند معاصر از آن استفاده می­کنیم، در واقع همان    سازه­های انسانی هستند. برند نیاز به داشتن ایده ، روح و اصل دارد، نیاز به ساخت مفهومی در زمان و داشتن هویت ثابت، ساخت روابط و بالاتر از همه نیاز به داستان سرایی دارد  )لورکس، دی بر، بی تا).

 

 

از آنجا که ورزش حرفه ای بیش از گذشته به یک بخش از صنعت تجاری تبدیل شده، یک “فرد مشهور ورزشی” یک محصول فرهنگی محبوب محسوب می­شود (گیلچریست 2005، سامر و مورگان 2008). در دنیای کسب و کار ورزشی، افراد مشهور ورزشی توجه بسیاری را از جانب رسانه­ها و شرکت­های اسپانسر جلب خود می­کنند. بنابراین، فرد مشهور ورزشی یک هویت تبلیغاتی کارآمد چند متنی و چند سکویی محسوب می­شود (سامر و مورگان، 2008). در عین حال، افراد مشهور ورزشی نقش پیچیده و متنوعی را به عنوان نیروی کار ورزشی، سرگرم کننده، محصول قابل تجارت، مدل­ها و شخصیت­های سیاسی در این اقتصاد جهانی رو به گسترش را ایفا می­کنند(اندروز و جکسون ، 2001). چنین ورزشکار معروفی باید برای حداکثر رساندن قدرت شهرت ورزشی به عنوان یک “برند انسانی” مدیریت شوند. مدیریت برند استراتژیک برای افراد معروف ورزشی بسیار مورد نیاز است.

 

 

در پژوهش­های بازاریابی ورزشی، افراد مشهور ورزشی حامیان کارآمدی هستند. با این حال، اخیراً، افراد مشهور ورزشی نه تنها ابزارهایی برای تأیید محصول محسوب می­شوند، بلکه مانند محصولات فرهنگی­ای هستند که می­توان آنها را همچون “برند” به فروش رساند (گیلچریست، 2005).

 

 

به بیان دیگر، ورزشکارانی با برند خوب می­توانند از نظر حقوق، هزینه حمل و نقل، پول قرارداد و طرفداران بسیار، حتی وقتی در عملکرد خود ضعیف هستند، وضعیت خوبی داشته باشند (گلادن و فانک، 2001). به علاوه، ورزشکارانی با برند خوب، می­توانند پیام آشکاری را مطرح کنند، می­توانند شرکت­هایی را جذب خود کنند که به دنبال حامیان کارآمدی هستند. در حقیقت آژانس­های متعددی وجود دارند که آشکارا برندسازی را شغل اصلی خود معرفی می­کنند: “امروزه ما به صدها ورزشکار نخبه، مدیران صنعتی و سازمان­های با پرستیژ ورزشی کمک می­کنیم تا پتانسیل درآمد خود را به حداکثر رسانده و برندهای انسانی قدرتمندی بسازند (آرای و کو ، 2009).

 

 

مؤلفه­های برند ورزشکاران که متفاوت از برندهای محصولات یا شرکت­ها هستند نامحسوس بوده (مثلا، عملکرد) و معمولاً مصرف کنندگان نمی­توانند مستقیماً با ستارگان ورزشی ارتباط برقرار کنند. بنابراین، برندسازی یک ورزشکار درباره تصویر اوست (کوردینر,2001). آگاهی و شناخت برند برای برندهای انسانی قدرت قابل توجهی دارد، زیرا آنها طبق تعریف برند انسانی، در حوزه انتخاب شده مهارت بسیاری دارند و بخاطر انجام این کار، شهرت عمومی بسیاری بدست می­آورند (پرینگل و بینت 2005، کرونین 2003). این همان شناخت مؤلفه تصویر برند انسانی، دانش برند است؛ یعنی ارتباطاتی که در حافظه به یک برند انسانی پیوند می­خورند، برای مدیران، برند در تعیین موقعیت استراتژیک اهمیت بسیار بالایی داشته و آن­ها باید روی استفاده از ارتباطات مثبت و منحصر بفرد ثانویه از برند انسانی تمرکز کنند (کلر ،2008).

