وبلاگ

توضیح وبلاگ من

فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | بخش سوم – 5

تفکیکی که قانون­گذار در خصوص جداسازی صلاحیّت و هزینه­ دادرسی قایل شده، مشمول آن دعاوی است که اولاً مالی باشند و ثانیاًً غیر­منقول و یا خلع ید از اعیان غیر­منقول را موضوع خواسته­ی خود قرار داده باشند.

 

با تصویب قانون شورای حل اختلاف مصوب ۱۳۸۷ و با توجه به قانون وصول برخی از درآمد­های دولت مصوب ۱۳۷۳، در مواردی محاسبه هزینه­ دادرسی با مشکل مواجه می­ شود. یعنی در برخی از موارد، این دو قانون با هم تعارض پیدا ‌می‌کنند. فرض کنیم خواهان دعوایی به خواسته­ی الزام به تنظیم سند رسمی آپارتمان مقوّم به سی میلیون ریال مطرح ‌کرده‌است. این دعوا در صلاحیت شورای حل اختلاف است. پرسشی که در اینجا پیش می ­آید این است که هزینه­ دادرسی به چه میزان است؟ آیا باید قانون شورای حل اختلاف ملاک قرار گیرد و هزینه­ دادرسی سی هزار ریال تعیین گردد یا باید قانون وصول برخی از درآمدهای دولت را مبنا قرار داد که ‌بر اساس آن، هزینه­ دادرسی باید طبق قیمت منطقه­ای املاک، محاسبه شود؟ در پاسخ ‌به این پرسش باید گفت که به نظر می­رسد با توجه به اینکه قانون وصول برخی از درآمدهای دولت، قانونی خاص است که ‌در مورد اموال غیرمنقول به شکل خاصّی تعیین و تکلیف ‌کرده‌است، در خصوص هزینه­ دادرسی دعاوی مذکور، باید این قانون را مبنا قرار داد، حتی اگر اینگونه دعاوی، در شورای حل اختلاف مطرح گردند؛ به عبارت دیگر، قانون وصول برخی از درآمدهای دولت، ‌در مورد هزینه­ دادرسی دعاوی غیرمنقول، قانون خاص است و قانون شورای حل اختلاف، قانون عام ‌می‌باشد که در تعارض قانون خاص با قانون عام، قانون خاص مخصّص قانون عام محسوب خواهد شد.[۷۱] البته ممکن است در استدلالی مخالف، گفته شود که با توجه به لاحق بودن قانون شورای حل اختلاف و عدم تفکیک دعاوی منقول از غیرمنقول در این قانون، هزینه­ طرح تمام دعاوی در شورا، مبلغ سی هزار ریال خواهد بود. با وجود این، عدم تفکیک این دعاوی می ­تواند ناشی از این باشد که هدف مقنّن این بوده است که فقط دعاوی با خواسته­ی وجه نقد تا پنجاه میلیون ریال (در شهر ها ) یا بیست میلیون ریال (در روستا) در شوراها مطرح شود[۷۲].

 

گاهی ممکن است این توهم ایجاد شود که در دعاوی مشمول بند ۱۲ ماده ۳، تعیین بهای خواسته به چیزی کمتر از قیمت منطقه­ای، جایز نیست. این تلقّی نمی­تواند درست باشد؛ زیرا مقرّرات بند ۱۲ ماده ۳ صراحت دارد که ارزش خواسته، از نقطه نظر صلاحیّت، همان است که خواهان در دادخواست تعیین می­ کند؛ به سخن دیگر قانون‌گذار دست خواهان را در تقویم بهای خواسته در محدوده­ تعیین صلاحیّت باز گذاشته است و اگر خوانده این نوع تقویم را با حقوق احتمالی خود مغایر بیابد، می ­تواند به شرح بند ۴ ماده ۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی، در نخستین جلسه­ دادرسی، نسبت به آن ایراد و اعتراض نماید. تعیین قیمت منطقه­ای، برای پرداخت هزینه­ دادرسی است و اگر قرار باشد خواهان نقطه­ عزیمت خود را در تقویم خواسته، از حیث صلاحیّت قیمت منطقه­ای قرار دهد، سخن گفتن از تعیین صلاحیّت، به امری لغو و بیهوده بدل خواهد شد.

 

یکی از نکات دیگری که در بند ۱۲ ماده ۳ قانون وصول باید به آن توجه نمود، معنای کلمه صلاحیّت در این ماده است. امروزه با عمومی بودن دادگاه­ها و به طور کلّی در عرض هم قرار گرفتن محاکم حقوق، نمی­ توان لفظ صلاحیّت در مقرّرات مذکور را به معنی اخّص آن به شرحی که مثلاً در قانون تشکیل دادگاه­ های حقوقی یک و دو تصریح شده بود در نظر گرفت؛ بلکه می­باید لفظ صلاحیّت را در امکان تجدید­نظر­خواهی و فرجام­خواهی، به اعتبار صلاحیّت دادگاه­ های تجدید­نظر استان و دیوان عالی کشور تفسیر نمود[۷۳]. چنین تفسیری موسّع و با ساز­و­کار مقرّرات دادرسی موجود همخوانی دارد و روشن است که در تفسیر قوانین، می­باید آن ها را در بستر اشتراک در نظر گرفت، نه افتراق.

 

با وجود این، با تشکیل شورای حل اختلاف در سال ۱۳۸۱، مجدداً صلاحیت مذکور باید در معنی خاص خود مد نظر قرار گیرد، زیرا دعاوی با خواسته یا بهای خواسته کمتر از ۰۰۰/۰۰۰/۵۰ ریال در شهرها و ۰۰۰/۰۰۰/۲۰ ریال یا کمتر از آن در روستاها در صلاحیت شورای حل اختلاف و مازاد آن در صلاحیت دادگاه­ها است.

