وبلاگ

توضیح وبلاگ من

اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی دانشجویان

 
تاریخ: 25-12-99
نویسنده: نجفی زهرا

افسرده ی بزرگسالی که در این پژوهش شرکت کرده بودند به طور تصادفی در یکی از3 موقعیت درمانی قرار گرفتند 1- فعال سازی رفتاری 2- فعال سازی رفتاری به اضافه باز سازی شناختی افکار خود آیند 3- بسته شناخت درمانی کامل شامل فعال سازی رفتاری بازسازی شناختی افکار خود آیند و بازسازی شناختی باورهای بنیادین نتایج حاصل این پژوهش حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری بین سه موقعیت درمانی چه در درمان مرحله حاد و چه در پیشگیری ازعود آن هم در پیگری 2 ساله دیده نشد (جیکبسون وهمکاران، 1996؛گوتنر، گالان، دابسون و جیکبسون، 1998)و نتایج بدست آمده از مولفه فعال سازی رفتاری با نتایج حاصل از شناخت درمانی کامل یکسان بود.

 

مدل معاصر فعال سازی رفتاری در یک کار آزمایی بالینی که در دانشگاه واشنگتن انجام شد (پژوهش سیاتل) در معرض آزمایش سختی قرار گرفت.  در پژوهش سیاتل فعال سازی رفتاری نه تنها با شناخت درمانی بلکه با یکی از داروهای ضد افسردگی  پاروکسین نیز مقایسه شد.

 

این مقایسه درمانی در بافتاری متشکل از 241 افسرده بزرگسال و کارآزمایی کنترل شده با دارو نما صورت گرفت تمرکز تحلیل بر مقایسه ی درمان بین2گروه بود: بیماران مبتلا به افسردگی خفیف و شدید. پیامد های درمانی سریع برای بیمارانی که فعال سازی رفتاری را دریافت کرده بودند با بیماران که داروی ضد افسردگی در یافت کرده بودند یکسان بود حتی برای بیماران که افسردگی شدید داشتند نیز چنین پیامدی حاصل شد بیمارانی که فعال سازی رفتاری را در یافت کرده بودند در درمان ماندند.

 

فعال سازی رفتاری همچنین از نظر درمان سریع بیماران مبتلا به افسردگی شدید در مقایسه با شناخت درمانی برتری داشت ونیز بیماران که دارو،علایم شان را بهبود بخشیده بود هنگامی که مصرف دارو را قطع کردند به مراتب بیشتر از بیماران که فعال سازی رفتاری با شناخت درمانی دریافت کرده بودند دچارعود شدند (دیمیدجیان و همکاران، 2006؛دابسون و همکاران 2008)

 

ما در این تحقیق به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت که آیا استفاده از درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت می تواند بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی  اثری داشته باشد یا خیر؟

 

1-3-اهمیت وضرورت انجام تحقیق

 

با توجه به اینکه دانشجویان در هر جامعه ای آینده سازان و برنامه ریزان و مدیران آن جامعه خواهند بود سلامت روانی آنان می تواند نقش مؤثری در فرآیند توسعه داشته باشد.  در صورتی که آنان از بهداشت روانی برخوردار نبوده و به خاطرمشکلات و مسائل اولیه ی مانند:سطح درآمد پایین، عدم موقعیت مناسب ازدواج،دوری از خانواده،شکست تحصیلی و عشقی،توقع وانتظارات بالا از خود ودیگران در زمینه های تحصیلی؛شغلی؛اجتماعی و…،می باشد که باعث اختلالات روحی و عاطفی از جمله افسردگی شوند، نه تنها خود دراین جریان ضربه می بینند،  بلکه در نهایت جامعه نیز متضرر می گردد.  شناخت عواملی که مشکلات روانی دانشجویان را فراهم می آورد مستلزم مطالعات علمی است. از طریق شناخت این عوامل است که می توان به برنامه ریزی در جهت مرتفع ساختن مشکلات عاطفی دانشجویان همت گماشت و بهداشت روانی آنان را تأمین کرد.  تا زمانی که بهداشت روانی درمیان دانشجویان وجود نداشته باشد نه تنها انواع اختلالات روحی از جمله افسردگی،  از خود بیگانگی و … گریبان گیر آنها خواهد شد، بلکه این امر منجر به افت تحصیلی و هدر رفتن سرمایه گذاریهایی خواهد شد که در این راه به کار گرفته شده است.

