وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی تأثیر بازارگرایی بر چابکی اسراتژیک با تأکید بر نقش فرهنگ سازمانی

 
تاریخ: 25-12-99
نویسنده: نجفی زهرا
 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1-2-  تعریف مساله

 

گرایش بازار به طور کلی بیانگر پاسخ یک شرکت به نیازهای فعلی بازارش است (چانگ، 2011). نارور و اسلاتر (1990) گرایش بازار را به این صورت تعریف کردند: “فرهنگ سازمانی­ای که به موثرترین و کاراترین شکل، رفتارهای ضروری جهت ایجاد ارزش افزوده برای خریداران و در پی آن عملکرد بالاتری برای کسب و کار را به وجود می­آورد. “بازارگرایی نه تنها برای خارج از سازمان بلکه در داخل سازمان و نه تنها در بازارهای داخل یک کشور و بلکه در بازارهای بین المللی و جهانی هم مورد توجه می­باشد (لی و همکاران، 2006). تمرکز بر نیازهای مشتری به شرکت این اجازه را می­دهد تا ارزش افزوده بالاتری را تأمین کرده و بدین ترتیب منجر به سطوح بالاتری از رضایت مشتری می­شود (دیبرل، 2011). یک سازمان بازارگرا با نظارت مستمر بر نیازهای مشتریان، سعی در جلب رضایت آنها به وسیله اصلاح خروجی­های خود با حفظ سود قابل قبول می­نماید (کوهلی و جاروسکی ،1990، نارور و اسلاتر، 1990).

 

از طرفی دیگر به­کارگیری چابکی استراتژیک در سازمان­ها، راهبردی برای موفقیت در محیط­های رقابتی و نامطمئن امروزی است. بنابراین چابکی استراتژیک در محیط­های فوق رقابتی امروز بسیار نیاز است. مفهوم چابکی برای اولین بار توسط ناگل و داو(1992) در مؤسسه­ی آیوکوک معرفی شد. همانطور که سازمان­ها در محیط­هایی متلاطم فعالیت می­کردند، این مفهوم توجه زیادی را به خود جلب نمود و سازمان­ها اهمیت پاسخگویی سریع به نیازها و تقاضاهای متغیر محیطی با روش­های کارآمد هزینه­ای را دریافتند.(سیگور و همکاران، 2000). گلدمن و همکاران(1995) بیان نمودند”سازمانی چابک نامیده می­شود که بتواند به طور سودآوری در محیط متلاطم با نیازهای متغیر و غیر قابل پیش­بینی امروزی فعالیت نماید. بنابراین چابکی راهی است برای مدیریت سازمان­ها که با یک واکنش سریع و موثر به بازارهای در حال تغییر از طریق تولید محصولات و خدماتی که مشتری محور است، عمل می­نماید و به ابزاری برای رقابت تبدیل شده است.(ژانگ و شریفی، 2007). سازمان­های چابک با تغییر، عدم قطعیت و غیرقابل پیش بینی بودن محیط کسب و کارشان و پاسخ مناسب دادن به این تغییرات عجین شده­اند. در بر داشتن استراتژی­های چابکی برای سازمان­ها منافعی دارد مانند پاسخ­هایی سریع و مؤثر به نیازهای در حال تغییر بازار، قابلیت سفارشی کردن محصولات و خدمات تحویل داده شده به مشتری، هزینه های تولید کاهش یافته، افزایش رضایت مشتری و حذف فعالیت­هایی که ارزش افزوده­ای ایجاد نمی­کنند.(سافورد؛گوش و مورثی،2006).