 

تنها مطلبی که بر جای می­ماند، در فرضی است که خوانده در جلسه­ نخست دادرسی به نحوه­ تقویم خواسته از نقطه نظر صلاحیّت ایراد کند. در چنین فرضی، اگر اختلاف در مراحل بعدی رسیدگی موثّر باشد، دادگاه تکلیف دارد با ارجاع امر به کارشناس، مطابق ماده ۶۳ قانون آیین دادرسی مدنی، پیش از رسیدگی، بهای خواسته را تعیین کند. در مقرّرات ماده ۸۸ قانون آیین دادرسی مدنی سابق، بهای تعیین­شده از طرف کارشناس به طرفین ابلاغ می­شد و چنانچه زاید بر میزان معیّن در دادخواست می­بود، به دستور مدیر دفتر، هزینه­ دادرسی به میزان ما به التفاوت از خواهان دریافت می­شد.

 

چنین رویّه­ای هنوز هم در برخی موارد مشاهده شده است، لیکن با تغییراتی که در قانون آیین دادرسی مدنی جدید اعمال شده است، چنین تکلیفی دیده نمی­ شود و تنها تصریح مقرّر آن است که دادگاه پیش از رسیدگی بهای خواسته را تعیین خواهد کرد که قطعاً در صورت افزایش بهای خواسته از میزان تعیین شده توسط خواهان، هم مرجع رسیدگی ( دادگاه یا شورا) را مبلغ تعیین شده توسط کارشناس تعیین می­ کند و هم در صورت ارجاع دعوا به دادگاه، هزینه دادرسی در دعاوی منقول بر مبنای قیمت کارشناسی دریافت خواهد شد.

 

لیکن در فرضی که میان اصحاب دعوی در تعیین بهای خواسته در خصوص دعاوی مالی غیر­منقول و خلع ید از اعیان غیر­منقول اختلاف شود و اختلاف مؤثّر در مراحل بعدی باشد، دادگاه با جلب نظر کارشناس، بهای خواسته را تعیین خواهد کرد و بهای جدید خواسته، صرفاً در حدود مراحل مذکور مدخلیّت خواهد داشت و چون هزینه­ دادرسی قبلاً بر اساس قیمت منطقه­ای پرداخته شده است، برای خواهان تکلیفی به جهت پرداخت ما به التفاوت هزینه­ دادرسی ایجاد نمی­ شود؛ چنان که نظریّه­ی مشورتی شماره­ اداره­­ی حقوقی اشعار می­دارد، با توجّه به صراحت بند ۱۲ ماده ۳ قانون وصول، برخی از درآمدهای دولت و مصرف آن در موارد معیّن، در دعاوی مالی غیرمنقول و خلع ید از اعیان غیرمنقول هزینه­ دادرسی، باید مطابق ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه تقویم و بر اساس آن، هزینه­ دادرسی پرداخت شود. ‌بنابرین‏ ارزش واقعی ملک که کارشناس تعیین نموده است، ملاک وصول هزینه­ دادرسی نمی­تواند باشد، همچنان که مبلغی که خواهان به عنوان بهای خواسته ذکر می­ کند، هر چند که برابر ارزش واقعی باشد، ملاک وصول هزینه­ دادرسی نیست و به عبارتی دیگر، در اینگونه دعاوی، قانون‌گذار ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه را ملاک وصول هزینه­ دادرسی قرار داده است، نه چیز دیگری را.[۷۴]

 

بخش سوم

دانلود فایل های دانشگاهی – وضعیت حقوقی شرکت های دولتی در ایران و فرانسه – 8

: ر.ک: ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص۱۴۴ و برای توضیحات بیشتر ر.ک: بخش ۲ توضیحات ذیل ماده ۱۲۴ ل.ا.ق.ت در ص ۱۸۵ تا ۱۸۸ کتاب قانون تجارت در نظم حقوقی کنونی به قلم دکتر محمد دمرچیلی و … ↑

 

    1. :ر.ک: ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص ۱۴۱: «قانون‌گذار به منظور حفظ سلامت اداری شرکت، بعضی اشخاص را از عضویت در هیات مدیره شرکت های سهامی محروم ‌کرده‌است.» ↑

 

    1. : ربیعا، اسکینی، منبع پیشین، ص ۱۳۶ ↑

 

    1. :ماده ۲۰۱ لایحه جدید قانون تجارت: «اشخاص زیر نمی توانند به عنوان مدیر شرکت یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی مدیر، انتخاب یا در این سمت ابقاء شوند:

        1. محجوران

       

      1. تاجر ورشکسته و مدیر یا مدیران و مدیرعامل شخص حقوقی ورشکسته تا پیش از اعاده اعتبار

 

    1. ـ ماده ۴۶ قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم توسعه و اجرای سیاست های کلی اصل ۴۴ «هیچ یک از مدیران، مشاوران یا سایر کارکنان شرکت یا بنگاه مجاز نیستند با هدف ایجاد محدودیت یا اخلال در رقابت در یک و یا چند بازار، به طور همزمان متصدی سمتی در شرکت و یا بنگاهی مرتبط و یا دارای فعالیت مشابه باشند.» ↑

 

    1. ـ ماده ۲۴ آئین نامه انضباطی شرکت های پذیرفته شده در بورس مصوب ۱۳۸۴ : «مدیر عامل و کلیه اعضای حقیقی هیات مدیره و نمایندگان اعضای حقوقی هیات مدیره (که از این پس مدیر نامیده می‌شوند ) مکلفند طی تعهد نامه ای رعایت کلیه مفاد این آئین نامه را تعهد نمایند . در صورت عدم اجرای آیین نامه ٬ دبیرکل سازمان مکلف است موضوع را به هیئت مدیره سازمان گزارش نماید تا حسب مورد به شرح مواد آتی اتخاذ تصمیم شود.» ↑

 