 

بر اساس نتایج مطالعات انجام گرفته در ایران، گروههای دانشجویی دامنه بالایی از اختلال افسردگی را نشان می دهند(امینی و همکاران،1380)، همچنین در پژوهشی دیگر، میزان شیوع این اختلال در دانشجویان 5/14در صد گزارش شده است(ضیایی،معین الغربایی،مالکی نژاد،1380).از آنجایی که مطالعات متعددی اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری را در افسردگی نشان داده اند (امیری،جلیلی،پرهون،1390)بنابراین هدف از این پژوهش اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری بر کاهش افسردگی دانشجویان می باشد.

 

رویکرد فعال سازی در این راستا نیز می تواند با پویا نمودن دانشجو در ظرف مدت کوتاهی او را دوباره به اجتماع بر گرداند

 

فعال سازی رفتاری در مقایسه با دارو درمانی که معمولا اولین وشایع ترین درمان انتخابی دانشجویان می باشد نه تنها تبعات منفی نداشته بلکه تجربه ای خوشایند را در زندگی دانشجو ایجاد می کند ولی مصرف دارو تبعات و اثرات خاص خود را دارد و در بسیاری از مواقع می تواند دانشجو را از ادامه ی تحصیل بطور موثر باز دارد.  از دیگر مزایای این رویکرد رفتاری برای درمان افسردگی دانشجویان می توان به این موارد نیز اشاره کرد که از آنجا که این نوع درمان دارای راهنمایی درمانی می باشد دانشجویان می توانند مانند یک پژوهش عملی آنرا در زندگی واقعی خود به کار گرفته واثرات آنرا به عینه مشاهده کندوهمچنین بدلیل اینکه این رویکرد تاکید بر انعطاف پذیری زیاد و انطباق شیوه درمانی با ویژگی های فردی نیازها و محدودیتهای درمانجو در فرایند درمان دارد، دانشجو می تواند با استفاده از خلاقیت امکانات محدودیتها وفرصت های خود در راستای طرح درمانی مدون گام بر دارد. یکی از امتیازات وویژگی ها ی منحصربفرد این رویکرد نسبت به بسیاری از  رویکرد ها که نقش کنترل علایم ودرمان را بعهده دارند این است که این شیوه ی درمانی علاوه بر نقش کنترل و درمان بیمار را از عود بیماری تا حدود زیادی مصون داشته و موجب افزایش کارایی احساس ارزش مندی وعزت نفس و در نتیجه خود شکوفایی فرد می گردد.

 

ما در این تحقیق برآنیم که با استفاده از روش فعال سازی رفتاری نه تنها  گام موثری در جهت درمان افسردگی برداریم بلکه با آموزش و نهادینه کردن این رویکرد از ابتلای دانشجویان به افسردگی در طول زندگیشان پیشگیری نماییم، با توجه به اینکه این روش در کشور ما کمتر مورد استفاده قرار گرفته است،ما در این پژوهش بیشتر به این موضوع  می پردازیم.یافته های این تحقیق می تواند در درمان افسردگی دانشجویان در کشور ما موثر واقع شود.

 

1-4-هدف تحقیق

 

هدف اصلی:تعیین اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی

 

هدف فرعی: تعیین اثر بخشی درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش استرس در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی

 

1-5- فرضیه تحقیق

 

فرضیه اصلی:درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش افسردگی در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی موثر است.

 

فرضیه فرعی: درمان فعال سازی رفتاری کوتاه مدت بر کاهش استرس در دانشجویان با نشانگان بالینی افسردگی موثر است.

