وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تاثیر هشت هفته تمرینات دایره ای بر مقادیرAGRP مردان جودوکار تمرین کرده

 
تاریخ: 25-12-99
نویسنده: نجفی زهرا

GRP نروپپتاییدی است که گفته می شود منبع اصلی ترشح آن هسته های کمانی هیپوتالاموس می باشد. این پپتاید در شرایط مختلف فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی رفتارهای متفاوتی داشته و اعمال بسیاری به آن نسبت داده می شود. احتمالاً مهمترین نقش AGRP نقش آن در تعادل و هموستاز انرژی باشد. به طوری که مطالعات نشان داده اند در شرایطی مثل تعادل منفی انرژی AGRP دچار افزایش شده و باعث افزایش رفتار دریافت غذا و تعادل مثبت انرژی می شود. در تحقیقات محدودی اثر شرایط تعادل انرژی منفی مثل گرسنگی ، بر پپتایید فوق آورده شده است .

 

از طرفی یکی از شرایطی که به نظر می رسد به شدت تعادل انرژی سلول را به هم می زند، تمرین و فعالیت بدنی است. در طی تمرین نیازهای انرژی عضله به طور فاحشی افزایش می یابد. این نیازها بایستی به طریقی برآورده شوند تا عضله بتواند به فعالیت خود ادامه دهد. از طرفی در اثر تمرینات منظم و طولانی سازگاری هایی در بدن رخ می دهند که بسیاری از جنبه های آن ناشناخته است.

 

مطالعه مکانیسم ها و ساز و کارهای این پاسخ ها و سازگاری ها به تمرین همواره از موضوعات مورد علاقه محققین بویژه در حوزه فیزیولوژی ورزش بوده است. ولی مطالعه این مباحث بویژه در سطح سلولی و زیر سلولی در آزمودنی های انسانی با محدودیت ها و مشکلات زیادی روبروست. به همین دلیل بسیاری از محققین حیوانات آزمایشگاهی را برای این منظور انتخاب می کنند. ولی با این حال انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد و از آنجایی که بررسی روی نمونه های انسانی و  و در واقع خون و متابولیتهای موجود در آن که می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند برای انجام مطالعه انتخاب شدند.

 

تنظیم انرژی سلولی و تعادل انرژی بدن به نظر امری ساده بوده که برخی فکر می کنند، تغییر در نسبت کالری دریافتی و مصرف آن ،که به تغییرات در وزن(کاهش یا افزایش) می انجامد را می توان به عنوان شاخصی مهم در نظر گرفت،در حالیکه مطالعات جدید نشانگر این است که این تغییرات دارای فرایند پیچیده تری است که مستلزم درگیری سازو کارهای مختلفی می باشد.در مقوله چاقی و اشتها تنها اکتفا کردن به پدیده ساده تغییر وزن جایگاهی ندارد و امروزه متخصصین به دنبال عواملی فراتر از ایننگاه ظاهری هستند. از زمان کشف نروپیتایدها، و بویژه کشف AGRP در سال 1997 دانش بشری از تنظیم وزن، اشتها و تعادل انرژی افزایش زیادی یافته است. بسیاری از متخصصینی که در زمینه سلامت، بهداشت و به خصوص تنظیم وزن مطالعه می‌کنند امیدوارند با شناسایی جنبه‌های مبهم و ناشناخته این نروپپتایدها و عوامل موثر بر آنها به روش‌های درمانی کارآمد و کشف داروهای جدید مبارزه با امراضی چون چاقی دست یابند (11).

 

همان‌گونه که  گفته شد یکی از مهمترین نروپپتایدهای اشتهاآور و البته شاید مهمترین آنها پروتئین وابسته به آگوتی یا AGRP می‌باشد.