    1. ـ ماده ۳۴ آئین نامه انضباطی شرکت های پذیرفته شده در بورس مصوب ۱۳۸۴ : « اشخاصی که در دو نوبت مشمول مجازات های مقرر در مواد ۳۲ و ۳۳ این آئین نامه شوند ٬ نمی‌توانند برای مدت ۱۰ سال به عنوان مدیر در شرکت‌های پذیرفته شده در بورس انتخاب شوند. ↑

 

    1. : اسکینی، همان منبع پیشین، ص۱۴۲٫ ↑

 

    1. : اسکینی، ربیعا، همان منبع پیشین، ص ۱۳۶ . ↑

 

    1. ـ ماده ۲۰۱ لایحه جدید قانون تجارت: «اشخاص زیر نمی توانند به عنوان مدیر شرکت یا نماینده تام الاختیار شخص حقوقی مدیر، انتخاب یا در این سمت ابقاء شوند:

        1. محجوران

       

      1. تاجر ورشکسته و مدیر یا مدیران و مدیرعامل شخص حقوقی ورشکسته تا پیش از اعاده اعتبار

 

    1. : دکتر طباطبائی موتمنی، «حقوق اداری»، ص۱۳۴ ، در بیان وجوه افتراق شرکت های دولتی از مؤسسات دولتی، بر مبنای نوع فعالیت آن ها، فعالیت انتفاعی دولت را در قالب شرکت سهامی عام تحت قواعد حقوق خصوصی و بازرگانی ، در اختیار شرکت های دولتی دانسته شده و فعالیت غیر انتفاعی دولت در قالب مؤسسه‌ دولتی تحت ضوابط حقوق عمومی در پوشش مؤسسات دولتی نیز بعهده مؤسسه‌ دولتی دانسته شده و سازمان شرکت های دولتی بر اساس الگوی تشکیلاتی قانون بازرگانی شامل مدیر عامل و بازرس و هیات مدیره و مجمع عمومی قرار داده شده که تصویب سازمان آن با مجمع عمومی یا هر مرجعی که اساسنامه آن را تعین کرده و سازمان مؤسسات دولتی را تابع فرم تشکیلات عمومی کشور دانسته شده که سازمان امور اداری و استخدامی کشور بر آن نظارت دارد. همچنین مقررات استخدامی شرکت های دولتی مصوب سال ۵۲ ناظر بر استخدام و فعالیت در شرکت های دولتی و مقررات اداری و استخدامی کشور ناظر بر فعالیت و اشتغال در مؤسسه‌ دولتی دانسته شده است. و تصویب بودجه مؤسسات دولتی بعهده مجلس تصویب بودجه شرکت های دولتی بعهده مجمع عمومی شرکت گذارده شده. اموال مؤسسات عمومی ، متعلق به دولت و اموال شرکت های دولتی متعلق به خود شرکت است و معاملات مؤسسات عمومی تابع محاسبات عمومی و آئین نامه معاملات دولتی و از طریق مزایده و مناقصه بوده و معاملات شرکت های دولتی جز در موارد معدود تابع مقررات خاص آن ها است. ↑

 

    1. : ماده ۱۱ لایحه در دست بررسی قانون تجارت: «دولت و سایر اشخاص حقوقی عمومی که به اعمال حاکمیتی اشتغال دارند تاجر محسوب نمی شوند» در ضمن قانون تجارت نیز کسی را تاجر می‌داند که بنام و برای خود اقدام به فعالیت اقتصادی نماید و بر پایه این عقیده مدیران شرکت های تجاری که به نام و به حساب شرکت مبادرت به فعالیت می نمایند، تاجر تلقی نمی شوند. ↑

 

    1. : قانون مدیریت خدمات کشوری طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در جلسه ۸/۷/۸۶ کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه مدیریت خدمات کشوری مجلس شورای اسلامی تصویب و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی ۵ ساله آن، در تاریخ ۱۸/۷/۸۶ به تأیید شورای نگهبان رسید. اما مقررات راجع به امر خصوصی سازی از برنامه سوم توسعه به جد دنبال می شد و در قانون اصلاح موادی از قانون برنامه چهارم موسوم به قانون خصوصی سازی تقریباً همزمان با قانون خدمات مدیریت کشور در تاریخ ۸/۱۱/۸۶ به تصویب مجلس رسید و نهایتاًً در پی مخالفت شورای نگهبان با آن، طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در مورخ ۲۵/۳/۸۷ به تأیید مجمع تشخیص مصلحت رسید. ↑

 

    1. : پاسبان، محمد رضا، «همان منبع پیشین»، ص۱۵ همچنین ر.ک: مفهوم مخالف ماده ۱۲۶ لایحه در دست بررسی قانون تجارت نیز با این مضمون که «مؤسسات دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی و شرکت های دولتی که به موجب قانون خاص، با ذکر نام و ارکان، تشکیل می‌شوند از زمان لازم الاجرا شدن قانون تشکیل، دارای شخصیت حقوقی می‌شوند و نیاز به ثبت ندارند» بر این نظر تأکید دارد! ↑

 

    1. : ر.ک : جعفری لنگرودی، محمد جعفر، «ترمینولوژی حقوقی» چاپ ششم، انتشارات گنج دانش؛ ذیل عنوان ۸۹۶ کتاب. ↑

 

    1. : بند ۴ ماده ۱ قانون اجراء سیاست های کلی اصل ۴۴ قانون اساسی: «بنگاه ـ واحد اقتصادی که در تولید کالا یا خدمات فعالیت می‌کند، اعم از آنکه دارای شخصیت حقوقی یا حقیقی باشد.» ↑

 

    1. : همانند قانون ملی شدن بانک ها در ۱۷/۳/۵۸ و همچنین لایحه قانونی ملی شدن کلیه مؤسسات بیمه کشور مصوب آبان ۱۳۵۸ ↑

 