 

1ـ7ـ تعاریف واژه هاو مفاهیم

 

1-7-1- تعاریف مفهومی

 

افسردگی:درDSM-IV-TRافسردگی زیر مجموعه ای از اختلات خلقی است و افسردگی وضع و حال فردی است که دچار کاهش انرژی و علاقه شده است، دارای احساس گناه، اشکال در تمرکز،بی اشتهایی و افکار خودکشی و مرگ است، علائم دیگر آن عبارتند از تغییر در سطح فعالیت، توانایی شناختی، تکلم و اعمال نباتی (خواب،اشتها،فعالیت جنسی،و سایرریتم های بیولوژیک)، (سادوک و سادوک، 2009،ترجمه پور افکاری،1390).

 

پایان نامه - مقاله - تحقیق

استرس:طبق نظر هانس سلیه (1979)،استرس پاسخ نامشخص بدن به هرگونه فشاری است که برآن وارد می شود.(روان شناسی عمومی،یحیی سید محمدی،1392)

 

فعال سازی رفتاری کوتاه مدت: فعال سازی رفتاری یکی از رویکرد های روان درمانی موج سوم است که از آزمون درمان افسردگی سر بلند بیرون آمده است.اگر چه فعال سازی رفتاری درمان مستقلی است بخش مهمی از درمان شناختی – رفتاری معیار برای افسردگی به شمار می رود.فعال سازی رفتاری درمان ساختار یافته، کوتاه مدت،مشارکتی،فردنگر،مبتنی بر مساله گشایی،است. هدف این رویکرد درمانی، فعال کردن درمانجویان به طرقی است که تجارب پاداش بخش آنان را در زندگی شان،  افزایش دهد.هدف اصلی فعال شدن و انجام وظایف و نقش هایشان به نحو احسن وداشتن احساس سرزندگی و آرامش در زندگی است. فعال سازی رفتاری برای رسیدن به این هدف روی فرایند های مانند، رفتار های گریز و اجتناب که جلوی فعال سازی قد علم می کنند، نیز دست می گذارد. (دمیدجیان، دون،1392). فعال سازی رفتاری نوعی رویکرد درمانی است که به استناد بسیاری از پژوهشها در درمان اختلالاتی نظیر افسردگی،  اضطراب وغیره موثر می باشد. درمان فعال سازی رفتاری توسط چهار تن از پیشگامان روان شناسی معاصر بنامهای چارلز بی فرستر، پیتر ام.  لوینسن،  لین پی.  رم و آرون تی.  بک بنا نهاده شده است (دیمیدجیان، دون،1392).

 

1-7-2- تعاریف عملیاتی

 

افسردگی:  در این پژوهش افسردگی نمراتی است که آزمودنی ها در فرم 21 سوالی پرسشنامه مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس(DASS-21)بدست آوردند.بدین صورت درجه بندی شده 0-9طبیعی، 10-13افسردگی خفیف،14-20افسردگی متوسط،21-27افسردگی شدید،28وبیشتر افسردگی خیلی شدید. نمره بالاتر از 9بعنوان اختلال افسردگی محسوب می شود.

 

استرس: در این پژوهش استرس نمراتی است که آزمودنی ها در فرم 21 سوالی پرسشنامه مقیاس افسردگی،اضطراب و استرس(DASS-21)بدست آوردند.

 

بدین صورت0-14 طبیعی، 15-18 استرس خفیف، 19-25 استرس متوسط، 26-33 استرس شدید،34 وبالاتراسترس خیلی شدید.نمره بالاتر از 14بعنوان اختلال در نظر گرفته می شود.

 

فعال سازی رفتاری:  منظور از فعال سازی رفتاری برای افسردگی در این پژوهش بکار گیری راهنمای مختصر فعال سازی رفتاری برای افسردگی BATD(لیجوز، هوپکو،آسیمو،پاگوتو،  2011)می باشد.که افراد در طی 10جلسه براساس اصول ومبانی فعال سازی رفتاری کوتاه مدت تحت درمان قرار گرفتند.


فرم در حال بارگذاری ...

« اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی مادران دارای کودک کم توان ذهنیبررسی اثر بخشی آموزش فرزندپروری مثبت به مادران کودکان اوتستیک در کاهش مشکلات رفتاری فرزندان شان »