 

AGRP اولین بار در سال 1997 توسط شاتر کشف گردید. AGRP انسانی یک ژن نسبتاً کوتاه به طول 1.1 kb بوده که بر روی کروموزوم 16 q 22 و در موش بر روی کروموزوم 8D1 -D2(36) قرار دارد. شامل چهار اگزون بوده و یک پروتئین 132 اسید آمینه‌ای را رمزدهی می‌کند که اورتولوگ آن در جوندگان پروتئینی 131 اسید آمینه‌ای است. AGRP علاوه بر انسان ورت در گونه‌های دیگر جانداران از قبیل خوک، گوسفند، ماهی، بلدرچین ژاپنی و کبوتر هم شناسایی شده است. در بسیاری از این گونه‌‌ها نقش AGRP در هموستاز انرژی مشخص گردیده است (12). AGRP هم در انسان و هم دررت در هیپوتالاموس و به طور اختصاصی در هسته‌های کمانی آن (Arc) بیان می‌شود. در انسان وجوندگان پس از هیپوتالاموس به نظر می‌رسد که غده آدرنال (بخش مرکزی و قشری) بالاترین تظاهر mRNA  این مولکول را داشته باشد. علاوه برآن در انسان AGRP mRNA در هسته‌های زیر تالاموسی، ریه‌ها، بیضه‌ها و در جوندگان در ریه، بیضه، تخمدان و عضلات اسکلتی مشاهده شده است. نقش AGRP در این بافت‌های محیطی ( واز جمله عضله اسکلتی) هنوز مشخص نگردیده است (13).

 

AGRP یک ژن کاندید برای چاقی انسان و یک پپتاید اشتهاآور و تحریک کننده قوی اشتها می‌باشد که در رفتار دریافت غذا، انتخاب غذا، تنظیم وزن و هموستاز انرژی نقش دارد به طوری که سطح پلاسمایی آن در افراد چاق بیشتر از افراد معمولی است. AGRP نقش بسیار مشابهی در هر دو گونه انسان ورت ایفا می‌کند  و در گردش خون سیستمی و پلاسمای انسان ورت قابل تشخیص است.

 

مکانیسم دقیق عمل AGRP همچنان ناشناخته مانده است ولی تحقیقاتی برای شناخت آن انجام شده است. یکی از مکانیسم ها ارتباط ژن آگوتی با یون کلسیم (Ca2+) است . جدیدا جنبه دیگری از عمل یون کلسیم مورد توجه قرار گرفته است، در صورتی که هر وقت صحبت از یون کلسیم به میان می‌آید ناخودآگاه مکانیسم انقباض عضله و یا اثر آن بر تراکم استخوانی درذهن تصور می‌شود. به طوری که گفته می‌شود ذخایر چربی بدن توسط کلسیم داخل سلولی تحت تأثیر قرار می‌گیرد. بانی این نظریه را بایستی زمل دانست. مطالعات همه‌گیر شناسی وی و سپس آزمایشات بالینی وی بر روی افراد چاق و همچنین ادامه مطالعات تجربی وی و محققین دیگر بر روی حیوانات آزمایشگاهی همگی از ارتباط معکوس بین کلسیم دریافتی و وزن بدن حکایت دارند. وی معتقد است کلسیم داخل سلولی فرایندهای لیپولیز و لیپوژنز را در سلول تنظیم می‌کنند به طوری که افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی در بافت آدیپوز باعث تحریک همزمان لیپوژنز و مهار لیپولیز می‌شود (14). بنابراین غلظت کلسیم داخل سلولی نقش مهمی در اختلالات متابولیکی همراه با چاقی از قبیل پرفشار خونی، مقاومت انسولینی و دیابت نوع II ایفا می‌کند. به طوری که افراد چاق نسبت به افراد غیر چاق دارای غلظت کلسیم داخل سلولی بیشتری می‌باشند. همچنین عنوان شده که بین کلسیم دریافتی روزانه انسان (که یکی ازتعیین کننده های اصلی غلظت کلسیم داخل سلولی می‌باشد) و LDL و مجموع کلسترول پلاسما ارتباط معکوسی وجود دارد (15). در ادامه مطالعات زمل و همکاران عنوان کردند که دو عامل اصلی بر غلظت کلسیم داخل سلولی اثر می‌گذارند: پروتئین آگوتی و انسولین، به طوری که این دو باعث افزایش غلظت کلسیم داخل سلولی و در نتیجه فعال شدن روند لیپوژنز در سلول می‌شوند. مطالعاتی که بر روی موش‌های تراریخته که دارای تظاهر بالای ژن آگوتی بودند نیز نشان داد که این گونه‌‌ها دچار چاقی و عوارض آن می‌شوند و آگوتی این عمل را در انسان و موش(رت) از طریق سیگنالینگ کلسیم انجام می‌دهد. انسولین داخل سلولی توسط کلسیم تنظیم می‌شود و کلسیم نیز توسط سیگنالینگ انسولین تنظیم می‌شود ( 16).

