وبلاگ

توضیح وبلاگ من

تأثیر تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فعالیتی و استراحتی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی پلاسما (VEGF) در مردان جوان فعال

ر حال در جوامع امروزی بیشتر افراد معمولا به دلیل کمبود وقت از پرداختن به فعالیت­های طولانی مدت قصور می­ورزند (25, 26) و از طرفی بر اساس یافته­ها و توصیه­های متخصصین، برای دستیابی به سازگاری­های مطلوب تمرینات استقامتی در جهت جلوگیری از بیماری­های مزمن و مرگ نابهنگام و زودرس، بایستی 30 تا 60 دقیقه فعالیت ورزشی را در همه روزهای هفته انجام دهند (27). بنابراین، اخیراً به منظور حل مشکلات کمبود وقت، تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIT) نظر پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در همین راستا برخی مطالعات پیشنهاد کرده­اند که تمایل افراد برای اجرای تمرین با تکرار پایین و شدت بالا، بیشتر از برنامه تمرینی با تکرار بالا و شدت پایین است (7) و حتی درک لذت بیشتری نیز دارند (27). هر چند در رویکردهای گذشته بسیاری از افراد از HIT به دلیل خطرناک بودن، کاربردی نبودن و یا غیر قابل تحمل بودن معاف می­شدند، اما امروزه ارزش بالقوه تمرین شدید تناوبی در زمینه توسعه سلامت و آمادگی، حتی در افرادی که شرایط بیماری گوناگونی دارند نیز درک شده است (28, 29).

 

پژوهش­های اخیر صورت گرفته به خوبی روشن ساخته است که سازگاری­های مشابه زیادی در دو نوع تمرین استقامتی طولانی مدت و HIT روی می­دهد. بنابراین به نظر می­رسد HIT می­تواند جایگزین مناسبی برای تمرینات استقامتی طولانی مدت باشد. در همین راستا چندین پژوهش­ نشان داده­اند که سازگاری­های مشابه و حتی بیشتری در پی تمرینات HIT از نظر فیزیولوژیکی و عملکردی در مقابل تمرینات استقامتی طولانی مدت در افراد سالم، ورزشکار و همچنین افراد با بیماری های متابولیکی بوجود آمده است (2, 29-31). حال با توجه به اینکه پژوهش­هایی که، پاسخ تک جلسه­ای فاکتور­های آنژیوژنز را بررسی کرده­اند نتایج متناقضی گزارش کرده­اند به طوری که بعضی افزایش، بعضی کاهش و بعضی عدم تغییر را در سطح پلاسما یا سرم گزارش کرده­اند و از طرفی در زمینه سازگاری­های مربوط به آنژیوژنژ و فاکتورهای پلاسمایی در پی تمرینات HIT پژوهش­های اندکی انجام گرفته است اکنون این سوال برای ما پیش آمده است که آیا یک جلسه تمرین استقامتی می­تواند تغییری در فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF ایجاد کند و آیا در پی 4 هفته تمرین HIT با شدت بالا حجم پایین تغییری در میزان VEGF پلاسمایی استراحتی به عنوان مهمترین فاکتور آنژیوژنز روی می­دهد؟ و آیا در تغییرات فاکتور آنژیوژنیک VEGF در پاسخ به یک وهله فعالیت استقامتی پس از سازگاری به تمرینHIT  با شدت بالا و حجم پایین تغییری صورت می­گیرد؟

 

1-3.  ضرورت و اهمیت پژوهش

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

شیوع سندرم متابولیکی (شاخه­ای از فاکتورهای خطر قلبی عروقی، شامل فشار خون بالا، دیس لیپیدمیا، مقاومت انسولینی و چاقی) که بیشتر در نتیجه افزایش کالری دریافتی و اتخاذ سبک زندگی ساکن است (32) به طور همه­گیر در حال رشد است و گزارش شده که بیش از 300 میلیون انسان در دنیا با این مشکل روبرو هستند (33). مطالعات زیادی نشان داده است که افزایش در فعالیت بدنی راه حلی موثر و کم هزینه برای مقابله با چنین نشانه­های مرتبط با اختلالات متابولیکی است (34-36). به هر حال با وجود پتانسیل درمانی آشکار فعالیت ورزشی، بسیاری از مردم برای شرکت در فعالیت ورزشی بی­میل هستند و اغلب کمبود وقت را به عنوان عامل اصلی ذکر می­کنند (25, 26). امروزه تمرینات HIT به عنوان یک راهکار کارا از نظر زمان در سازگاری­های مربوط به سلامت مورد توجه قرار گرفته و بر طبق یافته­های موجود، سازگاری­های متابولیک به این تمرینات مشابه سازگاری­ به تمرینات استقامتی با حجم بالا است (37). همچنین به خوبی نشان داده شده است تمرین ورزشی استقامتی باعث سازگاری­های چشم­گیری در سیستم قلبی و عروقی از جمله افزایش چگالی مویرگی می­شود که باعث افزایش سطح انتشار، افزایش زمان تبادل خون و بافت و کاهش مسافت انتشار اکسیژن، افزایش اختلاف اکسیژن خون سرخرگی سیاهرگی و متعاقبا افزایش ­­max­2­VO و به تعویق افتادن خستگی و تداوم اجرای ورزشی با شدت بالاتر می­شود (3). همچنین توسعه شبکه مویرگی همواره یکی از فاکتورهای مهم برای بالا بردن توان عملکردی محسوب می­شود چون باعث انتقال سریع گلوکز و اکسیژن به بافت­ها شده از طرف دیگر باعث دفع سریع­تر مواد زاید ناشی از متابولیسم و کاهش زمان انتشار مواد بین مویرگ و بافت می­شود (3, 4). بعلاوه این عامل می­تواند یکی از فاکتورهای مهم برای ورزشکاران، علی­الخصوص ورزشکاران استقامتی باشد چون باعث به تعویق افتادن خستگی ورزشکاران می­شود و ورزشکار را قادر به اجرای فعالیت بدنی در مدت و شدت بیشتری  می­سازد (3).

 

از آنجایی که در زمینه سازگاری­های مربوط به آنژیوژنژ و فاکتورهای پلاسمایی در پی تمرینات HIT پژوهش­های اندکی انجام گرفته است، و همچنین پژوهش­های که در زمینه پاسخ فاکتورهای­آنژیوژنیک به فعالیت حاد صورت گرفته، نتایج متناقضی را گزارش کرده­اند بنابراین به نظر می­رسد تمرین ذکر شده که هم از لحاظ شدت و هم حجم، به­عنوان یک پروتکل کاربردی بتواند سازگاری­های مثبتی را در بدن ایجاد کند.

 

1-4.  اهداف پژوهش:

 

 

1-4-1.  هدف کلی

 

تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فعالیتی و استراحتی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF پلاسمای خون در مردان جوان فعال.

 

2-4-1.  اهداف اختصاصی

 

تعیین تاثیر یک وهله تمرین استقامتی زیر بیشینه بر تغییرات VEGF پلاسما در مردان جوان.

 

تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان VEGF استراحتی پلاسما در مردان جوان.

 

تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا و حجم پایین بر تغییرات VEGF پلاسمای خون پس از فعالیت زیر بیشینه در مردان جوان فع

 

1-5.  فرضیات پژوهش:

 

 

1-5-1.  فرض کلی

 

4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF پلاسمای خون در مردان جوان فعال تاثیر دارد.

 

2-5-1.  فرضیات اختصاصی

 

یک وهله تمرین استقامتی زیر بیشینه بر تغییرات VEGF پلاسما در مردان جوان تاثیر دارد.

 

4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان VEGF استراحتی پلاسما در مردان جوان تاثیر دارد.