    1. : ر.ک: عرفانی، محمود، مقاله «وضعیت حقوقی شرکت های دولتی در ایران و فرانسه»، کتاب «حقوق تجارت تطبیقی»، ص۱۰۶ جلد ۶ ، انتشارات جنگل، سال ۸۸، در این مقاله به وجود ابهام در وضعیت حقوقی در نحوه تأسيس و شرایط انتقال سهام و نحوه سرمایه گذاری در شرکت های ملی یا مصادره شده و همچنین شرکت های تحت پوشش و وابسته اشاره شده. ↑

 

    1. : ر.ک: نظریه شماره ۴۵۰۴/۷ مورخ ۱۵/۷/۶۶ اداره حقوقی دادگستری: «… تحقق و موجودیت شخصیت حقوقی شرکت تجارتی موکول و منوط به ثبت آن در دفتر ثبت شرکت ها می‌باشد. و منظور قانون‌گذار از از مؤسسات و تشکیلات دولتی مذکور در ماده ۵۸۷ ق.ت با توجه به مواد ۵۸۴ و ۵۸۵ همان قانون و آئین نامه آن، شرکت های تجارتی دولتی نبوده و مؤسسات و تشکیلات دولتی و بلدی منصرف از شرکت های تجارتی دولتی می‌باشد.» ↑

 

    1. : ر.ک:عرفانی، محمود، حقوق تجارت تطبیقی،ص ۱۳۸ به بعد، چ دوم، نشر جنگل، ۱۳۸۸ ↑

 

    1. : «خصوصی سازی به تعبیر متعارف و معمولی آن، یعنی انجام فعالیت های اقتصادی و بازرگانی توسط بخش خصوصی و بعبارت ساده تر نظام اقتصادی مبتنی بر بازار آزاد است.»اخلاقی، بهروز، «سخنی درباره آینده سرمایه گذاری در ایران ـ بررسی اجمالی علل و موانع پیشرفت»، ص۱۲، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، ۱۳۷۸٫ ↑

 

مقالات و پایان نامه های دانشگاهی | آموزش وپرورش پیش از دبستان – 1

ب) شکوه ‌و جمال هستی از جمله آیاتی که ما انسان‏ها را به درک شکوه و جمال هستی تحریک می ‏کند:

 

اولم ینظروا فی ملکوت السماوات والارض ” آیا در ملکوت آسمان‏ها و زمین ننگریسته‌اند؟” اعراف آیه ۱۸۵

 

ج) زیبایی‏ها چه در نمایشگاه طبیعت و چه محصول فکر و ذوق انسانی از دیدگاه اسلام محبوب و مطلوب بوده و همه زیبایی‏ها مستند به خدا است.

 

۳٫توجه ‌و تاکید بسیاری از فلاسفه و روانشناسان به زیبایی و درک زیبایی شناختی کودک:

 

با توجه به طبقه بندی نیازها ازدیدگاه مازلو زیبایی یکی از نیازهای بنیادی انسان است.

 

۱٫جسمانی ۲٫ ایمنی ۳٫عشق وتعلق داشتن ۴٫عزت واحترام ۵٫خودشکوفایی ۶٫فهمیدن ودرک ۷٫زیبایی.(هارتلی بروئر، ترجمه ناهیدی،۱۳۸۴،ص۷۵)

 

سقراط :”وقتی که چیزی زیباست علت یگانه زیبایی آن این است که از خود زیبایی چیزی درآن است.(احمدی، ۱۳۸۰، ص ۵۸)

 

هراکلیوس نخستین فیلسوفی بود که می‏توان زیبایی شناسی را ‌در فلسفه او جست(رضایی، ۱۳۸۸، ص ۱۷).

 

افلاطون به زیبایی طبیعت توجه کرد و معتقد است که از گرد هم آوردن این زیبایی‌ها می‏توان محیط مساعدی جهت پرورش همگان و به ویژه کودکان فراهم ساخت(رضایی،۱۳۸۸، ص ۲۱).

 

چخوف :” حس زیبایی شناسی در انسان هیچ حد و مرزی نمی‏شناسد(پرتوی، ۱۳۵۲، ص ۹۷).

 

الکساندر بلیک: “در دریافت زیبایی شناسانه خود موضوع عینی توجه ما را جلب می ‏کند، قطع نظر از توانایی آن به ارضاء یک نیاز ویژه(پرتوی، ۱۳۵۲، ص ۱۸۳).

 

زیبایی از نظر هگل دریک کلام، میانجی امر حس ‌پذیر و امر عقلانی است(هگل، ترجمه معصومی، ۱۳۹۱، ص ۶).

 

۴٫ تاثیر بسیار زیاد استفاده از رنگ و نور، فرم و هارمونی در زیبایی فضا

 

نور عنصری است که به مکان جان می‏بخشد، برای اینکه فضا حالت زندان نداشته باشد، بایستی منافذی جهت استفاده از نور را داشته باشد(محققی، ۱۳۶۶، ص۱۹۹). تحقیقات نشان می‏ دهد استفاده از نور طبیعی، نه تنها نقش عمده‏ای در یادگیری ایفا می ‏کند، بلکه می‏تواند روی سطح سلامت و توجه شاگردان نیز تاثیرگذار باشد(برانتس،۲۰۰۷).سیستم‏های متنوعی برای طراحی روشنایی مصنوعی وجود دارند(هاوس و همکاران،۲۰۱۲).

 

تاثیر رنگ بر کودکان:

 

۱٫ کودک از نظر روانی به طور شهودی در مقابل رنگ‌ها عکس العمل نشان می‌‏دهد.

 

۲٫ رنگ در تعریف فضا به خصوص فضای مربوط به کودکان از نظر فرم و تکنیک نقش بسزایی دارد.

 

۳٫ رنگ مقدار روشنایی فضا را کنترل می ‏کند( کاشانی، ۱۳۸۴، ص ۳۴).

 

کودکان با رنگ‌های گرم و روشن سازگارند(داگت،۲۰۰۸).