 

 

ارتباطات برند انسانی بسیار قدرتمند هستند. زیرا می­توان آنها را به یک برند تحت حمایت منتقل کرد (مک کراکن ,1989).  شناسایی ارتباطات برند اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران برند قرار می­دهد تا بهتر بتوانند برند خود را از رقبا متمایز سازند، احساسات و دیدگاه های مثبتی نسبت به برندهای خود به وجود آورند و به احیا و نوسازی اطلاعات برند نیز کمک می­کند(آکر 1991، لو و لامب 2000).

 

 

ارتباطات مربوط به برندهای انسانی شامل صفات فرد مشهور، تبلیغاتی که در آن ظاهر شده اند، برندهایی که حمایت می­کنند، دیدگاه­ها نسبت به این حمایت­ها و نیز برداشت مصرف کننده از تجربیاتی که با خود فرد مشهور داشته­اند ( مثلاً، امضای کتاب زندگینامه، باشگاه طرفداران، مقالات رسانه­ای و بلاگ­ها مانند توئیتر ) می­باشند. ارتباطاتی که مصرف کنندگان با برندهای انسانی می­سازند از طریق تجربیات با آن برند شکل گرفته، اولویت و انتخاب مصرف کننده در رابطه با برند انسانی و برندهایی که از آن حمایت می­کنند را تحت تأثیر قرار می­دهند (آکر،1991).

 

 

علی­رغم آنکه برندسازی یک موضوع مهم در حوزه بازاریابی و ارتباطات محسوب می­شود، مطالعات درباره مدیریت برند به ندرت از مفهوم برند برای انسان استفاده کرده­اند که البته چند استثناء وجود دارد (جودی و مک دونالد 2002، تیل 2001، تامسون 2006).

 

 

حضور چهره­های سرشناس به ویژه بازیگران و ورزشکاران شناخته شده در تبلیغات مختلف محیطی در چند سال اخیر به شکل گسترده مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از چهره­های شناخته شده سینمایی و ورزشی برای تبلیغ یک کالا مسئله­ای است که از مدت­ها قبل در کشورهای مختلف مورد توجه و استفاده بوده است. این موضوع از چند سال پیش در کشور ما نیز مطرح شده و بسیاری از شرکت­های تبلیغاتی برای جلب نظر بازیگران و ورزشکاران شناخته شده، به شکل گسترده تلاش کردند ولی به دلایلی استفاده از هرگونه تصویر چهر­ های ملی، ورزشی و فرهنگی در تبلیغات تجاری ممنوع شد (اسماعیلی، 1390).

 

 

بر طبق آیین نامه اجرایی قانون انتخابات شوراهای اسلامی مصوب 28/4/1368 (ماده 26) در ماده 12 آمده است: استفاده از تصاویر و عناوین مقالات عالی رتبه مملکتی و تمثال پیشوایان مذهبی و شخصیت­های تاریخی و فرهنگی کشور در تبلیغاتی با هدف ارائه کالاهای مصرفی و خدماتی مشابه صورت می­گیرد ، ممنوع است و طبق قوانین وضع شده در سال 1387 هنرمندان و ورزشکاران نمی­توانستند در آگهی­های تبلیغاتی حضور داشته باشند، چون طبق قوانین بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات، رسالت آنها بالاتر از تبلیغ کالاها بوده است. اما در سال 1389 قانون فوق تغییر کرد و این­طور عنوان شد “به منظور حمایت از کالا و خدمات داخلی و تشویق مخاطبان به استفاده از کالا و خدمات تولید داخل کشور، استفاده از تصاویر هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات کالا و محصولات ایرانی بلامانع است.”(دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد، 1389) (کشکر و همکاران، 1390).

 

 

بسیاری از صاحب نظران در نشست تخصصی بررسی حضور چهره­های سرشناس در تبلیغات می­گویند: هدف ما این بود که مشخص شود آیا وجود و استفاده از چهره­های سرشناس در تبلیغات مثبت تلقی می­شود یا منفی و آیا حوزه تبلیغاتی به این افراد به عنوان سرمایه اجتماعی یا اقتصادی نگاه می­کنند و یا آنها را طرد می­کنند.. با توجه به نگاه متضادی که در این حوزه میان مسوؤلان و مدیران وجود دارد، صاحبان این نگاه می_گویند این هنرمندان و چهره­ها اشخاص موجه و خوبی هستند، اما برای تبلیغات و این که چهره­هایشان روی بیلبوردها برود شایسته نیستند! در چنین فضایی بحث تبلیغات چندان مفهومی پیدا نمی­کند و در طرف مقابل چهره­ها هم دلیلی نمی­بینند برای حضور در تبلیغات تلاش کنند، چرا که درآمد حاصل شده برای آنها از این راه یک چندم پاداش­هایی است که به آنها تعلق می­گیرد (اسماعیلی، 1390).