 

4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر تغییرات VEGF پلاسمای خون پس از فعالیت زیر بیشینه در مردان جوان فعال تاثیر دارد.

 

 

 

 

  1. 1. Extra Cellular Matrix (ECM)

 

.  Lack of Time

تاثیر تمرینات ورزشی همراه با مصرف مکمل ال-آرژنین بر مارکرهای آنژیوژنیک بطن چپ موش­های صحرایی نر مبتلا به انفارکتوس قلبی

مین راستا شواهد علمی از نقش تمرینات ورزشی بر کاهش اختلالات عملکرد بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی حکایت دارد .(de Waard, et al., 2009) مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر فعالیت ورزشی بر عضله قلبی انفارکتوس شده به دلیل محدودیت­های روش شناسی، بسیار محدود است. این دست یافته­ها خاطر نشان می­کنند که تمرینات ورزشی باعث به وجود آمدن سازگاری­هایی در عضله قلبی شامل افزایش جریان خون عضله قلبی در پاسخ به فعالیت ورزشی می­شود. مبنای فیزیولوژیک چنین تغییراتی ناشی از افزایش چگالی مویرگ­های عضله قلبی است. در مقابل، اینکه تمرینات ورزشی چگونه در فرایند آنژیوژنز عضله قلبی درگیر می­شود، بر خلاف عضله اسکلتی که از مسیر افزایشVEGF موجب فرایند آنژیوژنز می­شود، کمتر بررسی شده است.

 

در بیماران قلبی-عروقی فعالیت بدنی ارتباط معناداری با کاهش میزان مرگ و میر دارد، که این می­تواند احتمالاً ناشی از تاثیرات مفید تمرینات ورزشی بر عملکرد قلبی به دنبال افزایش NO و توسعه فرایند آنژیوژنز ناحیه انفارکتوس شده باشد. این یافته­ها نشان می­دهد که تمرینات ورزشی و NO تا حدودی مکمل هم عمل می­کنند. از طرفی دیگر مطالعات نشان می­دهند که NO به طور مستقیم یا غیر مستقیم مانع از فعال شدن کاسپاز-3 و در نهایت مانع از مرگ سلولی می­شود.

 

توانایی توسعه شبکه خونرسانی انگیزه جدیدی برای درمان بیماری MI فراهم آورده است. با این وجود، مطالعات انجام شده با موفقیت چشم­گیر همراه نبوده است. بنابراین برای افزایش بازدهی و کارایی روش­های ترمیمی می­بایست مکانیسم­های درگیر مولکولی، دقیق شناخته شوند.

 

بنابراین با توجه به دانش موجود، این سوال را مورد بررسی قرار می­دهیم که آیا ترکیب همزمان مصرف مکمل ال-آرژنین به عنوان پیش ساز NO همراه با تمرینات ورزش هوازی، می­تواند چگالی مویرگی ناحیه در معرض خطر بطن چپ را افزایش بیشتری داده و این دگرگونی سرانجام به بهبود عملکرد بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی بیانجامد؟

 

 

 

1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق

 

انفارکتوس قلبی مهم­ترین عامل تهدید کننده سلامت افراد در دنیای مدرن امروزی می­باشد، که هر سال هزینه­های قابل توجهی برای درمان و ساخت داروهای جدید برای این بیماری صرف می­شود. برای نمونه در آمریکا انفارکتوس قلبی عامل 17% از میزان مرگ و میر می باشد و سالانه در این کشور 503 میلیون دلار برای درمان بیماری­های قلبی صرف می­شود. چنانچه نقش تمرینات ورزشی بطور مؤثر مشخص شود، در این صورت به منزله یک روش کم هزینه در درمان انفارکتوس قلبی تلقی شده و می­تواند هزینه­های درمانی و میزان مرگ و میر را به طور قابل توجهی کاهش دهد.

 

شواهد علمی تغییرات بطن چپ در پاسخ به انفارکتوس قلبی را در نقش یک عامل مهم پیشگوکننده نرخ مرگ و میر بعد از انفارکتوس قلبی آشکار کرده است. اما علیرغم مطالعات موجود، هنوز مشخص نیست که تمرینات ورزشی چگونه بر تغییرات بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی تاثیر می­گذارد. از این رو، درک تغییرات بطنی بعد از انفارکتوس قلبی به این دلیل مهم می­باشد که تحلیل نتایج آن می­تواند نقش ورزش رابه عنوان یک روش درمانی بعد از انفارکتوس قلبی خاطر نشان سازد.

 

از سوی دیگر، مکانیسم مولکولی تاثیر تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ مشخص نیست و مطالعه تجربی تعادل میان فاکتورهای آنژیوژنیک و آنژیوستاتیک در پاسخ به تمرین استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در بطن انفارکتوس شده قابل توجه خواهد بود.

 

ناحیه انفارکتوس شده بیماران پس از انفارکتوس قلبی افزایش می­یابد و این تغییر، عامل اصلی ناکارامدی قلب بعد از انفارکتوس قلبی محسوب می­شود. بنابراین در این مطالعه به دنبال دستیابی به یک روش درمانی مؤثر (مصرف مکمل ال-آرژنیین همراه با تمرینات ورزشی) در کاهش احتمالی اندازه انفارکتوس در شرایط کاملا آزمایشگاهی می­باشیم.

 

به بیان دیگر، با توجه به پیشینه­های در دسترس، مطالعه­ای در زمینه تاثیر همزمان تمرینات هوازی مزمن زیر بیشینه و مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر هایپوکسی بطن چپ موش­های نر که دچار انفارکتوس قلبی شده­اند، صورت نگرفته است، بنابراین پاسخ به این سوال ضروری می­رسد که آیا ترکیب تمرینات ورزشی استقامتی با مصرف مکمل ال-آرژنین فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ را تحت تاثیر قرار می­دهد؟

 

1-4. اهداف تحقیق

 

1-4-1. هدف کلی

 

تاثیر تمرینات زیربیشینه دراز مدت همراه با مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ موش­های با انفارکتوس قلبی.

 

1-4-2. اهداف اختصاصی

 

1: مقایسه اثر همزمان مداخله­گرهای فعالیت ورزشی استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر جداگانه دو متغیر (تمرینات ورزشی و مکمل ال-آرژنین) بر سطح NO سرم، VEGF و آنژیوستاتین بطن چپ به عنوان شاخص های آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی موش­ها در شرایط قلب انفارکتوس شده.

 

2: مقایسه تاثیر جداگانه فعالیت ورزشی استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر همزمان تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر اندازه چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به میوفیبریل ناحیه در معرض خطر بطن چپ موش­های با انفارکتوس قلبی.

 

3: مقایسه تاثیر مداخله­گر فعالیت ورزشی استقامتی و تاثیر مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر ترکیبی تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر اندازه ناحیه انفارکتوس در موش­های با انفارکتوس قلبی.

 

1-5. عوامل کنترل شده

 

1 : ویژگی­های فیزیکی (نژاد، جنس، وزن).

 

2: عوامل محیطی (نور، دما، رطوبت، صدا، غذا)، دمای آزمایشگاه در طول اجرای تحقیق 2 ± 22 درجه سانتیگراد بود.

 

3: عوامل تمرینی (شامل مدت، شدت و فعالیت ورزشی) و خارج کردن موش­هایی که قادر به سازگار شدن به دویدن روی تردمیل نبودند. پروتکل تمرینی از ساعت 19:00 عصر برگزار می­شد.

 

1-6. تعریف عملیاتی واژه­ها

 

فاکتور رشد آندوتلیال عروق: عامل رگ ساز که باعث تکثیر و مهاجرت سلول­های آندوتلیال می­شود و بیان ژن آن به روش RT-PCR مورد اندازه­گیری قرار گرفت.

