اهمیت حفظ وضعیت قامت بدن در انجام صحیح و بهینۀ حرکات پیچیدۀ ورزشی مسلم شده است. به هم خوردن پوسچر پویا و ایستا در حین فعالیتهای ورزشی در نتیجۀ خستگی در رشته های مختلف ورزشی، میتواند آسیبهای جبران ناپذیری به سیستم عضلانی- اسکلتی ورزشکار وارد سازد و بر اجرای فنون ورزشی اثر منفی خواهد گذاشت. خستگی عضلانی ازجمله عواملی است که بر تعادل پویای ورزشکار اثر می گذارد و عملکرد ورزشی را تحت تاثیر قرار میدهد. مطالعات انجامشده نشان می دهد بیشتر آسیب ها در پایان رقابت های ورزشی و در زمان وقوع خستگی در ورزش هایی که نیازمند بازیابی سریع تعادل پس از حرکت پرش- فرود هستند، اتفاق می افتند و اغلب با توجه به نوع آسیب باعث دوری ورزشکار از رقابتهای ورزشی و پرداخت هزینه های گزافی جهت بازسازی و بازتوانی می شود.
یافته های این تحقیق میتواند با تعیین میزان اثر خستگی عضلۀ ارکتور اسپاین بر زمان رسیدن به پایداری پس از حرکت پرش- فرود و میزان تأثیر آن بر عملکرد ورزشی فرد، راهکارهایی برای مربیان بهمنظور افزایش تحمل و استقامت عضله، کاهش میزان خستگی، به کارگیری روشهای جبرانی و استفاده از تمرینات خاص تعادلی از میزان تأثیر خستگی ارکتور اسپاین بر فعالیت ورزشی و آسیب رسیدن به سیستم عضلانی- اسکلتی بهطور چشمگیری بکاهد. همچنین با دانستن رابطه ی زمان رسیدن به پایداری بین اندام مسلط و غیر مسلط و مقایسه ی آن ها باهم میتوان آسیب یا ناهنجاری را تشخیص داد.
اتی که اثر فعالیت ورزشی را روی تجمع پلاکتی و شاخصهای فعالیت پلاکت بررسی کردهاند نتایج متناقضی را نشان دادهاند و اثرات فعالیت هنوز ناشناخته مانده است (95). مطالعات بیان داشتهاند که فعالیتهای شدید هوازی بر عملکرد پلاکتها و فاکتورهای انعقادی مؤثر میباشند (83، 95). بر این اساس نتایج برخی از تحقیقات بیان میدارند که فعالیت شدید هوازی باعث افزایش فیبرینوژن (Fib) و میزان پلاکتها (Plt) میشود (8، 11، 13، 16، 20، 21، 22، 43، 44، 54، 57، 64، 81، 85، 92). پرزیبیتوواسکی و همکارانش (1996) عدم تغییرات معنیدار میزان پلاکت را بعد از فعالیت بیان کردهاند. ریبرو و همکارانش و فاتوروسی و همکارانش افزایش غیرمعنیدار Plt و Fib را گزارش کردهاند (47، 81).
تحقیقات بیان کردهاند که فعالیت باعث عدم تغییر معنیدار در MPV و درصد پراکندگی حجم پلاکت PDW)) میشود (11، 20، 22). همچنین برخی تحقیقات افزایش در MPV را بعد از فعالیت گزارش کردهاند (16، 20، 22، 95) و محمدی و همکارانش (1385) افزایش معنیدار PDW را بیان کردهاند (16).
گزارشاتی بیان داشتهاند که فعالیت باعث کاهش زمان ترومبوپلاستین پارشال (aPTT) میشود (8، 43، 44، 64، 78، 85،). از طرفی برخی تحقیقات افزایش aPTT را گزارش کردند (13، 51، 81). حبیبی و همکارانش (2009) بیان داشتهاند که تمرینات هوازی و ترکیبی باعث کاهش زمان پروترومبین (PT) میشود (51) در حالی که دیگران افزایش یا عدم تغییر PT را گزارش کردهاند (8، 78، 81، 85).
بیماریهای قلبی- عروقی و ترومبوآمبولیسم رگی تحت تأثیر نوسانات شبانهروزی میباشند که ممکن است به طور دقیق در ارتباط با ساعت بیولوژیکی باشند (67). ریتمهای شبانهروزی به تغییراتی که در 24 ساعت رخ میدهد گفته میشود (23،26). ریتمهای بیولوژیکی اثرات طبیعی کلی در زندگی ارگانیسمها میباشند و به ارگانیسمها برای سازگاری با چرخههای شبانهروزی که در طول 24 ساعت در نوسان میباشند کمک میکنند. مدلهای ریتمیک، ارگانیسمها را برای ذخیره و تولید انرژی شیمیایی، به حداقل رساندن استرسهای محیطی، تولید مثل و … آماده میسازند. به نظر میرسد چرخههای ریتمیک زیادی که عملکرد اندوتلیال، پلاکتها، غلظت و فعالیت چندین پروتئین انعقادی و سیستمهای فیبرینولیتیک را تعدیل کنند. اگر چه هنوز چگونگی کارآیی هموستاتیک تحت تأثیر چرخه های شبانهروزی، ناشناخته است (67). تحقیقات نشان داده که میزان Fib در ساعت 9 و 10 صبح و Pltدر ساعت 56/16 عصر به اوج خود می رسند (59، 83). همچنین دیده شده است که PT و PTT کمترین مقدار را در هنگام صبح دارا میباشند (67). برمنر بیان کرده است که Plt در هنگام عصر افزایش مییابد و آندار و همکارانش گزارش کردهاند که فعالیت پلاکت در ساعت 6 تا 9 صبح افزایش زیادی نشان میدهد (67).