 

با تحقیقاتی که در حدود بیست سال گذشته انجام شده است، مشخص شده که تمرینات ورزشی تغییرات فیزیولوژیک قابل ملاحظه ای در سیستم ایمنی ایجاد می کند.در حالیکه تعاملهای سیستم ایمنی – عصبی – اندوکرینی با استفاده از روشهای گوناگون روانی مورد بررسی قرار گرفته است ولی تمرینات ورزشی فرصت بیشتر و بهتری را برای برقراری این ارتباط با استفاده از روشهای ایجاد استرس بدنی فراهم کرده است.(17).

 

پاسخهای سلولهای خونی نسبت به یک جلسه تمرینی شدید ورزشی در تحقیقات زیادی مورد بررسی قرار گرفته است و مشخص شده که تعداد نوتروفیلها در طی و پس از تمرینات ورزشی افزایش یافته ولی غلظت لنفوسیتها طی تمرین ورزشی افزایش یافته ولی پس از دوره طولانی مدت کار و فعالیت بدنی دچار کاهش (کمتر سطوح پایه) می گردد.

 

عوامل مختلفی می تواند تعادل انرژی در سلول را بهم بزند که یک نمونه بارز آن تمرینهای ورزشی و فعالیت بدنی می باشد.تمرین تغییرات متابولیکی خاصی را در سلول ایجاد نموده ،شارژ انرژی سلولی را بهم زده و متابولیسم انرژی را در سلول افزایش می دهد.

 

در تحقیقاتی محدودی که تا کنون انجام شده تغییرات سطوح پلاسمایی AGRP مورد بررسی قرار گرفته است، به علاوه تا کنون تحقیقات بسیار محدودی در مورد بیان ژن AGRP در لنفوسیت و ترشح این پپتایید توسط لنفوسیتها انجام شده است و همچنین پاسخ این هورمونها در ورزشکاران و در تمرینات شدید و طولانی مورد بررسی قرار نگرفته است مخصوصا تحقیقاتی در این زمینه بر روی ورزشکاران رشته های وزنی مانندجودو (که کنترل وزن دراین رشته ها را می توان به عنوان یکی از عوامل موفقیت نام برد)وجود ندارد.همچنین با توجه به مناسب نبودن تمرینات تعداد و شدت جلسات تمرینی جودو که به صورت سنتی در کشور ما رواج دارد و با توجه به مطالعات اولیه انجام شده دراین زمینه(در مورد میزان شدت تمرینات مختلف از طریق اندازه گیری ضربان قلب) به این نتیجه رسیدیم که پروتکلهای سنتی (3جلسه در هفته)و پروتکل تمرین جودو+ تمرین دایره ای مبتنی بر فنون جودو(به عنوان تمرینی ترکیبی جهت افزایش آمادگی مهارتی برای اجرای فنون و آمادگی بیشتر برای مسابقه) را در مورد تاثیر آنها بر متغیرهای مختلف مورد بررسی قرار دهیم وما در این تحقیق در صدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی هستیم که آیا بر اثر یک دوره تمرینات شدید و طولانی مدت جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر فنون جودو ، مقادیر ژنی این پپتایید تغییر می کند؟

 

بنابراین از مجموع مباحث ذکر شده در فوق چنین برمی آید که ما در این تحقیق در صدد پاسخگویی به یک سوال اساسی میباشیم: آیاتمرین جودو و تمرین مبتنی بر فنون جودو بر مقادیر AGRP اثر میگذارد؟

 

1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:

 