 

آنژیوستاتین: بخش درونی پروتئین پلاسمینوژن می­باشد که به عنوان یک فاکتور آنژیوستاتیکی عمل می­کند و مانع از تکثیر و مهاجرت سلول­هاى آندوتلیال می­شود. در این مطالعه بیان ژن آن به روش RT-PCR مورد اندازه­گیری قرار گرفت.

 

ورزش استقامتی: فعالیت دویدن زیر بیشینه روی نوارگردان الکتریکی که به مدت 10 هفته با تواتر 5 روز در هفته و هر نوبت کار هوازی ظرف 50 دقیقه با شدت 17 متر در دقیقه برای حیوان آزمایشگاهی تنظیم شده بود، انجام گرفت.

 

آنژیوژنز: به فرایند جوانه زدن و ساخته شدن یک مویرگ نو از مویرگ های قبلی اطلاق می شود. در این مطالعه به صورت مارکرهای چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار مورد اندازه­گیری قرار گرفت.

 

نیتریک اکسید(NO): آنتی اکسیدانی که موجب افزایش بیان ژن VEGF و کاهش آنژیوستاتین می­شود. میزان NO سرم در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت.

 

انفاکتوس قلبی: بیماری ناشی از انسداد عروق کرونر می­باشد، که در این مطالعه به وسیله انسداد شریان پایین رونده قدامی(LAD) ایجاد گردید.

 

مکمل ال-آرژنین: ال-آرژنین پیش ساز NO می­باشد که به صورت محلول 4% در اختیار آزمودنی­ها قرار گرفت.

 

[1]. Myocardial Infarction

 

[2]. Heart Failure

 

 

    1. World Health Organization

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

 

 

. Area  at Risk

 

[5]. Vascular Endothelial Growth Factor

 

[6]. Nitric Oxide

تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی عضلات دور ونزدیک کننده و چرخاننده‌های ران بردرد و زاویه ی Q مردان مبتلا به سندرمپتلو فمورال

 جا که تاثیر تقویت گروه های عضلانی موجود در صفحه فرونتال شامل ابداکتور‌ها و اداکتورهای ران همراه با تقویت عضلات موجود در صفحه ترنسورس شامل چرخاننده های ران کمتر مورد توجه قرار گرفته و از طرفی تاثیر این تقویت بر روی زاویه Q  نیز عمدتاً نادیده گرفته می‌شده است لذا بنظر می‌رسد انجام تحقیقی که ترکیبی از تمرینات قدرتی عضلات ابداکتور واداکتور و  چرخاننده‌های ران می‌باشد بر روی جامعه آماری مردان ضرورت می‌یابد. چرا که تعداد تحقیقات صورت گرفته در این زمینه اندک بوده  و در موارد مشاهده شده آمار ضد و نقیضی در رابطه با بهبود بیماران مشاهده می‌شود . به‌ویژه آن که تاکنون پژوهشی که ترکیبی از تاثیر تقویت عضلات ابداکتور واداکتور و  چرخاننده‌های ران بر سندرم درد کشککی رانی در جامعه مردان رامورد مطالعه قرار داده باشد توسط محقق یافت نشد . وجود چنین خلایی ونیز شیوع بالینی این بیماری و هزینه‌های سرسام آور درمان این عارضه در کلینیک های بالینی و رنجش خاطر بیماران به‌ویژه ورزشکاران به‌واسطه  دور بودن از فعالیت های روزمره و دور بودن از میادین ورزشی از جمله ضروریات اجرای چنین تحقیقی می باشد.

 

لازم به ذکر است که در ایران آماری از مبتلایان به سندرم درد کشککی رانی منتشر نشده است لیکن به نظر می‌رسد تعداد مبتلایان به این عارضه به دلیل شیوه زندگی، افزایش آپارتمان نشینی و نبود فرهنگ ورزش کم و بیش از آمارهای جهانی پیروی میکند . به نظر می‌رسد با انجام تحقیق حاضر شواهد کلینیکی دال بر تا ثیرتقویت عضلات را ن بربیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی افزا یش می یابد ونتایج تحقیق می تواند توسط مراکز فیزیوتراپی و توانبخشی مورد استفاده قرار گیرند و شاید بتوان توصیه نمود که این روش درمانی را در برنامه روزانه خانگی خود گنجانده و از هزینه‌های مادی و معنوی رفت و آمد در کلینیک‌های ارتوپدی و فیزیوتراپی بکاهند.

 

 

 

١-۴ اهداف تحقیق

 

١-۴-١ هدف کلی

 

تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور ، نزدیک کننده و چرخاننده های ران بر درد و زاویه ی Q مردان مبتلا به سندرم  پتلو فمورال

 

١-۴-٢ اختصاصی

 

١ -تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور و نزدیک کننده و چرخاننده ی خارجی و داخلی ران بر درد مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال

 

٢ -تاثیر هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور و نزدیک کننده و چرخاننده ی خارجی و داخلی ران بر زاویه Q مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال

 

١-۵ فرضیه ها

 

١-هشت هفته تمرین قدرتی عضلات  دور ونزدیک کننده و چرخاننده خارجی و داخلی ران بر درد مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال تاثیرگذار است.

 

٢- هشت هفته تمرین قدرتی عضلات دور ونزدیک کننده و چرخاننده خارجی و داخلی ران بر زاویه Q مردان مبتلا به سندرم پتلوفمورال تاثیرگذار است.

 

 

 

١-۶ پیش فرض ها

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

1-آزمودنی‌های مورد مطالعه ، نمونه مناسبی از بیماران مبتلا به سندرم درد کشککی رانی بوده و نمونه‌ها   افرادی را دربر میگیرند  که درد آن‌ها ناشی از عوامل ساختار ی و عوامل بیرونی مانند جراحت نمی باشد .

 

۲ برنامه تمر ینی درست و دقیق بوده و نمونه های تجربی تمر ینات را مطابق برنامه طراحی شده به انجام رسانده‌اند .

 

3-نمونه های  شاهد هیچ گونه برنامه تمر ینی خا صی نداشته‌اند.

 

4-آزمون‌های مقاومتی تحقیق حاضر به درستی طراحی شده و محقق به درستی آن‌ها را بکار برده است و  آزمودنی‌ها با انگیزه تمام تلاش خود را در انجام آن‌ها بکار برده‌اند .

 

١-٧ محدودیت‌های تحقیق

 

١-٧-١ محدودیت‌های خارج از کنترل محقق

 

۱  – شرایط روحی و روانی آزمودنی‌ها  قابل کنترل نبود .

 

۲ – شرایط زندگی و میزان فعالیت‌های روزانه آزمودنی‌ها  طی دوران تحقیق قابل کنترل نبود.

 

١-٧-2 محدودیت‌های  در کنترل محقق

 

۱ – آزمودنی‌ها همگی از بین مردان بین سنین ٢۵ تا ٣۵ سال انتخاب شده‌‌اند چرا که درافراد بالای ٣۵ سال احتمال ابتلا به استئوآرتریت  وجود دارد لذا به‌منظور اطمینان از عدم ابتلا به آرتروز افراد بالای ٣۵ سال از طرح تحقیق حذف شدند .

 

2- کلیه آزمودنی‌ها سابقه درد طی٩ ماه گذشته و یا بیشتر را داشته‌اند .

 

3- هیچ کدام از آزمودنی‌ها  سابقه جراحی زانو و یا دررفتگی کشکک را نداشته‌اند .

 

4- کلیه آزمودنی‌ها  طی ۶ ماه گذشته و طول مدت تحقیق در هیچ گونه فعالیت ورزشی شرکت نمی‌کردند .