 

بنا بر تحقیقات انجام شده، توانایی شناسایی تغییرات ایجاد شده در نیازهای مشتریان از طریق بازارگرایی، پیش­زمینه­ای ضروری در توانایی برای پاسخ به این تغییرات است. بهبود برنامه­های چابکی، برای توسعه­ی قابلیت­های سازمانی جهت پاسخ سریع و مؤثر به تغییرات ایجاد شده در نیازهای مشتری، طراحی شده است(زلباست، گرین جی آر؛ ابشایر و ساوور؛ 2010). براون شیدل و سوره(2009) در تحقیق خود دریافتند که بازارگرایی بطور غیرمستقیم از طریق انسجام سازمانی بر چابکی اثر می­گذارد. لین(2004) دریافت که بازارگرایی بطور مثبتی بر شبکه­ی نوآوری چابکی اثر می­گذارد. زلباست و همکاران(2010) در تحقیق خود دریافتند که بازارگرایی بطور مستقیم و مثبت بر تولید به موقع، مدیریت کیفیت جامع و چابکی تولید، اثر می­گذارد. در این پژوهش، چابکی استراتژیک معادل چابکی سازمانی در نظر گرفته می­شود.

 

هر سازمانی دارای شخصیتی است مانند انسان، همان­گونه که عنصر اصلی شخصیت یک انسان فرهنگ اوست، عنصر اصلی شخصیت یک سازمان نیز فرهنگ سازمان است(هیلز چارلز،2002). سازمان­های موفق دنیا به ویژه آن­هایی که تا سطح بالای ایمنی راه پیموده­اند، مدعی هستند که به بسیاری از این موفقیت­ها از راه تقویت فرهنگ سازمانی خود،­ دست یافته­اند. با توجه به اهمیت مبحث فرهنگ سازمانی در هر سازمانی، بدیهی است که موفقیت در پیاد­ه­سازی شیوه­های نوین و تکنیک­های جدید مدیریتی، مستلزم پشتیبانی از طرف فرهنگ سازمانی است. تحقق اهداف هر سازمان در گرو هماهنگی فرهنگ سازمانی به عنوان شاخص وضعیت نیروی انسانی با اهداف و استراتژی­های تدوین شده است(ابزری، مهدی؛ دلوی، محمدرضا، 1388). در تعریفی از فرهنگ سازمانی بیان می­شود، فرهنگ سازمانی  به معنای ارزش ها، مفروضات و هنجارهای مشترک بین افراد است(شین،1985).

 

از طرفی دیگر در تحقیقات انجام شده این نتیجه حاصل شده است که بازارگرایی و توانایی بازارگرا شدن بطور فزاینده­ای در فرهنگ سازمانی ریشه دارد و عواملی که بعنوان پیش­زمینه­هایی برای بازارگرایی پیش­بینی شده اند مانند تأکید مدیران عالی، سیستم پاداش و تمرکز ممکن است نقشی کمرنگ­تر از فرهنگ داشته باشند(گبهاردت و همکاران[16]،2006).

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

همچنین بنابر مطالعه­ی پیشینه­ی تحقیق، دریافت شد که تحقیقات متعددی به بررسی رابطه­ی میان فرهنگ سازمانی و روش­های چابک پرداخته­اند(رابینسون و شارپ[17]،2005؛ شرهی و کاروسکی[18]،2007؛ استرود و هاف و ترتیاکو[19]،2009؛ تولفو و وازلاویک[20]،2008).  جوهان لیواری و نتا لیواری[21] (2011) به بررسی رابطه­ی فرهنگ سازمانی و روش­های چابک پرداختند و به این نتیجه رسیدند که هر فرهنگی به جز فرهنگ سلسله مراتبی، کاربرد روش­های چابک را افزایش می­دهد. جیم شفیلد و جولین لمتایر[22](2013) بیان می­کنند که توسعه­ی برنامه­های چابکی توسط محیط سازمان( فرهنگ سازمانی) و توانمندی اعضای سازمان، تحت تأثیر قرار می­گیرد.

 

بنابراین با توجه به اینکه فرهنگ سازمانی بر دو متغیر بازارگرایی و چابکی اثرگذار است و از طرفی بازارگرایی بر چابکی نیز تأثیر دارد، در این تحقیق بر آن شدیم که به بررسی رابطه­ی بازارگرایی و چابکی و نقش تعدیل­گر فرهنگ سازمانی بپردازیم.