از آنجایی که بررسی روی بافتهای انسانی (عضله و…) و متابولیتهای موجود در آن از دشواری زیادی برخوردار است و از طرفی انجام تحقیقات روی مدلهای حیوانی در برخی از اذهان نمی تواند کاربرد صد درصدی برای انسان داشته باشد،مطالعه روی سلولهای خونی برای انجام تحقیق انتخاب شد ، که حاوی هسته لازم هستند و می توانند به تمرین پاسخ مناسبی دهند. مطالعات بر روی بیان ژنهای متفاوت بر روی لنفوسیت ها و زیر گروههای آن انجام شده است و انجام تحقیق در این خصوص می تواند از سهولت بیشتری برخوردار باشد.از آنجایی که AGRP  هورمون اشتها آور است و در تحقیقات اخیر نشان داده شده است که این هورمون می تواند در تعادل انرژی مشارکت کند و به تغییرات انرژی به ویژه در شرایط تعادل انرژی منفی پاسخ می دهد و در این شرایط دچار افزایش می گردد، ما را بر این داشت تا در جودوکاران به عنوان یک مدل انسانی که غالبا با کاهش وزن مکرر و تحلیل انرژی مواجه هستند ، این مطالعه را انجام دهیم و تغییرات مربوط به AGRP را در راستای سازگاری متابولیتی لنفوسیت ها مورد ارزیابی قرار دهیم واز آنجایی که AGRP ، پپتایید جدیدی است و به تازگی کشف شده و معرفی آن از یک دهه نیز کمتر است، تحقیقات زیادی در زمینه اثر ورزش بر این پپتایید صورت نگرفته است.هیچ تحقیقی در مورد بیان ژن AGRP در لنفوسیت انسان در ورزشکاران رشته جودو انجام نشده است ،بعلاوه در مطالعاتی که انجام شده این پپتایید طی یک دوره تمرینات طولانی مدت مقاومتی  مورد مطالعه قرار نگرفته است.

 

 

 

 

 

 

 

1-4  اهداف تحقیق:

 

1-4-1 هدف اصلی:

 

تاثیر هشت هفته تمرین جودو و تمرین دایره ای مبتنی بر پایه فنون جودو بر مقادیرپروتئین وابسته به آگوتی (AGRP) پلاسمای جودوکاران مرد تمرین کرده

 

اهداف اختصاصی:

 

1-مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRP پلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده

 

2- مقایسه تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده

 

3- مقایسه تاثیرهشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر BMI مردان جودوکار تمرین کرده

 

 

 

1-4-3 اهداف فرعی

 

1-5 فرضیه های تحقیق:

 

1- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر مقادیر AGRPپلاسمای مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد

 

2- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای بر درصد چربی مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود دارد

 

3- بین تاثیر هشت هفته تمرینات جودو و دایره ای برBMI مردان جودوکار تمرین کرده تفاوت وجود  دارد

 

1-5-1 فرضیه های اصلی:

 

1-6 محدودیت های تحقیق:

 

1-6-1 محدودیت های در کنترل محقق:

 

از آزمودنیهای تمرین کرده استفاده شد و نوع تمرینات و شدت آن در کنترل بود.

 

 

 

1-6-2 محدودیت های خارج از کنترل محقق:

 

متغیر های مخل و مزاحم در حین تحقیق تحت کنترل قرار گرفتند ولی با این وجود مسایلی چون آسیب دیدگی آزمودنیها طی تمرین، مریض شدن آنها و تحت کنترل گرفتن رژیم غذایی(اندازه گیری تقریبا دقیق انرژی دریافتی و مصرفی) و فعالیتهای خارج از وقت تمرین(علی رغم توضیح و تاکید بر رعایت نکات خاص گفته شده برای آزمودنیها) را می توان به عنوان محدودیتهای غیر قابل کنترل ذکر کرد.

 

 

 

– Anorexia                                                     

 

– Weight loss                                 

 

– Feeding & Satiety

 

– ُSensory input                                          

 

4– Neurotransmitter

 

– Anabolic effector system                                                        

 

–  Orexigenic                                                                                                              

 

– Agouti – related protein                                                         

 

–  NeuropeptideY                                                                                       

 

–  Melanin – concertrating hormone        

 

–  Orexin

 

–  Catabolic effector system

 

 Anorexigenic

 

Pro – opiomelanocortine

 

-Cocaine – and. Amphetamine – regulated transcript

 

-Corticotrophine – releasing transcript

 

Candidate Signalling molecules

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

–  Shutter                                                                                     

 

–  Relatively short gene                              

 

.- Exon                                                                                        

 

Encode

 

 Japanese quil

 

 Express

 

–  Potent stimulant of Feeding                   

 

– Michael B. Zemel


فرم در حال بارگذاری ...

« تأثیر هشت هفته تمرین استقامتی بر برخی پارامترهای بیومکانیکی استخوان ران موش­های صحرایی نر مسنتاثیر یک وهله فعالیت درمانده ساز عضلات ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری (قدامی- خلفی و داخلی- خارجی) پس از حرکت پرش – فرود تک‌پا با اندام مسلط و غیر مسلط »