 

5- کلیه آزمود نی‌ها  از بین افراد غیر ورزشکار انتخاب شد ه‌اند .

 

6-کلیه آزمود نی‌ها  داروها ی ر ایج در درمان سندرم درد کشککی رانی را مصرف نمود‌ه‌اند .

 

7-پرسشنامه‌های درد در مورد هر دو زانو بوده است  زیرا افراد مبتلا به سندرم از درد هر دو پا اظهار شکایت می‌کردند.

 

١-٨ واژه‌های کلیدی

 

 تعاریف مفهومی (1) و عملیاتی (2)

 

     تمرینات مقاومتی :

 

١- تمریناتی که منجر به افزایش نیروی عضلانی از طریق سازگاری‌های عصبی و عضلانی می گردد(١۰).

 

۲- در تحقیق حاضر با استفاده از کش‌های ورزشی با مقاومت متفاوت ، عضلات ابداکتور واداکتور و چرخاننده‌های ران آزمودنی‌ها تقویت شدند.

 

درد:

 

١-تجربه ناخوشایند حسی یاعاطفی واحساس آسیب  فردی و خصوصی است که ممکن است همراه با تخریب واضح یا بالقوه بافتی باشد.(IASP)

 

۲-این عامل در تحقیق حاضر بوسیله مقیاس دیداری دردا ندازه گیری شد .

 

زاویه Q:

 

١-زاویه‌ی است بین خط واصل خار خاصره ی فوقانی با مرکز کشکک و مرکز کشکک با برجستگی استخوان درشت نی (١١).

 

۲ در تحقیق حاضر این زاویه توسط پژوهشگر در کلینیک ارتوپدی با استفاده از گونیامتر اندازه گیری گردیده است.

 

سندرم درد پتلوفمورال :

 

١– دردی که جلوی زانو، کنار، زیر و یا اطراف کشکک احساس می‌شود و با فعالیت‌‌هایی نظیر بالا و پایین رفتن از پله‌ها، پیاده روی، نشست و برخاست، نشستن با زانوی خمیده به مدت  طولانی، دویدن در سطوح ناهموار، دوچرخه سواری، وزنه برداری و اسکی تشدید می‌شود)١٢،١٣و١۴)

 

۲- سندرم درد کشککی رانی آزمودنی‌ها توسط پزشک فوق تخصص ارتوپدی و با استفاده از شواهد بالینی و عکس  MRI تشخیص داده شد.

 

Patellofemoral Pain Syndrome.

 

Subchondral bone

 

Patellar malalignment

 

Quadriceps angle

 

Hypermobile

 

Pain

 

– International Assemblage Study of Pain

 

Visual Analogue Scale

تعیین ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی فوتبالیست­های نخبه و زیر­نخبه کمتر از 16 سال

 موفقیت در امر استعدادیابی، شاید با ارزش‌ترین امر شناسایی ویژگی­های وراثتی و مهیا نمودن محیط مناسب برای فرد مستعد است. این روند باعث می‌شود تعداد نخبگان ورزشی در هر رشته افزایش یافته و مربیان و دست‌اندرکاران حق انتخاب وسیع­تری در بین بهترین‌ها داشته باشند. بر طبق شواهد موجود با وجود اینکه حدود پنجاه سال است که مربیان به طور غیر رسمی به استعدادیابی و ارزیابی وضعیت جسمانی و روانی افراد مشغول اند اما تا پیش از کشورهای اروپای شرقی که در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برنامه­های ویژه ای برای شناسایی ورزشکاران مستعد طراحی کردند، هیچ کشوری چنین برنامه­ای نداشت (3). هان و همکاران (1990) چنین اظهار نموده­اند که روش­های موثر گزینش و پرورش استعدادهای ورزشی را می­توان از عوامل اصلی تسلط و برتری کشورهای اروپای شرقی در المپیادهای ورزشی چند دهه اخیر دانست (به نقل از پینار و همکاران، 1998).

 

 

پژوهشگرانی که بر رشد استعداد در ورزش تمرکز دارند اغلب تصدیق می­کنند که عملکرد سطح جهانی حاصل عوامل مختلفی است (123، 128، 134) و جهت کمک به ورزشکاران برای رسیدن به چنین سطحی، داشتن بصیرت بر معیارهای تاثیر گذار در رشد موفقیت آمیز در حرفه ورزشی اهمیت زیادی دارد (91). معیارهای استعدادیابی در اکثر ورزش­ها به چهار دسته تقسیم می­شوند: ویژگی‌های پیکرسنجی، ویژگی‌های فیزیولوژیکی، ویژگی‌های روان‌شناختی و ویژگی‌های تکنیکی (133).

 

 

ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی فوتبالیستهای مرد نخبه به خوبی در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته و مشخص شده­اند (مانند چاماری و همکاران، 2004؛ ریلی، بانگزبو و فرانکز، 2000؛ ریلی و گیلبورن، 2003). اما نباید فراموش کرد که بازی فوتبال در طی سالهای اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده است و بعید نیست که نیازمندی­های فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی برای موفقیت در فوتبال نسبت به دهه­های گذشته تغییرات شگرفی پیدا کرده باشد. علاوه بر افزایش سرعت بازی، اجرای حرکت­های اساسی مانند پاس دادن، دریبل زدن و شوت کردن سرعت بیش­تری نسبت به گذشته دارد. نبرد برای تصاحب توپ سخت­تر شده است و مهارت­های مختلف بازیکنان توسعه یافته است (133). بنابراین برای بازی کردن در سطوح بالا، لازم است که بازیکنان تمرینات شدید و طاقت فرسایی را از سنین پائین شروع کنند. با این حال، فقط تعداد اندکی به این سطح می­رسند. چه ویژگی­هایی آن دسته از افرادی را که موفق می­شوند متمایز می­کند؟ در این پژوهش با یک رویکرد چند بعدی به دنبال پاسخ دادن به این سئوال هستیم. هر دوی ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه در مطالعه حاضر در باشگاه­های حرفه­ای فوتبال بازی می­کنند، با این تفاوت که ورزشکاران نخبه سابقۀ دعوت به تیم ملی را دارند.

 

 

 

 

 

 

    • اهداف تحقیق

 

 

1-3-1 هدف اصلی:

 

 

تعیین میزان ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی فوتبالیست­های زیر 16 سال در دو سطح نخبه و زیر­نخبه

 

 

1-3-2 اهداف اختصاصی:

 

 

 

    1. تعیین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

    1. تعیین تفاوت ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال

 

 

 

 

 

 

    • فرضیه­ها و سئوال­های تحقیق

 

 

فرضیه­های تحقیق عبارتند از:

 

 

1 بین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

2 بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

3 بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

4 بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

5 بین ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

6 بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

7 بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

8 بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد.

 

 

بنابراین سئوال­های اصلی که این تحقیق به دنبال یافتن پاسخ آنهاست عبارتند از:

 

 

 

    • آیا بین ویژگی­های روانی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

    • آیا بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان در دو سطح نخبه و زیر نخبه تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های روانی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های تکنیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های فیزیولوژیکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

    • آیا بین ویژگی­های آنتروپومتریکی بازیکنان نخبه و زیر نخبه در چهار گروه سنی 12 تا 16 سال تفاوت معنی داری وجود دارد؟

 

 

 

 

 

1-5      ضرورت و اهمیت تحقیق

 

 

فقط معدودی از ورزشکاران قادر به فراگیری و اجرای مهارت­های پیچیده ورزشی هستند و شناسایی این افراد مستعد نیاز به شناخت تفاوت­های ژنتیکی و عوامل محیطی مؤثر بر اجرای حرکات در آنها دارد (41). از اینرو یک دیدگاه در فرایند استعدادیابی گزینش افرادی است که از هر جهت شایستگی لازم را برای ادامه در رشته ورزشی موردنظر داشته باشند. به دو طریق می‌توان به این مهم نایل گردید. از یک طرف تحلیل نیازهای یک رشته معین از لحاظ بدنی، فیزیولوژیکی، روانی و حتی اجتماعی که امکان تعیین معیارهایی را برای گزینش افراد فراهم می‌آورد و از طرف دیگر داشتن الگوهایی از ورزشکاران نخبه در مورد خصوصیات آنان که می‌تواند معیارهای موردنظر را در گزینش افراد تعیین نماید.