 

در تحقیقات چندین عامل تاثیرگذار بر نظرات مصرف کنندگان درباره افراد معروف به عنوان حامیان برند را شناسایی کرده­اند. ویژگی­های افراد معروف مانند جذابیت آنها (اوهانیان ،1990) و اعتبار، قابلیت اطمینان و تخصص همگی روی تناسب و کارایی فرد معروف به عنوان حامی تاثیرگذار هستند (هوولند، جانیس و کلی1953، هوولند و ویس 1951).

 

 

به عنوان اولین مقاله بازاریابی برای بررسی تجربی برندهای انسانی، تامسون در سال 2006 دریافت که نیازهای افراد به خودمختاری، ارتباط و رقابت بر دلبستگی به برندهای مشهور تأثیر می­گذارد (جی.کلوز و همکاران ، 2005).

 

 

دو فاکتور دخیل دیگر در ظهور یک برند قدرتمند در ارزش برند انسانی را شناسایی می­کند: ارزش حرفه­ای و ارزش فرد مشهور. ارزش حرفه­ای در میان مخاطبین در حوزه فعالیت ( مانند فوتبال حرفه­ای ) بدست می­آید. این ارزش تا حدی از طریق نشان دادن توانایی در انجام فعالیت­های تخصصی و ارزشمند در میدان بدست    می­آید، اما می­توان با ایجاد شبکه­های اجتماعی رو به بالا با بازیکنان قدرتمند در آن حوزه و نیز با استفاده از فرصت­های دیده شدن در آن حوزه (با بازی برای شناخته شده­ترین باشگاه) آن را بدست آورد. ارزش فرد مشهور در خارج از حوزه اصلی در میان مصرف کنندگان (که در این مورد می توانند طرفدار فوتبال هم نباشند) بدست می­آید. در حالیکه ارزش حرفه­ای می تواند پایه ای برای شکل دادن به ارزش فرد مشهور نیز باشد، فرد مشهور برای پرورش یک شخصیت اصیل که مورد علاقه مصرف کنندگان نسبتا ناآشنا به آن حوزه است به افراد نیاز دارد (مراجعه به تامسون 2006)، تا بتواند شبکه های وسیعی به وجود آورد و از فرصت­ها برای دیده شدن بیشتر در حوزه اصلی استفاده کند (پارمنتیر و فیچر ، 2009).

 

 

در مدل مفهومی دیگر یک مدل فرایند محور است که شامل آگاهی از برند، تصویر، مزیت، و ارزش برند می­باشد. آگاهی از برند تحت تاثیر سه جنبه منحصر به فرد تحت عناوین هویت برند ورزشکار (برگرفته از عامل)، تبلیغات دهان به دهان و محبوبیت (برگرفته از بازار)، و تجربه قبلی طرفداران (برگرفته از تجربه) قرار دارد(آرای، کو و کانگ، 2009). ایجاد هویت برند برای چشم انداز استراتژیک یک برند انسانی اهمیت بسیاری دارد (آکر، 1996). در این مدل هویت برند شامل مؤلفه برند ورزشکار، موقعیت برند ورزشکار، شخصیت ورزشکار و ویژگی عملکرد اوست. هویت برند برای جذب وفاداری طرفداران باید منسجم (کلر، 1993) و اصیل (تامسون،2006) باشد. این عوامل شامل تعریف دهان به دهان، تبلیغات (بری، 2000) و برجستگی در بازار (محبوبیت) می­باشد. عوامل ناشی از تجربه همان تجربه گذشته طرفداران از ورزشکار است که شامل عملکرد تجربه تماشای زنده یا تلویزیونی طرفداران، و دیگر منابعی است که طرفداران و ورزشکار می­توانند در آن با هم ارتباط برقرار کنند (مثلاً بلاگ و بوردهای پیغام). بری (2000) بیان می­کند که تجربه مستقیم خدمات یک مؤلفه مهم است. شناخت برند به قدرت گره یا رد برند در حافظه مرتبط است (آکر، 1996) که ما می­توانیم آن را به شکل توانایی مصرف کننده برای شناسایی برند تحت شرایط مختلف ارزیابی کنیم.