اثر فعالیت بدنی و زمان آن تقابل پیچیدهای است که میتواند در فاکتورهای انعقادی وشاخصهای پلاکتی رخ دهد. با وجود این مطالعاتی در مورد جزئیات این مسئله در انسان وجود ندارد و مطالعات در دسترس توسط آلدمیر و همکارانش (2005) در مورد پلاکت ها صورت گرفته و نتایج حاکی از آن است که مقادیر Plt در هر دو زمان فعالیت بر روی چرخ کارسنج (صبح و بعد از ظهر) افزایش یافت اما این افزایش فقط هنگام صبح معنیدار بود. میزان MPV در هر دو زمان فعالیت کاهش غیرمعنیدار داشت که این کاهش هنگام تمرین عصر بیشتر بود. بریزینسکی گزارش کرده است که تجمع پلاکت در هنگام صبح افزایش مییابد که با وضعیت بدن در هنگام صبح مرتبط است (23). یاسودا و همکارانش (1997) بیان داشتهاند که زمان ترومبوپلاستین در دو زمان (03:00 و 15:00 ) از چهار زمان بررسی شده کاهش معنیدار داشت (94).
از آنجا که اکثریت مردم در زندگی روزمره فعالیتهای هوازی را انجام میدهند و شیوع بیماریهای قلبی- عروقی در مردان بیشتر از زنان میباشد و حتی تحقیقات نشان داده است که فشار خون سیستولیک در مردان بیشتر از زنان است (38). از طرفی اکثر تحقیقات انجام شده با شدتهای پایینتر بوده لذا ما تصمیم گرفتیم اثر شدتهای بالای یک جلسه فعالیت (3) را بر فاکتورهای انعقادی و اندیسهای پلاکتی بررسی کنیم. برای اینکه شدت بالا بوده و طبق تحقیقات قبلی مدت فعالیت 30 دقیقه انتخاب گردید.
غلظت طبیعی کورتیزول در طول روز در حال نوسان است، طوری که بیشترین ترشح آن در ششمین تا هشتمین ساعات پس از شروع خواب آغاز میشود (34). شواهد نشان میدهند که افزایش سطح سرمی کورتیزول در ساعات اولیه صبح بر مقادیر فیبرینوژن نیز تأثیرگذار بوده و باعث افزایش مقادیر فیبرینوژن در هنگام صبح میشود (65). بیشتر تحقیقات انجام گرفته درخصوص زمانهای مؤثر در تغییرات روزانه متغیرهای انعقادی و شاخصهای پلاکتی زمانهای 08:00، 12:00، 16:00، 20:00 را بررسی کردهاند (23، 52، 60). از طرفی گزارشاتی در دسترس میباشد که دمای بدن در بین ساعات 16:00 تا 18:00 به اوج میرسد (63) و تغییرات دمای بدن بر پلاکتها مؤثر میباشد (23). بنابراین به نظر میرسد که بررسی تغییرات روزانه و پاسخ به یک جلسه فعالیت ورزشی متغیرهای انعقادی و شاخصهای پلاکتی در زمانهای 08:00، 12:00، 16:00 و 20:00 نتایج ارزشمندی را در اختیارمان قرار دهد.
انجام تحقیقات مربوط به تغییرات شبانهروزی با زمانهای مورد اندازهگیری زیاد نیاز به در اختیار داشتن آزمودنیها به مدت زمان بیشتری دارد؛ لذا در اختیار داشتن آزمودنی با ویژگی ورزشکار مشکل میباشد؛ بنابراین در نظر میباشد از افراد غیر ورزشکار استفاده شود. از طرفی علاوه بر نوع، مدت و شدت فعالیت، ریتمهای شبانهروزی بر بسیاری از فاکتورها مثل فشار خون و اپینفرین مؤثر میباشند و تحقیقات نشان داده است که فشار خون هنگام شب کاهش و هنگام صبح افزایش مییابد (53، 67). افزایش در سیستمهای فشار خون، ضربان قلب، ویسکوزیتهی خون، کورتیزول پلاسما و فعالیت سمپاتیک با کاهش جریان خون کرونری همراه میباشد و نقش مهمی در آسیبشناسی ترومبوز رگی شدید ایفا کند (67). بر این اساس به نظر میرسد پلاکتها هم دارای ریتم شبانهروزی باشند. همچنین گزارش شده است که فیبرینوژن ریتمی همانند فشار خون را در طول شبانهروز دنبال میکند (74). تحقیقات صورت گرفته در این زمینه فقط زمانهای کمتری را در شبانهروز برای مثال دو زمان صبح و عصر را بررسی کردهاند در این تحقیق چهار زمان (8 صبح، 12 ظهر، 4 بعد از ظهر و 8 شب) انتخاب میشود تا مقایسهها دقیقتر و نتایج بهتری حاصل شود.
با توجه به مطالب بالا و منابع در دسترس، تحقیقات در مورد تأثیر زمان روز بر پاسخهای انعقادی خون و شاخصهای پلاکتی به ورزش کم است. لذا تحقیق حاضر طراحی گردیده است تا پاسخهای انعقاد خون و شاخصهای پلاکتی به ورزش را در چهار زمان مختلف روز با هم مقایسه نماید.