 

در این فصل به مباحث کلی پژوهش شامل اهداف، فرضیات و سؤالات تحقیق و مباحث دیگری از قبیل تعریف واژگان پرداخته می­شود.

 

1-3-  اهمیت و ضرورت تحقیق

 

با توجه به مطالب عنوان شده به نظر می­رسد که بازارگرایی بستری مناسب برای بروز و ظهور چابکی استراتژیک در سازمان است چرا که هر دو هدفی مشترک دارند و آن پاسخ به نیازهای متغیر مشتری است تا از این طریق ارزش افزوده­ای برای آنها ایجاد کنند. بنابراین منطقی به نظر می­رسد که بررسی تأثیر بازارگرایی بر چابکی استراتژیک سازمان نیازمند بررسی دقیق­تری است، لازم به ذکر است آنچه که بر میزان اهمیت این مورد می­افزاید این است که در تحقیقاتی ارتباط بازارگرایی بر چابکی استراتژیک مورد بررسی قرار گرفته است اما اینکه آیا فرهنگ سازمانی می­تواند تعدیل کننده­ی رابطه­ی این دو باشد با خیر، تا کنون مورد بررسی واقع نشده است.

 

1-4-  اهداف تحقیق

 

هدف اصلی این تحقیق” تعیین تأثیر بازارگرایی بر چابکی استراتژیک با تأکید بر فرهنگ سازمانی در صنعت دارو” می­باشد و در این راستا اهداف فرعی عبارتند از:

 

 

    1. تعیین وضعیت چابکی استراتژیک در صنعت دارو؛

 

    1. تعیین وضعیت بازارگرایی در صنعت دارو؛

 

  1. تعیین وضعیت فرهنگ سازمانی در صنعت دارو.

 

1-5-  سؤال­های تحقیق

 

آیا بازارگرایی چابکی استراتژیک را  در صنعت دارو تحت تأثیر قرار می دهد؟

 

آیا فرهنگ سازمانی، چابکی استراتژیک را  در صنعت دارو تحت تأثیر قرار می دهد؟

 

1-6-  فرضیه ها/ پیش فرض ها

 

 

1-6-1-  فرضیه­های اصلی

 

 

 

    1. بازارگرایی، چابکی استراتژیک سازمان را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار می­دهد.

       

        • مشتری گرایی، چابکی استراتژیک در صنعت دارو را تحت تأثیر قرار می­دهد.

       

        • رقابت مداری، چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار می­دهد.

       

      • هماهنگی بین بخشی ، چابکی استراتژیک را در صنعت دارو تحت تأثیر قرار می­دهد.

 

  1. فرهنگ سازمانی، رابطه ی بین بازارگرایی و چابکی استراتژیک را تحت تأثیر قرار می­دهد.

 

– Chung

 

– Narver

 

– Slater

 

– Dibrell

 

– Kohli

 

– Jaworski

 

7-Strategic agility

 

8-Nagl & Dove

 

9-Siegore

 

1-Goldman

 

2-Zhang & Saarifi

 

3-P.M.Swafford, S.Ghosh, N.Murthy

 

4- Pamela J. Zelbst, Kenneth W. Green, Jr, Roger D. Abshire, Victor E. Sower

 

– Hill Charles

 

Schein

 

– Gebhardt et al

 

– H. Robinson, H. Sharp

 

-B. Sherehiy, W. Karwowski, J.K. Layer

 

– D.E. Strode, S.L. Huff

 

– C. Tolfo, R.S. Wazlawick

 

– Juhani Iivari, Netta Iivari

 

– Jim Sheffield , Julien Lemétayer

 

1-Market-Orientation

 

2-Customer-Orientation

 

3-competieor-Orientation


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی بازده بازار ثانویه عرضه های اولیه سهام براساس شاخص بازار در بورس اوراق بهادار تهران از سال 1383-1388بررسی تاثیر تبلیغات برند گوشی سامسونگ بر قصد خرید مشتریان آن »