 

 

در تعین برند ملی در جامعه بالفعل کردن شاخص‌های موجود به عنوان برند ملی اهمیت دارد . “برند ملی هر کشور بر مبنای ارزش‌ها، آرمان‌ها و اندیشه‌های پویای یک کشور شکل می‌گیرد و برند هر کشوری بازتاب ارزش‌ها، اصول و اندیشه‌های پویای یک کشور است(خطیبی، 1392).

 

 

برند ملی مفهومی فراگیر و گسترده­ای است که می‌تواند چتری برای همه برندها باشد و کلیه برندهای کشور را تحت پوشش خود قرار دهد. در واقع برند ملی نشان‌دهنده هویت یک ملت از ابعاد گوناگون است. برند ملی نمونه عینی و مدرن قدرت نرم است و تلاش برای ساخت برند ملی به سه منظور ایجاد جایگاه ذهنی مناسب از یک ملت نزد سایر ملت جهان، تقویت صادرات، تشویق سرمایه‌گذاری خارجی و جذب گردشگر انجام می‌شود          ( همان).

 

 

با توجه به موارد فوق، پژوهش­ها و مدل­های گوناگونی در زمینه برند انسانی در جوامع مختلف انجام شده است و تاکنون پژوهشی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است. و باید در نظر داشت با توجه به فرهنگ غنی و متفاوت کشور ایران با دیگر جوامع و اهمیت برند ملی در عرضه های مختلف به خصوص در زمینه ورزش ما نیاز به شناسایی و الویت بندی مؤلفه های برند انسانی در ورزش کشور داریم. تا از این طریق به فدراسیون­های ورزشی در انتخاب و معرفی ورزشکاران نمونه سال و انتخاب بازیکنان تیم­های ملی که هر کدام از آنها نماد و سمبل ملت ایران در بازی­های برون مرزی می­باشند و ایجاد یک جایگاه ذهنی مناسب نزد سایر ملل کمک شایانی کنیم و همچنین در انتخاب بازیکنان خارجی همراستا با مؤلفه­های مورد نظر در کشور و در تعیین سطح دستمزد برای بازیکنان باشگاهی به مسئولین کمک کنیم.

 

 

با توجه به مطالب ارائه شده در فوق مسئله مورد نظر این پژوهش عبارتست از اینکه جایگاه و اهمیت استفاده از ورزشکاران به عنوان برند در بازاریابی محصولات تولیدی کشورمان چیست؟ آیا انتخاب چهره­های ورزشی به عنوان برند نیازمند ویژگی­های خاصی است؟

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

 

 

1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

برند در اقتصاد فعلی جهان، به عنوان یکی از ارکان اصلی و اساسی کسب و کار به شمار می­رود. هر برندی برای اینکه قدرتمند شود باید بتواند هویت خود را به درستی، در دوران تولد و شکل گیری ایجاد کند و در زمان­های مختلف با نوآوری، تصویر خود را در ذهن مصرف کنندگان، بهبود بخشد. در واقع برند سازی یک ابزار قدرتمند در تنظیم منابع شرکت جهت توسعه مزیت رقابتی استراتژیک می­باشد)ابراهیمی و پایبنده نژاد، 1390).

 

 

برندها می­تواند نقش مهمی در اطمینان آفرینی، ارائه سریع، راهنمایی و کمک به مصرف کنندگان برای دسترسی بهتر، و تصمیمات سریعتر بازی کنند. برندها به مصرف کنندگان معنایی را می­دهند که به موجب آن می­توانند انتخاب و قضاوت کنند ( حیدرزاده و شکرزاده، 1389). یک برند، تصویر یک مشتری را بازتاب می­دهد (ابراهیمی و پایبنده نژاد، 1390)

 

 