1-3. اهمیت و ضرورت تحقیق
مطالعات بیان داشتهاند که ارتباط مرگ ناگهانی با علل قلبی در طول دورهای از فعالیت بدنی سنگین بین 5 تا 100 میباشد. با وجود این ارتباط، مرگ ناگهانی با علل قلبی در بین افرادی که فعالیت بدنی منظم دارند کمتر است (95). اهمیت فعالیت بدنی منظم در پیشگیری از بیماریها و مرگ زودرس و برخوردار شدن از یک زندگی کاملاًًًً کیفی به اثبات رسیده است (18). از دیگر فواید مهم فعالیت ورزشی، تأثیر آن بر هموستاز خون میباشد. با وجود این افزایش بار قلب و مرگ ناگهانی در طول و بلافاصله بعد از فعالیت گزارش شده که نشانه ارتباط بیولوژیکی بین فعالیت ورزشی و عملکرد هموستاز میباشد. با وجود اینکه هموستاز تحت تأثیر فعالیت ورزشی قرار میگیرد اما عوامل دیگری مثل نوع آزمودنیها، نوع، شدت و مدت ورزش و روشهای ارزیابی نیز در آن مؤثر است (66). همچنین تحقیقات بیان داشتهاند که فعالیت ورزشی شدید باعث افزایش فعالیت انعقادی خون و عملکرد پلاکتی میشود (89).
با توجه به اینکه بیماریهای قلب و عروق اصلی ترین علت مرگ و میر در قرن حاضر میباشند وانجام فعالیت ورزشی برای پیشگیری از بیماریها به ویژه بیماریهای قلبی- عروقی توصیه میشود. از طرفی شواهد موجود در زمینه تأثیر فعالیت بر انعقاد خون و پلاکتها ضد و نقیض میباشند. همچنین چرخههای ریتمیک و شبانهروزی، عملکرد پلاکتها و عوامل انعقادی را تحت تأثیر قرار میدهند. پس اثرات فعالیت بدنی و زمان آن تقابل پیچیدهای است که میتواند در عوامل انعقادی و شاخصهای پلاکتی رخ دهد و از آنجا که تحقیقات در این زمینه کم است؛ لذا در تحقیق حاضر اثر زمان روز و فعالیت هوازی روی انعقاد خون و شاخصهای پلاکتی بررسی خواهد شد. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان راهنمایی جهت طراحی برنامههای ورزشی توسط مربیان و ورزشکاران با توجه به ساعتهای مختلف روز مورد استفاده قرار گیرد تا ورزشکاران بتوانند بیشترین فواید را از تمرینات خود به دست آورند. از آنجا که عوامل انعقادی و شاخصهای پلاکتی در طول شبانه روز در نوسان میباشند و این عوامل بر عوامل قلبی- عروقی مؤثر است؛ لذا تحقیق حاضر میتواند جهت ارائه زمان مناسب تمرین مؤثر باشد.
. Thrombos
. Mean platelet volume (MPV)
. Thromboembolism
. Karpatkin & et al
. Corash & et al
. Fibrinogen (Fib)
. Platelet (plt)
. Przybyłowski and et al
. Platelet distribution width (PDW)
. Active partial thromboplastin time (aPTT)
. Habibi and et al
. Protrombin time
. Bremner
.Undar & et al
. Aldemir and et al
ح فیبرینوژن پلاسمایی ارتباط مثبتی با شاخص توده بدن در هر دو جنس دارد (11). کاهش وزن حاصل از اجرای تمرینات ورزشی، عامل مهمتری برای کاهش غلظتهای شاخصهای التهابی نسبت به توسعه آمادگی جسمانی است (10). علاوه بر این، تغییرات برخی فاکتورهای انعقادی نظیر زمان نسبی ترومبوپلاستین (PTT)، زمان پروترومبین (PT) بهدنبال استرس گرمایی و فعالیت بدنی گزارش شده است (12).
زمان پروترومبین (PT) مسیر خارجی انعقاد را بررسی و حدود طبیعی آن 11تا 14 ثانیه است و طولانی شدن آن در اثر کاهش یا عدم فعالیت برخی فاکتورهای انعقادی به وجود میآید و زمان نسبی ترمبوپلاستین PTT)) مسیر داخلی انعقاد را بررسی و زمان طبیعی آن حدود 25 تا 35 ثانیه است. کمبود بسیاری از عوامل انعقاد خون موجب افزایش PTTمیشود و کاهش آن به هر دلیل احتمالا موجب افزایش خطر انعقاد نابجای خون میشود (13).
متخصصان و پژوهشگران علوم ورزشی، بهداشت و تندرستی بر این باورند که تغییر و ایجاد شیوه زندگی سالم و برخورداری از زندگی فعال و پرتحرک که به طور ویژه با تمرینات ورزشی و فعالیتهای بدنی منظم، مداوم و مناسب همراه باشد، بهترین راه پیشگیری اولیه و ثانویه اکثر بیماریهای مزمن، بویژه بیماری عروقکرونر و فرآیند زمینهساز آن (آترواسکلروز) است (14). با وجود ارزشهای شناخته شده تمرینات ورزشی، جامعه ما از نظر انجام فعالیت جسمانی و تحرک بدنی وضعیت چندان مطلوبی ندارد (15) و متاسفانه کمتحرکی در بین زنان سالمند شایع است (2). تصور عامه بر این است که تمرینات ورزشی در آب حداقل از بعد پیشگیری از آسیبهای مفصلی برای افراد سالمند مناسبتر است. از طرفی تمرینات ورزشی در آب مکانیسمهای التهابی متفاوتی را نسبت به تمرینات در خشکی ایجاد میکند (16).