 

در تحقیق حاضر، با توجه به تأکید زیاد نظریه پردازان برزیبایی و تاثیر زیاد آن بر محیط و رشد و پرورش کودک به بررسی عناصر زیبایی شناختی محیط آموزشی از نظر فیزیکی آن پرداخته ایم. در این ارتباط تا کنون، پژوهش‏های داخلی بسیار کمی انجام شده است. علاوه بر آن، توجه به نحوه ساخت ساختمان‌هایی که به عنوان مهد کودک از آن ها استفاده می‏ شود، اهمیت این تحقیق را افزایش می‏ دهد. این ساختمان‌ها عموما با کاربری مسکونی و یا کاربری‏های دیگر بوده‌اند که از لحاظ کالبد معماری و عناصر زیبایی شناختی متناسب با نیازهای کودک نمی‏باشد و در کل فضایی با طراوت و زمینه‌ای برای تقویت حس زیبایی شناختی کودک ندارند. همچنین با توجه به اهداف کلی ذکر شده در ماده دوم راهنمای برنامه و فعالیت‏های آموزشی و پرورشی دوره پیش دبستان، تحقیق حاضر می‏تواند در تامین این اهداف مؤثر واقع شود.

 

اهداف پژوهش

 

    1. شناسایی اصول زیبایی شناختی در طراحی فضای آموزشی پیش از دبستان

 

    1. تعیین میزان انطباق عنصر زیبایی شناختی رنگ در مراکز پیش از دبستان با دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور

 

    1. تعیین میزان انطباق عنصر زیبایی شناختی نور در مراکز پیش از دبستان با دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور

 

  1. تعیین میزان انطباق عنصر زیبایی شناختی فرم در مراکز پیش از دبستان با دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور

سوال­های پژوهش

 

    1. آیا اصول زیبایی شناختی در طراحی فضای آموزشی پیش از دبستان رعایت شده است؟

 

    1. آیا بین عنصر زیبایی شناختی رنگ در‏‏مراکز پیش از دبستان با دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور انطباق وجود دارد؟

 

    1. آیا بین عنصر زیبایی شناختی نور در مراکز پیش از دبستان با دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور انطباق وجود دارد؟

 

  1. آیا بین عنصر زیبایی شناختی فرم در مراکز پیش از دبستان با دستورالعمل سازمان بهزیستی کشور انطباق وجود دارد؟

تعاریف نظری و عملیاتی مفاهیم

 

تعاریف نظری

 

زیبایی شناسی: واژه استتیک (زیبایی شناسی) از واژه یونانی زیبایی‌شناسی[۱] به معنای حساسیت و استعداد دریافت به وسیله حواس است. این رشته را الکساندر بوم گارتن، شاگرد فردریش مؤلف و منصف کتاب آستیکا[۲] که نخستین مجلدش در ۱۷۵۰ منتشر شد به عنوان دانشی ویژه نامگذاری نمود( آونرزایس، ترجمه شایان،۱۳۶۳، ص۳).

 

زیبایی در مفهوم مطلق آن خالق هنر است. زیبایی که امروزه از مباحث عمده ی فلسفی و هنری است از دیرباز در انواع هنر نقشی بسزا داشته است. اگرچه به صورت شخصی و جداگانه و تحت عنوانی ویژه مورد بحث قرار نگرفته است ولی در هنرهای بحث زیبایی و جمال در‌اندیشه‌های اسلامی سابقه‌ای طولانی داشته و مطرح شده است(یزدانی،۱۳۸۲،ص ۲۱).

 

درک زیبایی‌ها امری مادام العمر است و در تمام زندگی جریان دارد. البته در هر دوره به شکلی است. (بازرگان، ۱۳۸۴، ص۸۶ )

 

فضای آموزشی: به وضعیت، امکانات‏ و وسایل آموزشی و کمک آموزشی موجود در مراکز آموزشی اشاره دارد. به زعم والبرگ شواهد بسیاری مبنی بر اهمیت تاثیر مواد و تجهیزات آموزشی موجود در آموزشگاه‏ها و افزایش یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد.

 

آموزش وپرورش پیش از دبستان :آموزشی که از زمان تولد آغاز و تا شروع اولین کلاس رسمی دبستان در پایان ششمین سال زندگی کودک ادامه می‏یابد(مفیدی،۱۳۸۳،ص۳۸).

 

محیط: مجموعه نیروها یا موقعیت‌های در برگیرنده فرد یا به طور دقیق مجموعه محرک هایی است که از خارج بر انسان وارد شده و بر او تاثیر می‌گذارد. در واقع آن چه در هر فضا یا اتاق یا زمین بازی وجود دارد و نظم و آرایش اشیاء می‌تواند بر رفتار کسانی که در آن محیط به سر می‌برند تاثیر بگذارد. امکان کارها و فعالیت هایی را برای آنان فراهم آورد یا دشواری هایی در کارها و فعالیت‌های آن‌ ها ایجاد کند.(مفیدی، ۱۳۸۶، ص ۱۸۶)

دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۴-۲-۴-۲ حق تهیه رونوشت از صورت جلسات – 9

ضمانت اجرای کیفری اصل بی طرفی قاضی در دادرسی و بهره مند شدن شاکی ‌از رسیدگی بی طرفانه ماده ۶۰۵ قانون مجازات اسلامی است؛ به موجب این ماده:

 

هر یک از مأمورین ادارات و مؤسسات مذکور در ماده ۵۹۸ که از روی غرض ورزی و برخلاف حق دربار ه یکی از طرفین اظهار نظر یا اقدامی کرده باشد به حبس تاسه ماه یا مجازات نقدی تا مبلغ یک میلیون و پانصد هزار ریال و جبران خسارت وارده محکوم خواهد شد

 

۳ – حق رسیدگی بدون تأخیر ناروا

 