زمانی که یک شرکت از یک فرد مشهور برای تبلیغ برند استفاده می­کند، امیدوار است  تا بتواند با استفاده از فرد مشهور آگاهی مصرف کنندگان را نسبت به برند بالا ببرد. یک فرد مشهور که در یک تبلیغ شرکت می­کند باعث می­شود تا به طور طبیعی نشانی از کیفیت بالای محصول تبلیغ شده، دراذهان مصرف کنندگان بماند. به عنوان مثال، ارتباط ورزشکاران سطح بالا با یک برند ورزشی خاص می­تواند به عنوان یک شاخصی از کیفیت برتر محصول نگریسته شود که تصویر قابل اعتمادی را ایجاد می­نماید. افراد مشهور اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند می­توانند نقش با ارزشی در توسعه ارزش برند و ارتقاء موقعیت رقابت پذیری برند داشته باشند (صابری، بی تا). برند انسانی یکی از مفاهیم نو ظهوری است که به تازگی مورد توجه دیگر جوامع به خصوص ایران قرار گرفته است و در این راستا همایش­ها و سمینارهای مختلفی برگزار شده است، که برند انسانی هر کشور را همان برند ملی می­نامند و برند ملی را هویت یک ملت عنوان می کنند .

 

 

برند ملی هر کشور بر مبنای ارزش‌ها، آرمان‌ها و اندیشه‌های پویای یک کشور شکل می‌گیرد. در واقع برند هر کشوری بازتاب ارزش‌ها، اصول و اندیشه‌های پویای یک کشور است. برند ملی مفهومی فراگیر و گسترده است که می‌تواند چتری برای همه برندها باشد و کلیه برندهای کشور را تحت پوشش خود قرار می­دهد. در واقع برند ملی نشان‌دهنده هویت یک ملت در ابعاد گوناگون است.

 

 

در زمینه ورزش هر ورزشکاری نماد یک برند ملی را دارد. ورزشکاران در مسابقات بین­المللی این آرمان­ها و اندیشه­های غنی و پویای کشورمان را به دیگر جوامع نشان می­دهند که باعث ایجاد جایگاه ذهنی مناسب از یک ملت نزد سایر ملت های جهان می­شود.

 

 

با توجه به مطالب بالا و درک واهمیت این موضوع فدراسیون­ها و سازمان­های ورزشی وظیفه مهمی در انتخاب ورزشکاران ملی دارند و با بررسی ویژگی­های یک برند انسانی با توجه به فرهنگ و ارزش کشورمان و تعیین سطح اهمیت این ویژگی­ها گامی مؤثر در انتخاب آن دارند.

 

 

باید این نکته را هم در نظر گرفت که انتخاب درست و شایسته ورزشکار باعث رشد وتوسعه ورزش کشور چه در سطوح بین­المللی و چه در سطوح پایین تر می­شود . چرا که بسیاری از کودکان و نوجوانان از این طریق جذب ورزش شده و ورزشکاران ملی را سمبل و نماد زندگی خود می­داند و به پیروی از حرکات آن می­پردازند. این نکته حائز اهمیت است که فدراسیون ها با انتخاب شایسته ورزشکار علاوه بر ترغیب بیشتر مردم به ورزش سلامت جامعه را در پی­خواهد داشت.

 

 

از آنجا که ورزش حرفه ای بیش از گذشته به یک بخش از صنعت تجاری تبدیل شده و در دنیای کسب و کار ورزشی، افراد مشهور ورزشی توجه بسیاری را از جانب رسانه­ها و شرکت­های اسپانسر جلب خود می­کنند. بنابراین، فرد مشهور ورزشی به عنوان یک منبع درآمد قابل توجه­ای برای خود و سازمان محسوب می­شود.

 

 

 

 

 

– Ilicic & Webster

 

 

– Ferrand & Pages

 

 

– American Marketing Association

 

 

– parmentier ، Fischer & Reuber

 

 

– Horton & Wohl

 

 

– Caughey

 

 

– Rubin & Mc Hugh

 

 

– Alperstein

 

 

– Thomson

 

 

– Martha Stewart

 

 

– Michael Jordan

 

 

– Steve Jobs

 

 

– Leroux

 

 

– De Beer

 

 

– Gilchrist

 

 

– Summers & Morgan

 

 

– Andrews & Jackson

 

 

– Gladden & Funk

 

 

–  Arai & Ko

 

 

– Cordiner

 

 

– Pringle & Binet

 

 

– Cronin

 

 

– Keller

 

 

– Mc Cracken

 

 

– Aaker

 

 

– Low & Lamb

 

 

– Twitter

 

 

– Jowdy & Macdonald

 

 

– Till

 

 

– Ohanain

 

 

– Hovland

 

 

– Janis

 

 

– Kelley

 

 

– Weiss

 

 

-G.Close & et.al

 

 