 

پژوهش حاضر قصد دارد تا به تعیین تفاوت بازیکنان نخبه و زیرنخبه در چهار دسته ویژگی­های مورد بررسی بپردازد. یکی از زمینه­های کاربردی این اطلاعات در این است که به مربیان اجازه خواهد داد تا ویژگی­های مورد نیاز برای موفقیت در رشته فوتبال را بشناسند و در تمرینات خود به آنها توجه کنند. ضمناً عواملی که باید در انتخاب بازیکنان مورد توجه قرار گیرند را شناسایی کنند.

 

 

امروزه باشگاه­ها هزینه­های گزافی را خرج گزینش مطلوب و پرورش استعدادها می­کنند. آنها با شناسایی استعداد فوتبال در سنین اولیه این اطمینان را حاصل می­کنند که فرد از امکانات آموزشی و مربیگری مناسبی بهره مند می­شود تا روند پرورش استعداد شتاب پیدا کند. تشخیص درست بازیکنان مستعد آینده به باشگاه اجازه می­دهد تا منابع خود را به تعداد معدودی از بازیکنان اختصاص دهد و درنتیجه بهره وری بهتری از منابع داشته باشد. نقش پژوهشگران در فرایند تولید بازیکنان مستعد این است که در تعامل با مربیان و مدیران، عوامل پیش بینی کنندۀ موفقیت در ورزش و ورزشکارانی که دارای این ویژگی­ها هستند را شناسایی کنند. لذا با توجه به گرایش روزافزون باشگاه­ها به امر استعدادیابی در ورزش، انجام پژوهش در این زمینه همواره از اولویت­های اصلی محققین است.

 

بررسی مطالعات گذشته نشان داد که، پژوهش­های قبلی نتوانسته اند به پرسش­های اساسی در مورد پیش بینی موفقیت در ورزش جوانان پاسخ دهند (115، 159). با این حال هوآر و وار (2000) نشان دادند که می­توان بر اساس ویژگی­های آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و مهارتی، زنان فوتبالیست با پتانسیل رسیدن به سطح نخبه را شناسایی کرد (85). در مطالعاتی که در طی سه دهه گذشته در زمینه استعدادیابی انجام شده­اند اغلب، ویژگی­های آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی مورد بررسی قرار گرفته­اند و علی رغم اهمیت زیاد عوامل روانی و حرکتی کمتر به آنها توجه شده است. از بین مطالعات گذشته گکزی (2009) در طرح پژوهشی خود به نقش این دو دسته از عوامل در استعدادیابی بازیکنان جوان پرداخت و در سه مورد از ویژگی­های روانی و دو مورد از ویژگی­های حرکتی تفاوت معنی داری بین ورزشکاران نخبه و زیر­نخبه یافت (76). نتایج این مطالعه همسو با یافته­هایی که ولستنکرافت (2002) در مقاله مروری خود اظهار داشت نشان می­دهد که از بین معیارهای مختلف استعدادیابی عوامل روانی و تکنیکی بیشترین اهمیت را دارند و علی رغم توجه زیادی که تا کنون به ویژگی­های آنتروپومتریکی شده است این ویژگی­ها از کمترین اهمیت در شناسایی ورزشکاران نخبه جوان برخوردارند. اما با توجه به کمبود شواهد تجربی هنوز برای پاسخ دادن به بسیاری از سئوالات در این حیطه بسیار زود است و نیاز به مطالعات بیشتری وجود دارد. لذا این پژوهش قصد دارد تا با مقایسه ویژگی­های روانی، تکنیکی، فیزیولوژیکی و آنتروپومتریکی در فوتبالیست­های نخبه و زیر نخبه، عواملی که حقیقتاً در فرایند شناسایی بازیکنان نخبه موثر هستند را شناسایی کند.

 

 

 

 

 

1-6      محدودیت­های تحقیق

 

 

1-6-1  محدودیت­های خارج از کنترل پژوهشگر:

 

 

 

    • امکانات تشخیص سطح بالیدگی ورزشکاران وجود نداشت و به سن تقویمی آنها اکتفاء شد.

 

 

    • بر حالات روانی آزمودنی­ها به هنگام پاسخ به پرسشنامه کنترل خاصی وجود نداشت.

 

 

    • شدت و مدت تمریناتی که ورزشکاران تیم­های مختلف در طول هفته داشتند تا حدی با یکدیگر متفاوت بود.

 

 

    • یکی از دیگر از محدودیت­ها نحوه گزینش بازیکنان برای ورود به تیم ملی بود. چرا که ممکن است یک مربی با توجه به تاکتیک تیمی مورد نظر خود علاقه­ای به استفاده از بازیکنی نداشته باشد که اتفاقاً از سطح بالایی از قابلیت­های جسمانی و روانی برخوردار است. با این حال، با انتخاب نمونه­ها به طور تصادفی و لحاظ نمودن یک حجم نمونه کافی (با توجه به تحقیقات پیشین) انتظار می­رود که این محدودیت به حداقل رسیده باشد.

 

 

 

 

 

[1]. Williams

 

 

[2]. Franks

 

 

. Talent Identification

 

 

. Hahn

 

 

. Pienar

 

 

. Chamari

 

 

. Reilly

 

 

. Bangsbo

 

 

. Franks

 

 

. Gilbourne

 

 

. Geczi

 

 

. Wolstencraft

جایگاه برند انسانی و ویژگی های آن در ورزش از دیدگاه متخصصان، مربیان و دانشجویان ورزشکار دانشگاههای دولتی شهر تهران

ز معتبرترین تعاریف برند، تعریف انجمن بازاریابی آمریکا (1960) است که برند را “یک نام، واژه، نماد، طرح یا ترکیبی از آنها قلمداد می­کند، که هدف آن شناساندن محصولات یا خدمات یک فروشنده یا گروهی از فروشندگان به مشتریان و همچنین تمایز محصولات آن­ها از رقباست.”یک برند به یک محصول یا خدمت، ابعادی را اضافه می­کند تا آن محصول یا خدمت از رقبا متمایز شود. این تمایزها ممکن است از لحاظ کارکردی، منطقی، ملموس یا حتی ناملموس باشد (محمدیان وجلالزاده،1388).

 

 

در فرهنگ مصرفی فعلی، هر چیزی از سوپ تا بازیکنان فوتبال را می­توان برندسازی کرد. با این حال برخلاف حجم قابل توجه پژوهش­ها درباره روش برندسازی محصولات، توجه نظام­مند اندکی معطوف برندسازی انسانی بوده است (پارمنتیر، فیچرو روبر، 2008).

 

 

رابطه بین افراد معمولی و افراد معروف از دهه 1950 مورد بررسی قرار گرفته است(هورتون و وول 1956، کاگی 1978، روبین و مک هیو 1987، آلپرستین 1991). در واقع افراد معروف برندهای انسانی محسوب می­شوند. زیرا می­توان آن­ها را “به صورت حرفه­ای مدیریت کرد؛ از طرفی، آن_ها دارای ارتباطات و ویژگی­های اضافه تر از یک برند هستند”. برندهای انسانی بخش مهمی از فرهنگ و اقتصاد بازار معاصر هستند. با توجه به مرکزیت برندهای انسانی در زندگی مصرف کنندگان، عجیب است که پژوهش­ها در این باره محدود هستند (تامسون، 2006).