تحقیقات مقدماتی و دادرسی بایستی با سرعت انجام شود. البته آنچه ا ز حق رسیدگی بدون تأخیر ناروا بیشتر به ذهن متبادر می شود، تسریع در رسیدگی است . ‌اما اگر دادرسی را در معنای اعم و کلیه مراحل آن بدانیم ؛ تسریع در رسیدگی شامل سرعت در تحقیقا ت مقدماتی و رسیدگی می شود. لازمه حفظ حقوق شهروندان درفرایند دادرسی ؛ سرعت در رسیدگی و عدم تأخیر است . بدیهی است که در موردشاکی، به دلیل ورود ضرر و زیان ناشی از جرم و لزوم جبران هرچه سریع تر آن ،تعیین تکلیف موضوع پرونده و رسیدگی بدون تأ خیر غیرضروری الزامی است. این موضوع در مواد۶۱ و ۱۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری اشاره شده است[۱۱۷] . سرعت در رسیدگی در مرحله محاکمه نیز مورد تأکید قانون گذار قرار گرفته است . ماد ه ۲۱۱ همین قانون لزوم سرعت در رسیدگی را یادآور شده و ماد ه ۲۱۲ نیز تأخیر د ر صدور رأی را جایزنمی داند.

 

بخشنامه های متعدد ریاست محترم قو ه قضاییه ارائه دهند ه رهنمودها و توصیه هایی در خصوص تسریع در تکمیل و رسیدگی به پرونده هاست.

 

‌در مورد حمایت کیفری از این حق شاکی، می توان به ما د ه ۵۹۷ قانون مجازات اسلامی اشاره کرد:

 

هریک از مقامات قضا یی که شکایت و تظلمی مطابق شرایط قانونی نزد آن ها برده شود و با وجود این که رسیدگی به آن ها از وظایف آنان بوده به هر عذر و بهانه اگرچه به عذر سکوت یا اجمال یا تناقض قانون از قبول شکایت یا رسیدگی به آن امتناع کند

 

به نظر می‌رسد عبارات عام ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی را نیز بتوان درتأخیر انداختن محاکمه راستای حمایت کیفری از این حق در نظر گرفت . البته این ماده به تأخیر انداختن محاکمه و نه به تأخیر در رسیدگی اشاره کرده قضات در صورت انجام تخلفات علاوه بر اعمال مجازات مقرر در ما ده ۵۷۰ قانون مذکور، به استناد نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات قضات ۵، محکومیت انتظامی نیز پیدا خواهند کرد؛ که رسیدگی ‌به این تخلفات در دادسرای انتظامی قضات صورت می‌گیرد.[۱۱۸]

 

۴-۲-۴ حقوق دفاعی شاکی

 

۴-۲-۴-۱ حق اطلاع از محتویات پرونده

 

شاکی پس از وقوع فعل مجرمانه از سوی متهم، با مراجعه به دستگاه عدالت کیفری، شکایتی را برابر ضوابط قانونی تنظیم و به همراه مستندات تقدیم می‌کند.

 

مجریان قانون به استناد شکایت شاکی و دلایل ابرازی از طرف او، تحقیقات را شروع کرده و دلایل بیشتری را پیرامون قضیه جمع‌ آوری می‌کنند. تحقیقات تا جایی ادامه می‌یابد که پس از سپری شدن مدت کوتاه، پرونده ی از دلایل و مستندات علیه متهم شکل گیرد. بسیاری از این دلایل به طور مستقل و بدون دخالت شاکی به دست می‌آید، در حالی که مسبب آن شاکی بوده است. چگونگی جمع‌ آوری و جنس دلایل می‌تواند سرنوشت دعوی را تغییر دهد. به شاکی حق مراجعه و کسب اطلاعات از دلایل و مستندات مضبوط در پرونده را دارد، این در حالی است که قانون آیین دادرسی کیفری در این زمینه صراحتی ندارد. این رویکرد قانون تا حدودی با مؤلفه‌ های دادرسی عادلانه، هم خوانی ندارد. به هر حال این احتمال وجود دارد که پرونده حاوی اوراق جدیدی باشد که توسط مقامات محترم قضایی جمع اوری شده، و شاکی بخواهد از آن ها کسب اطلاع نماید. سوال قابل طرح این است که اگر قاضی، شاکی را از این حق محروم نماید، چه حمایت کیفری از وی در قانون به عمل آمده است؟

 

به نظر می‌رسد در قانون آیین دادرسی فعلی محدودیت‌هایی ایجاد شده، که قاضی در هر حال باید مطابق قانون عمل کند،بهتر است در قانون آیین دادرسی جدید که در ‌مرحله‌ی بازنگری است ‌به این بخش از حقوق شاکی توجه شود تا این نقیصه از قانون برطرف شود و این قسمت از حقوق شاکی مرتفع گردد. چراکه ماده ی ۱۹۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، اشاره ای ‌به این حق شاکی ندارد.

 

۴-۲-۴-۲ حق تهیه رونوشت از صورت جلسات

 

مطابق ماده ۷۳ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری شاکی حق دارد از صورت جلسه ی تحقیقات مقدماتی که منافی با محرمانه بودن تحقیقات نباشد،پس ‌از پرداخت هزینه، رونوشت بگیرد. به تبع این حق، برای دادگاه نیز تکلیف ایجاد می شود، اما رویه ی قضایی این تکلیف را به رسمیت نمی شناسد. برخی از قضات، به استناد این که ماده ی مذبور تکلیفی برای دادگاه ایجاد نکرده است، از دادن رونوشت امتناع می‌کنند و برخی به عذر محرمانه بودن تحقیقات متوسل می‌شوند،در حالی که قانون‌گذار معیاری برای محرمانه بودن ارائه نداده است، به همین جهت این عذر در برخی موارد،ممکن است موجب اعمال سلیقه ی قضات شود.[۱۱۹]

 

۴-۲-۴-۳حق بیان و اعتراض

 

۱ – حق حضور در جلسه رسیدگی و ارائه دلایل و شواهد

 