با توجه به افزایش خطر بیماریهای قلبی- عروقی در پس یائسگی به دلیل کم شدن میزان هورمونهای جنسی زنانه که نقش پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی دارند، یافتن راهبردهای غیردارویی مانند فعالیت ورزشی میتواند جهت کاهش عوامل خطرزای قلبی- عروقی مفید باشد (17). از طرف دیگر، امروزه استفاده از مکملها و غذاهای گیاهی در درمان بیماریها و اختلالات متابولیکی در بین عموم گسترش یافته است. مصرف مواد غذایی حاوی فلاونوئیدها باعث کاهش میزان مرگومیر ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی شده است. مواد غذایی که فلاونوئید بیشتری دارند شامل: چای، توتها، سیبها و پیازها هستند (18). چای بهویژه چای سبز، منبع اصلی فلاونوئیدها در رژیم غذایی کشورهایی چون ژاپن، هلند و یک منبع جزئی از فلاونوئیدها در رژیم غذایی ایالات متحده است (19).
عصاره چای سبز حاوی پلیفنلهای کاتچین، اپیکاتچین، اپیگالوکاتچین، گالوکاتچین، گالوکاتچینگالات، اپیگالوکاتچینگالات، کافئین و ویتامین E,Cو K میباشد. چای سبز به عنوان یک ماده ضدالتهابی، آنتیاکسیداتیو، آنتیموتاژنیک و ضدسرطان معرفی شده است.چای سبز موجب کاهش کلسترول بدخون(LDL)، تریگلیسرید و فیبرینوژن میشود که به این وسیله قادر است از بروز آترواسکلروز پیشگیری کند. چای سبز خون را رقیق و از لختهشدن خون جلوگیری میکند با مصرف گوشت و روغنهای غیراشباع گیاهی مثل روغن ذرت و سویا ترکیباتی در بدن ایجاد میشود که منجر به ایجاد پلاکهای خونی میشود، درحالیکه با مصرف چای سبز میتوان از ایجاد لختههای خونی جلوگیری کرد. فلاونوئید موجود در چای سبز به اندازه آسپرین از تجمع پلاکتهای خونی جلوگیری میکند که این امر گردش خون را بهبود میبخشد (9).
مرادی و همکاران (1393) در پژوهشی به بررسی تاثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و مکمل چای سبز بر روی 30 مرد 18-27 ساله و دارای نمایه توده بدنی بین kg/m225-30 پرداختند. نتایج کاهش معناداری را در مقادیر فیبرینوژن در گروه مکمل نسبت به پیشآزمون نشان داد. درصدچربی بدن در هر دو گروه مکمل و تمرین نسبت به پیشآزمون کاهش معناداری پیدا کرد. در پسآزمون تفاوت معناداری در درصدچربی و فیبرینوژن در گروه مکمل نسبت به گروه تمرین مقاومتی مشاهده شد. اختلاف معناداری در WHR، BMI در بینگروهها مشاهده نشد(20).
دهقان و همکاران (1392) در پژوهشی به بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی موزون بر روی 23زن سالم غیرفعال 60-85 سال پرداختند. نتایج کاهش معناداری را در سطح فیبرینوژن پس از هشت هفته تمرین هوازی نشان داد(21).
چِن و همکاران (2013) نیز در پژوهشی به مقایسه سه دوز مصرفی(gr/kg.d 1و 5/0، 25/0) از EGC (تهیهشده از چای سبز) بر روی موشها پرداختند و این نتیجه حاصل شد که در هر سه دوز مصرفی مکمل، PTT طولانیتر شد. هرچند این مکمل اثر برجستهای روی میزان PT و فیبرینوژن نداشت و نشان داده شد که فعالیت ضدانعقادی و ضدپلاکتی EGC وابسته به روش دوز مصرفی است (22).
در سالهای اخیر استفاده از ورزش برای درمان یا پیشگیری از افزایش فیبرینوژن و تعداد پلاکت خون مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است. در تحقیقات قبلی نتایج ضد و نقیضی در ارتباط با تاثیر تمرین و یا مکملدهی چای سبز بر عواملانعقادی بدست آمده است. طبق یافتههای محقق پژوهشی که تأثیر تمرین هوازی درآب و مصرف مکمل چای سبز را همراه با هم بر تغییرات سیستم انعقادی بررسیکند یافت نشده است. همچنین از بین انواع ورزشها تاثیر ورزشهای آبی بر عوامل انعقادی بررسی نشده است. بنابراین ما دراین تحقیق برآن شدیم تا تاثیر چایسبز و فعالیت هوازی درآب را همراه با هم بر سطح برخی فاکتورهای انعقادی خون که یکی از عوامل اصلی و خطرساز بیماریهای قلبی- عروقی هستند را با تحقیق بر روی زنان یائسه انجام دهیم.
ضرورت و اهمیت پژوهش
بیماریهای قلبی- عروقی یکی از امراض مزمن غالب در بیشتر نقاط جهان است. این بیماری، از علل عمده مرگ و ناتوانی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه همچون ایران است، به گونهای که حدود 40درصد مرگها ناشی از این عارضه است و تخمین زده میشود که تا سال 2020 میلادی، بیماریهای عروق کرونری و به ویژه آترواسکلروز در سراسر جهان، سرآمد بیماریها خواهد بود. شیوع بیماریهای عروق کرونری که در مقایسه با سایر بیماریها بیشترین میزان ناتوانی و بار اقتصادی را باعث میشود، در ایران رو به افزایش است (14).