 

برندها از لحاظ سنتی به کار، محصولات، سازمانها یا خدمات مربوط بوده اند؛ اما امروزه محققان دریافته­اند که برندها نیز می­توانند انسان باشند. برندهای انسانی به افراد معروف یا نوظهوری اشاره می­کند که محور بازاریابی، ارتباطات میان فردی یا میان سازمانی هستند. مشابه برندهای افراد مشهور مثل مارتا استوارت، برندهای ورزشی مثل مایکل جوردنو برندهای مدیر عاملی مثل استیو جابز ,که  تحصیل کرده­ها نیز می­توانند به عنوان برندهای انسانی منظور شوند )تامسون،2006 ) .

 

 

حقیقت موضوع این است که استراتژی برند پیچیده شده است چون دنیایی که در آن زندگی می­کنیم به سرعت در حال تغییر و رشد است و امروز رقابت بیشتر و خطر بیشتری وجود دارد؛ چرا که انسان­ها با یکدیگر در ارتباطند. روش­های قدیمی ساخت برند دیگر اثر ندارند و درنتیجه باید تفکر خود را درمورد نحوه ساخت برند تغییر دهند و همان سازه­هایی که برای تعریف موفقیت برند معاصر از آن استفاده می­کنیم، در واقع همان    سازه­های انسانی هستند. برند نیاز به داشتن ایده ، روح و اصل دارد، نیاز به ساخت مفهومی در زمان و داشتن هویت ثابت، ساخت روابط و بالاتر از همه نیاز به داستان سرایی دارد  )لورکس، دی بر، بی تا).

 

 

از آنجا که ورزش حرفه ای بیش از گذشته به یک بخش از صنعت تجاری تبدیل شده، یک “فرد مشهور ورزشی” یک محصول فرهنگی محبوب محسوب می­شود (گیلچریست 2005، سامر و مورگان 2008). در دنیای کسب و کار ورزشی، افراد مشهور ورزشی توجه بسیاری را از جانب رسانه­ها و شرکت­های اسپانسر جلب خود می­کنند. بنابراین، فرد مشهور ورزشی یک هویت تبلیغاتی کارآمد چند متنی و چند سکویی محسوب می­شود (سامر و مورگان، 2008). در عین حال، افراد مشهور ورزشی نقش پیچیده و متنوعی را به عنوان نیروی کار ورزشی، سرگرم کننده، محصول قابل تجارت، مدل­ها و شخصیت­های سیاسی در این اقتصاد جهانی رو به گسترش را ایفا می­کنند(اندروز و جکسون ، 2001). چنین ورزشکار معروفی باید برای حداکثر رساندن قدرت شهرت ورزشی به عنوان یک “برند انسانی” مدیریت شوند. مدیریت برند استراتژیک برای افراد معروف ورزشی بسیار مورد نیاز است.

 

 

در پژوهش­های بازاریابی ورزشی، افراد مشهور ورزشی حامیان کارآمدی هستند. با این حال، اخیراً، افراد مشهور ورزشی نه تنها ابزارهایی برای تأیید محصول محسوب می­شوند، بلکه مانند محصولات فرهنگی­ای هستند که می­توان آنها را همچون “برند” به فروش رساند (گیلچریست، 2005).

 

 

به بیان دیگر، ورزشکارانی با برند خوب می­توانند از نظر حقوق، هزینه حمل و نقل، پول قرارداد و طرفداران بسیار، حتی وقتی در عملکرد خود ضعیف هستند، وضعیت خوبی داشته باشند (گلادن و فانک، 2001). به علاوه، ورزشکارانی با برند خوب، می­توانند پیام آشکاری را مطرح کنند، می­توانند شرکت­هایی را جذب خود کنند که به دنبال حامیان کارآمدی هستند. در حقیقت آژانس­های متعددی وجود دارند که آشکارا برندسازی را شغل اصلی خود معرفی می­کنند: “امروزه ما به صدها ورزشکار نخبه، مدیران صنعتی و سازمان­های با پرستیژ ورزشی کمک می­کنیم تا پتانسیل درآمد خود را به حداکثر رسانده و برندهای انسانی قدرتمندی بسازند (آرای و کو ، 2009).

 

 

مؤلفه­های برند ورزشکاران که متفاوت از برندهای محصولات یا شرکت­ها هستند نامحسوس بوده (مثلا، عملکرد) و معمولاً مصرف کنندگان نمی­توانند مستقیماً با ستارگان ورزشی ارتباط برقرار کنند. بنابراین، برندسازی یک ورزشکار درباره تصویر اوست (کوردینر,2001). آگاهی و شناخت برند برای برندهای انسانی قدرت قابل توجهی دارد، زیرا آنها طبق تعریف برند انسانی، در حوزه انتخاب شده مهارت بسیاری دارند و بخاطر انجام این کار، شهرت عمومی بسیاری بدست می­آورند (پرینگل و بینت 2005، کرونین 2003). این همان شناخت مؤلفه تصویر برند انسانی، دانش برند است؛ یعنی ارتباطاتی که در حافظه به یک برند انسانی پیوند می­خورند، برای مدیران، برند در تعیین موقعیت استراتژیک اهمیت بسیار بالایی داشته و آن­ها باید روی استفاده از ارتباطات مثبت و منحصر بفرد ثانویه از برند انسانی تمرکز کنند (کلر ،2008).

 

 

ارتباطات برند انسانی بسیار قدرتمند هستند. زیرا می­توان آنها را به یک برند تحت حمایت منتقل کرد (مک کراکن ,1989).  شناسایی ارتباطات برند اطلاعات مفیدی در اختیار مدیران برند قرار می­دهد تا بهتر بتوانند برند خود را از رقبا متمایز سازند، احساسات و دیدگاه های مثبتی نسبت به برندهای خود به وجود آورند و به احیا و نوسازی اطلاعات برند نیز کمک می­کند(آکر 1991، لو و لامب 2000).

 

 

ارتباطات مربوط به برندهای انسانی شامل صفات فرد مشهور، تبلیغاتی که در آن ظاهر شده اند، برندهایی که حمایت می­کنند، دیدگاه­ها نسبت به این حمایت­ها و نیز برداشت مصرف کننده از تجربیاتی که با خود فرد مشهور داشته­اند ( مثلاً، امضای کتاب زندگینامه، باشگاه طرفداران، مقالات رسانه­ای و بلاگ­ها مانند توئیتر ) می­باشند. ارتباطاتی که مصرف کنندگان با برندهای انسانی می­سازند از طریق تجربیات با آن برند شکل گرفته، اولویت و انتخاب مصرف کننده در رابطه با برند انسانی و برندهایی که از آن حمایت می­کنند را تحت تأثیر قرار می­دهند (آکر،1991).

 

 

علی­رغم آنکه برندسازی یک موضوع مهم در حوزه بازاریابی و ارتباطات محسوب می­شود، مطالعات درباره مدیریت برند به ندرت از مفهوم برند برای انسان استفاده کرده­اند که البته چند استثناء وجود دارد (جودی و مک دونالد 2002، تیل 2001، تامسون 2006).

 

 

حضور چهره­های سرشناس به ویژه بازیگران و ورزشکاران شناخته شده در تبلیغات مختلف محیطی در چند سال اخیر به شکل گسترده مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از چهره­های شناخته شده سینمایی و ورزشی برای تبلیغ یک کالا مسئله­ای است که از مدت­ها قبل در کشورهای مختلف مورد توجه و استفاده بوده است. این موضوع از چند سال پیش در کشور ما نیز مطرح شده و بسیاری از شرکت­های تبلیغاتی برای جلب نظر بازیگران و ورزشکاران شناخته شده، به شکل گسترده تلاش کردند ولی به دلایلی استفاده از هرگونه تصویر چهر­ های ملی، ورزشی و فرهنگی در تبلیغات تجاری ممنوع شد (اسماعیلی، 1390).