-Parmentier & Fisher

 

 

– Arai , Ko & Kang

 

 

– Berry

رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان در سالمندان

 استخوان به طور آشکاری گسترش یافته است و هر چه جمعیت جهان پیرتر شوند، این مسئله بیشتر نمودار می­شود. عموم مردم درک درستی از پوکی استخوان و علل و درمان آن ندارند و ضرورت دارد راهکار گسترده­ای برای تدبیر و پیشگیری از آن در نظر گرفت. بر طبق نظر بنیاد بین المللی پوکی استخوان خطر شکستگی ران در یک زن مساوی خطر سرطان سینه و رحم و تخمدان به صورت هم­زمان است و شکستگی­های ران در نتیجه پوکی استخوان هر سال در آمریکا معادل حوادث رانندگی باعث ایجاد مرگ و میر می­شود (13).

 

برآورده شده است که هزینۀ پزشکی این بیماری در سال معادل 8/3 میلیارد دلار است. عارضه پوکی استخوان در صورتی ممکن است از دوره کودکی آغاز شود که تغذیه ناکافی و نداشتن فعالیت بدنی با یکدیگر ترکیب شوند و مانع از رسوب کافی مواد معدنی استخوان شوند. در بزرگسالی، مواد معدنی استخوان به تدریج کاهش می­یابند و اگر مواد معدنی استخوان کافی نباشند، بعدها فرد در زندگی تا حد زیادی در معرض خطر شکستگی استخوان قرار می­گیرد. استخوان­ها با افزایش سن، شکننده­تر می­شوند، بیشتر از 32 درصد زنان و 17 درصد مردان تا رسیدن به 90 سالگی، شکستگی لگن را تجربه می­کنند، 12 تا 20 درصد آنها بر اثر عوارض ناشی از این شکستگی­ها جان خود را از دست می­دهند. تقریباً 10 درصد از حداکثر توده استخوانی تا 65 سالگی و 20 درصد تا 80 سالگی کاهش می­یابد. میزان کاهش توده استخوانی در زنان بیشتر است، تقریباً 20 درصد توده استخوان تا 65 سالگی و 30 درصد آن تا 80 سالگی کاهش می­یابد. پس از 50 سالگی، توده استخوانی مردان تا حدود 1 درصد در سال کاهش می­یابد. در صورتی که در زنان از اوایل دهه سوم زندگی آن­ها آغاز می­شود (پس از یائسگی)، به طوری که میزان کاهش توده استخوانی بین 2 تا 3 درصد در سال است (11). ورزش برای رشد مناسب استخوان ضروری است. اگرچه ورزش هیچ اثری بر طول استخوان ندارد و یا تأثیر آن جزئی است، اما باعث افزایش عرض استخوان و افزایش چگالی آن از طریق رسوب مواد معدنی بیشتر در ماده زمینه­ی استخوان می­شود، که استحکام استخوان را افزایش می­دهد (23).

 

همانگونه که اشاره شد، تغذیه نادرست و نداشتن فعالیت بدنی از جمله عوامل مهم تاثیرگذار بر وضعیت تراکم مواد معدنی استخوانی هستند. که با توجه به این موضوع، در تحقیق حاضر به نقش فعالیت بدنی در وضعیت تراکم مواد معدنی استخوان در سالمندان شهر امیرکلا پرداخته شد.

 

 

 

1-3. اهمیت و ضرورت پژوهش

 

توجه به این موضوع حائز اهمیت است که ورزش منظم به کاهش سرعت پیری استخوان بندی بدن کمک می­کند. صرف نظر از سن، افرادی که زندگی فعالی را دنبال می­کنند، نسبت به افراد غیرفعال هم سن و سال خود، به نحو چشم­گیری جرم استخوانی بیشتری دارند. ورزش می­تواند محرک­های سالم و مستعدی را برای حفظ و حتی افزایش جرم استخوانی بزرگسالان فراهم کند (21).

 

با توجه به اینکه پژوهش­های اندکی در زمینه سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان در سالمندان  کشور صورت گرفته و در جهت کاهش چشمگیر هزینه­های گزاف پوکی استخوان و بیماری­های وابسته به آن بر شخص و جامعه که احتمالا از طریق انجام فعالیت­های بدنی مناسب می­توان، بسیاری از اثرات کهولت سن بر بافت استخوانی را کاهش داد و به عنوان یک راهبرد غیر دارویی از آن استفاده کرد، این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان در افراد 60 سال و بالاتر شهرامیرکلا انجام شد.