در جامعهی ما اغلب زنان به دلایل گوناگون فعالیت ورزشی منظمی ندارند و از فواید ورزش بر سازوکار بدن آگاه نیستند. از طرفی، افزایش زندگی شهرنشینی و ماشینی، افراد را به سمت عدم فعالیت فیزیکی و نیز کمتحرکی سوق میدهد. پدیدهی یائسگی و افزایش سن، با کاهش فعالیت بدنی والگوی زندگی کمتحرک همراه است که این مساله در زنان ساکن در مناطق شهری مشهودتر است (23). طبق نظر کارشناسان علوم ورزشی و تایید پزشکان متخصص، فعالیت بدنی میتواند کارایی قلب و عروق را افزایش دهد (24). یکی از چالشهای پیش روی تنظیم برنامههای تمرینی جهت بهبود تحرک افراد سالمند، ایجاد محیط امن و کم خطر و در عین حال تاثیرگذار است (25). سالمندان به دلیل آتروفی عضلانی و زوال سیستم اسکلتی، قادر به انجام تمرینات جسمانی معمول نمیباشند و در این صورت، احتمال آسیب دیدگی آنها وجود دارد، اما ورزش در آب گزینهای مناسب برای دور ماندن از شرایط آسیبزا میباشد (26). در تحقیقات گذشته، تمرینات ورزشی در خشکی انجام شده اما به دلیل مشکلات زنان یائسه در اجرای تمرینات ورزشی در خشکی، اغلب افراد به دنبال تمرینات ورزشی در آب هستند زیرا در آب به دلیل کم شدن تحمل وزن احتمالا پاسخهای التهابی کمتر است (17). از طرف دیگر، اخیرا استفاده از مکملها، غذاها و داروهای گیاهی در درمان بیماریها و اختلالات متابولیکی در بین عموم گسترش یافته است (20).
مصرف گیاهان دارویی در طب سنتی جایگاه خاصی داشته و از سالها قبل برای درمان بسیاری از بیماریها، مصرف اشکال متفاوتی از گیاهان دارویی مختلف کاربرد داشته است. با توجه به هزینههای بالا و عوارض جانبی داروها و همچنین منع مصرف در بعضی بیماران، توجه به درمان از طریق داروهای گیاهی مورد توجه قرار گرفته است (27). اگرچه تجویز داروهای صناعی همراه با تغییر شیوه زندگی برای بعضی بیماران میتواند موثر باشد، اما این داروها در بسیاری از موارد، علاوه بر اثر بخشی کم، دارای عوارض نامطلوب قابل توجهای میباشند، از این رو در بسیاری از کشورها تحقیقاتی مبنی بر استفاده از داروهای گیاهی از قبیل چای سبز به عنوان جایگزین داروهای صناعی صورت گرفته است. چای سبز به صورت گسترده و در مقادیر بالا برای قرنها در بسیاری از جوامع آسیایی بویژه چین و ژاپن به عنوان یک ماده مقوی و سلامت بخش مورد استفاده قرار میگرفته است. بررسیهای اپیدمیولوژی انجام شده بیانگر این است که مصرف چای سبز به عنوان یک ماده غذایی اساسی، بیماریهای قلبی- عروقی ناشی از چاقی و مرگ و میر ناشی از آن را به طور چشمگیری کاهش میدهد (28). با انجام این تحقیق افراد بیشتری از خواصدارویی این گیاه و تاثیرات آن در پیشگیری از ابتلا به بیماری عروقکرونری آگاه میشوند.
در سالهای اخیر از ورزش در آب استفادههای زیادی جهت ارتقاء سطح آمادگی جسمانی و بازتوانی افراد سالمند شده است، اما علیرغم فواید بالقوه آب در ایجاد شادابی و نشاط و آرامش روانی، مطالعات اندکی به اثر ورزش در آب بر ریسک فاکتورهای قلبی- عروقی زنان سالمند پرداختهاند. همچنین طبق یافتههای محقق تاکنون تحقیقی درمورد تاثیر همزمان فعالیت هوازی درآب همراه با مصرف چای سبز بر روی عوامل انعقادی خون زنان یائسه صورت نگرفته است. لذا باتوجه به اهمیت تاثیر تمرینهای ورزشی بر عملکرد سیستم قلبی- عروقی و مخصوصا افزایش خطر این نوع بیماریها در زنان پس از یائسگی، ضرورت دارد دراین زمینه تحقیقات گسترده انجام شود.
اهداف پژوهش
هدف کلی
تاثیرهشت هفته تمرین هوازی درآب با و بدون مصرف چای سبز بر برخی عوامل انعقادی خون در زنان یائسه غیرفعال
اهداف ویژه
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر BMI زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر WHR زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر درصد چربی زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر توان هوازی زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر فیبرینوژن زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر تعدادپلاکت زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر PT زنان یائسه غیر فعال.
مقایسه تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب ، تمرین هوازی در آب + مصرف چای سبز و مصرف چای سبز بر PTT زنان یائسه غیر فعال.