 

 

بر طبق آیین نامه اجرایی قانون انتخابات شوراهای اسلامی مصوب 28/4/1368 (ماده 26) در ماده 12 آمده است: استفاده از تصاویر و عناوین مقالات عالی رتبه مملکتی و تمثال پیشوایان مذهبی و شخصیت­های تاریخی و فرهنگی کشور در تبلیغاتی با هدف ارائه کالاهای مصرفی و خدماتی مشابه صورت می­گیرد ، ممنوع است و طبق قوانین وضع شده در سال 1387 هنرمندان و ورزشکاران نمی­توانستند در آگهی­های تبلیغاتی حضور داشته باشند، چون طبق قوانین بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات، رسالت آنها بالاتر از تبلیغ کالاها بوده است. اما در سال 1389 قانون فوق تغییر کرد و این­طور عنوان شد “به منظور حمایت از کالا و خدمات داخلی و تشویق مخاطبان به استفاده از کالا و خدمات تولید داخل کشور، استفاده از تصاویر هنرمندان و ورزشکاران در تبلیغات کالا و محصولات ایرانی بلامانع است.”(دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد، 1389) (کشکر و همکاران، 1390).

 

 

بسیاری از صاحب نظران در نشست تخصصی بررسی حضور چهره­های سرشناس در تبلیغات می­گویند: هدف ما این بود که مشخص شود آیا وجود و استفاده از چهره­های سرشناس در تبلیغات مثبت تلقی می­شود یا منفی و آیا حوزه تبلیغاتی به این افراد به عنوان سرمایه اجتماعی یا اقتصادی نگاه می­کنند و یا آنها را طرد می­کنند.. با توجه به نگاه متضادی که در این حوزه میان مسوؤلان و مدیران وجود دارد، صاحبان این نگاه می_گویند این هنرمندان و چهره­ها اشخاص موجه و خوبی هستند، اما برای تبلیغات و این که چهره­هایشان روی بیلبوردها برود شایسته نیستند! در چنین فضایی بحث تبلیغات چندان مفهومی پیدا نمی­کند و در طرف مقابل چهره­ها هم دلیلی نمی­بینند برای حضور در تبلیغات تلاش کنند، چرا که درآمد حاصل شده برای آنها از این راه یک چندم پاداش­هایی است که به آنها تعلق می­گیرد (اسماعیلی، 1390).

 

در تحقیقات چندین عامل تاثیرگذار بر نظرات مصرف کنندگان درباره افراد معروف به عنوان حامیان برند را شناسایی کرده­اند. ویژگی­های افراد معروف مانند جذابیت آنها (اوهانیان ،1990) و اعتبار، قابلیت اطمینان و تخصص همگی روی تناسب و کارایی فرد معروف به عنوان حامی تاثیرگذار هستند (هوولند، جانیس و کلی1953، هوولند و ویس 1951).

 

 

به عنوان اولین مقاله بازاریابی برای بررسی تجربی برندهای انسانی، تامسون در سال 2006 دریافت که نیازهای افراد به خودمختاری، ارتباط و رقابت بر دلبستگی به برندهای مشهور تأثیر می­گذارد (جی.کلوز و همکاران ، 2005).

 

 

دو فاکتور دخیل دیگر در ظهور یک برند قدرتمند در ارزش برند انسانی را شناسایی می­کند: ارزش حرفه­ای و ارزش فرد مشهور. ارزش حرفه­ای در میان مخاطبین در حوزه فعالیت ( مانند فوتبال حرفه­ای ) بدست می­آید. این ارزش تا حدی از طریق نشان دادن توانایی در انجام فعالیت­های تخصصی و ارزشمند در میدان بدست    می­آید، اما می­توان با ایجاد شبکه­های اجتماعی رو به بالا با بازیکنان قدرتمند در آن حوزه و نیز با استفاده از فرصت­های دیده شدن در آن حوزه (با بازی برای شناخته شده­ترین باشگاه) آن را بدست آورد. ارزش فرد مشهور در خارج از حوزه اصلی در میان مصرف کنندگان (که در این مورد می توانند طرفدار فوتبال هم نباشند) بدست می­آید. در حالیکه ارزش حرفه­ای می تواند پایه ای برای شکل دادن به ارزش فرد مشهور نیز باشد، فرد مشهور برای پرورش یک شخصیت اصیل که مورد علاقه مصرف کنندگان نسبتا ناآشنا به آن حوزه است به افراد نیاز دارد (مراجعه به تامسون 2006)، تا بتواند شبکه های وسیعی به وجود آورد و از فرصت­ها برای دیده شدن بیشتر در حوزه اصلی استفاده کند (پارمنتیر و فیچر ، 2009).

 

 

در مدل مفهومی دیگر یک مدل فرایند محور است که شامل آگاهی از برند، تصویر، مزیت، و ارزش برند می­باشد. آگاهی از برند تحت تاثیر سه جنبه منحصر به فرد تحت عناوین هویت برند ورزشکار (برگرفته از عامل)، تبلیغات دهان به دهان و محبوبیت (برگرفته از بازار)، و تجربه قبلی طرفداران (برگرفته از تجربه) قرار دارد(آرای، کو و کانگ، 2009). ایجاد هویت برند برای چشم انداز استراتژیک یک برند انسانی اهمیت بسیاری دارد (آکر، 1996). در این مدل هویت برند شامل مؤلفه برند ورزشکار، موقعیت برند ورزشکار، شخصیت ورزشکار و ویژگی عملکرد اوست. هویت برند برای جذب وفاداری طرفداران باید منسجم (کلر، 1993) و اصیل (تامسون،2006) باشد. این عوامل شامل تعریف دهان به دهان، تبلیغات (بری، 2000) و برجستگی در بازار (محبوبیت) می­باشد. عوامل ناشی از تجربه همان تجربه گذشته طرفداران از ورزشکار است که شامل عملکرد تجربه تماشای زنده یا تلویزیونی طرفداران، و دیگر منابعی است که طرفداران و ورزشکار می­توانند در آن با هم ارتباط برقرار کنند (مثلاً بلاگ و بوردهای پیغام). بری (2000) بیان می­کند که تجربه مستقیم خدمات یک مؤلفه مهم است. شناخت برند به قدرت گره یا رد برند در حافظه مرتبط است (آکر، 1996) که ما می­توانیم آن را به شکل توانایی مصرف کننده برای شناسایی برند تحت شرایط مختلف ارزیابی کنیم.

 

 

در تعین برند ملی در جامعه بالفعل کردن شاخص‌های موجود به عنوان برند ملی اهمیت دارد . “برند ملی هر کشور بر مبنای ارزش‌ها، آرمان‌ها و اندیشه‌های پویای یک کشور شکل می‌گیرد و برند هر کشوری بازتاب ارزش‌ها، اصول و اندیشه‌های پویای یک کشور است(خطیبی، 1392).

 

 

برند ملی مفهومی فراگیر و گسترده­ای است که می‌تواند چتری برای همه برندها باشد و کلیه برندهای کشور را تحت پوشش خود قرار دهد. در واقع برند ملی نشان‌دهنده هویت یک ملت از ابعاد گوناگون است. برند ملی نمونه عینی و مدرن قدرت نرم است و تلاش برای ساخت برند ملی به سه منظور ایجاد جایگاه ذهنی مناسب از یک ملت نزد سایر ملت جهان، تقویت صادرات، تشویق سرمایه‌گذاری خارجی و جذب گردشگر انجام می‌شود          ( همان).