 

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

1-4. اهداف پژوهش

 

 

1-4-1. هدف کلی

 

تعیین رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان در افراد 60 سال و بالاتر شهر امیرکلا

 

 

 

1-4-2. اهداف ویژه

 

1- تعیین رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان بر حسب سن

 

2- تعیین رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان بر حسب جنس

 

3-تعیین رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان بر حسب شاخص توده بدنی (BMI)

 

1-5. سوالات پژوهش

 

1- رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان بر حسب سن چگونه است؟

 

2- رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان بر حسب جنس چگونه است؟

 

3- رابطه بین سطح فعالیت بدنی و تراکم مواد معدنی استخوان بر حسب شاخص توده بدنی چگونه است؟

 

 

 

1-Osteoporosis

 

1- Osteoclast

 

2 – World Health Organization

 

 

رابطه هوش سازمانی و استرس های شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان مازندران

پایان نامه - مقاله - تحقیق

شناخت رابطه استرس شغلی با رضایت شغلی 

 

 

از طرفی استرش شغلی امروزه یکی از پدیده های مهم در زندگی اجتماعی و تهدیدی جدی برای سلامتی نیروی کار در جهان می باشد بنحوی که سازمان بین المللی کار استرس شغلی را بعنوان شناخته شده ترین پدیده ی تهدید کننده ی سلامتی کارگران معرفی نموده است. استرس شغلی از جهت ایمنی در محیط کار نیز اهمیت ویژه ای دارد.از طرفی سازمان بهداشت جهانی متذکر شده است که بهداشت حرفه ای و رفاه اجتماعی کارگران عنصر بسیار مهم و پیش نیاز حیاتی در بهره وری، توسعه اجتماعی-اقتصادی و توسعه پایدار است(چان کانگ،2005).

 

یکی از سازمان‌هایبسیار مهم و حساس در جامعه که از اهمیت والایی برخوردار است و در وضعیت فعلی و آینده جامعه تأثیر به سزایی دارد اداره ورزش و جوانان است. ادارات ورزش و جوانانمانند تمام سازمان‌های دیگر دارای عوامل استرس‌زای مخصوص به خود است. زیرا با برنامه ای درست و همگانی برای اقشار مختلف جامعه در روند سلامت و رشد جامعه گام مثبتی دارد. ورزش و فعالیت بدنی برای حفظ سلامت و شادابی انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. ورزش باید به معنای واقعی آن، دربرگیرنده تمامی اقشار جامعه از زن و مرد، پیر و جوان و سالم و ناسالم باشد.اداره ورزش و جوانان می تواند با داشتن کارکنان موفق  و برنامه ریزی استراتژیک به سلامت جامعه کمک کند.در واقع تربیت بدنی در ساختار جامعه وجود داشته، تحول و تکامل پیدا کرده، قوانین و مقررات و آئین‎نامه‎های خاص خود را دارد و بر اساس آنها برنامه‎های خود را اجرامی‎نماید .تربیت بدنی و ورزش به عنوان یک واقعیت اجتماعی با پدیده‎های اجتماعی دیگر، روابط متقابل برقرار می‎کند، کارکردهای خاص خود را در جامعه بر عهده می‎گیرد و کل ساختار جامعه و هر یک از ابعاد اجتماعی از حاصل و ثمره فعالیت‎های آن بهره‎برداری می‎نمایند.در نتیجه با کاهش فشارهای روحی و روانی در بین افراد شاغل در این اداره و بالا بردن توانایی های فکری آنان می توان گامی برای رسیدن اهداف و ماموریت سازمانی این اداره برداشت.

 

در این پژوهش محقق با مطالعه در شاخص های 7 گانه هوش سازمانی در نظر دارد تا به بررسی جداگانه مولفه های هوش سازمانی و عوامل استرس زای شغلی در بین کارکنان پرداخته و اثرگذاری مثبت و منفی مولفه ها بر استرس شناسایی کند در این تحقیق، محقق به  دنبال بررسی ارتباط میان مولفه های هوش سازمانی و عوامل استرس زای شغلی در بین کارکنان ادارات ورزش و جوانان  استان مازندران هست تا از این طریق بتوانند با استفاده از ارتباط بین هوش سازمانی و استرس های شغلی راههای مناسبی برای مقابله با عوامل استرس های شغلی در بین کارکنان ادارات ورزش و جوانانپیدا کند .