فرضیههای پژوهش
Cardiovascular disease
C-reactive protein
Camellia Sinensis
Green Tea Poly Phenols
Partial Thromboplastin Time
Prothrombin Time
Catechin
Epicatechin
Epigallocatechin
Gallocatechin
Gallocatchingallate
Epigallocatechingallate
ر حال در جوامع امروزی بیشتر افراد معمولا به دلیل کمبود وقت از پرداختن به فعالیتهای طولانی مدت قصور میورزند (25, 26) و از طرفی بر اساس یافتهها و توصیههای متخصصین، برای دستیابی به سازگاریهای مطلوب تمرینات استقامتی در جهت جلوگیری از بیماریهای مزمن و مرگ نابهنگام و زودرس، بایستی 30 تا 60 دقیقه فعالیت ورزشی را در همه روزهای هفته انجام دهند (27). بنابراین، اخیراً به منظور حل مشکلات کمبود وقت، تمرینات تناوبی با شدت بالا (HIT) نظر پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در همین راستا برخی مطالعات پیشنهاد کردهاند که تمایل افراد برای اجرای تمرین با تکرار پایین و شدت بالا، بیشتر از برنامه تمرینی با تکرار بالا و شدت پایین است (7) و حتی درک لذت بیشتری نیز دارند (27). هر چند در رویکردهای گذشته بسیاری از افراد از HIT به دلیل خطرناک بودن، کاربردی نبودن و یا غیر قابل تحمل بودن معاف میشدند، اما امروزه ارزش بالقوه تمرین شدید تناوبی در زمینه توسعه سلامت و آمادگی، حتی در افرادی که شرایط بیماری گوناگونی دارند نیز درک شده است (28, 29).
پژوهشهای اخیر صورت گرفته به خوبی روشن ساخته است که سازگاریهای مشابه زیادی در دو نوع تمرین استقامتی طولانی مدت و HIT روی میدهد. بنابراین به نظر میرسد HIT میتواند جایگزین مناسبی برای تمرینات استقامتی طولانی مدت باشد. در همین راستا چندین پژوهش نشان دادهاند که سازگاریهای مشابه و حتی بیشتری در پی تمرینات HIT از نظر فیزیولوژیکی و عملکردی در مقابل تمرینات استقامتی طولانی مدت در افراد سالم، ورزشکار و همچنین افراد با بیماری های متابولیکی بوجود آمده است (2, 29-31). حال با توجه به اینکه پژوهشهایی که، پاسخ تک جلسهای فاکتورهای آنژیوژنز را بررسی کردهاند نتایج متناقضی گزارش کردهاند به طوری که بعضی افزایش، بعضی کاهش و بعضی عدم تغییر را در سطح پلاسما یا سرم گزارش کردهاند و از طرفی در زمینه سازگاریهای مربوط به آنژیوژنژ و فاکتورهای پلاسمایی در پی تمرینات HIT پژوهشهای اندکی انجام گرفته است اکنون این سوال برای ما پیش آمده است که آیا یک جلسه تمرین استقامتی میتواند تغییری در فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF ایجاد کند و آیا در پی 4 هفته تمرین HIT با شدت بالا حجم پایین تغییری در میزان VEGF پلاسمایی استراحتی به عنوان مهمترین فاکتور آنژیوژنز روی میدهد؟ و آیا در تغییرات فاکتور آنژیوژنیک VEGF در پاسخ به یک وهله فعالیت استقامتی پس از سازگاری به تمرینHIT با شدت بالا و حجم پایین تغییری صورت میگیرد؟
شیوع سندرم متابولیکی (شاخهای از فاکتورهای خطر قلبی عروقی، شامل فشار خون بالا، دیس لیپیدمیا، مقاومت انسولینی و چاقی) که بیشتر در نتیجه افزایش کالری دریافتی و اتخاذ سبک زندگی ساکن است (32) به طور همهگیر در حال رشد است و گزارش شده که بیش از 300 میلیون انسان در دنیا با این مشکل روبرو هستند (33). مطالعات زیادی نشان داده است که افزایش در فعالیت بدنی راه حلی موثر و کم هزینه برای مقابله با چنین نشانههای مرتبط با اختلالات متابولیکی است (34-36). به هر حال با وجود پتانسیل درمانی آشکار فعالیت ورزشی، بسیاری از مردم برای شرکت در فعالیت ورزشی بیمیل هستند و اغلب کمبود وقت را به عنوان عامل اصلی ذکر میکنند (25, 26). امروزه تمرینات HIT به عنوان یک راهکار کارا از نظر زمان در سازگاریهای مربوط به سلامت مورد توجه قرار گرفته و بر طبق یافتههای موجود، سازگاریهای متابولیک به این تمرینات مشابه سازگاری به تمرینات استقامتی با حجم بالا است (37). همچنین به خوبی نشان داده شده است تمرین ورزشی استقامتی باعث سازگاریهای چشمگیری در سیستم قلبی و عروقی از جمله افزایش چگالی مویرگی میشود که باعث افزایش سطح انتشار، افزایش زمان تبادل خون و بافت و کاهش مسافت انتشار اکسیژن، افزایش اختلاف اکسیژن خون سرخرگی سیاهرگی و متعاقبا افزایش max2VO و به تعویق افتادن خستگی و تداوم اجرای ورزشی با شدت بالاتر میشود (3). همچنین توسعه شبکه مویرگی همواره یکی از فاکتورهای مهم برای بالا بردن توان عملکردی محسوب میشود چون باعث انتقال سریع گلوکز و اکسیژن به بافتها شده از طرف دیگر باعث دفع سریعتر مواد زاید ناشی از متابولیسم و کاهش زمان انتشار مواد بین مویرگ و بافت میشود (3, 4). بعلاوه این عامل میتواند یکی از فاکتورهای مهم برای ورزشکاران، علیالخصوص ورزشکاران استقامتی باشد چون باعث به تعویق افتادن خستگی ورزشکاران میشود و ورزشکار را قادر به اجرای فعالیت بدنی در مدت و شدت بیشتری میسازد (3).