 

 

با توجه به موارد فوق، پژوهش­ها و مدل­های گوناگونی در زمینه برند انسانی در جوامع مختلف انجام شده است و تاکنون پژوهشی در این زمینه در ایران صورت نگرفته است. و باید در نظر داشت با توجه به فرهنگ غنی و متفاوت کشور ایران با دیگر جوامع و اهمیت برند ملی در عرضه های مختلف به خصوص در زمینه ورزش ما نیاز به شناسایی و الویت بندی مؤلفه های برند انسانی در ورزش کشور داریم. تا از این طریق به فدراسیون­های ورزشی در انتخاب و معرفی ورزشکاران نمونه سال و انتخاب بازیکنان تیم­های ملی که هر کدام از آنها نماد و سمبل ملت ایران در بازی­های برون مرزی می­باشند و ایجاد یک جایگاه ذهنی مناسب نزد سایر ملل کمک شایانی کنیم و همچنین در انتخاب بازیکنان خارجی همراستا با مؤلفه­های مورد نظر در کشور و در تعیین سطح دستمزد برای بازیکنان باشگاهی به مسئولین کمک کنیم.

 

 

با توجه به مطالب ارائه شده در فوق مسئله مورد نظر این پژوهش عبارتست از اینکه جایگاه و اهمیت استفاده از ورزشکاران به عنوان برند در بازاریابی محصولات تولیدی کشورمان چیست؟ آیا انتخاب چهره­های ورزشی به عنوان برند نیازمند ویژگی­های خاصی است؟

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

 

 

 

 

1-3) اهمیت و ضرورت پژوهش

 

 

برند در اقتصاد فعلی جهان، به عنوان یکی از ارکان اصلی و اساسی کسب و کار به شمار می­رود. هر برندی برای اینکه قدرتمند شود باید بتواند هویت خود را به درستی، در دوران تولد و شکل گیری ایجاد کند و در زمان­های مختلف با نوآوری، تصویر خود را در ذهن مصرف کنندگان، بهبود بخشد. در واقع برند سازی یک ابزار قدرتمند در تنظیم منابع شرکت جهت توسعه مزیت رقابتی استراتژیک می­باشد)ابراهیمی و پایبنده نژاد، 1390).

 

 

برندها می­تواند نقش مهمی در اطمینان آفرینی، ارائه سریع، راهنمایی و کمک به مصرف کنندگان برای دسترسی بهتر، و تصمیمات سریعتر بازی کنند. برندها به مصرف کنندگان معنایی را می­دهند که به موجب آن می­توانند انتخاب و قضاوت کنند ( حیدرزاده و شکرزاده، 1389). یک برند، تصویر یک مشتری را بازتاب می­دهد (ابراهیمی و پایبنده نژاد، 1390)

 

 

زمانی که یک شرکت از یک فرد مشهور برای تبلیغ برند استفاده می­کند، امیدوار است  تا بتواند با استفاده از فرد مشهور آگاهی مصرف کنندگان را نسبت به برند بالا ببرد. یک فرد مشهور که در یک تبلیغ شرکت می­کند باعث می­شود تا به طور طبیعی نشانی از کیفیت بالای محصول تبلیغ شده، دراذهان مصرف کنندگان بماند. به عنوان مثال، ارتباط ورزشکاران سطح بالا با یک برند ورزشی خاص می­تواند به عنوان یک شاخصی از کیفیت برتر محصول نگریسته شود که تصویر قابل اعتمادی را ایجاد می­نماید. افراد مشهور اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند می­توانند نقش با ارزشی در توسعه ارزش برند و ارتقاء موقعیت رقابت پذیری برند داشته باشند (صابری، بی تا). برند انسانی یکی از مفاهیم نو ظهوری است که به تازگی مورد توجه دیگر جوامع به خصوص ایران قرار گرفته است و در این راستا همایش­ها و سمینارهای مختلفی برگزار شده است، که برند انسانی هر کشور را همان برند ملی می­نامند و برند ملی را هویت یک ملت عنوان می کنند .

 

 

برند ملی هر کشور بر مبنای ارزش‌ها، آرمان‌ها و اندیشه‌های پویای یک کشور شکل می‌گیرد. در واقع برند هر کشوری بازتاب ارزش‌ها، اصول و اندیشه‌های پویای یک کشور است. برند ملی مفهومی فراگیر و گسترده است که می‌تواند چتری برای همه برندها باشد و کلیه برندهای کشور را تحت پوشش خود قرار می­دهد. در واقع برند ملی نشان‌دهنده هویت یک ملت در ابعاد گوناگون است.

 

 

در زمینه ورزش هر ورزشکاری نماد یک برند ملی را دارد. ورزشکاران در مسابقات بین­المللی این آرمان­ها و اندیشه­های غنی و پویای کشورمان را به دیگر جوامع نشان می­دهند که باعث ایجاد جایگاه ذهنی مناسب از یک ملت نزد سایر ملت های جهان می­شود.

 

 

با توجه به مطالب بالا و درک واهمیت این موضوع فدراسیون­ها و سازمان­های ورزشی وظیفه مهمی در انتخاب ورزشکاران ملی دارند و با بررسی ویژگی­های یک برند انسانی با توجه به فرهنگ و ارزش کشورمان و تعیین سطح اهمیت این ویژگی­ها گامی مؤثر در انتخاب آن دارند.

 

 

باید این نکته را هم در نظر گرفت که انتخاب درست و شایسته ورزشکار باعث رشد وتوسعه ورزش کشور چه در سطوح بین­المللی و چه در سطوح پایین تر می­شود . چرا که بسیاری از کودکان و نوجوانان از این طریق جذب ورزش شده و ورزشکاران ملی را سمبل و نماد زندگی خود می­داند و به پیروی از حرکات آن می­پردازند. این نکته حائز اهمیت است که فدراسیون ها با انتخاب شایسته ورزشکار علاوه بر ترغیب بیشتر مردم به ورزش سلامت جامعه را در پی­خواهد داشت.

 

 

از آنجا که ورزش حرفه ای بیش از گذشته به یک بخش از صنعت تجاری تبدیل شده و در دنیای کسب و کار ورزشی، افراد مشهور ورزشی توجه بسیاری را از جانب رسانه­ها و شرکت­های اسپانسر جلب خود می­کنند. بنابراین، فرد مشهور ورزشی به عنوان یک منبع درآمد قابل توجه­ای برای خود و سازمان محسوب می­شود.

 

 

 

 

 

– Ilicic & Webster

 

 

– Ferrand & Pages

 

 

– American Marketing Association

 

 

– parmentier ، Fischer & Reuber

 

 

– Horton & Wohl

 

 

– Caughey

 

 

– Rubin & Mc Hugh

 

 

– Alperstein

 

 

– Thomson

 

 

– Martha Stewart

 

 

– Michael Jordan

 

 

– Steve Jobs

 

 

– Leroux

 

 

– De Beer

 

 

– Gilchrist

 

 

– Summers & Morgan

 

 

– Andrews & Jackson

 

 

– Gladden & Funk

 

 

–  Arai & Ko

 

 

– Cordiner

 

 

– Pringle & Binet

 

 

– Cronin

 

 

– Keller

 

 

– Mc Cracken

 

 

– Aaker

 

 

– Low & Lamb

 

 

– Twitter

 

 

– Jowdy & Macdonald

 

 

– Till

 

 

– Ohanain

 

 

– Hovland

 

 

– Janis

 

 

– Kelley

 

 

– Weiss

 

 

-G.Close & et.al

 

 

-Parmentier & Fisher

 

 

– Arai , Ko & Kang

 

 

– Berry