باید به شاکی اجازه و امکان داده شود تا شکایت خود را به طور مشروح و با ذکر دلایل بیان کند ؛ و بتواند اسناد و مدارک خود را ارائه دهد .[۱۲۰]

 

معمولاً شاکی به هنگام تقدیم شکایت و ثبت آن در دفتر دادسر ا، شخصاً پروند ه خویش را به نزد بازپرس یا دادیاری که رسیدگی به او ارجاع شده است ، می آورد. این امر موجب می شود، دادیار یا بازپرس ضمن وصول پرونده، توضیحات وی را راجع به شکایت شنیده و در صورت مجلس قید کند و به امضای او برساند .[۱۲۱]

 

ماده ۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری حق ار ائه دلایل و شواهد را برای شاکی قایل گردیده است ، ولی اشاره ای به جلس ه رسیدگی ندارد . اما مطابق اصول کلی ، باید به شاکی حق حضور و ارا یه شکایت و دلایل را بالاخص د ر جرایمی که جنبه خصوصی آن ها غالب است، داده شود.

 

‌در مورد حمایت کیفری از این حق شاکی، هرچند قانون مجازات اسلامی صراحتی ندارد، ولی می توان چنین استدلال کرد که حق حضو ر در جلسه رسیدگی از تبعات حق دادخواهی است که اصل ۳۴ قانون اساسی صراحتاً به آن اشاره دارد . دادخواهی وبه تبع آن حضور در جلسه رسیدگی و ارا یه دلایل و شواهد ا ز جمله حقوق اساسی ملت است که در ماده ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی مورد حمایت قرار گرفته است . ازاین رو ، اگر مقام قضایی این حق را از شاکی سلب کند، طبق ما د ه ۵۷۰ قانون مجازات اسلامی قابل تعقیب جزایی خواهد بود.

 

۲ – حق رد دادرسان، کارشناسان و مترجمین

 

شاکی حق دارد دادرس، کارشناس و مترجم را به جهات قانونی رد کند. مطابق مواد ۴۶ و ۵۰ قانون آیین دادرسی کیفری، شاکی پرونده می‌تواند د ر صورت وجود هریک از موارد مذکور در این مواد، دادرس و قضات تحقیق را رد کند. این قاعده ‌با در نظر گرفتن روح ماد ه ۴۶ قانون مذکور ، علی رغم عدم تصریح نسبت به رد دادستان نیز جاری است .[۱۲۲]اگر قاضی به جهات رد خود د ر پرونده آگاه

 

باشد، ولی از رسیدگی امتناع نکند و طرفین نیز از آن ب ی اطلاع باشند یا به فرض اطلاع آن را اعلام نکنند، حکم قاضی قابل نقض است.

دانلود پروژه و پایان نامه | تاب آوری به عنوان یک منبع روانشناختی توسعه پذیر و قابل یادگیری – 7

خوش بینی مانند خودکارآمدی و امید یک ظرفیت روانشناختی توسعه پذیر است که می‌تواند در ارتباط با تعقیب اهداف شخصی توسعه یافته و برانگیخته شود و علاوه بر اینکه مانند آن ها عمدتاًً از طریق یک دیدگاه عاملی[۸۰] و درونی تشریح می شود، یک بعد خارجی نیز به آن اضافه می‌کند (بندورا و لاک، ۲۰۰۳ ؛۸۸). برای مثال منابع انتظار مثبت یک فرد خوش بین که دید مطلوبی از آینده به او می‌دهد می‌تواند توسط خود فرد، دیگران و عوامل بیرونی به دست می‌آید. به همین ترتیب تفسیرهای یک فرد خوش بین از حوادث منفی عمدتاًً روی دور نگه داشتن خود از شکست ها تکیه دارد. به هر حال برخلاف خودکارآمدی که حوزه خاصی است، خوش بینی از اسنادهای کلی و تعمیم یافته استفاده می‌کند همچنین برخلاف خودکارآمدی که حوزه خاصی است، خوش بینی برای ایجاد مسیری برای رسیدن به هدف و اجرای آن مورد استفاده قرار نمی گیرد (لوتانز و جنسن، ۲۰۰۲). علاوه بر این خودکارآمدی و امید ماهیتاً شناختی هستند اما خوش بینی ترکیبی از اجزای انگیزشی، احساسی و شناختی است (سلیگمن و میهالی، ۲۰۰۰؛ ۱۲). در نهایت مطالعات تجربی زیادی از تمایز خودکارآمدی، امید و خوش بینی حمایت کرده‌اند.

 

خوش بینی با طیف گسترده ای از پیامدهای مثبت مرتبط شده اند مثل سلامت روانشناختی و فیزیکی، بهزیستی و غیره (سلیگمن، ۲۰۰۲). از طرف دیگر بدبین ها با پیامدهای منفی مختلف مرتبط شده اند مثل افسردگی و بیماری های جسمی (پترسون، سلیگمن و وایلانت[۸۱]، ۱۹۸۸ ؛۲۳).

 

به طور خاص در ارتباط با اینکه خوش بینی یکی از معیارهای رفتار سازمانی مثبت است حمایت هایی از ارتباط مثبت آن با عملکرد در حیطه های مختلف زندگی خصوصاًً در محیط کار شده است. برای مثال در تحقیقات اخیری از سلیگمن و همکارانش بیان شد که شرکت های خوش بین بیمه عمر در نیویورک عملکرد بالاتری از همتایان بدبین خود داشتند.

 

خوش بینی نیز مانند امید و خودکارآمدی یکی از معیارهای رفتار سازمانی مثبت ماهیت توسعه پذیری دارد. مانند امید، خوش بینی یک خط مبنا[۸۲] دارد (اسچایر و کارو، ۱۹۸۷ به نقل از لوتانز و یوسف، ۲۰۰۷ ؛۳۲۴) همان طوری که درماندگی- به عنوان یک مفهوم مخالف خوش بینی- می‌تواند یادگرفته شود، خوش بینی هم می‌تواند طی یکسری از اقدامات یادگرفته شود و توسعه یابد (لوتانز و آوی و دیگران، ۲۰۰۶؛ ۹۵).