از آنجایی که در زمینه سازگاریهای مربوط به آنژیوژنژ و فاکتورهای پلاسمایی در پی تمرینات HIT پژوهشهای اندکی انجام گرفته است، و همچنین پژوهشهای که در زمینه پاسخ فاکتورهایآنژیوژنیک به فعالیت حاد صورت گرفته، نتایج متناقضی را گزارش کردهاند بنابراین به نظر میرسد تمرین ذکر شده که هم از لحاظ شدت و هم حجم، بهعنوان یک پروتکل کاربردی بتواند سازگاریهای مثبتی را در بدن ایجاد کند.
تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فعالیتی و استراحتی فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF پلاسمای خون در مردان جوان فعال.
تعیین تاثیر یک وهله تمرین استقامتی زیر بیشینه بر تغییرات VEGF پلاسما در مردان جوان.
تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان VEGF استراحتی پلاسما در مردان جوان.
تعیین تاثیر 4 هفته تمرین تناوبی باشدت بالا و حجم پایین بر تغییرات VEGF پلاسمای خون پس از فعالیت زیر بیشینه در مردان جوان فع
4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان تغییرات فاکتور رشد اندوتلیال عروقی VEGF پلاسمای خون در مردان جوان فعال تاثیر دارد.
یک وهله تمرین استقامتی زیر بیشینه بر تغییرات VEGF پلاسما در مردان جوان تاثیر دارد.
4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر میزان VEGF استراحتی پلاسما در مردان جوان تاثیر دارد.
4 هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و حجم پایین بر تغییرات VEGF پلاسمای خون پس از فعالیت زیر بیشینه در مردان جوان فعال تاثیر دارد.
. Lack of Time
مین راستا شواهد علمی از نقش تمرینات ورزشی بر کاهش اختلالات عملکرد بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی حکایت دارد .(de Waard, et al., 2009) مطالعات انجام شده در زمینه تاثیر فعالیت ورزشی بر عضله قلبی انفارکتوس شده به دلیل محدودیتهای روش شناسی، بسیار محدود است. این دست یافتهها خاطر نشان میکنند که تمرینات ورزشی باعث به وجود آمدن سازگاریهایی در عضله قلبی شامل افزایش جریان خون عضله قلبی در پاسخ به فعالیت ورزشی میشود. مبنای فیزیولوژیک چنین تغییراتی ناشی از افزایش چگالی مویرگهای عضله قلبی است. در مقابل، اینکه تمرینات ورزشی چگونه در فرایند آنژیوژنز عضله قلبی درگیر میشود، بر خلاف عضله اسکلتی که از مسیر افزایشVEGF موجب فرایند آنژیوژنز میشود، کمتر بررسی شده است.
در بیماران قلبی-عروقی فعالیت بدنی ارتباط معناداری با کاهش میزان مرگ و میر دارد، که این میتواند احتمالاً ناشی از تاثیرات مفید تمرینات ورزشی بر عملکرد قلبی به دنبال افزایش NO و توسعه فرایند آنژیوژنز ناحیه انفارکتوس شده باشد. این یافتهها نشان میدهد که تمرینات ورزشی و NO تا حدودی مکمل هم عمل میکنند. از طرفی دیگر مطالعات نشان میدهند که NO به طور مستقیم یا غیر مستقیم مانع از فعال شدن کاسپاز-3 و در نهایت مانع از مرگ سلولی میشود.
توانایی توسعه شبکه خونرسانی انگیزه جدیدی برای درمان بیماری MI فراهم آورده است. با این وجود، مطالعات انجام شده با موفقیت چشمگیر همراه نبوده است. بنابراین برای افزایش بازدهی و کارایی روشهای ترمیمی میبایست مکانیسمهای درگیر مولکولی، دقیق شناخته شوند.
بنابراین با توجه به دانش موجود، این سوال را مورد بررسی قرار میدهیم که آیا ترکیب همزمان مصرف مکمل ال-آرژنین به عنوان پیش ساز NO همراه با تمرینات ورزش هوازی، میتواند چگالی مویرگی ناحیه در معرض خطر بطن چپ را افزایش بیشتری داده و این دگرگونی سرانجام به بهبود عملکرد بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی بیانجامد؟
1-3. اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
انفارکتوس قلبی مهمترین عامل تهدید کننده سلامت افراد در دنیای مدرن امروزی میباشد، که هر سال هزینههای قابل توجهی برای درمان و ساخت داروهای جدید برای این بیماری صرف میشود. برای نمونه در آمریکا انفارکتوس قلبی عامل 17% از میزان مرگ و میر می باشد و سالانه در این کشور 503 میلیون دلار برای درمان بیماریهای قلبی صرف میشود. چنانچه نقش تمرینات ورزشی بطور مؤثر مشخص شود، در این صورت به منزله یک روش کم هزینه در درمان انفارکتوس قلبی تلقی شده و میتواند هزینههای درمانی و میزان مرگ و میر را به طور قابل توجهی کاهش دهد.
شواهد علمی تغییرات بطن چپ در پاسخ به انفارکتوس قلبی را در نقش یک عامل مهم پیشگوکننده نرخ مرگ و میر بعد از انفارکتوس قلبی آشکار کرده است. اما علیرغم مطالعات موجود، هنوز مشخص نیست که تمرینات ورزشی چگونه بر تغییرات بطن چپ بعد از انفارکتوس قلبی تاثیر میگذارد. از این رو، درک تغییرات بطنی بعد از انفارکتوس قلبی به این دلیل مهم میباشد که تحلیل نتایج آن میتواند نقش ورزش رابه عنوان یک روش درمانی بعد از انفارکتوس قلبی خاطر نشان سازد.