 

بر این اساس این پژوهش درصدد پاسخ یه این سوال اصلی است آیا بین هوش سازمانی و استرس های شغلی در بین کارکنان ادارات ورزش و جوانان  استان مازندران رابطه ای وجود دارد؟

 

1-3)اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

سازمان به خصوص ادارات و سازمان ها ضرورت دارد که به سمت هوش سازمانی حرکت کنند دسترسی به اطلاعات مورد نیاز پردازش و تحلیل بر اساس دانش و بدست آوردن نتایج هر تصمیم با آمار و اطلاعات به روز از جمله نیازهای مهم مدیران ارشد سازمان ها است. همچنین نیاز به مدیریت دانش و بروز بودن کارکنان سازمان با آخرین دانش روز از طریق یادگیری مستمر سازمانی از جمله دلایل ضرورت به کار گیری هوش سازمانی است . در واقع هوش سازمانی به عنوان راهبردی ضروری برای حفظ مزیت رقابتی سازمانها و صنایع توسعه یافته مطرح شده است.سازمانهای باهوش توانایی ذهنی خود را به اندازه توانایی فیزیکی شان افزایش می دهند. اهمیت این مطلب زمانی اشکار می شود که در عصر ارتباطات و اطلاعات منابع انسانی جزء سرمایه های انسانی به شمار می آید.از تاثیراتی که هوش سازمانی بر سازمانها می گذارد می توان  یادگیری کارکنان را نام برد و تاثیری که بر مدیریت دانش در سازمان دارد.به طوریکه چارلز هندی می گوید :یکی از ویژگی های سازمان جدید شکل گیری آنها بر اساس یادگیری می باشد مدیران و کارکنان همواره در حال یادگیری هستند و مهارتهای جدید کسب می کنند چرا که قدرت هر سازمان متناسب با میزان دانش مدیران و کارکنان آن است.هوش سازمانی به تحصیل کسب و دانش اشاره دارد که از راه بکار گیری انسان ،رایانه و سایر وسایل صورت می گیرد و دانش مرتبط با محیط سازمان(هم محیط داخلی و هم محیط خارجی) را مد نظر دارد. و از فواید آن می توان اینگونه بر شمرد که اثر بخشی استفاده از ساختار  اطلاعاتی موجود را در راستای اهداف سازمان افزایش داده واطلاعات از حالت عملیاتی و محدود شده به استفاده در لایه های اجرایی سازمان برای استفاده مدیران توسعه داده شود. از طرفی محیط ادارات ورزش و جوانانمحیطی استرس زا است و بسیاری از کارکنان دچار استرس می شوند. مدیران، کارکنان و ارباب رجوع در سازمانها تحت تاثیر فشارهایروانی دچار حالات روانی خاص می شوند و دست به رفتارها و اعمالی می زنند که به طورمستقیم در بازدهی سازمان منعکس می شود. استرس های حاد، نیروی انسانی سازمان ها راخنثی می کند و اهداف سازمانها را دستخوش تزلزل می سازد و همچون آفتی فعالیت ها وتلاش های انسان را ضایع می کند، لذا استرس میتواند باعث کاهش در عملکرد کارکتان شده و موجب شود سلامت روان آنها به خطر بیافتد . ضرورت این پژوهش در راستای رابطه ی هوش سازمانی با استرس شغلی ادارات ورزش و جواناناستان مازندران گرفته و می تواند اطلاعات مفیدی را در حیطه تصمیم گیری های متعدد در سازمان  فراهم سازد که این عمل از طریق انجام تحقیقات منظم و شناسایی میزان  هوش سازمانی و رابطه آن با استرس کارکنان امکان پذیر است. در واقع می خواهیم بدانیم و در سطوح مختلف بررسی کنیم و راهکارهای مفیدی که باعث کاهش دادن این استرس ها می شود ارائه دهیم .با توجه به مطالب فوق انجام پژوهش در زمینه رابطه هوش سازمانی با استرس شغلیبه دلیل اینکه پیشینه کمی در این زمینه از تحقیقات وجود دارد، ضرورت دارد.

 

 

 

 

 

organization intelligence

 

Simic

 

Alberecht