 

بدبینی اکثر اوقات به دلیل اسنادهای بدبینانه و منحرف کننده توسعه می‌یابد. بدبینی را می توان در روش های مختلف به خوش بینی تبدیل کرد. مثلاً بدبین ها بر حسب عادت مسئولیت هایی که خارج از کنترلشان است به دیگران واگذار می‌کنند. این نوع از بدبینی می‌تواند با به چالش کشیدن مفروضات مخرب اساسی و جایگزینی آن با اسنادات مثبت که نتیجه آن یک نوع واقع گرایانه خوش بینی خواهد شد، تغییر کند. بعضی افراد نیز با ایجاد انتظارات غیر واقع گرایانه و اهداف غیرقابل دسترس بدبینی را درون خود توسعه می‌دهند و به جای اینکه به موفقیت برسند بیشتر شکست را تجربه می‌کنند. با یاد دادن استراتژی های هدفگذاری مؤثر ‌به این افراد می توان خوش بینی را توسعه داد (اسنایدر، ۲۰۰۲؛۲۵۱).

 

ذکر این نکته مهم است که بیان کنیم، خوش بینی همیشه یک سبک اسنادی نیست و بدبینی هم نباید همیشه به طور منفی در نظر گرفته شود. در موقعیت هایی که باید احتیاط کنیم، محتاط باشیم، برنامه ریزی اقتضایی داشته باشیم و یا مقیاس های پیشگیرانه داشته باشیم که این ها نوعی از محیط های بسیاری از سازمان ها است تا قادر باشیم سبک خودمان را بین بدبینی و خوش بینی تطبیق دهیم به عبارت دیگر یک سبک خوش بینی منعطف داشته باشیم. خوش بینی منعطف و واقع گرایانه به طور همزمان اجازه می‌دهد که دستاوردها و موفقیت های مثبت را در خود و دیگران شناسایی کنیم و مسئولیت موقعیت های مشکل و چالش برانگیز را بپذیریم.

 

تاب آوری به عنوان یک منبع روانشناختی توسعه پذیر و قابل یادگیری

 

لوتانز تاب آوری را داشتن تلاش بیشتر در دستیابی به موفقیت به هنگام احاطه شدن توسط مشکلات و سختی ها و یا حتی رویدادهای مثبت، پیشرفت ها و مسئولیت های بیشتر تعریف می‌کند (لوتانز، ۲۰۰۲ ؛۶۹۶). برخلاف مفاهیم سنتی تاب آوری که آن را یک ظرفیت شگرفی که فقط در افراد منحصر به فردی دیده می شود، با ظهور روانشناسی مثبت و سپس رفتار سازمانی مثبت بیان شد که تاب آوری یک ظرفیت روانشناختی قابل یادگیری و توسعه پذیر است. کویوتو افراد تاب آور را افرادی می‌داند که واقعیت ها را قبول می‌کنند و شدیداًً بر اعتقادات و ارزش هایشان پایبند هستند و دارای مکانیزم های انطباقی مؤثری هستند که به آن ها اجازه می‌دهد به طور منعطف به موقعیت های غیرمنتظره پاسخ گویند (لوتانز و همکاران، ۲۰۰۷ ؛۱۱).

 

با وجود تئوری ها و نظریه پردازی ها ‌در مورد تاب آوری در ادبیات روانشناسی رشد و بالینی، تاب آوری در ادبیات مدیریت نیز به عنوان یک معیار رفتار سازمانی مثبت ظهور ‌کرده‌است، که پایه علمی آن از ادبیات روانشناسی مثبت گرا بیرون کشیده شده است.

 

برای مثال رویکردهای ایجاد شده برای گسترش و توسعه تاب آوری اخیراًً قابلیت کاربرد آن را در محیط کار نشان می‌دهد. ماتسن سه استراتژی را به عنوان رویکردهای مؤثر برای ایجاد تاب آوری بیان می‌کند: ۱- استراتژی های متمرکز بر سرمایه ۲- استراتژی های متمرکز بر ریسک ۳- استراتژی های متمرکز بر فرایند ماتسن و رید بیان می‌کنند که یک سرمایه، ویژگی قابل ارزیابی در گروهی از افراد یا وضعیت آن ها است که پیامدهای مثبت در آینده را بر طبق معیارهای خاصی پیش‌بینی می‌کند. این سرمایه ها شامل، دانش، مهارت، توانایی ها، ویژگی های شخصیتی و ارتباطات اجتماعی می شود.

 

تمامی این موارد پیش‌بینی کننده عملکرد بالاتر هستند. استراتژی های متمرکز بر سرمایه بر ایجاد تاب آوری از طریق ارتقاء موجودی های این سرمایه ها تأکید دارد که این خود سبب افزایش احتمال موفقیت می شود. همچنین ریسک ها یا عوامل آسیب پذیر از پیامدهای نامطلوب هستند. مثالهایی که می توان از این نوع عوامل در این محیط کار اشاره کرد عبارتند از: استرس، تعارض، فقدان ایمنی، فقدان ارتباطات و بازخورد، رهبری غیر مؤثر و پویایی های گروهی ضد بهرورانه، استراتژی های متمرکز بر ریسک، احتمال شکست را با حذف و یا تقلیل بسیاری از این عوامل، کاهش می‌دهد. استراتژی های متمرکز بر فرایند تلاش می‌کنند برای ارتقاء تاب آوری، مکانیسم های انطباقی کارایی را ایجاد کنند که می‌تواند بهره برداری از سرمایه های مختلف را برای غلبه بر پریشانی و اضطراب تسهیل کند (لوتانز، یوسف و آولیو، ۲۰۰۷؛ ۱۱).