از سوی دیگر، مکانیسم مولکولی تاثیر تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ مشخص نیست و مطالعه تجربی تعادل میان فاکتورهای آنژیوژنیک و آنژیوستاتیک در پاسخ به تمرین استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در بطن انفارکتوس شده قابل توجه خواهد بود.
ناحیه انفارکتوس شده بیماران پس از انفارکتوس قلبی افزایش مییابد و این تغییر، عامل اصلی ناکارامدی قلب بعد از انفارکتوس قلبی محسوب میشود. بنابراین در این مطالعه به دنبال دستیابی به یک روش درمانی مؤثر (مصرف مکمل ال-آرژنیین همراه با تمرینات ورزشی) در کاهش احتمالی اندازه انفارکتوس در شرایط کاملا آزمایشگاهی میباشیم.
به بیان دیگر، با توجه به پیشینههای در دسترس، مطالعهای در زمینه تاثیر همزمان تمرینات هوازی مزمن زیر بیشینه و مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر هایپوکسی بطن چپ موشهای نر که دچار انفارکتوس قلبی شدهاند، صورت نگرفته است، بنابراین پاسخ به این سوال ضروری میرسد که آیا ترکیب تمرینات ورزشی استقامتی با مصرف مکمل ال-آرژنین فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ را تحت تاثیر قرار میدهد؟
1-4. اهداف تحقیق
1-4-1. هدف کلی
تاثیر تمرینات زیربیشینه دراز مدت همراه با مصرف مکمل ال-آرژنین بر فرایند آنژیوژنز ناحیه در معرض خطر بطن چپ موشهای با انفارکتوس قلبی.
1-4-2. اهداف اختصاصی
1: مقایسه اثر همزمان مداخلهگرهای فعالیت ورزشی استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر جداگانه دو متغیر (تمرینات ورزشی و مکمل ال-آرژنین) بر سطح NO سرم، VEGF و آنژیوستاتین بطن چپ به عنوان شاخص های آنژیوژنیکی و آنژیوستاتیکی موشها در شرایط قلب انفارکتوس شده.
2: مقایسه تاثیر جداگانه فعالیت ورزشی استقامتی و مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر همزمان تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر اندازه چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به میوفیبریل ناحیه در معرض خطر بطن چپ موشهای با انفارکتوس قلبی.
3: مقایسه تاثیر مداخلهگر فعالیت ورزشی استقامتی و تاثیر مصرف مکمل ال-آرژنین در مقابل تاثیر ترکیبی تمرینات ورزشی و مصرف مکمل ال-آرژنین بر اندازه ناحیه انفارکتوس در موشهای با انفارکتوس قلبی.
1-5. عوامل کنترل شده
1 : ویژگیهای فیزیکی (نژاد، جنس، وزن).
2: عوامل محیطی (نور، دما، رطوبت، صدا، غذا)، دمای آزمایشگاه در طول اجرای تحقیق 2 ± 22 درجه سانتیگراد بود.
3: عوامل تمرینی (شامل مدت، شدت و فعالیت ورزشی) و خارج کردن موشهایی که قادر به سازگار شدن به دویدن روی تردمیل نبودند. پروتکل تمرینی از ساعت 19:00 عصر برگزار میشد.
1-6. تعریف عملیاتی واژهها
فاکتور رشد آندوتلیال عروق: عامل رگ ساز که باعث تکثیر و مهاجرت سلولهای آندوتلیال میشود و بیان ژن آن به روش RT-PCR مورد اندازهگیری قرار گرفت.
آنژیوستاتین: بخش درونی پروتئین پلاسمینوژن میباشد که به عنوان یک فاکتور آنژیوستاتیکی عمل میکند و مانع از تکثیر و مهاجرت سلولهاى آندوتلیال میشود. در این مطالعه بیان ژن آن به روش RT-PCR مورد اندازهگیری قرار گرفت.
ورزش استقامتی: فعالیت دویدن زیر بیشینه روی نوارگردان الکتریکی که به مدت 10 هفته با تواتر 5 روز در هفته و هر نوبت کار هوازی ظرف 50 دقیقه با شدت 17 متر در دقیقه برای حیوان آزمایشگاهی تنظیم شده بود، انجام گرفت.
آنژیوژنز: به فرایند جوانه زدن و ساخته شدن یک مویرگ نو از مویرگ های قبلی اطلاق می شود. در این مطالعه به صورت مارکرهای چگالی مویرگی و نسبت مویرگ به تار مورد اندازهگیری قرار گرفت.
نیتریک اکسید(NO): آنتی اکسیدانی که موجب افزایش بیان ژن VEGF و کاهش آنژیوستاتین میشود. میزان NO سرم در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت.
انفاکتوس قلبی: بیماری ناشی از انسداد عروق کرونر میباشد، که در این مطالعه به وسیله انسداد شریان پایین رونده قدامی(LAD) ایجاد گردید.
مکمل ال-آرژنین: ال-آرژنین پیش ساز NO میباشد که به صورت محلول 4% در اختیار آزمودنیها قرار گرفت.
[1]. Myocardial Infarction
[2]. Heart Failure
. Area at Risk
[5]. Vascular Endothelial Growth Factor
[6]. Nitric Oxide